@kafe_mano_to

بهش گفتم اونقدری ک از اول سال تُ رو دیدم؛ خودمو توو آینه ندیدم... بسههه دیگه؛ چرا هر جا میرم جلو روم سبز میشی...؟؟! آخه چی میخوای از جونم؟!! کیفمو روی شونه م مرتب کردم و ب تندی از کنارش رد شدم... ولی اون باز مثل همیشع حرف خودشو تکرار کرد؛ یه کلام " من ول کُن نیستم؛ اونوره دنیا هم بری باز پیدات میکنم ؛اینو ب اون بچه سوسولم بگو "؛ شِنوفتی خانم معلم... از عصبانیت آب دهنم خشک شده بود و دستام ب وضوح میلرزید؛ بلند داد زدم هیچ غلطی نمیتونی کنی؛ تُ هیچ عددی نیستی ک بخوایی تهدیدم کنی... ؟!! ملت مثل مور و ملخ دورمون جم شدن... وای  خدایا دیگع خستع شدم از این موش و گربه بازیا و تهدیدیای وقت و بی وقتش... میگرن لعنتیم باز عود کرده بود؛ ک یهوو ساعت زنگدارم ب صدا دراومد ک فهمیدم صب شده؛ نفس عمیقی کشیدم و خودمو جلوی آینع برنداز کردم؛ هیچ وقت از صدای زنگ ساعت اینقدر خوشحال نشده بودم...(: خدا لعنتش کنع ک حتی توو خابم دست بردار نیست...)): #یادداشتام #روزمره_گیام #محدثه_حسینی

▫️ ﺍﯼ ﺗﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﭘﺎﯼ ﺩﻝ ﻭﯼ ﺩﻝ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺍﻣﻨﺖ ﺩﺍﻣﻦ ﺯ ﺩﻝ ﺍﻧﺪﺭﻣﮑﺶ ﺗﺎ ﺗﻦ ﺭﺳﺪ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺩﻝ ﺍﯼ ﮔﻮﻫﺮ ﺩﺭﻳﺎﯼ ﺩﻝ ﭼﻪ ﺟﺎﯼ ﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﻝ ﺭﻭﺷﻦ ﺯ ﺗــﻮ ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﺩﻝ ﺧﺮﻡ ﺯ ﺗﻮ ﺍﻳﺎﻡ ﺩﻝ #دیوان_شمس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️ یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم پر پروانه شکستن هنر انسان نیست گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم و به هنگام نیایش سر سجاده ی عشق جز برای دل محبوب دعایی نکنیم #هوروش_نوابی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️ یک سلسله دیوانه ، افسون نگاه او ای غافل از آن جادو ، افسانه چه می دانی؟ من مست می عشقم ، و از توبه که بشکستم راهم مزن ای عابد ، می خواره چه می دانی؟ #هما_میرافشار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️ ای باخته عشق، در نهان، با دگری نوشیده سبک، می گران، با دگری در مذهب دوستی، روا نیست چنین من بی تو به غم، تو شادمان با دگری! #معزی_نیشابوری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

🔥 #جدید 🎼

🔥 #جدید 🎼

🔥 #جدید 🎼

‍ هر چه کردی به دلم ، ... باز تو را بخشیدم با زبان زخم زدی ... دشنه زدی ... خندیدم! معنی تک تک رفتار تو را ... میفهمم ساده لوحی ست ... بگویم که نمی فهمیدم ! غرق تردید شدم ، ... باز تحمل کردم تا زمانی که ... به چشمان خودم هم دیدم دیدم از خشم خداوند ... نمی ترسیدی تو نترسیدی و من سخت از آن ترسیدم بسته بودم ، لب از آن درد و از آن بی مهری تو جفا کردی و من هیچ ... نمی پرسیدم عاقبت سرد شدم ، خسته شدم ، یخ کردم ! مثل خورشید ... غروبی که نمی تابیدم اشک های دل من ، از تو و عشق تو نبود بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم #نیهاد🎙️🎙️ https://t.me/HARIMESHGH1976

پرنده‌ی قلبم؛ جمعه‌ ات بخیر هر کجا که هستی‌ به یاد من باش که من به یادت تک و تنها با خیالت دست در دست شانه به شانه قدم زده‌ام چای نوشیده ام آتشی برپا کرده ام به مانند آتشی که رفتنت بر قلبم زد سفری در خاطراتمان کرده ام از آغوشِ تو شعر‌ها نوشته ام رو به آسمانِ آبیِ رو به درختان سرسبز از تو گفته ام... تو را هرچقدر هم که محالی باز آرزو کردم آه ‌ای رویای گمشده هر کجا هستی‌ جمعه ات بخیر... #شهاب 🖤჻ᭂ࿐ @crow_chanel