cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

دانشنامه هزاره HazaraPedia

صفحه رسمی بنیاد دانشنامه هزاره

Ko'proq ko'rsatish
Eron195 565Forsiy187 881Toif belgilanmagan
Reklama postlari
316
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

ساکایی: دانشنامهٔ هزاره اقدام تاریخی مردم هزاره دکتر محمدیونس طغیان ساکایی، استاد پیشین دانشگاه کابل و عضو شورای علمی دانشنامه هزاره بر این باور است که تدوین و نشر این دانشنامه اقدام مهم و تاریخی در تعیین سرنوشت مردم هزاره است. او در سخنانی از طریق آنلاین در نشست نقد و بررسی دانشنامه هزاره در اتریش گفت که این طرح پژوهشی سهولتی را برای محققان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی از جمله دست اندرکاران جغرافیای تاریخی فراهم می کند. او گفت که دوام جنگ و نا امنی در افغانستان و اقلیم نامساعد و راه‌های دشوارگذار فرصت های بسیار را از محققان می‌گیرد و دانشنامه هزاره از این نظر پاسخی به نیاز پژوهشگران علوم اجتماعی دست‌کم در بخشی از افغانستان و مخصوصا در مناطق مرکزی کشور خواهد بود. متن سخنرانی او در نشست دانشنامه هزاره در اتریش چنین است: نگارش و تدوین دانشنامۀ هزاره در قطار کارهای نمایان مردم ما چون روی آوردن به فراگیری علم و دانش و ورود به دانشگاه‌ها، یکی از مواردی است که در تاریخ افغانستان نمونه ندارد.   چنین کار پژوهشی تا کنون درباره شناخت افغانستان نشر نشده است. چون عمال قدرت در افغانستان به هر دلیلی زمینه را برای انجام چنین کاری مساعد نساختند. نشر یکی دو جلد از دایرت المعارف آریانا متاسفانه حاکی از عدم دقت و مشکلات دیگر در ثبت واقعیتها و حقایق کشور بود. به همین علت وطن ما و مخصوصاً مناطق هزاره‌نشین بسیار ناشناخته باقی مانده است. جنگ و ناامنی جاده‌ها و نبود جای مناسب برای محققان و جهانگردان خارجی نیز در نیم قرن اخیر زمینه را محدود ساخته بود. خوشبختانه دانشنامۀ هزاره می‌تواند یک منبع مهم برای تحقیقات آینده باشد و از این لحاظ جایگاه خاص دارد. یکی از مواردی که در دانشنامهٔ هزاره به آن تکیه می‌شود معرفی مناطق هزاره‌جات است و که در موضوع جغرافیای تاریخی ما یک منبع بسیار مهم  شمرده می‌شود. خاطره‌ای دارم که اهمیت این کار تحقیقاتی در موضوع جغرافیای تاریخی را برای ما روشن می‌کند و آن را خدمت شما نقل می‌کنم؛ زمانی برای دیدار یکی از دوستان خود به دهکده شمرق رفتم. دهکده شمرق در جنوب شهر پلخمری موقعیت دارد. در آن طرف دشت‌های کیله‌گی کوهی با شیب بسیار تند به نام کُزُر نمایان است. درباره آن کوه بلند از یکی از اهالی شمرق پرسیدم توضیحاتی داد و گفت که قلعه‌یی هم در دامنه این کوه وجود دارد که به نام کافرقلعه معروف است. تاریخ نویسان عرب در واقعات لشکرکشی قتیبه بن مسلم به سرزمین ما و درگیری او با نیزک طرخان از قلعه ای به نام «الکرز» یاد کرده که نیزک در آن متحصن شده بود شاید آنها الکُزر نوشته باشند؛ اما چنانکه میدانید مشکلات الفبای عربی که در اثر کم توجهی نویسنده یا نساخ که نقطه «ز» را بالای «ر» گذاشته و کزر را کرز ساخته اند. ضبط اشتباه این نام واژه، دانشمندان را سرگردان کرده بود و موقعیت آن را گاهی در حدود دره شکاری و گاهی در حدود دوشی و پلخمری و مناطق دیگر حدس زده بودند. من بعد از تحقیق، درباره این کوه و قلعه کُزُر، در صفحه فیسبوک خود نوشتم.  یکی از محققان که حالا در هالند و در دانشگاه لیدن مصروف کار است برای من نوشت که خوشبختانه یک گره از کار محققان گشوده شده است. این روزها فکرم درگیر قلعه نیتاق است. در بندهش [یکی از منابع تاریخی و دینی زرتشتی به زبان پهلوی]، واژه‌ای آمده است با املای نای‌داغ، اگر آن همین نیطاق امروزی [در بامیان] باشد و اگر ما بتوانیم موقعیت آن را به گونه دقیق ثبت کنیم، به گمان من یک گره مهم دیگر در جغرافیای تاریخی بازخواهد شد. کار دانشنامهٔ هزاره معرفی مکان‌ها، قلعه‌ها، تاریخ، جغرافی، رسم و رواج‌های مردم، ادبیات و فرهنگ مردم و ده‌ها مسئله دیگر است. این کار تحقیقی اهمیت خاصی برای محققان در رشته‌های مختلف دارد که یک نمونه از جغرافیای تاریخی را خدمت شما عرض کردم. اهمیت علمی دانشنامه زمانی برجسته می‌شود که مشکلی از کار محققان را حل کند. ما باور داریم که دانشنامه یکی از منابع مهم در فهرست مآخذ بسیاری از آثار و کتب در آینده خواهد بود. چاپ ویراست دوم جلد اول دانشنامه را برای همه دست‌اندرکاران دانشنامه و جامعه علمی افغانستان تبریک می‌گویم. آرزو دارم آن‌قدر زنده بمانم تا شاهد رونمایی جلد آخر دانشنامه [هزاره] نیز باشم. #HazaraPedia #Dr_Younos_Toughyan_Sakaei #دانشنامه_هزاره #داکتر_یونس_طغیان_ساکایی https://www.youtube.com/watch?v=xhWEZfM4UJY
Hammasini ko'rsatish...
Sakaei: HazaraPedia a historical work of Hazaras ساکایی: دانشنامهٔ هزاره، اقدام تاریخی مردم هزاره

دکتر محمدیونس طغیان ساکایی، استاد پیشین دانشگاه کابل و عضو شورای علمی دانشنامه هزاره بر این باور است که تدوین و نشر این دانشنامه اقدام مهم و تاریخی در تعیین سرنوشت مردم هزاره است. او در سخنانی از طریق آنلاین در نشست نقد و بررسی دانشنامه هزاره در اتریش گفت که این طرح پژوهشی سهولتی را برای محققان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی از جمله دست اندرکاران جغرافیای تاریخی فراهم می کند. او گفت که دوام جنگ و نا امنی در افغانستان و اقلیم نامساعد و راه‌های دشوارگذار فرصت های بسیار را از محققان می‌گیرد و دانشنامه هزاره از این نظر پاسخی به نیاز پژوهشگران علوم اجتماعی دست‌کم در بخشی از افغانستان و مخصوصا در مناطق مرکزی کشور خواهد بود. متن سخنرانی او در نشست دانشنامه هزاره در اتریش چنین است: نگارش و تدوین دانشنامۀ هزاره در قطار کارهای نمایان مردم ما چون روی آوردن به فراگیری علم و دانش و ورود به دانشگاه‌ها، یکی از مواردی است که در تاریخ افغانستان نمونه ندارد. چنین کار پژوهشی تا کنون درباره شناخت افغانستان نشر نشده است. چون عمال قدرت در افغانستان به هر دلیلی زمینه را برای انجام چنین کاری مساعد نساختند. نشر یکی دو جلد از دایرت المعارف آریانا متاسفانه حاکی از عدم دقت و مشکلات دیگر در ثبت واقعیتها و حقایق کشور بود. به همین علت وطن ما و مخصوصاً مناطق هزاره‌نشین بسیار ناشناخته باقی مانده است. جنگ و ناامنی جاده‌ها و نبود جای مناسب برای محققان و جهانگردان خارجی نیز در نیم قرن اخیر زمینه را محدود ساخته بود. خوشبختانه دانشنامۀ هزاره می‌تواند یک منبع مهم برای تحقیقات آینده باشد و از این لحاظ جایگاه خاص دارد. یکی از مواردی که در دانشنامهٔ هزاره به آن تکیه می‌شود معرفی مناطق هزاره‌جات است و که در موضوع جغرافیای تاریخی ما یک منبع بسیار مهم شمرده می‌شود. خاطره‌ای دارم که اهمیت این کار تحقیقاتی در موضوع جغرافیای تاریخی را برای ما روشن می‌کند و آن را خدمت شما نقل می‌کنم؛ زمانی برای دیدار یکی از دوستان خود به دهکده شمرق رفتم. دهکده شمرق در جنوب شهر پلخمری موقعیت دارد. در آن طرف دشت‌های کیله‌گی کوهی با شیب بسیار تند به نام کُزُر نمایان است. درباره آن کوه بلند از یکی از اهالی شمرق پرسیدم توضیحاتی داد و گفت که قلعه‌یی هم در دامنه این کوه وجود دارد که به نام کافرقلعه معروف است. تاریخ نویسان عرب در واقعات لشکرکشی قتیبه بن مسلم به سرزمین ما و درگیری او با نیزک طرخان از قلعه ای به نام «الکرز» یاد کرده که نیزک در آن متحصن شده بود شاید آنها الکُزر نوشته باشند؛ اما چنانکه میدانید مشکلات الفبای عربی که در اثر کم توجهی نویسنده یا نساخ که نقطه «ز» را بالای «ر» گذاشته و کزر را کرز ساخته اند. ضبط اشتباه این نام واژه، دانشمندان را سرگردان کرده بود و موقعیت آن را گاهی در حدود دره شکاری و گاهی در حدود دوشی و پلخمری و مناطق دیگر حدس زده بودند. من بعد از تحقیق، درباره این کوه و قلعه کُزُر، در صفحه فیسبوک خود نوشتم. یکی از محققان که حالا در هالند و در دانشگاه لیدن مصروف کار است برای من نوشت که خوشبختانه یک گره از کار محققان گشوده شده است. این روزهای فکرم درگیر قلعه نیتاق است. در بندهش [یکی از منابع تاریخی و دینی زرتشتی به زبان پهلوی]، واژه‌ای آمده است با املای نای‌داغ، اگر آن همین نیطاق امروزی [در بامیان] باشد و اگر ما بتوانیم موقعیت آن را به گونه دقیق ثبت کنیم، به گمان من یک گره مهم دیگر در جغرافیای تاریخی بازخواهد شد. کار دانشنامهٔ هزاره معرفی مکان‌ها، قلعه‌ها، تاریخ، جغرافی، رسم و رواج‌های مردم، ادبیات و فرهنگ مردم و ده‌ها مسئله دیگر است. این کار تحقیقی اهمیت خاصی برای محققان در رشته‌های مختلف دارد که یک نمونه از جغرافیای تاریخی را خدمت شما عرض کردم. اهمیت علمی دانشنامه زمانی برجسته می‌شود که مشکلی از کار محققان را حل کند. ما باور داریم که دانشنامه یکی از منابع مهم در فهرست مآخذ بسیاری از آثار و کتب در آینده خواهد بود. چاپ ویراست دوم جلد اول دانشنامه را برای همه دست‌اندرکاران دانشنامه و جامعه علمی افغانستان تبریک می‌گویم. آرزو دارم آن‌قدر زنده بمانم تا شاهد رونمایی جلد آخر دانشنامه [هزاره] نیز باشم.

https://www.hazaranica.com/

#HazaraPedia #Dr_Younos_Toughyan_Sakaei #دانشنامه_هزاره #داکتر_یونس ـ طغیان_ساکایی

ساکایی: دانشنامهٔ هزاره اقدام تاریخی مردم هزاره دکتر محمدیونس طغیان ساکایی، استاد پیشین دانشگاه کابل و عضو شورای علمی دانشنامه هزاره بر این باور است که تدوین و نشر این دانشنامه اقدام مهم و تاریخی در تعیین سرنوشت مردم هزاره است. او در سخنانی از طریق آنلاین در نشست نقد و بررسی دانشنامه هزاره در اتریش گفت که این طرح پژوهشی سهولتی را برای محققان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی از جمله دست اندرکاران جغرافیای تاریخی فراهم می کند. او گفت که دوام جنگ و نا امنی در افغانستان و اقلیم نامساعد و راه‌های دشوارگذار فرصت های بسیار را از محققان می‌گیرد و دانشنامه هزاره از این نظر پاسخی به نیاز پژوهشگران علوم اجتماعی دست‌کم در بخشی از افغانستان و مخصوصا در مناطق مرکزی کشور خواهد بود. متن سخنرانی او در نشست دانشنامه هزاره در اتریش چنین است: نگارش و تدوین دانشنامۀ هزاره در قطار کارهای نمایان مردم ما چون روی آوردن به فراگیری علم و دانش و ورود به دانشگاه‌ها، یکی از مواردی است که در تاریخ افغانستان نمونه ندارد.   چنین کار پژوهشی تا کنون درباره شناخت افغانستان نشر نشده است. چون عمال قدرت در افغانستان به هر دلیلی زمینه را برای انجام چنین کاری مساعد نساختند. نشر یکی دو جلد از دایرت المعارف آریانا متاسفانه حاکی از عدم دقت و مشکلات دیگر در ثبت واقعیتها و حقایق کشور بود. به همین علت وطن ما و مخصوصاً مناطق هزاره‌نشین بسیار ناشناخته باقی مانده است. جنگ و ناامنی جاده‌ها و نبود جای مناسب برای محققان و جهانگردان خارجی نیز در نیم قرن اخیر زمینه را محدود ساخته بود. خوشبختانه دانشنامۀ هزاره می‌تواند یک منبع مهم برای تحقیقات آینده باشد و از این لحاظ جایگاه خاص دارد. یکی از مواردی که در دانشنامهٔ هزاره به آن تکیه می‌شود معرفی مناطق هزاره‌جات است و که در موضوع جغرافیای تاریخی ما یک منبع بسیار مهم  شمرده می‌شود. خاطره‌ای دارم که اهمیت این کار تحقیقاتی در موضوع جغرافیای تاریخی را برای ما روشن می‌کند و آن را خدمت شما نقل می‌کنم؛ زمانی برای دیدار یکی از دوستان خود به دهکده شمرق رفتم. دهکده شمرق در جنوب شهر پلخمری موقعیت دارد. در آن طرف دشت‌های کیله‌گی کوهی با شیب بسیار تند به نام کُزُر نمایان است. درباره آن کوه بلند از یکی از اهالی شمرق پرسیدم توضیحاتی داد و گفت که قلعه‌یی هم در دامنه این کوه وجود دارد که به نام کافرقلعه معروف است. تاریخ نویسان عرب در واقعات لشکرکشی قتیبه بن مسلم به سرزمین ما و درگیری او با نیزک طرخان از قلعه ای به نام «الکرز» یاد کرده که نیزک در آن متحصن شده بود شاید آنها الکُزر نوشته باشند؛ اما چنانکه میدانید مشکلات الفبای عربی که در اثر کم توجهی نویسنده یا نساخ که نقطه «ز» را بالای «ر» گذاشته و کزر را کرز ساخته اند. ضبط اشتباه این نام واژه، دانشمندان را سرگردان کرده بود و موقعیت آن را گاهی در حدود دره شکاری و گاهی در حدود دوشی و پلخمری و مناطق دیگر حدس زده بودند. من بعد از تحقیق، درباره این کوه و قلعه کُزُر، در صفحه فیسبوک خود نوشتم. یکی از محققان که حالا در هالند و در دانشگاه لیدن مصروف کار است برای من نوشت که خوشبختانه یک گره از کار محققان گشوده شده است. این روزها فکرم درگیر قلعه نیتاق است. در بندهش [یکی از منابع تاریخی و دینی زرتشتی به زبان پهلوی]، واژه‌ای آمده است با املای نای‌داغ، اگر آن همین نیطاق امروزی [در بامیان] باشد و اگر ما بتوانیم موقعیت آن را به گونه دقیق ثبت کنیم، به گمان من یک گره مهم دیگر در جغرافیای تاریخی بازخواهد شد. کار دانشنامهٔ هزاره معرفی مکان‌ها، قلعه‌ها، تاریخ، جغرافی، رسم و رواج‌های مردم، ادبیات و فرهنگ مردم و ده‌ها مسئله دیگر است. این کار تحقیقی اهمیت خاصی برای محققان در رشته‌های مختلف دارد که یک نمونه از جغرافیای تاریخی را خدمت شما عرض کردم. اهمیت علمی دانشنامه زمانی برجسته می‌شود که مشکلی از کار محققان را حل کند. ما باور داریم که دانشنامه یکی از منابع مهم در فهرست مآخذ بسیاری از آثار و کتب در آینده خواهد بود. چاپ ویراست دوم جلد اول دانشنامه را برای همه دست‌اندرکاران دانشنامه و جامعه علمی افغانستان تبریک می‌گویم. آرزو دارم آن‌قدر زنده بمانم تا شاهد رونمایی جلد آخر دانشنامه [هزاره] نیز باشم. #HazaraPedia #Dr_Younos_Toughyan_Sakaei #دانشنامه_هزاره #داکتر_یونس_طغیان_ساکایی
Hammasini ko'rsatish...
در زمان امیر عبدالرحمان هم برچسب‌ها نسبت به هزاره‌ها در ذهن و ضمیر مباشران جنایت وجود داشت به شکلی که بستر اجتماعی و فرهنگی برای تکفیر هزاره‌ها آماده شد و از هزاره‌ها انسان‌زدایی به عمل آمد، در زمان عبدالرحمان هزاره‌ها در کنار دیگر اقوام مجاور خود چندان مسلمانان درست محسوب نمی‌شدند و متهم بودند که کافرند و مسلمانان پاک‌اعتقاد نیستند، بر همین اساس در مناطق و راه‌‌ها بر مردم هزاره حمله می‌کردند و آنان را به اسارت می‌گرفتند. این موضوع را می‌توان از محتوای نامه‌های عبدالرحمان به سران هزاره‌ها فهمید، او در نامه خود می‌گوید از نگاه سایر مردم شما کافر هستید؛ اما من شما را کافر نمی‌دانم. زمانی که درگیری و خشونت میان هزاره‌ها و امیر عبدالرحمان بالا گرفت، عبدالرحمان برای حذف فیزیکی هزاره‌ها از حربۀ تکفیر استفاده کرد. دکتر احمدی در این باره گفت منتها استفاده از این حربه در واقع در ذات خود امری متناقض و ناسازگار بود؛ زیرا اگر هزاره‌ها به دلیل شیعه بودن تکفیر می‌شدند، پس همۀ گروه‌های قومی شیعه باید تکفیر می‌شدند و همچنین اگر هزاره‌ها به خاطر بغاوت در برابر امیر عبدالرحمان کافر شده بودند، آن اختصاص به هزاره‌ها نداشت و سایر گروه‌های قومی و اجتماعی نیز در افغانستان بودند که علیه عبدالرحمان بغاوت کرده بودند؛ اما آن‌ها تکفیر نشدند. پس معلوم می‌شود که هزاره به دلایل سیاسی و قومی به‌عنوان یکی از اقوام بزرگ نابود شدند و امیر عبدالرحمان به دلایل سیاسی از حربه شیعه بودن برای تکفیر و نابودسازی هزاره‌ها استفاده کرد؛ یعنی یک دلیل کاملاً سیاسی پشت این تکفیر وجود داشت. عبدالرحمان با استفاده از ذهنیت عمومی هزاره‌ها را تکفیر کرد و این تناقض رفتاری برای مردم آن زمان قابل درک نبود. او با استفاده از تکفیر از هزاره انسان‌زدایی کرد و هزاره را به یک خطر مهم برای مباشران جنایت تبدیل کرد و در نتیجه حذف فیزیکی جمعی و گروهی هزاره ممکن شد. دکتر احمدی در پایان گفت توجه به این عامل فرهنگی‌ای جنایت برای آیندۀ مردم مهم است؛ برای اینکه ما بتوانیم به صلح برسیم و برای عدالت مبارزه کنیم باید ریشه‌های اساسی خشونت را در فرهنگ عمومی تشخیص بدهیم و این بسیار لازم، ضروری و حیاتی است. در این همایش پیام آیت‌الله فاضل بهسودی به همایش را نماینده ایشان ایراد کرد. همایش شامل برنامه‌های جنبی و سرگرم‌کننده هم بود که می‌توان به اجرای سرود، نمایش، اجرای حرکات ورزشی و غیره اشاره کرد.
Hammasini ko'rsatish...
ما می‌توانیم برای جوامع صد سال و هزار سال بعد، با ادبیات و داستان این مسائل را مطرح کنیم، برای مثال در روان و ضمیر چهل دختران در آن زمان چه گذشته است که آن تصمیم عجیب را گرفتند و خودشان را از کوه پرتاب ‌کردند، ما نمی‌توانیم روان و رنج آدم‌ها را در تاریخ نشان بدهیم ما فقط می‌توانیم از طریق ادبیات نشان دهیم. او در خاتمه گفت می‌توانیم به نویسندگان و رمان‌نویسان ایده بدهیم و بگوییم ما دربارۀ فاجعه تحقیق کردیم و شما دربارۀ ارزگان رمان بنویسید. زبان ادبیات و داستان را همۀ اذهان انسانی قبول دارند و ما می‌توانیم از طریق خلق رمان‌ مردم را با رنج مردم ارزگان در ۱۳۰ سال پیش آشنا کنیم و این کار ضرورت فردای تاریخ ارزگان است. خوشبختانه تک‌نگاری‌هایی دربارۀ فراریان ارزگان منتشر شده است و خوب است که دربارۀ مناطق ارزگان مانند سیرو، سیاه‌بغل، پالان، باغچار و مرکز ارزگان و همچنین دربارۀ طوایف وشخصیت‌های ارزگان که در سراسر جهان پراکنده هستند، تحقیق و پژوهش‌هایی صورت گیرد تا غفلت صد و چند ساله را جبران کنیم. سخنران بعدی دکتر محمدامین احمدی، استاد پیشین دانشگاه و پژوهشگر بود که به صورت مجازی ایراد کرد. او گفت تحقیق و پژوهش دربارۀ ارزگان مهم است، ۱۳۰ سال پیش رویداد ضد انسانی در ارزگان و مناطق اطراف آن رخ داد که یکی از حوادث بزرگ‌ تاریخ معاصر افغانستان بود که تاکنون آن گونه که باید و شاید به آن پرداخته نشده و یا به گونه رسمی مورد مطالعه و تحقیق قرار نگرفته است. این حادثه و رویداد ضد انسانی و ضد بشری از ۶ جهت شایسته بررسی و تحقیق است. ۱. نابودسازی قومی و مذهبی؛ ۲. جا به جایی قومی؛۳. مردمان این مناطق شناخته و بررسی شوند که چه تعداد بودند و به چه سرنوشتی گرفتار شدند و دارای چه فرهنگ و تاریخ بودند؛ ۴. مناطقی که در نتیجه این رویداد دست به دست شده، شناسایی شود و مختصات جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی آن‌ها مشخص شود؛ ۵. بازماندگان بالفعل این جنایت ضد انسانی چه کسانی بودند، کجا هستند و چگونه زندگی می‌کنند؛ ما دو گونه بازمانده داریم اول بازماندگانی که به خارج رفتند و یا در سایر نقاط افغانستان اسکان داده شدند و دوم بازماندگانی که در خود ارزگان و مناطق اطراف ماندند و به صورت همسایه زندگی می‌کردند، این‌ها از شمال قندهار تا جنوب مالستان و بهسود به صورت پراکنده در این مناطق بودند و به خاطر جنگ‌ها در دوره‌های مختلف بیشتر آواره شدند و بی‌سرنوشت‌تر شدند و امروزه نیاز است که شناسایی شوند که چه تعداد هستند و در کجا و چگونه زندگی می‌کنند؛ ۶. براساس چه اهداف و نظریۀ سیاسی و چه مکانیزمی از توجیه، این جنایت ممکن شد و در واقع این هدف سیاسی و مکانیزم توجیه چه بود و آیا همچنان وجود دارد یا نه؟ و در ذهن و ضمیر مردم و سیاست‌گذاران و مباشران جنایت در آن زمان چه می‌گذشت. دکتر احمدی در ادامه گفت جنایت ضد انسانی در ارزگان و نواحی اطراف به مدت بیست سال ادامه داشت که امروزه تحت عنوان ژنوساید (نسل‌کشی) شناخته می‌شود. محققان به لحاظ حقوقی این رویداد را بررسی کنند و نشان دهند که در آن زمان نسل‌کشی رخ داده است و برای اینکه به یک موضوع مهم به لحاظ حقوقی تبدیل شود ما می‌توانیم از الگوهای مطالعاتی که در مراکز علمی جهان صورت گرفته است، استفاده کنیم و یکی از مسائلی که در مطالعات جهانی راجع به نسل‌کشی تحقیق می‌شود این است که در ذهن و ضمیر کسانی که مباشران جنایت هستند چه چیزی به وجود می‌آید که برای آن‌ها کشتار و نابودی یک کتله اجتماعی، قومی، مذهبی و دینی و ملی آسان و ممکن می‌شود. دکتر احمدی به‌عنوان نمونه به هلوکاست اشاره کرد. محققان دربارۀ هلوکاست این سئوال را مطرح کردند که در ذهن و ضمیر مردم اروپا چه چیزی اتفاق افتاد که کشتار یهودیان برای آن‌ها آسان و ساده شد. کسانی که در پشت صحنه این جنایت قرار داشتند با استفاده از مکانیزم‌های اجتماعی و روان‌شناسی عمومی یک سلسله برچسب‌های هویتی و قومی با محتوای مجرمانه و جرم‌زا، مضر و خطرناک دربارۀ یهودیان مطرح کردند که یهودیان خطر جهانی محسوب ‌شوند و یهود به‌عنوان یک امر بسیط و یگانه برای بشریت خطر محسوب ‌شود و این گونه بود که نابودی یهودیان ممکن شد. دکتر احمدی گفت در خصوص هزاره‌ها هم یکسری برچسب‌هایی در گذشته و حال استفاده می‌شود که عنوان عمومی هزاره به یک جرم تبدیل شود و هزاره بودن خودش جرم محسوب شود؛ یعنی با استفاده از یک سلسله برچسب‌هایی نژادی و مذهبی هزاره بودن در ذهن و ضمیر مباشران جنایت به جرم تبدیل ‌شود. این برچسب‌ها عبارتند از: رافضی بودن و عناوین دیگر مثل فاطمیست، جاسوس و مزدور بیگانه، منشأ نژادی مغولی و چنگیزی، بر سر مردم میخ کوبیدن در رویدادهای کابل، قاتلان عرب‌های مسلمان سنی در سوریه و عراق.
Hammasini ko'rsatish...
او گفت یک اثر ۵ جلدی به زبان انگلیسی از حاج محمد گلزاری داریم که بر اساس اسناد و منابع انگلیسی تألیف و تدوین شده است و این اثر زوایای دیگری از جنگ ارزگان را نشان می‌دهد که به لحاظ محتوا مکمل سراج‌التواریخ است و ما می‌توانیم وقایع و رویدادهای جنگ ارزگان را از زوایۀ دیگر مطالعه کنیم. آقای فاضلی در بخشی از سخنان خود گفت همایش ارزگان توانست جایگاه تاریخی ارزگان را از دوران پیش از اسلام تا معاصر را که در منابع به شکل پراکنده بود، به صورت منسجم‌تر روایت کند و همچنین نویسندگان همایش رویدادهای مربوط به ارزگان را از منظر مبانی حقوق بین‌الملل و اسلامی مورد تحلیل قرار دادند. حاج محمد گلزاری، پژوهشگر تاریخ هزاره دیگر سخنران همایش بود، او به صورت مجازی صحبت کرد. آقای گلزاری گفت این همایش یکی از راه‌های پر کردن خلأ منابع تحقیقی در زمینۀ تاریخ هزاره‌هاست. او گفت بنده در این حوزه سالیان زیادی کار کردم و اسنادی معتبر و دست اول در اختیار دارم. صدها دوسیه دست اول از اسناد مربوط به دورۀ عبدالرحمان و حبیب‌الله خان که بین دولت هند بریتانیایی و دولت عبدالرحمان و دولت ناصرالدین شاه قاجار در آن زمان مبادله شده، موجود است. آقای گلزاری بر اساس اسناد موجود علت بروز جنگ ارزگان را که در سال‌های ۱۸۹۱ و ۹۲ و ۹۳ اتفاق افتاد ریشه‌های سیاسی و اقتصادی در بیرون مرزهای افغانستان دانست. او گفت هزاره‌ها در ماه‌های جولای و آگست ۱۸۹۲ لشکر عبدالرحمان شکست دادند و حتی لشکر عبدالرحمان را از قندهار هم راندند و آن‌ها در مرز هندِ بریتانیایی و در شهر فعلی کویته عقب نشستند. این اسناد حاوی گزارش‌ روزانه وقایع به صورت روزنامچه‌ای بود که در نهایت به وزارت خارجۀ بریتانیا در لندن می‌رسید. آقای گلزاری دربارۀ اهمیت این اسناد گفت می‌توان به جرأت ادعا کرد که ریشۀ برخی مسائل سیاسی امروز هزاره‌ها در افغانستان و بیرون از آن، در گذشته تاریخی آن‌ها قرار دارد؛ زیرا هزاره‌ها تقریباً از یک و نیم قرن پیش، از سال ۱۸۶۸ میلادی به طور مداوم مورد نسل‌کشی، قتل‌عام و کشتار قرار دارند، این نسل‌کشی در دنیا طولانی‌ترین بوده است و دیگر نسل‌کشی‌ها شاید برای مدت کوتاه یک یا دو ماه و یا یک و دو‌ سال بوده است. با این اسناد می‌توان علل آن را بررسی و ریشه‌یابی کرد تا بتوانیم استراتژی آیندۀ ملت هزاره را در افغانستان ترسیم کنیم و تاریخ را سر از نو بنویسیم. آقای گلزاری در خاتمه گفت اسناد موجود به زبان انگلیسی در حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد است و اسنادی در آرشیوهای روسیه هم وجود دارد. پیشنهاد می‌کنم یک مؤسسه فرهنگی و تحقیقاتی به وجود آید و در آن اسناد بررسی شود که سیاست دو امپراتوری روسیه و بریتانیا در قبال هزاره‌ها در آن زمان چه بود؛ زیرا جنگ هزاره‌ها با امیر عبدالرحمان در سال‌های ۱۸۹۱، ۹۲ و ۹۳، یک جنگ داخلی نبود و این اسناد به طور واضح نشان می‌دهد که هزاره‌ها متأثرین «بازی بزرگ» بین امپراتوری‌های روسیه و بریتانیا بودند، در سال‌های آخر قرن نوزدهم سیاست بسیار پخته و جهانی بین این دو امپراتوری وجود داشت. سید ابوطالب مظفری، شاعر و رئیس شورای علمی دانشنامۀ هزاره دیگر سخنران همایش بود. او در سخنرانی خود با عنوان «دادخواهی از فاجعۀ ارزگان در حوزۀ زبان» گفت از فاجعۀ ارزگان ۱۳۰ می‌گذرد و نه‌تنها در آن روزگار و حتی در این ۱۳۰ سال گذشته مراسمی دربارۀ ارزگان و مجال برای سوگواری کشتگان آن نداشته‌ایم. تحقیقات و پژوهش‌های تاریخی در جای خود امری ضروری و لازم است و باید استمرار یابد. آقای مظفری گفت از یک فاجعه یا واقعه چیزی ثبت می‌شود یا نمی‌شود و این چنین است که تاریخ یا هست یا نیست، تاریخ چیزی نیست که ما آن را ایجاد کنیم. دربارۀ ارزگان چنین وضعیتی است. دربارۀ لشکرکشی سپاه امیر عبدالرحمان و تصرف قلعه‌ها گزارش‌هایی در سراج‌التواریخ و اسناد خارجی آمده است؛ اما دربارۀ جبهۀ مظلومان و محاصره شدگان ارزگان سند و تاریخی نداریم، ما نمی‌دانیم چه بر سر ساکنان قلعه‌ها آمده است. پیشنهاد من این است که ما براساس منابع کم و محدود در حوزۀ زبان، ادبیات و بخصوص رمان‌نویسی آثاری خلق کنیم. هنرمند در رمان‌نویسی براساس کوچک‌ترین منابع موجود، با تخیل و خلاقیت قسمت فراموش‌شدۀ فاجعه را از نو بازسازی می‌کند و اینکه بر تک تک آدم‌ها چه گذشته است. طبق آمار در واقعۀ ارزگان ۶۲ درصد مردم قتل‌عام شدند، به هر حال این تعداد انسان با گوشت، پوست، خون و با احساسات و عواطف خاص و رنج‌ خاص بودند و چه رنج‌ها که در اسارت‌ها و آوارگی‌ها متحمل شده‌اند، این گونه مسائل را نمی‌توانیم با آمار نشان دهیم.
Hammasini ko'rsatish...
گزارشی از همایش بین‌المللی ارزگان، تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سیاست همایش بین‌المللی ارزگان، تاریخ، فرهنگ، اجتماع و سیاست و نقش تمدنی زبان فارسی در روز جمعه ۲۳ جدی ۱۴۰۱ خورشیدی در پردیس تئاتر تهران با حضور پرشور مهاجرین افغانستان برگزار شد. همایش از حدود یک و نیم سال پیش با فراخوان مقاله آغاز شده و در طی این مدت تعداد زیادی مقاله و اثر مستقل به دبیرخانه همایش ارسال شده بود. دکتر امان‌الله شفایی، دبیر همایش اولین سخنران مراسم بود. او گفت همایش ارزگان از حدود ۱۸ ماه پیش آغاز شد و تا به امروز مسیر پر پیچ و خم زیادی را گذارند و حتی تغییر رژیم هم در روند آن خللی ایجاد نکرد. آقای شفایی این همایش را منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی خواند؛ زیرا فرهیختگانی از چهارگوشه افغانستان در آن مشارکت دارند و اعضای آن از جغرافیای چهار نقطه جهان هستند، ما مقالاتی به زبان‌های اردو، فارسی و انگلیسی دریافت کردیم. همچنین او گفت امروز فاز اول آن برگزار شد و فاز دوم آن به زودی در شهر ملبورن استرالیا برگزار خواهد شد. دکتر شفایی اظهار داشت این همایش صرفاً علمی و پژوهشی است و وابسته به هیچ گروه و شخصی نیست و سعی کردیم که حریم مقدس علمی به سیاست آلوده نشود. او همایش ارزگان را یک پروسه دانست نه یک پروژه؛ زیرا ظرفیت‌های پژوهشی در حوزه ارزگان و غیر ارزگان تازه شناخته شده‌ است. سخنران بعدی حجه‌ الاسلام محمد فیاض ارزگانی، استاد حوزه و سیاستمدار بود. او گفت نیاز امروز جامعۀ هزاره این است که علاوه بر مطالعۀ تاریخ و عبرت آموختن از آن، باید فلسفۀ تاریخ را هم بدانیم تا بفهمیم که حوادث تاریخی بر اساس چه انگیزه‌های رخ داده و چه اهدافی پشت سر آن‌ها بوده است. دربارۀ تاریخ هزاره‌ها سه رویکرد وجود دارد: ۱.سیاست کتمان و سکوت، دستگاه‌های دولت در نظر داشتند که تاریخ این قوم کتمان شود و نسل‌های بعدی هزاره و جهان ندانند که برای این قوم چه اتفاقی رخ داده است که در نتیجه دردمندان و آگاهان سکوت کنند و فاجعه‌ها بازگو نشوند؛ ۲. تحریف تاریخ، به طوری که قربانی خود مقصر و مجرم معرفی شود، با بررسی زوایای تاریخ هزاره‌ها در یک و نیم قرن گذشته مشخص می‌شود که دستگاه حاکم این موضوع را تبلیغات می‌کردند؛ ۳. سیاست تبیین در مقابل سیاست‌های سکوت و تحریف، برای اینکه این دو سیاست جایی نداشته باشند، ما وظیفه داریم که سیاست تبیین را در پیش بگیریم تا نسل خودِ ما و نسل‌های آینده و جهان از جنایت و نسل‌کشی هزاره‌ها آگاه شوند و به همین علت است که این همایش یک نگاه سیاسی برای آگاهی و درک دارد. فیاض ارزگانی در ادامه گفت قبل از دورۀ عبدالرحمان هم هزاره‌ها مورد تهاجم، قتل‌عام و نسل‌کشی قرار داشتند و مناطقی چون زمین‌داور، قلات فعلی و شاه‌جوی تصرف شدند که حوادث آن مغفول مانده است؛ یعنی با سیاست کتمان در حافظۀ تاریخ ثبت نشده است. ارزگان در دورۀ عبدالرحمان به این دلیل اهمیت تاریخی داشت که سرزمین‌های هزاره به هم پیوسته بود و ارزگان محور مناطق هزاره‌نشین بود و نابودی محور خود به خود باعث شکست تمام مناطق هزاره‌ها می‌شد. همچنین شکست هزاره‌ها در جنگ ارزگان در زمانی رخ داد که ارتباطات منطقه‌ای و بین‌المللی و رشد فعالیت‌های تاریخی در جهان رو به گسترش بود. او گفت در جنگ ارزگان ۶۲ درصد از مردم کشته شدند و این مصداق نسل‌کشی و نسل‌زدایی علیه بشریت است. امروزه ما بعد از یک قرن و چند سال این مسائل را بازگو می‌کنیم تا علت‌ها را بفهمیم و آگاهی پیدا کنیم که چرا شکست خوردیم و این آگاهی برای ما دو مزیت دارد؛ اول برای قوم ما که در آن زمان ناآگاه و بی‌خبر از روابط حاکم بر جهان و بازی‌های سیاسی بودند و همین باعث شکست ما شد، در این زمان ما می‌توانیم با انسجام سیاسی لازم آینده خود را درست بسازیم و دوم اینکه مجامع بشری را از این جنایات باخبر کنیم که بر مردم ما چه گذشت؛ زیرا این مجامع به لحاظ حقوقی و اخلاقی بی‌توجه نیستند و ما با اثبات جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی هزاره‌ها بار اخلاقی برای آن‌ها به وجود می‌آوریم و این تلاش مؤثر و مفید است. فیاض ارزگانی در خاتمه سخنانش گفت اندک بازماندگان ارزگان با امید به آینده زنده ماندند و امروزه ما می‌توانیم امیدوارتر باشیم؛ زیرا در سراسر دنیا نیرو داریم و همین‌ نیروها بودند که کارزار «نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید» را به راه اندختند و بدون شک امید دادن به مردم پیام دیگر این همایش است. در این همایش از سه مجموعه مقالات همایش (جلد اول، مقالات تاریخی و مصاحبه‌ها؛ جلد دوم مقالات حقوقی و سیاسی؛ جلد سوم، مقالات فرهنگی و اجتماعی) و دو اثر مستقل به نام‌های نسل‌زدایی از هزاره‌های ارزگان از منظر حقوق کیفری بین‌الملل نوشتۀ عبدالوهاب کریمی، و ریشه‌ها و تیشه‌ها نوشتۀ تقی واحدی رونمایی شد. محمدتقی فاضلی، دبیر اجرایی همایش گفت ۴۰ مقاله در موضوعات تاریخ، سیاست، فرهنگ و جغرافیا در مجموعه مقالات چاپ شده است.
Hammasini ko'rsatish...
Mousavi: HazaraPaedia a step for cultural discourse سید عسکر موسوی: دانشنامۀ هزاره گامی برای گفتمان فرهنگی در افغانستان است داکتر سید عسکر موسوی، پژوهشگر و نویسندۀ کتاب «هزاره‌های افغانستان» در نشست نقد و بررسی دانشنامۀ هزاره در اتریش گفت این طرح علمی اولین گام برای راه‌اندازی یک گفتمان فرهنگی دربارۀ خودشناسی و مطالعۀ جامعه در افغانستان است. همچنین آقای موسوی گفت دانشنامۀ هزاره تنها دانشنامه‌ در جهان است که در آن به یک گروه قومی پرداخته می‌شود. او دانشنامۀ هزاره را هویت‌یابی فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی هزاره‌ها شمرد؛ به تعبیر او از دهۀ ۱۸۸۰ میلادی و پس از ۱۴۲ سال بار دیگر هزاره‌ها به لحاظ فرهنگی نیرومندتر از گذشته به تاریخ بازگشته‌اند. نشست نقد و بررسی دانشنامۀ هزاره در ویانا از سوی شورای جهانی هزاره با حمایت فدراسیون جهانی صلح در اتریش و مشارکت شماری از صاحب‌نظران و فرهنگیان برگزار شده بود. متن سخنرانی این پژوهشگر که به زبان انگلیسی ارائه شد، به قرار زیر است: بسیار خوشحالم که به این نشست دعوت شده‌ام و بسیار متأسفم که نتوانستم حضور فیزیکی داشته باشم. البته بسیار مایل بودم که حضوری شرکت کنم. اجازه بدهید با استفاده از این فرصت، کم‌ترین سهم ممكن را در این باره ادا کنم. صحبت خود را با نقل خاطره‌ای از سال ۱۹۸۷ میلادی آغاز می‌کنم. زمانی که طرح [دکترای] خود را برای مطالعۀ «هزاره‌های افغانستان» [به دانشگاه آکسفورد] ارائه کردم. به خاطر دارم استاد راهنمایم، داکتر شوایلر جونز، از من خواست ۱۸ منبع دربارۀ هزاره‌ها فراهم و یا اضافه کنم. او به من ۶ ماه فرصت داد. من طی ۶ ماه با تلاش دشوار و جستجوی بسیار و مراجعه به کتابخانه‌های آکسفورد، لندن و دیگر کتابخانه‌ها و آرشیوها در جاهای مختلف، سرانجام تنها ۱۲ متن مرجع یافتم، از این میان فقط ۴ منبع روی هزاره‌ها تمركز داشت و در ۸ منبع دیگر فقط در پاورقی به هزاره‌ها اشاره شده بود. این وضعیت تحقیق راجع به هزاره‌ها در سال ۱۹۸۷ [در محافل آکادمیک بریتانیا] بود. وقتی تز دکترایم را دربارۀ هزاره‌های افغانستان ارائه کردم و طرح رساله‌ام به دفتر دانشگاه آکسفورد فرستاده شد،‌ مسئول ثبت دانشگاه که یک خانم مهربان بود، اشاره کرد یک اشتباه در عنوان رساله وجود دارد و باید تغییر کند. او «هزاره‌های افغانستان» را به «هزارد افغانستان (Hazarads of Afghanistan)» که ترجمۀ آن «خطرات افغانستان» است، از پیش خود تصحیح کرده بود؛ یعنی «هزاره‌ها» آن موقع برای دانشگاه آکسفورد و بقيۀ جهان تا این اندازه ناشناخته بود. خیلی خوشحالم در نشستی صحبت می‌کنم که نخستین دانشنامه دربارۀ هزاره‌ها معرفی و بررسی می‌شود. دانشنامۀ هزاره اولین گام برای راه‌اندازی یک گفتمان فرهنگی دربارۀ خودشناسی و درک از خود در افغانستان است. همچنین این دانشنامه تحقیقی در جهت هویت‌یابی و پژوهشی برای خویشتن‌شناسی ‌در زمینۀ ریشه‌ها، موقعیت فرهنگی و جغرافیایی هزاره‌ها در افغانستان است و به معنی عام‌تر در منطقه‌ای که افغانستان در آن قرار دارد. جامعۀ دیاسپورا یا مهاجر افغانستان در جهان و به‌ویژه جامعۀ مهاجر هزاره‌ها در سراسر دنیا، یکی از مسائلی مهم‌ را که باید مدیریت و حل کنند، این است که بدانند از کجا آمده‌اند، هویت‌شان چیست و با جامعۀ جهانی چگونه مواجه شوند. بنابراین برای حل مسائل هویتی جامعۀ مهاجر، مردم باید بدانند که اصالت‌شان چیست و از کجا آمده‌اند. همچنین باید یادآوری کرد که این زدودن هویت از ۱۴۲ سال پیش در افغانستان شروع شد و در آن زمان مردم هزاره از سرزمین‌های‌شان اخراج شدند و نابود کردن فرهنگ و هر چیزی که به هزاره‌ها به‌عنوان یک گروه انسانی تعلق داشت، از بین ‌برده شد. دانشنامۀ هزاره به زبان ساده هویت‌یابی فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی هزاره‌ها پس از ۱۴۲ سال، از سال ۱۸۸۸ میلادی به این سو است که بار دیگر به لحاظ فرهنگی نیرومندتر و مجهزتر از گذشته به صحنه بازگشته‌اند. این نکته یک پیام مثبت برای همۀ ما که در هر بخش از جهان هستیم، و به هرجامعه یا قومیتی که تعلق داریم، در بر دارد؛ اینکه فرهنگ مهم‌ترین عنصر برای دوام و بقای نوع انسان و همچنین گروه‌های کوچک‌تر انسانی چون گروه‌های قومی است. در این خصوص می‌خواهم دو پیشنهاد داشته باشم که عبارتند از: اول اینکه دانشنامۀ هزاره باید به زبان انگلیسی و سایر زبان‌های مهم دنیا ترجمه شود. می‌توان از صاحب‌نظران و استادان از سراسر جهان دعوت کرد تا در این ابتکار جالب که گروهی از جوانان پژوهشگر هزاره روی دست گرفته‌اند، سهم بگیرند.
Hammasini ko'rsatish...
موضوع دوم اینکه بودجۀ لازم را برای دانشنامه بیابیم و «بنیاد دانشنامۀ هزاره» را ايجاد کنیم تا بتوانیم به تدوين جلدهای بعدی دانشنامه و همچنین ترجمۀ آن به زبان‌های دیگر بپردازیم. فرصتی فراهم آوریم برای کسانی که می‌خواهند در کار دانشنامه سهمی بگیرند، مانند برگزاری دوره‌های آموزشی. همچنین دفتر و نهادی برای حمایت از این ابتكار فوق‌العاده ايجاد کنیم. بسیار خوشحالم که می‌بینم این کار ارزشمند به تدریج در سطح بین‌المللی شناخته و قدردانی می‌شود. از اعماق قلبم از همۀ همکاران سپاسگزارم که این طرح بزرگ را تحقق بخشیدند. تحقیقاتِ این گونه تا کنون در هیچ نقطه‌ای از جهان در مورد یک گروه قومی صورت نگرفته است. این [الگو] می‌تواند برای مطالعۀ سایر اقوام نیز به کار رود. این [دانشنامه] می‌تواند برای شناخت افغانستان، شناخت منطقه و همچنین برای مطالعۀ تمدن و جامعۀ مدنی در این بخش از این جهان استفاده شود. فرهنگ چیزی است که همۀ ما را به هم پیوند می‌دهد و جامعه‌ای ايجاد می‌کند که در آن کنار هم زندگی کنیم، با هم کار کنیم و در کنار هم خوشحال باشيم. تشکر بسیار که مرا در این نشست دعوت کردید. بهترین آرزوها را برای کسانی دارم که این محفل را برگزار کردند. تشکر از ویانا که طی یک سال گذشته در عرصۀ مسائل افغانستان فعال بوده است. #HazaraPedia #Dr_Seyed_Askar_Mousavi #Hamburg_University #دانشنامه_هزاره #دکتر_سید__عسکر_موسوی
Hammasini ko'rsatish...
بیابد که چه مشترکات با پشتون‌ها دارند و این دلیل نزدیکی چیست، و یا در چه مواردی با اوزبیک‌ها و یا با تاجیک‌ها قرابت و یا مناسباتی دارند. من یک نشست موفقیت‌آمیز برای دانشنامۀ هزاره آرزو دارم و سپاس‌گزار همۀ پژوهشگرانی هستم که در تدوین این جلد نقش داشتند و همۀ کسانی که در موفقیت بنیاد دانشنامۀ هزاره سهم گرفتند و همۀ آنانی که به آن تمایل نشان دادند. امیدوارم نشست سازنده‌ای داشته باشید. #HazaraPedia                                                    #M_Nazif_Sharani                                             #Indiana_University                                            #دانشنامه_هزاره #محمد_نظیف_شهرانی https://www.youtube.com/watch?v=wdpf6ZTSiuI&t=21s @hazarapedia
Hammasini ko'rsatish...
Shahrani: HazaraPedia a tamplate for ethnic studies شهرانی: دانشنامۀ هزاره الگوی مطالعات اقوام

پروفسور محمد نظیف شهرانی پروهشگر دانشگاه ایندیانای آمریکا در نشست نقد و بررسی دانشنامۀ هزاره در اتریش گفت که این طرح پژوهشی، الگو و مدلی برای تدوین دانشنامه عمومی افغانستان فراهم کرده است و می‌تواند قابل گسترش باشد. شرح سخنرانی این پژوهشگر که به صورت آنلاین در نشست فوق حضور پیدا کرد، در زیر آمده است: درود بر همۀ کسانی که در نشست رونمایی ویرایش دوم جلد اول دانشنامۀ هزاره شرکت کردند. بسیار متأسفم که در این نشست شرکت حضوری ندارم. در حاضر در آستانه، پایتخت قزاقستان هستم، و برای شرکت در کنفرانسی دربارۀ علوم اجتماعی و مسائل انسانی در آسیای مرکزی به اینجا آمده‌ام. افتخار دارم که برای سخنرانی در نشست نقد و بررسی دانشنامه هزاره دعوت شده‌‌ام. موضوع بسیار بسیار مهم برای ما وضعیت کلی پژوهش‌های آکادمیک راجع به افغانستان است. اگرچه در سال‌های اخیر این نوع تحقیقات به طور چشمگیر بهبود یافته است؛ اما هنوز خلأ بسیاری وجود دارد. به ویژۀ در عرصۀ کتاب‌ها و مواد مرجع دربارۀ مردم افغانستان این کمبود وجود دارد. یکی از مواردی که امیدوار بودم روی آن کار شود، اطلس اتنوگرافی کشور بود و متأسفانه نتوانستیم عملاً تحقق ببخشیم. واقعیت این است که پژوهشگران هزاره توانستند تولید یک اثر مهم مرجع را برای معرفی و جمع‌آوری معلومات دربارۀ جامعۀ هزاره روی دست بگیرند که پروژه‌‌ای تازه و ابتکاری است و چنین کاری قبلاً نشده بود. تنها اثر مرجع در افغانستان دایرة‌المعارف آریانا بود که در ۴۰ سال گذشته فعالیت نداشته و جنگ باعث توقف آن شده است. قبل از آن برای معرفی قسمتی از افغانستان «راهنمای قطغن در بدخشان» بود که در سال ۱۹۲۰ میلادی نوشته شده بود و راهنمایی روستا‌های منطقه از لحاظ جمعیت، حیوانات و نظایر آن بود. البته هدف خلع سلاح مردم بود، ازاین‌رو، تعداد اسلحه افراد نیز در آن آمده بود. غیر از آن می‌توان به «اطلس قریه‌جات افغانستان» اشاره کرد که توضیح بسیار مختصری دربارۀ روستاها می‌دهد. این اثر را ادارۀ حکومتی احصائیه تدوین کرده است و فقط اسامی قریه‌ها آمده و وارد بسیاری از جزئیات ‌نشده است. بنابراین تدوین «دانشنامۀ هزاره» یک ابتکار و تحول بسیار بسیار مهم است که در آن نه فقط روستاهای هزاره‌نشین معرفی می‌شود؛ بلکه تاریخ، فرهنگ و سیاست جامعۀ هزاره که علیه آن زمان‌های بسیار طولانی تبعیض روا داشته می‌شد، نیز بحث شده است؛ جامعه‌ای که دربارۀ تاریخ، فرهنگ، سیاست و زندگی آن‌ها کمتر از هر قوم دیگری در افغانستان نوشته شده است. خوش‌بختانه تغییرات زیادی به‌خصوص در ۳۰ سال گذشته پیش آمده که طی آن جامعۀ هزاره تحصیل‌کرده‌تر شده‌اند و صاحب مهارت‌ها به‌ویژه دارای تحصیلات آکادمیک شده‌اند و از آن به شکل بسیار خوبی استفاده کرده‌اند که نتیجۀ آن منجر به تولید این دانشنامه شده است. این دانشنامه یک مدل و الگو برای تحقیقات ارائه کرده است که ما به شدت به آن نیاز داریم. ما امیدواریم که دیگر گروه‌های قومی در افغانستان مانند تاجیک‌ها، اوزبیک‌ها، ترکمن‌ها و نورستانی‌ها دانشنامۀ هزاره را الگو قرار دهند و فرمت ارائه‌شده برای آن‌ها بسیار مفید خواهد بود. من امیدوارم آن‌ها مسیر جامعۀ هزاره را دنبال کنند. شما درواقع این متدلوژی و شیوۀ کار را برای نوشتن دانشنامه افغانستان در ابعاد مختلف تکمیل می‌کنید. اگر دانشنامه هزاره موفق شود و ۱۲ جلد آن تکمیل شود، این اقدام در قدم نخست تمام تحصیل‌کردگان افغانستان را که مربوط به هر گروه قومی باشند، تشویق [به فعالیت علمی مشابه] خواهند کرد. البته این کار نباید یک کار قومی تلقی شود که هزاره دربارۀ هزاره و پشتون و ... بنویسند، ما باید بتوانیم به تولید دانش بپردازیم و تمام محققان مطالعات قومی در آن سهم بگیرند. ما باید محققان بین‌المللی را که دربارۀ مناطق افغانستان مطالعه کردند، نیز در نظر بگیریم و در استفاده از زبان‌های محلی افغانستان که متعلق به تمامی اقوام کشور است، کمک شود. بنابراین دانشنامۀ هزاره درواقع یک الگو ایجاد کرده است که می‌تواند از سوی تمامی گروه‌های قومی و به طور کلی از سوی پژوهشگران دنبال شود و این یک امر معمول است. درنهایت به نظر من آنچه ما نیاز داریم، تدوین اطلس اتنوگرافی تمام اقوام افغانستان است. دانشنامه‌ای جامع است که در آن به تمامی مردم افغانستان از نظر تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی پرداخته شود. این اثر نه فقط روی تفاوت‌ها تمرکز کند؛ بلکه بر مشترکات تأکید کند. اقوام افغانستان مشترکات بسیاری باهم دارند. به نظر من بسیار دشوار است که امروزه ویژگی‌های منحصربه فردی را برای بخش‌هایی از جامعه افغانستان بیاییم. ما باید به وجود این مشترکات اذعان کنیم و این آغاز خوبی خواهد بود و من امیدوارم دانشنامۀ هزاره این مشترکات را بیابد و بر آن‌ها تأکید کند. بیابد که چه مشترکات با پشتون‌ها دارند و این دلیل نزدیکی چیست، و یا در چه مواردی با اوزبیک‌ها و یا با تاجیک‌ها…

Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.