_سلبریتی خشن_انتقام یا عشق_

#سکس‌توی‌ماشین💦🔞 #بیا‌ببین‌چه‌بکن‌بکنی‌راه‌انداخته😋🔞 تند تند داخلم #تم*لبه می زد و همزمان با دستاش #سینه‌های بزرگم رو فشار می داد. #مردونگیش رو داخلم عقب جلو می کرد و #لبام رو به دندون گرفت. توی حال و هوای خودمون بودیم که یه دفعه با ضربه محکمی که به شیشه ماشین خورد... #دختره‌رو‌چند‌نفری‌جلوی‌نامزدش‌جر‌میدن😱🔞 #اینقدر‌بهشت‌دختر‌رو‌میخوره‌که‌توی‌دهنش‌ار*ضا‌میشه😋💦 https://t.me/+UVLaLDBC24nwVPcg 12ظهر پاک شه✅

#سکس‌توی‌مطب‌دکتر💦🔞 دستش رو وارد #شورتم کرد و #بهشتم رو محکم فشرد. همزمان آتوسا هم دستش رو واردم کرد و #چوچولم رو تکون داد. https://t.me/+UVLaLDBC24nwVPcg لبم رو محکم گاز گرفتم و #ناله سر دادم نیما دم گوشم لب زد-به خاطر عمل مادرت عجب #جنده‌ای شدی قطره اشکی از گوشه چشمم پایین چکید که منو رو تخت پرتاب کرد و محکم... #دختری‌که‌به‌خاطر‌عمل‌مادرش‌زیرخواب‌دکتر‌میشه💦 #پراز‌پارت‌سکسی‌بچه‌مچه‌جوین‌نده😡🔞 https://t.me/+UVLaLDBC24nwVPcg 12ظهر پاک شه✅

دختره بهش خیانت کرده دونفری میکننش💦🔞 هولم داد روی بالشی که روی تخت گذاشته بود تا #کو*نم بالا بیاد. با کمربند ضربه محکمی به #کو*نم زد و غرید _کی بهت اجازه داده بود ترکم کنی؟ نکنه می خواستی زیر خواب اون میثاق عوضی بشی هان؟!💦 ضربه بعدی کمربند رو لای پام کوبید که ناله ای کردم. از پشت روم خیمه زد و با گرفتن #س*ینه هام توی دستاش #مردونگیشو روی #بهشتم فشار داد و گفت _امشب یجوری جرت میدم که بفهمی خیانت به من چه تاوانی داره جنده خیابونی!🔞 خواستم التماسش کنم ولم کنه ولی دهنمو بسته بود. #مردونگیشو محکم روی بهشت خیس و داغم فشار داد که تا نیمه رفت توش و ناله و جیغم بلند شد. #س*ینه هام رو توی دستاش چلوند و همونطور که تا ته فرو می کرو توی #بهشتم غرید _خیلی دوس داری میثاق هم اینجا بود تا بهش ک*ص میدادی آره؟ صداشو بلند کرد و در کمال ناباوری من گفت _میثاق بیا تو که ک*ص یه جنده واسه جر خوردن زیر ک*یرت حسابی خیس کرده!💦 https://t.me/+UVLaLDBC24nwVPcg 12ظهر پاک شه✅

اسلحه میکنه تو ک.صش میگه یا س.ک.س یا مرگ😈👅💦 https://t.me/joinchat/h56fcZHoOk82N2Y8 با وارد کردن یهویی #اسلحش توم از ته دل جیغی کشیدم. سیلی محکمی ازش خوردم و گفت: هیسسس ساکت شو خانوم کوچولو هنوز مونده تا جیع زدنات. یا س.ک.س یا همین الان شلیک میکنم توت تا بمیری. چشمی گفتم که تند تند #اسلحه توم تکون داد. از طرفی میسوخت و درد داشت و از طرفی حس #شهوت و درد و لذتش دیوونم کرده بود. داشتم #ارضا میشدم که اسلحه رو درآورد و خودش #ک_صمو خورد و مک زد. صدای ملچ ملوچ خوردنش دیوونم کرد که آبم پاشید رو صورتش. #آه بلندی کشیدم که ک.یر آهنیشو درآورد و محکم زد رو ک.صم و ی ضرب واردم کرد و توم محکم #تلمبه زد و اسلحه هم داخلم کرد و #جیغ بلندی کشیدم. https://t.me/joinchat/iWkAy9ZnjFBjYmFk با ک.یرش و اسلحه دختره رو میگاعه⛓

نگار دختری 16 ساله که عاشق دوست باباش میشه و یه روز ک باباش خونه نیست...😈🔥💦 ♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️ با دیدن هیکلش و #قفسه_سینش حس کردم #خی**س شدم. یه دفعه سرش رو بالا آورد و با دیدنم تعجب کرد. با به یاد آوردن اینکه فقط یه #تاپ و #شلوارک تنمه هینی کشیدم و به سمت #اتاقم دویدم اما یه دفعه دستم کشیده شد. از پشت بهم #چسبید و دستش رو روی #بدنم به حرکت در آورد. #آهی کشیدم که دستش #بین_پام نشست. دستش رو برد داخل #شلوارکم که نزاشتم. - اوم ک**ص کوچولوم نگو که توهم دلت نمی‌خواد. دستش رو روی #ک_صم کشید و خنده ایی کرد. - نگو فقط با دیدن قفسه سینم خیس کردی هات کوچولو، اوم چه ک**ص نرم و کوچولویی داری. نفسام #نامنظم شده بود و دوست داشتم ادامه بده. #ک_یر متورمش رو حس می‌کردم، شروع کرد به #مال‌یدن #ک_صم و یه دفعه یه #انگشتش رو داخلم کرد و...🙈🤭🔞 https://t.me/joinchat/TRUYhDNoEAEHbK5k دختره و لخت میکنه و ک**صشو میخوره🤤🍓

#ددی_لیتل_گرل_کیوت_هات👅🔥🌸 #پارت_واقعی_رمان🍒💧🍆 #part_172 ددی پامو باز کرد و دستشو روی #ک_صم کشید. یخی برداشت و از روی #چوچولم سر داد. روی سوراخ #مقعدم کشیدش و با یه فشار محکم، کل یخو وارد #سوراخم کرد. جیغ بلندی کشیدم و سعی کردم یخو از سوراخم بیرون بندازم که ددی سریع انگشتشو وارد سوراخم کرد و جلوی بیرون رفتن یخو گرفت.🍑🔞 - : د..#ددی تروخدا د..درد دارم. میسوزه🥺🦋🌙 + : #تحمل کن #توله کوچولو. هنوز خیلی مونده تا دختر مودبی بشی. دستشو دور کمرم حلقه کرد و برعکسم کرد. لای #باسنمو باز کرد و سر #تیز چیزی داخل #سوراخم فرستاد و محکم #فشارش داد.🧚‍♀💢 چند ثانیه بعد علاوه بر یخ زدگی سوراخم، سوزش و داغی شدیدی توی سوراخم پشتمم پخش شد که اینبار از درد به گریه افتادم.♨️🌈💧 سرمو کمی برگردوندم و به پشت سرم نگاه کردم. چند تا #فلفل قرمز بلند روی تخت بود که چلونده شده بودن. دستشو روی #پره های #چوچولم گذاشت و نگاهی به #جای_جیشم انداخت و... 🔆👅🐣ادامه پارت سرچ کن 172🐣👅🔆 https://t.me/+zneqh2IkDgY0MzI0 https://t.me/+zneqh2IkDgY0MzI0

ددیش جرش می‌ده💦👅🐙🔞 پاهام رو از هم باز کرد و با دست چند بار #کوبید روی کـ$ خیس شدم. - سگ حـ*شر تر از تو خودتی که ادا تنگارو در میاری توله سگ💦🍑 با خجالت ازش رو گرفتم که چند تا از #انگشت‌هاش رو واردم کرد و موهام رو چنگ زد و شروع کرد به حرکت دادن خشن انگشت‌هاش - جیغ‌هات امارتو می‌خوام پر کنه عروسک..😈🔥 قبل از ارضـ💦ـا شدن دستش رو محکم ازم کشید بیرون که #ناله‌ای کردم ولی بلافاصله دیکش رو جایگزین کردو... 🔞💢🍆 https://t.me/joinchat/ok9ZSY1fBBpkYzE0 اربابش خشن می‌کنتش تا گشاد بشه❌ دختر یتیمی که معشوقه‌ی یه مرد خ‌شن و هات می‌شه و...

+ می خوای یکم #حال کنیم دور از چشم #ارباب؟! و یک ضرب #عضـ_وش رو داخلم #فرو کرد که عربده ای کشیدم و #خزیدم: ــ کجا⁉️#هنوز_تازه_شروعه_توله_سگ! https://t.me/+QQ1h_YQJsGFhZWJk https://t.me/+QQ1h_YQJsGFhZWJk

#گی_دام♨️ #خشن_bdsm🚫 #بدن روی بدنش انداختم و با دست #چپم حصاری دور #گردنش ساختم: ــ دلت واسه دُم #ارباب تنگ شده بود؟ #گشاد شدن بیش از اندازه مردمک چشم‌هاش رو از نیم‌رخ دیدم و بی‌توجه به #تقلایی که زیر #بدنم می‌کرد، زیپ #شلوارم رو #پایین کشیدم #عض_وم رو لای کپـ*ـلش تنظیم کردم: ــ می خوام الان به تو اهمیت بدم تا #مزه‌ی واقعی علاقه رو بفهمی!😈 دست راستم رو روی #سینه‌هاش که به تخت چسبیده بود #قلاب کردم و تو یک #ضرب آلـ*ـتم و #واردش کردم که داد و فریاداش #بلند شد😱💦🔞 🚫نیم‌ساعت‌دیگه‌لینکش‌باطله🚫 https://t.me/+QQ1h_YQJsGFhZWJk https://t.me/+QQ1h_YQJsGFhZWJk

🔞🔞🔞🔞🔞 🔞🔞🔞🔞 🔞🔞🔞 🔞🔞 🔞 #part15 چون بار دومم بود که یه ک*ی*ر میرفت تو ک*ص*م درد داشت اما لذتش جند برابر بود. مونا عرق کرده بود و تند‌تند داشت تلمبه مبزد تو ک*صم. ک*ص*م از شدت درد قرمز شده بود و متورم بود. ولی بازم می‌خواستم. بلند گفتم: - مونا بیشتر و تندتررررررر زود بااااش. جووونی گفت و خودش و انداخت روم. سینه هاش روی سینه هام قرار گرفت و محکم تلمبه میزد. ک*ص*م داشت جر میخورد اما طوری نبود. انقدر محکم و ماهرانه تلمبه میزد که فک کنم اگه تخم داشت میرفت تو ک*ص*م. دست از حرکت برداشت و نفس عمیقی کشید و فوت کرد توی صورتم. به سمت لباش حمله کردم و تند تند لبای همو می‌خوردیم. بعد یه لب خوری حسابی جدا شدیم و مونا تلمبه زدن با دیلدو رو توی ک*ص*م از سر گرفت. تمام بدنم از لذت میلرزید و توان حرف زدن نداشتم. آه و ناله ی جفتمون توی اتاق پیچیده بود و فضا رو س*ک*س*ی کرده بود. نزدیک ارضا شدنم بود که بی طاقت جیغ زدم: - تند ترررررررر. تلمبه هاشو بیشتر کرد که بعد از چند ثانیه با جیغی ارضا شدم. مونا سریع ک*ی*ر و از توی ک*ص*م بیرون کشید و دهنش و گذاشت روی ک*ص*م و تمام آب سفید رنگی که از ک*ص*م اومده بود و خورد و اومد سمتم باهام لب گرفت که باعث شد اون آب بین من و خودش تقسیم بشه. حالا نوبت من بود که ارضاش کنم. از صدقه سری چند تا فیلمی که دیده بودم یه چیزایی بلد بودم اما نه حرفه ای مثل مونا. از روم بلند شد و ایستاد جلوی پاش زانو زدم و با لبخندی زبونم و دور لبام چرخوندم که با خنده ک*ی*ر مصنوعیش و چپوند توی دهنم. شروع کردم به س*ا*ک زدن. دستامو دورش حلقه کردم و س*ا*ک میزدم بی طاقت شد و تند تند توی دهنم تلمبه زد ک*ی*ر*ش کلفت و بلند بود و همش توی دهنم جا نمیشد نزدیک بود خفه بشم که از دهنم کشید بیرون و به محض این که کشید بیرون دیلدو رو از کمرش کند و خوابید روی تخت. با خنده رفتم سمت ک*ص*ش و زبونم و دور ک*ص*ش چرخوندم که بلند گفت: - آیییییییییی ج*ن*د*ه بی طاقتم کردی بخووووورررر. زبونم و کردم توی چوچولش و شروع کردم به میک زدن تندتند میک میزدم و مونا واسم آه میکشید. دستمو بردم سمت سینه هاش و مشغول بازی باهاشون شدم. بعد از چند دقیقه خوردن واسش جدا شدم روی ک*ص*ش نشستم. جوری که ک*ص خودم و خودش باهم تماس داشت شروع کردم ادای تلمبع زدن که جیغ کشید و گفت: - تندش کننننن. خندیدم و خودم و محکم تر بهش میکوبیدم. با یه جیغ ارضا شد که خم شدم و تمام آبش و خوردم و یه ک*ص لیسی واسش کردم و ک*ص*ش و تمیز کردم. از هم جدا شدیم و مونا به تاج تخت تکیه زد و پاهاش و باز کرد و شل و ول گفت: - بیا بشین اینجا. به ک*ص*ش ضربه زد. خندیدم و رفتم نشستم وسط پاهاش و بهش تکیه زدم که سینه هاش به کمرم چسبید دستاشو آورد جلو و به ک*ص*م چسبوند و مشغول وَر رفتن با ک*ص*م شد. #دارای‌محدودیت‌سنی🔞 #بچه‌مچه‌نیاد💦😈 https://t.me/joinchat/AAAAAEbhkGnpl-xYr7aVnw