EL vIsiOn
| جایی برای نزدیکی خود… | ممنون که عکسها و مطالب متعلق به خودم رو بیمنبع و اجازه برنمیداری و قبلش سوال میکنی. اگر حرفی هست 👇🏼 @ellltalk_bot
Ko'proq ko'rsatish2 296
Obunachilar
+324 soatlar
+747 kunlar
+18330 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
یه ایدهی مدیریتی به ذهنم رسیده که بتونم زودتر از موعد این فشار کاری رو کم کنم. نیازمند انرژیهاتونم. امیدوارم فردا روزی باشه که با حس رهایی بیشتری از اتاق کارفرما بیام بیرون و سنگی جلوی راهمون نیفته. واقعا امیدوارم… چون باید بشه. از حال خودم میترسم. این وضعیت درس زیادی برام داشت. بعدها درموردش حرف خواهم زد.
چرا هر روز گذاشتم فکر کنن که مشکلی ندارم و از پسش برمیآم؟
سوالیه که هر ثانیهی این مدت از خودم میپرسم.
اینکه آخ نگی به این معنی نیست چیزی که داری تحمل میکنی بیشتر از ظرفیتت نیست. نذارید هیچی به این مرحله برسه براتون. نذارید برسید به لبهی مرگ و وحشت و فروپاشی تا دهن وا کنید؛ هرگز نذارید چیزی برسه به مرحلهی بحران و بعد به فکر چاره باشید.
بهش گفتم این چیزی که مدتهاست میکشم، نفس نیست؛ زجره.
زندگی نمیکنم؛ فقط دارم تحمل میکنم و مطمئن نیستم چقدر دیگه میتونم ادامه بدم.
موضوعی که شاید خیلی وقتا در بین شلوغی خودآگاهی و تراپی، و شایدم نه، توی ارتباطها اهمیتش نادیده گرفته میشه بحث جدا کردن رفتار از احساسه.
توی هر چالش و ناراحتی، احساس تکلیفش معلومه. کسی وقتی ناراحته یعنی ناراحته، حسش میکنه، اون حس وجود داره حالا حتا اگر فکر پشتش اشتباهه، پی تو نمیتونی بهش بگی حس نکن. ولی رفتاری که در پی اون حس نشون میدی یا دریافت میکنی، جای بحث داره.
اصلا کل بنای رثاندرمانی و تغییر الگوها همونه. که ما با خودتگاهی بتونیم رفتاری نشون بدیم که الگوهای اسیبرسان سابق کمتر تکرار شه؛ نه بخاطر طرف مقابل، بخاطر مراقبت درست از خودمون.
متاسفانه خیلی وقتها بحثها و نفهمیدنهای دوطرفه از سر اینه که. طرفین فکر میکنن فرد مقابل داره میگه حست رو عوض کن یا حق نداری ناراحت باشی یا حس کنی، درحالی که عامل اصلی دلخوری و اصطکاک اصلا اون حس نیست، رفتارهاییه که افراد به هم نشون میدن.
تو میتونی دلخور شی هیچ عیبی نداره، ولی وقتی رفتاری که نشون میدی متقابلا توهین و آسیب در پی داشته باشه، دیگه نمیتونی توقع پذیرش و رفتار خوب از طرف مقابلت داشته باشی.
کسی که رفته توی درمان و احساساتش رو شناخته و به طاهر بزرگسال سالم و بالغ درون رو میشناسه ولی در موقع بحران همون رفتارهای سابق رو نشون میده نمیتونه بگه درمان اتفاق افتاده. خود مشاهدهگر تو وقتی واقعا کارکرد داره که بتونه بهت بگه تو حق داری ناراحت باشی ولی پاسخی که میدی باید با پاسخهای قبلیت تفاوت داشته باشه که بازم نشه تکرار آسیب برات.
خلاصه اینکه واقعا بشین و بتمرگ با هم فرق داره. همه حق تجربهی احساسات رو داریم، ولی وقتی میتونیم توقع تغییر و بلوغ از ادمای اطرافمون داشته باشیم که رفتاری که در پی احساساتمون بهشون نشون میدیم، همدلانهتر و غیرکودکانهتر و پختهتر شده باشه. وگرنه اصلا ماجرا اینکه تو حق ناراحتی داری یا نه، نیست…
رفتم بیرون امروز با رفیقی که دو ساله رفیقیم ولی انگار اندازهی قرنهاست هم رو میشناسیم. امروز پس از مدتها برای چندساعتی احساس امنیت و امیدواری کردم؛ از فهمیده شدن، از قضاوت نشدن و خودم بودن. از نترسیدن و مورد توقع نبودن. از روراستی و شفافیت…
#Arman_Garshasbi
#Persian
دلم را شکستند به دور از نظرها درختم که رفتم به جشن تبرها دارد کابوس رفتن مرا این تنها بودن مرا شکنجه میدهد ولی نمی کشد@letsgetdrownbymusic ❤️🩹
Repost from زیردرختکاج🌲
نوشته بود : سلام بر آنهایی که وقتی تو را خاموش یافتند، رهایت نکردند، مگر آنکه نور و روشنایی را به تو بازگرداندند
Repost from [ وجودیَت ]
تعریف دیگری برای عشق نمییابم !
جز اینکه با هم باشیم ؛
خسته و ناتوان ولی با هم ؛
ساکت و آرام و شکست خورده لی با هم ..