اراجیف.
ایدهی خاصی ندارم. ناشناس: https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-278144-WCQ59S3
Ko'proq ko'rsatish999
Obunachilar
-224 soatlar
-207 kunlar
+29930 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
_ میدونی چیه؟
هرسال از تولدت که میگذره و بزرگتر میشی، فقط آدم واقعیا میمونن کنارت.
اینش باحاله. میفهمی چی به چیه.
دیالوگها،مهدی
آره اون لحظه هیچی نمیگه که.
بعدش قاشق میزنه تو شکلات صبحونه میبینه سفته نمیتونه دراردش
میزنه زیر گریه.
با کاتر میاد کاغذ ببره میخوره به دستش
میزنه زیر گریه.
میره حموم، آب گرم نمیشه
میزنه زیر گریه
قویه بابا، اون لحظه هیچی نمیگه.
طول میکشد تا بفهمی کلمهی «صورتی» به تنهایی کافی نیست تا تمامِ مسیرِ مترو را با خیالِ راحت بخوابی.
شهرستانی که باشی بهجای شمال ِ تهران، سر از جنوب در میآوری و تمام مدت فکر میکنی
تراکت پخشکردن چش بود که الان اینجام؟
_ نیگا کن، یه زخمی داریم که دو دیقه دیگه خونش بند میاد، بگو خب.
ولی یهسری دیگه هستن،
این بیشرفا بند که به زور میان هیچ، بعدشم سربازن.
سرباز نه احمق. سرشون میگم بازه.
یعنی بخوای ور بری باهاش تمومه.
روز از نو، پر از خون میشن.
شنیدی میگم طرف تا ۴۰ روزم وا نستاد غمم بره بعد؟
یعنی وا نستاد زخمم روش چیزی بیاد.
اینجور وقتا بده.
باند میپیچی چشات نخوره بهش.
بعد خودت به بانده میگی
« حیفِ این زخم واسه اون آدم.»
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.