✅ در انتخابات ۱۴۰۰ رای ندادیم! چه چیزی عاید مردم ایران شد؟
✍علی نظری سردبیر مستقلآنلاین
🔺نظارت استصوابی عملا حق آزادیهای قانونی را از مردم ایران گرفته است. انتخاب آزاد و آگاهانه جای خودش را به شبه انتخابات داده است!
عملا راه رقابت حداقلی برای جامعه انتخاب شونده و انتخاب کننده وجود ندارد.
حاکمیت در ۱۴۰۰ با قهر حدود ۶۰ درصدی مردم ایران به صندوق رأی، اعتنایی نکرد.
طیفی که بدنبال یکدست کردن حاکمیت بود در غیاب اکثریت مردم ضعیفترین دولت بعد از انقلاب را با عنوان دولت انقلابی بر سر کار آوردند!
🔺خروجی این دولت ناتوان در عرصههای مختلف بعد از سه سال براحتی عیان و آشکار است. من باب مثال:
🔺الف- در مناسبات بینالمللی و سیاست خارجی با تکیه بر دکترین اتحاد با چین و روسیه عملا از جامعه جهانی جدا شدهایم و در انزوای مطلق گرفتار شدهایم.
🔺ب- در حوزه اقتصاد،عملا کشور ورشکسته شده است. تورم بالای۵۰ درصد، پرواز دلار به مرز بالای ۶۰ هزارتومان، کوچک شدن ۷۵ درصدی سفره هر خانوار ایرانی و رشد سرسام آور سیصد درصدی اجاره مسکن در تهران بلایی را بر سر اقشار فرودست آورده که تنها راه حل مردمِ گرفتار مهاجرت به حاشیههای شهرهای بزرگ شده است!
🔺پ- در زمینه مسائل اجتماعی با انبوهی از معضلات و آسیبهای اجتماعی مواجهیم که عموما ناشی از بی برنامگی و ناآشنایی با نسل جوان است. امید به آینده برای بسیاری از ایرانیان بویژه برای جوانان، مطلقا وجود ندارد. جوان ایرانی با این دست فرمانِ حاکمیتِ یکدست نه صاحب شغل میشود و نه میتواند به ازدواج فکر کند! جوانان نخبه و بیکار ما اینک در خانه پدری فقط نظارهگر این اوضاع و حشتناک هستند!
🔺ت- نظام حکمرانی مستقر، انسداد شدید سیاسی را حاکم کرده است.
🔺با این تفاسیر، اگر در ۱۴۰۰ مردم میآمدند و به همتی رای میدادند، حداقل همان مسیر دولت روحانی تداوم مییافت و شاهد اوضاع وحشتناک جامعه امروزی نبودیم. نگارنده در سال ۱۳۹۶ یادداشتی با عنوان «رییس جمهوری که اختیار ندارد» منتشر کردم که با استقبال چهرههای مختلف از جریانهای سیاسی مواجه شد. الان هم بر همان عقیده هستم که ریاست جمهوری بعنوان نماد حاکمیت ملی، از آنجا که منتخب مردم است باید اختیار کافی داشته باشد تا به تناسب مسئولیتش پاسخگوی مردم باشد. اما افسوس که بخاطر ماهیت غیر دموکراتیک قانون اساسی، گرفتار وضع موجود هستیم و نمیتوانیم به کمک رأی ملت و آنچنان که انتظار داریم، حداقلهای یک حکومت دموکراتیک را داشته باشیم!
بقول سید محمد خاتمی رئیس جمهور یک« تدارکاتچی« است. اما بقول معروف تدارکاتچی داریم تا تدارکاتچی؟
🔺به یاد بیاوریم خرداد ۱۳۸۴ که خاتمی دولت را تحویل احمدی نژاد داد,وضع تورم، بیکاری، اجاره مسکن، نرخ دلار، وضعیت سفرههای مردم که به شهادت آمارها، حکایت از بهترین دوره اقتصادی بعد از انقلاب را داشت.
🔺به عملکرد یک رئیس جمهور تدارکاتچی دیگر به نام حسن روحانی نگاهی سطحی بیندازیم.
روحانی دو سال بعد از روی کار آمدنش توانست به برجام برسد. اقتصاد کشور به ثبات نسبی دست یافت،معیشت مردم سامان یافت. اما در سال ۹۷ که ترامپ آمد، ایران دوباره مورد هجوم تحریمهای کمر شکن قرار گرفت. همین دولت روحانی در سه سالی که با تحریمهای ظالمانه دست و پنجه نرم کرد توانست نرخ دلار را در مرز ۲۵ هزار تومان حفظ کند. قیمت اقلام پر مصرفی چون مرغ، گوشت، برنج، تخم مرغ که در کالاهای سبد اساسی مردم هستند، با پایان دوره سه ساله رئیسی مقایسه کنید و ببینید یک تدارکاتچی معقول و کارآمد چگونه میتواند اقتصاد کشور را اداره کند؟
🔺اینجانب بعنوان یک منتقد و معترض به وضع موجود معتقدم که در ۴ سال آینده تفاوت سطح زندگی مردم در (دولت سعید جلیلی با امثال مسعود پزشکیان) مثل قیاس دوره خاتمی با دوره رئیسی خواهد بود!؟
🔺من برای بدتر نشدن وضع زندگی همگان، باز هم مردم داخل کشور را به انتخابی معقول و حداقلی دعوت میکنم تا در پایان دوره چهاردهم سال ۱۴۰۷ شاهد اسقاط شدن ایران نباشیم.
🔺کسانی که در خارج از کشور همچنان جامعه رای دهندگان ایرانی را به رای ندادن دعوت میکنند، بدانند که جناح حاکم هیچ ابایی از مشارکت ۱۵ تا ۲۰ درصدی مردم در انتخابات ندارد.
اگر ۸۰ درصد مردم هم در انتخابات مشارکت نکنند، آب از آب تکان نمیخورد و حاکمیت به مسیر از پیش تعیین شده خویش ادامه میدهد.
🔺مخلص کلام؛ برای اینکه اقتصاد ما ونزوئلایی و دچار فروپاشی نشود، حداقل به صندوق رأی پشت نکنیم. نتیجه انتخاب ما میتواند دولتهایی همچون دولت خاتمی یا روحانی باشد! که اقشار فرودست مثل زمان حاضر در فقر و تنگدستی غرق نشوند!
🔺لطفا کسانیکه فکر می کنند با رای ندادن مردم در ۸تیر کشور گلستان می شود!۱۶ سال عملکرد اقتصادی دولتهای اصلاحات و تدبیر امید را با دولت انقلابی سیزدهم مقایسه کنید، ببینید چه بر سر اوضاع معیشت مردم آمده است؟
🔗 از کانال تلگرامی یادداشت های علی نظری