تاریخشناسی (حسن حضرتی)
1 530
Obunachilar
+224 soatlar
+217 kunlar
+3130 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
پوشه کامل گپوگفت در خانه اندیشمندان که همراه با پرسش و پاسخ با حاضران ارجمند است.
🔺 ادامه از فرسته قبل👆
✅ دانش تاریخ به عنوان یک رشته دانشگاهی که مطالعه وقایع، افراد و جوامع گذشته را از طریق اسناد و منابع مکتوب در دستور کار خود دارد، دانشی پویا و چند وجهی است، بعید به نظر میرسد که متخصصی در این حوزه تعاملات این دانش را با مطالعات میانرشتهای کتمان کند؛ اما بحث اصلی در اینجا نه چیستی هستی این رشته و یا مواد آن بل چگونگی واکنش آن در مقابل کنش پرسرعت عصر مدرن است؛ عصری که هوش مصنوعی و ابزار و روش دیجیتال به عنوان دو عنصر بارز آن میتوانند در صورت بیتوجهی، نهتنها برای این رشته بل برای حیات هر رشته دیگری چه در علوم انسانی و چه تجربی خطرآفرین تلقی شوند. مسئله مطرح شده این است که چگونه باید در مقابل وجوه نوینی که در عرصه معرفتی مطرح میشوند، واکنشی بهتر داشت؟
✅ به نظر میرسد تأکید بر استمرار کتاب (در شکل ورقی و کاغذی آن) در مقابل کتاب (در حالت دیجیتال آن) به عنوان یکی از مواد مطالعاتی این رشته راهحل این چالش نیست! اگر رهایی این رشته از خطر عوامزدگی و یا تفاسیر غیرعلمی و مرسوم در دنیای مجازی به عنوان دغدغه مطرح میشود، پس ضروری است تا به روشهای نوین دل سپرد و از مقاومت در مقابل آن دست کشید چراکه پایبندی به همین روشها تخصص میآفریند. از اینروست که در دانشگاههای مطرح جهان نظیر استنفورد، هاروارد، کمبریج، آکسفورد، ییل، تورنتو و ... کرسیداران علوم انسانی دیجیتال (DH) با تأسیس موسسات و آزمایشگاههایی، به آموزش بر اساس محورهای دنیای دیجیتال تأکید دارند.
✅ استفاده از تکنولوژیهای جدید برای تحلیل دادهها (Data Analysis)، دادهکاوی (Data Mining)، بهرهمندی از روشهای تجربی برای بازسازی شرایط تاریخی، آزمایش و تحلیل مواد و مستندات تاریخی، شبیهسازی تکنیکهای تاریخی و ابزارسازیهای جوامع باستانی، آزمایش اسناد قدیمی و کاغذها و ارائه آمارهای توصیفی از دادهها و تحلیلهای رگرسیونی از متغییرهای تاریخی، خوشهبندی رویدادها و افراد تاریخی و ... موضوعاتی است که تحول دانشی و نیاز مبرم تاریخورزان را به آزمایشگاه تاریخی و مهارتهای مربوط به آن نشان میدهد.
✅ به نظر میرسد بهترین واکنش هر رشته در مقابل این تحول دانشی، روشی است که آن رشته پژوهشهای خود را ذیل آن معرفی میکند. دانش تاریخ دانشی دادهمحور است که متخصصان آن میتوانند با توجه به رویکرد و بینش منتخب، تفاسیر متفاوتی از آن استخراج کرده و عرضه کنند. بحث حاضر نه بر سر تنوع تفاسیر بل بر سر روشهایی است که به این تفاسیر وجهی علمی میبخشند؛ در غیر اینصورت که این تفاسیر همانی خواهند بود که در دنیای واقع و یا مجازی، عموم و خصوص اختیار دارند تا در مورد آن بحث کرده و نتیجه بگیرند. بنابراین گمان آن میرود بهتر است تا به موضوع تحول دانش در عصر دیجیتال و مفهوم تاریخشناسی آزمایشگاهی، نگاهی از دریچه روش داشت و بر آموختن روشهای نوین و مهارتهای مرتبط به آنان تمرکز کرد تا بر کارکرد این مباحث افزود، در غیر اینصورت بحث در همان مرحلهی سنت بهتر است یا مدرنیته؟! باقی خواهد ماند.
✅ دانشآموخته دکتری تاریخ دانشگاه تهران
🆔@Hassanhazrati50
📝 یادداشتی به بهانه معاشرت علمی در موضوع «تاریخشناسی آزمایشگاهی»
✍ فاطمه بختیاری
✅ از آن حیث که در بحث و تبادل نظر دریچههای نوینی گشوده خواهند شد، نگارنده قصد دارد به دنبال دو نوشته اخیر کانال، این یادداشت را ضمن قدردانی از تلاشهای دلسوزانه دکتر حضرتی در راستای بارور کردن وجه علمی رشته تاریخ و دوست محترم آقای دکتر غیاثی که همین دغدغه را نیز دارند، باب بحث علوم انسانی دیجیتال و نسبت آن با رشته تاریخ را بگشاید. با این پیشفرض که مخاطبان کانال «تاریخشناسی» به چیستی نگاه دکتر حضرتی نسبت به دانش تاریخ آگاهاند، بدون شرح و تفصیلی بر آن، اصل بحث مورد توجه خواهد بود.
✅ تاریخ آزمایشگاهی/ بالینی/ تجربی کلیدواژهای است که این یادداشتها حول آن نوشته میشوند و در آرشیو کانال باقی خواهد ماند تا آنانی که شاید پس از ما در پی چگونگی تلاشهای تاریخورزی دانشگاهیان در جهت مرزبندی این دانش برمیآیند، ناامید و دستخالی بازنگردند. اما مسئله اینجاست که این مفهوم چه مقدار رسا و شفاف است و چه بار معنایی را حمل میکند؟ آیا این مفهوم به درستی انتخاب شده است و مقصود واضع آن در این حوزه را پوشش میدهد؟ چگونه میتوان آن را از تاریخ آزمایشگاهها و یا بررسی تأثیر علم تجربی و روند بالینی در یک فرآیند تاریخی متمایز کرد؟ چه مرزی میان این موضوع و وجه پوزیتیویستی و یا تفسیرگرایانه معرفت تاریخی وجود دارد؟
✅ به نظر میرسد نوین بودن این مفهوم منجر به خلط حوزه روشی و معرفتی دانش تاریخ شده است و شاید تأکید بر وجه روشی آن، علاوه بر ابهامزدایی بتواند ما را از قید تفکیکهای منسوخ رها سازد.
🔻ادامه در فرسته بعد 👇
🆔@Hassanhazrati50
🔺 ادامه از فرسته قبل 👆
پیشینیانی که از ابزار و امکانات بدویتر در قیاس با ما برخوردار بودند.
✅ برای نمونه، با این همه پیشرفت و امکانات دیجیتالی که امروزه در اختیار داریم، آیا کتابی درباره حماسه در ایران، درسطح کتاب دکتر صفا نوشته شده است؟ آیا پیشرفت تکنولوژی و علم در این دیدگاه، به پیشرفت تاریخنگاری کمک کرده است که در آینده نیز همگام بودن با آن بتواند دانش تاریخ را از نابودی حفظ کند؟ همین امروز میتوان مشاهده کرد که گرایش بسیاری از استادان (که در استفاده از تکنولوژی بسیار جلوتر از استادان چنددهه پیشتر هستند و امکانات پیشرفتهتری دارند) حوزه علوم انسانی در نوشتن کتاب، به گردآوری و پیادهسازی فایل صوتی سخنرانیهای مختلف شان است تا در قالب کتاب منتشر شوند. چند درصد از این کتابها توانستهاند اقبالی در سطح علمی پیدا کنند و گامی به جلو بردارند؟ در کُنه نقد فیلسوفی مانند هایدگر به وجهی از تکنولوژی، این نهفته است که امکان دمدستی شدن اندیشه وجود دارد. در نهایت نسبت مورخان و تکنولوژی هم درگیر این مسئله خواهد بود که به زبان هایدگر، چه چیز را باید تفکر بخوانیم؟ براین اساس، نگارنده با دیده شک به رابطه مستقیم میان سطح بالاتر تکنولوژی و ارتقا دانش تاریخ مینگرد.
✅ دکتر حضرتی در جایی از یادداشت نیز اشاره میکند که «چند دهه که بگذرد، منابع تاریخی دیگر روزنامه و کتاب و مجله نیست، هرچه هست دیجیتالی است». افزون بر اینکه به نظر نگارنده، این تفسیر که به زودی کتاب از رده منابع تاریخی خارج میشود، محل بحث است، این نکته نگارنده را بار دیگر پیش میکشد که چقدر این دیجیتالی شدن به بالابردن سطح دانش کمک کرده است؟ به عنوان نمونه، امروزه ابزاری مانند یوتیوب بسیار پرکاربرد است و دامنه استفاده از آن به حوزه تاریخ هم رسیده است. تا چه حد مطالب مندرج در این فضا علمی است؟ مشخص است که برای نمونه، مستندهای مفید تاریخی در این فضا تولید شده است، اما در کنار کانالهایی با مخاطبان بالا که مشخص نیست چه خوراکی برای مخاطبانشان عرضه میکنند.
✅ نگارنده بر آن است که ورود مورخان به استفاده از فضاهای پربسامدی نظیر یوتیوب، اینستاگرام و...به عمومیتر شدن و گسترده شدن دانش تاریخ کمک میکند، اما وجه منفی آن که دم دستی شدن دانش است را نیز همزمان در بطن خود دارد. بنابراین به نظر میرسد آنچه مهم است، استفاده و آشنایی از ابزارهای نوین دیجیتالی است، با حفظ نگاه نقادانهای که اندیشیدن مورخ را به تکنیک و تکنولوژی فرو نکاهد. امروزه بیش از هرچیز، سخن از هوش مصنوعی است و انقلابی که رفتهرفته در علوم مختلف رخ خواهد داد. نسبت ما مورخان با این حوزه چگونه است؟ یک وجه دم دستی این مسئله که امروز مشاهده میشود، کپی کردنهایی است که دانشجویان در تحقیقات خود به واسطه ابزارهای هوش مصنوعی انجام میدهند. آیا این وجه به علمیتر شدن تاریخ کمک کرده است؟ یا تنها آن را دم دستی کرده و سطح نازلتری از تفکر تاریخی را موجب شده است؟
✅ نگارنده، به عنوان کسی که در دوره کارشناسی در رشته مهندسی نرمافزار تحصیل کرده و یک درس سه واحدیِ هوش مصنوعی گذرانده است، بر آن است که انقلاب هوش مصنوعی، در بهترین حالت، منجر به تولد یک سوژه دیگر خواهد شد. به بیان دیگر، یک هوش مصنوعی، میتواند با استفاده از دادههای در دسترسش، از یک پرسش و مسئله تاریخی، تحلیلی حتی بسیار جامع عرضه کند. اما آیا این تحلیل، یگانه تحلیل خواهد بود؟! مشخص است که هر سوژه انسانی میتواند بنابر معرفت شناسی ایدئالیستی، تفسیری متفاوت، ولو نزدیک داشته باشد. بنابراین، به نظر میرسد، همچنان آنچه باید ابتدا تکلیفمان را با آن مشخص کنیم، همان دوگانه ویلهلم دیلتای است.
✅ افزون بر این زاویه دید ایدئالیستی نگارنده، نکتهای که دکتر حضرتی در باب تغییر و تحول منابع به سمت منابع دیجیتال روی آن دست میگذارند، نکتهای است که نگارنده نیز با آن همدل است، اما پرسشهایی را میتوان طرح کرد. با توجه به آنچه که ایشان وظیفه مورخ را توصیف عمیق میدانند، اشاراتشان به مجهز شدن مورخان به توانایی تشخیص عکس تاریخی از عکس جعلی، تشخیص صداها و سیماهای ساختگی از واقعی و تشخیص فیلمهای معتبر از فیلم مونتاژ، چقدر در عالم واقع امکان تحقق دارد؟ به عبارت دیگر، آیا این تواناییها، نیازمند رویکردی میانرشتهای نیست؟ رویکردی که مورخان در مشارکت با علوم دیگر، بتوانند این سره از ناسره بودن را تشخیص دهند؟ بنابراین در اینجا هم به نظر میرسد مرزهایی که میان رشته تاریخ به مثابه یک دیسیپلین در نظر میگیریم، منعطفتر از آن خواهد بود که در بدو امر تصور میشود. در پایان این یادداشت کوتاه، ضمن احترام به دکتر حضرتی که از ایشان آموختهام و همچنان میآموزم، امیدوارم چراغ بحثهای درباب مبانی و رَوِش در حوزه تاریخ، همچنان روشن بماند.
✅ دانشآموخته دکتری تاریخ دانشگاه تهران
🆔@Hassanhazrati50
📝 تأملی در مفهوم «تاریخشناسی آزمایشگاهی»
✍ امید غیاثی
✅ دکتر حسن حضرتی، از استادان فعال در مباحث رَوِشی در رشته تاریخ_ که نگارنده نیز شاگرد مستقیم ایشان بوده و در کلاسهای درس، گفتگوهای آنلاین و حضوری پیگیر نظرات ایشان هستم و از دانششان آموختهام_ در جدیدترین مطلب کانال تلگرامی خود، درباره مفهوم «تاریخشناسی آزمایشگاهی» سخن گفتهاند. ایشان این مفهوم را با توجه به یادداشت قدیمترشان با عنوان «به سوی تاریخشناسی آزمایشگاهی/بالینی/تجربی» روشنتر کردهاند. آنگونه که از یادداشت دکتر حضرتی به نظر میرسد، هدف اساسی ایشان، تلاش برای بهروز بودن مورخان و سوق یافتن آنان به سوی تحولات و ابزارهای نوین دیجیتالی است. ایشان به صراحت دغدغه خود را گشودن راهی برای جلوگیری از عقبافتادگی علمی میداند. نگارنده با توجه به این یادداشت، نکات و پرسشهایی را از زاویه دید خود مطرح میکند که امید است با مشارکت مورخان و اهل تاریخ، به گفتگوی بیشتر علمی بیانجامد.
✅ دکتر حضرتی همواره دغدغه خود را «وظیفه دیسیپلینی مورخان» میداند که در نظر ایشان در مهارت «توصیف عمیق و گسترده» بروز مییابد. مهارتی که از نظر ایشان، وظیفه ذاتی مورخان است. در یادداشت مورد بحث نیز، ایشان هدف خود را تبدیل تاریخورزی مبتنی بر معرفت عامه به معرفت خاصه و عبور از تاریخورزی شبه علمگونه به تاریخدانی علمی میداند. نکته نخستی که به نظر نگارنده محل بحث است و در دیدگاه دکتر حضرتی محل مناقشه است، مفهوم علم است. آنچنان که نگارنده از خود ایشان شنیدهاند و از نوشتهها و آثارشان نیز مشخص است، دکتر حضرتی خود را پوزیتیویست، اما پیرو گونه ای «پوزیتیویسم منطقی» میداند. این نکته از آنجا مهم است که مفهوم علم در دیدگاه ایشان را محل نزاع قرار میدهد تا از پس این مسئله، مراد وی از «تاریخدانی علمی» مشخصتر شود. در واپسین سطرهای یادداشت مورد بحث نیز، ایشان اعلام میکند که به دنبال «تاریخ به مثابه دانش تجربی» است. وی میان این سنخ از دانش و پوزیتیویسم تمایز میگذارد، اما بیان میکند که این تاریخ تجربی مزایای پوزیتیویسم را در بطن خود دارد. بنابراین میتوان گفت که رویکرد ایشان همچنان ذیل افق پوزیتیویسم قرار میگیرد. نگارنده برآن است که این دیدگاه ایشان را باید به محک اندیشه دیلتای زد و دوگانهای که دیلتای میان علوم طبیعی و علوم انسانی برقرار میکند. درواقع، رویکرد دکتر حضرتی باید در ابتدا مشخص کند که با این دوگانه چه نسبتی برقرار میکند؟ مشخص شدن این نسبت، سبب میشود که دیدگاه ایشان را درباره مفاهیمی مثل «تاریخدانی علمی» بهتر درک کنیم. هستیشناسی این علم و دانشِ تاریخِ تجربیِ مدنظر، واقعگراست یا ایدئالیستی؟ آنچه که از اصطلاح تاریخشناسیِ آزمایشگاهی و توضیحات دکتر حضرتی برمیآید، به نظر هستیشناسی این دانش همانند پوزیتیویسم واقعگراست و نقش مورخ را همتراز با یک متخصص آزمایشگاه قرار میدهد که دانش تاریخ را بسیار ابژکتیو مینمایاند.
✅ در ادامه این نکته، میتوان گریزی به نسبت میان دانش تاریخ، کار مورخانه و جهان تکنولوژیک امروز زد. پرسشی که نگارنده با توجه به یادداشت دکتر حضرتی آن را پیش میکشد، آن است که چه افقی پیش روی مورخان و تاریخ اندیشان از یک سو و تکنولوژیهای روز به روز گسترش یابنده از سوی دیگر متصور است؟ دکتر حضرتی برای از کار نیفتادن تاریخ به مثابه یک رشته علمی، از مقدمات نرمافزاری و سختافزاری یک چرخش بنیادین سخن میگوید. آنچه نگارنده از سیاق متن دریافت میکند، وجهی از تکنیک زدگی در دیدگاه ایشان است. در دیدگاه دکتر حضرتی، رشته تاریخ برای علم بودن، میبایست در قامت یک logy در آید. به همین سبب ایشان اصرار دارد از اصطلاح تاریخشناسی به جای تاریخنگاری یا امثالهم استفاده کند، تا در قیاس با رشتههایی مثل جامعهشناسی، باستانشناسی، مردمشناسی و...تاریخ به مثابه یک دانش شناختیِ امروزین درآید که حدود و ثغور آن مشخص است و مرزبندیهای مشخصی با logy های دیگر دارد. بر همین اساس، به نظر میرسد این دغدغه ایشان، سبب شده است تا آینده تاریخورزی را به سوی هرچه بیشتر آزمایشگاهی شدن بدانند، تا تاریخ بتواند در آینده همچنان به عنوان یک رشته علمی حرفی برای گفتن داشته باشد. اما اگر این مسئله را در قیاس با دوگانه دیلتای بار دیگر در نظر بگیریم، آیا خود این تکنیکزدگی، به معنایی که فیلسوفی مثل هایدگر مراد میکند و نگارنده نیز از یادداشت دکتر حضرتی، امری شبیه به این را میفهمد، اندیشیدن مورخان را به محاق نمیبرد که در نهایت مورخان را شبیه یک کارمند لابراتور کند؟ امروزه همگی با تحولات جهان مدرن، ناگزیر به استفاده از تکنولوژیهای جدید در پژوهیدنهای خود هستیم. با وجود این، چقدر میتوانیم پژوهشهای خود را موفقتر از پیشینیان بدانیم؟
🔻 ادامه در فرسته بعد 👇
🆔@Hassanhazrati50
چند سال پیش در این یادداشت برای نخستین بار از مفهوم "تاریخشناسی آزمایشگاهی" سخن به میان آمد. دغدغه من در این نوشتار تبدیل تاریخورزی مبتنی بر معرفت عامه به معرفت خاصه و عبور از تاریخورزی شبهعلمگونه به تاریخدانی علمی بود. نیز توجه به مهارتهای فناورانه برای انجام توصیفات عمیق و گسترده در مطالعات تاریخی مبتنی بر یافتههای دادهبنیادی که قابلیت سنجش و آزمون کمی و کیفی دارند، از انگیزههای رشتهای من در نگارش این یادداشت بود.
الان بسیار مایه خوشحالی است که در این دغدغه مشترک پژوهشگران جوانی را در علوم تاریخی میبینم که راه را برای تحقیقات آزمایشگاهی و دیجیتالی گشودهاند. از پژوهشهای سنتی عبور کرده و به دنبال بهرهمندی از همه امکانهای علمی و فناورانه در تاریخورزی هستند. فرسته بالا نمونهای از این تلاشهای فرخنده و مبارک است. بیش باد.
Repost from Inekas | انعکاس
Photo unavailableShow in Telegram
🔴 وبینار رایگان «انقلاب دیجیتال در پژوهشهای تاریخی متنمحور»
🗓 پنجشنبه ۲۱ تیرماه، از ۱۷ تا ۱۹ به وقت تهران.
🪧 به مناسبت برگزاری بوتکمپ متنپژوهی دیجیتال
📝 برنامهٔ وبینار
۱۷:۰۰ مقدمه: ترندهای علوم انسانی دیجیتال (DH) در مطالعات اسلامی
۱۷:۱۵ تبارشناسی متون اسلامی با استفاده از ابزارهای پروژهٔ KITAB
مهدی صالح (فارغ التحصیل دانشگاه شریف و دانشجوی مطالعات دین دانشگاه هاروارد): دبیر فنی مدرسه
◀️ برای آشنایی اولیه با پروژهٔ KITAB و اهمیت ابزارهای آن در پژوهشهای تاریخی متنمحور این ویدئو را ببینید.
۱۸:۱۵ معرفی تفصیلی مدرسهٔ مدار ۱۴۰۳
فاطمه بختیاری (دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تهران): دبیر اجرایی مدرسه
◀️برای آشنایی با مدرسهٔ مدار ۱۴۰۳: «بوتکمپ متنپژوهی دیجیتال» به سایت مدرسه رجوع کنید.
۱۸:۴۰ پرسش و پاسخ
🌐 لینک اتاق وبینار:
https://northwestern.zoom.us/j/99653604849
#رویداد_انعکاس
#مطالعات_اسلامی_دیجیتال
@inekas
Repost from ایران و عثمانی
Photo unavailableShow in Telegram
🎨 استانبول، قهوهخانهای در کرانه تنگه بسفر (۱۸۱۹م.)
#نقاشی
#عثمانی
#استانبول
🆔@iranosmani
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.