cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

نِگـاهـے بـہ سُرخــےِ خـون🔞

به نـامِ او که آفَـرید تَـمامِ زیبایــے هایِ جَــهان را #بنرامون‌واقعی‌وپارتای‌جلوتره #بزرگسال #تاریخی #ازدواج_اجباری پارتگذاری:هر شب یه پارت به جز جمعه ها ناشناسم: https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1213793- @HeartOfUruk تب پی @RahaNovels چنل محافظ

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 714
Obunachilar
-924 soatlar
-757 kunlar
-15830 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

من‌ یاکیهان؛ قدرتمندترین شاهزاده اجنه‌ دل میبندم به یه انسان! انسانی که برای من ممنوعست! - نیوشا خواهش میکنم دست از این پرونده بردار. این موجود جونتو میگیره. نمیفهمی نمیخوام چیزیت بشه! چشمای اشکیشو به چشمام دوخت. - تو خودت یه جنی. دست از سرم بردار لعنتی!https://t.me/+WIAXmKlt4xY3OWE0 پاک نشه❌
Hammasini ko'rsatish...
لبخند سرخ به قلم مهتا عباسی

#لبخند_سرخ. نویسنده: مهتا عباسی. مرگ شما موجودات فانی و غیر فانی، بهشت زندگی منه! .

گوشیو رو اسپیکر گذاشتم و مشغول آشپزی شدم - نمیای یه توکه پا ببینمت نمیگی من دارم جون میدم اینجا؟ حداقل یه قرار بذار بیام خونت با خنده جوابشو دادم - فردا شوهرم نیست یه سر بیا اینجا! - آخ آخ پناه یه جوری بکنمت که صدای ناله‌هات دیوونه ترم کنه واسه جر دادنت! حس کردم لباس زیرم خیس شده لبمو گاز گرفتم که صدای دورگه‌ی ارشیا اومد - یه نود از اون بدن سکسیت میخوام همین الان...داغ کردم پناه اصلا عکسو ول کن لخت کن بیا ویدیو کال! گوشی رو توی دست گرفتم و اسمشو با ناله صدا زدم که جونی گفت و شروع کرد به تحریک کردنم با حرفاش...خواستم لباسامو درآرم که با دیدن شوهرم تو چارچوب در آشپزخونه گوشی از دستم افتاد... https://t.me/+Q2miMYZeKjowNTFk فول هیجانی و ممنوعه🙊🔞
Hammasini ko'rsatish...
دلبر زیبای من🔥

‌ غِیراَز 'تٌ' نَباٰشَدهیچکَس‌یٰاردِلَم•💍❤️🔗!! 👩‍❤️‍👨️ ژانر: فول عاشقانه‌، هیجانی🔞 شما با بنر واقعی عضو شدید✅ پایان خوش💞

#بزرگسال و فرا طبیعی 😲 نیوشا کاراگاهی که از پرونده های کسل کننده خسته شده‌ پرونده هایی بهش میدن که خشن و فرا طبیعیه! با موجوداتی رو به رو میشه که تو خوابم فکر نمیکرد وجود داشته باشن! وقتی شاهزادع اجنه با   موجود خاص ما درگیر میشه اتفاقاتی میفته که؛ https://t.me/+hymKUtKCCB1jODQ0 پاک نشه❌
Hammasini ko'rsatish...
لبخند سرخ به قلم مهتا عباسی

#لبخند_سرخ. نویسنده: مهتا عباسی. مرگ شما موجودات فانی و غیر فانی، بهشت زندگی منه! .

-میگم نمیخوامت زوره مگه؟! تو یک لات هستی ولی من یک نویسنده و با اصل و نصبم ولی تو چی!؟ یک به درد نخور که از مردم جیب بری میکنه برو تو هلاک خودت بمیر!😂 مهبد با شنیدن این حرفا از پرستش باورش نمیشد حس کرد که قلبش دیگه نمیزد! 💔 این همون پرستشش بود که جان میداد واسه او؟ واسه اویی که حاضر بود همه دنیا را فدایش کند! ❤️‍🩹 زهرخندی کرد وگفت: -هه وقتی که زی*رم بودی این حرفارو نمیزدی، حالا که به خودت اومدی دیدی بدم و به دردنخورم!؟💔 پرستش اخم کرد از لحن بد مهبد و گفت: -ساکت شو، چطور جرات میکنی همچین حرفی به من بزنی نمیخوامت اقا نمیخوام! 😡 مهبد محکم بازوی پرستش رو گرفت و گفت: -حالا یک نمیخوامی نشونت بدم، که دیگه از این غلطا نکنی! پرستش حس ترس کرد نکنه بلایی سرش بیاره؟! شروع به تقلا کردن شد و با جیغ گفت: -ولم کن مردک ولم کــــــــــــن! با تو دهنی که خورد مات و مبهوت سکوت کرد و با چشمای اشکی به مهبد خیره شد که با خشم نگاهش میکرد: -خودت این بازی رو شروع کردی پرستش!😠 https://t.me/+5-2e4ubdufVjZTI0 https://t.me/+5-2e4ubdufVjZTI0 پرستش با نخواستن مهبد زندگی بدش با مهبد شروع میشه و با...😳💔 پاک نشه❌
Hammasini ko'rsatish...
نیــــ❥ـــلآب|شمیم کولیوند✍🏻

•نیـــلآب✍ ⌝به قلم شمیم کولیوند ⌞ •تابع🇮🇷 اتمام رمان: نیلوفر_ملکه خودت باش_گرفتارنگاه‌توام_درچشم‌تو کپی از چنل حرام بوده و پیگرد قانونی دارد❌ شروع از: ۱۴۰۰/۱/۱۳🍂 •نشر:آفلاین_آنلاین! آی دی ادمین: @Halehasti دلبریاتون:

https://t.me/+gBhb4ZhoubdhMzlk

Repost from N/a
- این حرومزاده رو سقطش میکنی من نمیخوامش!🔥❌ https://t.me/+GDAwydl4EEYzNDM0 https://t.me/+GDAwydl4EEYzNDM0 با چشمهای غم زده ام خیره ی مردِ بی رحم روبه رویم میشوم و با ناراحتی میگویم: - توروخدا بزار به دنیاش بیارم من دوسش دارم اصلا من از زندگیت میرم بیرون بدون هیچ ترحمی برگه ی آزمایش را روی زمین می اندازد و میگوید: - می دونی که دلم نمیخواد بچه داشته باشم؟ من عاشقه خودتم و نمیتونم تورو با یه توله سگ که از راه نرسیده تقسیم کنم! هق هقی میکنم و دستانش را در دستانم میگیرم: - بخدا اگه سقطش کنم بدون اینکه بهت بگم میزارم میرم! عربده ایی میزند و سفت در بغلش من را می فشرد: - تو گوه میخوری منو ول میکنی! همین امروز این حرومی رو سقط میکنی. - این بچه سقط بشه دیگه پناهی نداری ارشیا خان! بهت زده تو چشمهام نگاه میکنه که هولش میدم و میخوام برم که با هل دادنم.... https://t.me/+GDAwydl4EEYzNDM0 https://t.me/+GDAwydl4EEYzNDM0 #مردی که عاشقه #زنشه ولی #راضی نیست #بچه دار بشه...💯
Hammasini ko'rsatish...