『هذیانِ‌درد』

قلبت به او مشتاق است، جانت به سکوت آغشته... @hazyanedard

میان رفتن و ماندن گیرم و صدای سر و قلب و همه‌‌ی روح و تنم میگه «نَ‌رو» بمون نرو، برو بمون برو نمون نرو نمون ... @hazyanedard

نمی‌دانم دارم تبدیل به چه آدمی می‌شوم. @hazyanedard

هر کس که ساختن "زندان" انفرادی به کله اش زده، آدم جالبی بوده و خوب می‌دانسته با آدم‌ها چطور بازی کند… یعنی درست‌تر آن است که بگویم می‌دانسته آدم بهترین دشمن خودش است… لازم نیست او را کتک بزنند یا زیر شکنجه لت و پارش کنند… بهترین راه این است که خودش را با خودش تنها بگذارند. احمد غلامی @hazyanedard

دلم نمی‌خواهد بیرون بروم ‏دلم نمی‌خواهد کتاب بخوانم ‏در خانه بی‌قرارم ‏حتی دلم نمی‌خواهد با کسی حرف بزنم ‏منتظرم، فقط منتظرم ‏و دردناک‌تر از همه این است ‏که نمی‌دانم منتظر چه چیزی هستم. ایپِک اُنگون / برگردانِ سیامک‌ تقی‌زاده @hazyanedard

لحظاتى هستند كه می‌خواهم زیستن را با تمام وجودم احساس کنم، تک به تک ثانيه هايش را، اما لحظاتی هم هستند که آرزو دارم از زندگی تهی شوم، در تک به تک سلول هایم. @hazyanedard

گوشاتونو با لالایی کُردی نوازش بدید و غماتونو به دست باد بدید :)) @hazyanedard

. سلام بوسه های مرا برسان به چشمانت در خَفگان روز و سراسر دلتنگی شبانه، مقیمِ حسرتِ مرورِ خاطراتِ مرده‌ات شده‌ایم و به امید بازتابِ خورشید هرروز پرده هارا کنار میزنیم^^ . @hazyanedard