رمانکده💕
1 185
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-637 kunlar
-75630 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from N/a
ليتل پزشكى كه بهش حمله دست داده و وقتى كه توى بيمارستانه دوتا از ددى هاى وحشيش ميان ملاقاتش ولى اون….🧸🎀
ديدم ددى ايليا كنارم نشسته چشمامو بستم و خودمو زدم بخواب
_#كوچولوى من بيدار شو خيلى دل نگرانتم🥲💔
ريز چشمامو باز كردم كه ديدم دست هيچكدومشون هيچى نيست با #پررويى بهشون گفتم
-هيق بلا من شوكولات نخليدين نميقاممم اصنشم ميلم بميـ…🍫👶🏻
قبل از اينكه جملم تموم شه ددى ماهان نيشگونى ازم گرفت كه اخ بلندى گفتم و….
https://t.me/+MuZ3AUYT6C04MmFk
https://t.me/+MuZ3AUYT6C04MmFk
پسر كوچولوشون قهر كرده حالا براى اينكه باهم اشتى كنن نازشو ميخرن اين كاپل خيلى كيوتهههه🤤❤️🔥
۱۱ شب پاک شه 🌞
100
Repost from N/a
#پارتاول💦🔞
دکتر لبه های ک*صمو از هم باز کرد و نگاهی به ک~صم انداخت
-ک~صت خیلی پاره شده کوچولو!رابطه خشن داشتی؟؟
اروم لب زدم :اره سه نفره کردن توی ک~صم
با فکر بهش دوباره لای ک~صم خیس شد که دکتر انگشتشو بین شیارای ک~صم کشید
-مگه چند سالته ؟
-13سالمه اقای دکتر میشه ک~صمو بدوزید!؟
سرشو نزدیک ک~صم اورد و نفس عمیقی کشید
-اره ولی قبلش باید هزینه بدی!
-اما من پولی ندارم
با حس زبون گرمو داغش لای ک~صم اهی کشیدم
-اههه بکن توش اههه زبونتون خیلی داغهههه اوممم بکنیدش تومم اهیییی
اووف با هرپارتش جـ.ق میزنی❌👆
https://t.me/+OIhfAANhyps2NGJk
https://t.me/+OIhfAANhyps2NGJk
23 پاک
『𝑯𝑶𝑻 𝑳𝑨𝑵𝑫』
تن خیسشو بعد از حموم بکشه رو تنت🤤💧 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon
200
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
Prohibited content
پسره حسابی مسته اشتباهی میره پبش پسر عموش که عاشقشه ولی اون خفتش می کنه و می.خواد وحشیانه بهش تجاوز کنه که...🔞
#گـــــــــــــــــــــــــــی 🏳🌈 #خشن🔥 #فول_اسمات💦
"ولم کن عرشیا خواهش ... میکنم💦"
اما اون مرد با تمام زوری که داشت درحال #بوسیدن و کنکاش در بدن بی جون پسر بود...
سوراخ صورتیشو لمس کرد 🔥
"می خوام تمام عمرتو فقط زیر خودم باشی.."
پسرک ترسیده سعی میکنم با تمام توانش اون رو ازخودش دور کنه 💢
اما وقتی کاملا برهنه زیر عرشیا خوابیده بود هیچ کاری ازش بر نمیومد🚫
که عرشیا آلـ.ـتشو محکم توی سوراخش فروکرد..
که....🔞💦
اصلا بچه نیاد صحنه هاش فول اِسماته...💜❌
https://t.me/+sCn3knl6pBg0NWQ0
https://t.me/+sCn3knl6pBg0NWQ0
200
Repost from N/a
#part6
-اههه…کوهیار…ک*صم قرمز شده و پف کرده…اهییی..زودباش تمومش کن…دارم تحریک میشم…اهههه
نفساش صدا دار شده بود و لای چاک ک**صش خیس خیس شده بود و ترشحاتش هر لحظه بیشتر میشد
قلم تتو رو اروم روی ک*ص پف کرده و خیسش میکشیدم تا بیشتر تحریکش کنم
ک*یرم سیخ سیخ شده بود و دلم میخاس سوراخ تنگ و خیسشو جر بدم و خودمو داخلش بکوبم
روی تخت رفتم چشماش رو از حش*ریت بسته بود روش خیمه زدم و ک*یرم رو به ک*ص خیس و داغش مالیدم
همزمان لبامو روی لبش کذاشتم تا جلوی مخالفتشو بگیرم و توی یه حرکت انگشتمو…👅👇💦
https://t.me/+OIhfAANhyps2NGJk
https://t.me/+OIhfAANhyps2NGJk
23 پاک✅
『𝑯𝑶𝑻 𝑳𝑨𝑵𝑫』
تن خیسشو بعد از حموم بکشه رو تنت🤤💧 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon
200
Repost from N/a
Prohibited content
پسر كوچولوى بيناجنسى كه ددياش بزور براش لاك ميزنن حالا ميخواد براى انتقام ازشون توى خواب ارايششون كنه كه….😈🔞
با #لذت به ارايشى كه براى ددى ايليا كرده بودم نگاه كردم اروم رفتم روى شكم ماهان نشستم خوابش خيلى عميق بود روى لباش اروم #رژلب كشيدم كه سريع چشماشو باز كرد و دستامو گرفت🤤❤️🔥
جاهامون عوض كرد حالا تنِ هيكلى و سنگينش روى تنم بود #جيغ بلندى كشيدم كه ددى ايليا از خواب بيدار شد هردوشون وقتى قيافه همديگه ديدن زدن زير خنده كه ايليا بهم نگاه كرد و گفت
_خيلى دوست دارى مارو ارايش كنى نه؟!👄💄
لبخند شيطونى زدم كه از روى #تخت بلند شد خواستم از زير ماهان فرار كنم كه اجازه نداد از روم بلند شد ولى با #كراواتى كه كنار تخت افتاده بود دستامو بست و بعد دستشو گذاشت روى چشمام يكى شلوار و #شورتم كشيد پايين كه احساس كردم چيز خاردارى داره به #بهشتم ماليده ميشه🍌🍑
+نظرت چيه با يه شونه بفاكت بديم حالا كه انقدر دوسش دارى هوم؟!😏🖕🏻
https://t.me/+MuZ3AUYT6C04MmFk
https://t.me/+MuZ3AUYT6C04MmFk
۹ شب پاک شه 🌞
200
Repost from N/a
گی🏳🌈 عاشقانه💞 جنایی⛓ پلیسی👮♂
♨️پسر ریزه میزه #ایرانی که به عنوان #جاسوس میره تا اطلاعات یه #گروه مخوف #تروریستی رو پیدا کنه ولی از شانس بدش گیر میوفته چی میشه اگه #رییس این گروه #عاشق این پسر بشه و برای به #دست اوردنش ...♨️🥷
https://t.me/+vc7sJ83RKAM5ZmNk
https://t.me/+vc7sJ83RKAM5ZmNk
۶ پاک شه 🌞
100
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
Prohibited content
سرباز کوچولویی که دل سرهنگی رو برده و با شیطنت هاش مرد مغرورمون رو عاصی کرده و... 😍🥺🔥
وقتی وارد اتاق شدیم با عصبانیت پرتم کرد روی تخت و گفت:
حتی بخاطر اینکه با کار اشتباهت مجبورم تنبیهت کنم و وقتم رو به جای صرف کردن توی پیش بردن پرونده ی اون عوضی ها برای یه پسر بچه ی سرتق صرف کنم...
اومد روم و وقتی کمربند رو دور دستم بست و محکم کشیدش و مچ هام رو بهم قفل کرد ادامه داد:
به قدری از دستت شاکی هم که حد نداره حامی!
با بغض و ترس نگاهش کردم و لب زدم:
جاوید...
داد زد:
ببنددد حامی!
چشام رو از ترس بستم و سری تکون دادم که از پهلوم چنگی گرفت و برگردوندم و دم گوشم شرورانه لب زد:
به نظرت چند تا اسپنک میتونه پوست...
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
https://t.me/+_lgUwUt61QA5MDE8
https://t.me/+_lgUwUt61QA5MDE8
200
Repost from N/a
گی🏳🌈 عاشقانه💞 جنایی⛓ پلیسی👮♂
♨️زبونمو با #شهو..ت روی پوست براقش میکشم و هرجایی که میرسم رو میک میزنم تا رد #مالکیتم رو بدن پسر زیرم بمونه
با رسیدن به اون دو انگور کوچیک با #لذت به جون نوک سینه هاش میوفتم و لیس میزنم که اخماش تو هم میره
پوزخندی از #حساس بودن بدنش میزنم و کف دستمو روی #آل..تش میکشم♨️
_داری تظاهر میکنی بیهوشی نه؟ فکر کنم با شکست مواجه شدی آقازاده کوچولو.
#سیلی روی آل..تش میزنم که چشماش تا آخرین حد باز میشه و صدای نعره ش توی اتاق میپیچه
دو انگشتمو روی #سوراخش دورانی میچرخونم و از داغی ش لذت میبرم
با حرفی که میزنه #شوکه ازش جدا میشم و...
🔞پسر وزیر خارجه که طی اتفاقی به دست گروهک های تروریستی میوفته ولی با دیدن رئیسشون🔞💦...
https://t.me/+vc7sJ83RKAM5ZmNk
https://t.me/+vc7sJ83RKAM5ZmNk
۵ پاک شه 🌞
310