cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

« طهورا و صفورا و صبورا »

@Tahoora159334 ارتباط با ادمین. نعمت اله طهماسبی. ۰۹۱۱۱۱۴۴۹۰۹

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 103
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-177 kunlar
-5230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

🔰 فایل صوتی افاضات استاد صمدی آملی 🔶 ماه مبارک رمضان 1402ش (1444 ق) 🔷 جلسه 5 - 1402/1/8 (شب هفتم ماه رمضان) ✅ موضوع : شرح رساله نهج الولایه 💠 آمل - مسجد علامه حسن زاده آملی ( ره) ................................ 🌐مجموعه فرهنگی قائم آمل 🔻🔻 https://eitaa.com/joinchat/4169334897C0926095398
Hammasini ko'rsatish...
NAHJ 5-402-1-8.mp319.95 MB
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ #نهج‌الولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت چهارم ⬇️⬇️ از دقیقه ۴۱ تا آخر 🔸 متأسفانه در زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه علیهم السّلام، فضای حاکم بر جامعه به گونه‌ای بود که مردم به راحتی نمی‌توانستند جانشینِ پیامبر یا ائمه را بشناسند. 🔹 مثلاً در زمان جناب رسول الله (ص)، روزی امّ سلمه خدمت آقا رفت و از ایشان پرسید بعد از شما به چه کسی مراجعه کنم؟ آقا مستقیماً نفرمود به حضرت علی (ع)، بلکه به او علائمی داد. 🔸 حضرت فرمودند مشتی سنگریزه بیاور. آقا سنگریزه‌ها را در کف دستشان مثل موم خمیر کردند که در این‌گونه از مسائل، احکام تجرّدی نفس ناطقه‌ی انسانی، حاکم است نه احکام مربوط به بدن. 🔹 بعد جناب رسول الله (ص) آن را مُهر کردند و فرمودند هر کس بتواند این کار را انجام دهد، بعد از من، جانشین من است. 🔸 امّ سلمه مستقیماً خدمت امیرالمؤمنین (ع) رفتند و ماجرا را برایشان تعریف کردند. آقا همان کاری را که پیغمبر اکرم (ص) کرده بودند، انجام داد. بعد از آن، جناب امیرالمؤمنین ملقّب شدند به "خاتِمُ الحَصی" یعنی کسی که سنگریزه‌ها را مُهر می‌کند. 🔹 غرض، بیان شد که جناب جابر از امام باقر (ع) نقل کرد که پیامبر اکرم (ص) فرمودند "إنَّ حَديثَ آل مُحمّد صَعْبٌ مُستَصْعَبٌ" یعنی سخن، حدیث و کلام آل پیغمبر (ص)، دشوار و سخت است. 🔸 این عبارت در واقع معیاری است برای شناخت آل پیغمبر اکرم (ص). کأنّه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند اگر کسی را بعد از من پیدا کردید که حرف و کلام و سخنش، صَعب و دشوار است، بدانید که او آل من است. 🔹 در ادامه‌ی حدیث، پیامبر اکرم (ص) فرمودند "لَايُؤْمِنُ بِهِ إلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أوْ نَبِىٌّ مُرْسَلٌ أوْ عَبْدٌ إمْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإيمَانِ" حدیث آل مُحمّد (ص) به گونه‌ای است که به آن ایمان نمی‌آورند مگر سه گروه. 🔸 اوّل، مَلَک مقرّب. این نشان می‌دهد که تمامی ملائکه نیز قدرت ادراک حدیث آل محمّد (ص) را ندارند و تنها مَلَک مقرّب همچون جبرئیل، عزرائیل، میکائیل و اسرافیل می‌توانند آن را فهم کنند. 🔹 دوم، نبیّ مُرسَل. هر نبیّ‌ای هم نمی‌تواند به سرّ حدیث آل مُحمّد (ص) برسد بلکه باید نبیّ مُرسَل باشد. گروه سوم نیز عبدی است که خداوند دل او را برای ایمان امتحان کرده است و کُتَل‌ها برای او به وجود آورده. 🔸 راجع به آل پیغمبر اکرم (ص)، روایتی از جناب ابن عبّاس نقل شده است. ایشان فرمودند وقتی آیه "إنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیّ يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا" نازل شد، نزد پیامبر اکرم (ص) رفتیم تا این آیه را برایمان معنا کنند. 🔹 حضرت راجع به صدر آیه که می‌فرماید خدا و ملائکه‌ی او بر پیامبر صلوات و درود می‌فرستند، بیاناتی فرمودند. بعد از آن عبارتِ "يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ" را معنا فرمودند. 🔸 از ایشان راجع به معنای ذیل آیه که می‌فرماید "وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا" پرسیدیم که این سلام، چه نحوه سلامی است؟ 🔹 مجموع روایات پیرامون این بخش از آیه، نشان‌ می‌دهد که صلوات و سلام بر پیغمبر اکرم (ص)، باید به این صورت باشد که "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّد وَ آلِ مُحَمَّد" که اگر مانند اهل سنّت، صرفاً "صلّی الله علیه وَ سَلَّم" گفته شود، این سلام و صلوات، ابتر و دُم بریده است و به تعبیری قِوام ندارد. در واقع فصل اخیر صلوات بر پیامبر اکرم (ص)، سلام بر آل اوست. والحمد لله رب العالمین 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
Hammasini ko'rsatish...
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ #نهج‌الولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت سوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۲۶ تا دقیقه ۴۱ 🔸 در اردوی امام حسین (ع)، فردی بود به نام ضحّاک بن عبدالله مشرقی که شب عاشورا وقتی امام حسین (ع) خطبه خواندند و تمامی اصحاب و بنی هاشم اعلام آمادگی کردند و امام به آن‌ها فرمودند فردا همه شما کشته می‌شوید و یک تن از شما نیز زنده نخواهد ماند، او به خدمت حضرت رفت و عرض کرد اگر اجازه دهید امشب در خدمتتان بمانم. 🔹 فردا هم تا جایی در خدمتتان باشم که منجر به کشته شدنم نشود زیرا از مرگ و کشته شدن می‌ترسم که امام حسین (ع) به ایشان فرمودند اشکال ندارد. فردا می‌توانی بروی. 🔸 ضحّاک روز عاشورا اسبش را در خیمه‌اش بست و به میدان نیاورد چون دشمن در همان حمله اوّل، تمامی اسب‌های اصحاب را با تیر زد و اصحاب مجبور شدند که پیاده بجنگند و به همین دلیل بسیار در زحمت بودند. 🔹 ایشان تک تیرانداز بسیار ماهری بود. کنار امام حسین (ع) می‌مانْد و از دور نیروهای دشمن را می‌زد. وقتی تمامی اصحاب و بنی‌هاشم به شهادت رسیدند و عرصه بر امام تنگ شد، خدمت حضرت رفت و اجازه‌ی رفتن خواست. امام نیز به او اجازه داد تا برود. او نهایتاً اسبش را برداشت و از عقب خیمه‌ها دور شد. 🔸 غرض، وقتی جناب جابر نزد تربت امام حسین (ع) رسید، به آقا سلام کرد امّا جواب سلام نشنید که در اینجا جناب جابر بسیار منقلب شد و به آقا عرض کرد "حَبیبٌ لايُجيبُ حَبيبَه؟" مگر می‌شود که دوست، جواب دوستش را ندهد؟ 🔹 از این واقعه، کد و رمزی استنباط می‌شود و آن این است که مؤمن، آن کسی است که وقتی روز اربعین به زیارت امام حسین (ع) می‌رود و به حضرت سلام می‌کند، جواب سلام ایشان را بشنود. 🔸 چون در روایات، برای مؤمن، پنج علامت و نشانه ذکر شده است که یکی از آن‌ها زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین است. 🔹 لفظ مؤمن نیز در این‌گونه از روایات، بیشتر ناظر به کسی است که معتقد به توحید، نبوّت عامّه، نبوّت خاصّه‌ی جناب خاتم انبیاء و قائل به امامت امام امیرالمؤمنین تا حضرت بقیة الله باشد. 🔸 برگردیم به بحث درباره جناب جابر. روزی پیامبر اکرم (ص) به ایشان فرموده بودند که تو پنجمین فرزند مرا می‌بینی. وقتی او را دیدی، سلام مرا به او برسان. جابر روزی در مدینه، از کوچه‌ای عبور می‌کرد. عده‌ای از کودکان مشغول بازی بودند و امام باقر (ع) نیز که خردسال بودند، کنار آن‌ها ایستاده بود ولی بازی نمی‌کرد. 🔹 هنگامی که جناب جابر به آن‌ها رسید، همگی به سمت ایشان رفتند. جابر از طریقی متوجه شدند که آن فرزند خردسال، امام باقر (ع) است. بسیار خوشحال شد و به یاد حدیث جناب رسول الله افتاد. 🔸 ایشان سلام پیامبر اکرم (ص) را به امام رساند و از روی سادگی، سر خم کرد و دست ایشان را بوسید. خبر این ماجرا در تمام مدینه پیچید چون جناب جابر شهرت و جایگاه رفیعی به عنوان صحابه پیامبر اکرم در بین مردم داشتند و تقریباً تنها صحابه‌ای بودند که تا آن زمان، در قید حیات بودند. 🔹 نکته‌ای که حائز اهمیت است آن است که انسان هرچقدر عالِم و عارف شود و به درجات بالای کمال برسد امّا صاحب عصمت نباشد، همچنان در شرایطی ممکن است قدرت تشخیص درست برخی امور را نداشته باشد. 🔸 مثلاً همین جناب جابر زمانی که امام حسین (ع) می‌خواستند به کربلا بروند، مانع حضرت شدند که بعداً جناب رسول الله برایش متمثّل شدند و به او تشر زدند که مگر نگفتم بعد از من ملتزم امام زمانت باش؟ چه امامت، قیام کند و چه نکند. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
Hammasini ko'rsatish...
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ #نهج‌الولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت دوم ⬇️⬇️ از دقیقه ۱۱ تا دقیقه ۲۶ 🔸 یکی از افرادی که نقش بسیار مهمّی در قیام امام حسین (ع) داشتند، جناب قیس بن مُسَهَّر صیداوی بود. ایشان به عنوان فرستاده‌ی امام، با طی چندین هزار کیلومتر راه سخت بیابانی، بارها و بارها نامه‌هایی را از کوفه به مکّه و از مکّه به کوفه رساندند و در این راه، زحمات بسیاری را متحمّل شدند. 🔹 جناب قیس ابتدا نامه‌های سران شیعه را به محضر امام حسین (ع) در مکّه بردند و از مکّه، به همراه حضرت مسلم، به طرف کوفه راه افتادند امّا در بین راه گم شدند. 🔸 در اینجا بود که حضرت مسلم نامه‌‌ای به امام نوشتند و ایشان را از اوضاع پیش آمده، مطّلع ساختند و از حضرت خواستند که این مأموریت را به فرد دیگری واگذار کنند. این نامه را هم جناب قیس، به محضر امام در مکّه بردند. 🔹 امام حسین (ع) در جواب نامه‌ی حضرت مسلم فرمودند تصوّرم این است که شما ترسیدی امّا به راهت ادامه بده و مأموریتت را به انجام برسان. 🔸 جناب قیس نامه‌ی امام را به حضرت مسلم رساندند و با ایشان به کوفه رفتند. حضرت مسلم بعد از استقرار در کوفه، نامه‌ای به امام نوشتند و از ایشان خواستند که به کوفه بیایند. این نامه را هم جناب قیس به محضر امام حسین (ع) در مکّه بردند و به همراه حضرت، راهی کوفه شدند. 🔹 امام حسین (ع) هنگامی که نزدیک کوفه شدند، برای اطّلاع از شرایط آنجا، جناب قیس را به همراه نامه‌ای که خطاب به سران کوفه نوشتند، راهی کوفه کردند. جناب قیس هنگام ورود به کوفه، به دست مأموران عبیدالله دستگیر شدند و نهایتاً به شهادت رسیدند. 🔸 مرحوم شیخ مفید (ره) در وقایع روز عاشورا نوشته‌اند بعد از این که امام حسین (ع) به زمین افتادند، سی و چهار نفر از کسانی که پدرانشان در جنگ صفّین در رکاب معاویه کشته شده بودند، به انتقام خون پدرانشان، به امام حسین (ع) حمله‌ور شدند و بدن مبارک آقا را تکّه تکّه کردند. 🔹 گویا این‌ها جرأتِ جنگ تن به تن با آقا را نداشتند به همین دلیل در روز عاشورا، مستقیماً وارد جنگ نشدند زیرا حضرت در جنگ تن به تن، افراد بسیاری را از پا درآوردند تا جایی که دشمن تصمیم گرفت جنگ تن به تن را متوقّف کند و از تمام جهات بر آقا حمله‌ور شود وگرنه طبق قوانین جنگ، هنگامی که شخصی، از صف دشمنِ خود، مُبارز می‌طلبد، تنها یک نفر باید به جنگ با او برود نه اینکه دسته‌جمعی حمله‌ور شوند. 🔸 و لذا در جنگ تن به تن بود که امام حسین (ع) و یاران ایشان توانستند بسیاری از افراد دشمن را از پا درآورند. 🔹 صبحِ روزِ عاشورا، دشمن در دو حمله‌ی سراسری، حدود پنجاه و پنج نفر از یاران امام را شهید کرد و بعد از اینکه خیالش از بابت کم شدن نیروهای حضرت راحت شد، به جنگ تن به تن در داد امّا زمانی که دید حریف امام و یارانشان نمی‌شود، دوباره از همه طرف حمله‌ور شدند. 🔸 در تاریخ آمده است که وقتی صبح عاشورا نیروهای دو طرف برای جنگ صف کشیدند، اوّّلین کاری که دشمن کرد، دستور داد کماندارها، تمام اسب‌های اردوی امام را هدف قرار دهند زیرا همیشه نیروی سواره در جنگ موفق‌تر از نیروی پیاده است. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
Hammasini ko'rsatish...
⭐️ قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی (حفظه الله) ⭐️ ♦️ #نهج‌الولایة - بررسی مستند در شناخت امام زمان علیه السّلام ♦️ ♦️ جلسه چهارم - شبِ ششمِ ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (ه.ق) ♦️ ۷ فروردین ۱۴۰۲ (ه.ش) ✳️ قسمت اوّل ⬇️⬇️ از ابتدا تا دقیقه ۱۱ 🔸 در یکی از ابواب "کتابُ الحُجّة" اصول کافی، امام باقر (ع) از جناب رسول الله (ص) نقل می‌فرمایند که "احادیث آل محمّد (ص)، صَعب مُستَصعَب است". 🔹 امام باقر (ع) در این حدیث، سلسله سندی را مطرح نفرمودند بلکه متن حدیث را مستقیماً از جناب رسول الله (ص) نقل کردند در حالی که مثلاً در حدیث "سلسلة الذَّهَب" می‌بینیم که امام رضا (ع)، سلسله‌ی سندی برای فرمایش خود مطرح کردند و فرمودند که من از پدرم شنیدم، پدرم از پدرشان و همین طور این سلسله تا جناب رسول الله (ص) ادامه می‌یابد و ایشان هم از جبرئیل و جبرئیل هم از حق متعال نقل می‌کند که این حدیث، حدیث قدسی است. 🔸 حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که امام باقر (ع) چطور متن حدیث را مستقیماً از جناب رسول الله (ص) نقل فرمودند و حال اینکه از جنبه‌ی ظاهری، آقا در زمان جناب رسول الله (ص) تشریف نداشتند که بخواهند مستقیماً از ایشان بشنوند. پس این، چه نحوه شنیدن است؟ 🔹 این حدیث را جناب جابر بن عبدالله انصاری از امام باقر (ع) نقل می‌کند و ایشان را به لفظ "ابوجعفر" می‌خواند. 🔸 در بین صحابه‌ی جناب رسول الله (ص)، دو نفر به نام جابر بن عبدالله انصاری معروف‌اند منتها اجدادشان، از عبدالله انصاری به بعد، از همدیگر متمایز می‌شود. این حدیث را یکی از این دو جابر، از امام باقر (ع) نقل می‌کند که الان دقیقاً به یاد ندارم کدامِ آن‌هاست. 🔹 یکی از این دو صحابه، همان جابر بن عبدالله معروفی است که در اوّلین اربعینِ امام حسین (ع) به کربلا مشرّف شدند و آقا را زیارت کردند و سنّ مبارکشان تا زمان امام باقر (ع) هم طولانی شد و توانستند ایشان را زیارت کنند البته هنگامی که جناب جابر به کربلا آمد، هم امام زین العابدین (ع) تشریف داشتند و هم امام باقر (ع)، که امام باقر (ع) در کربلا، سه ساله و یا چهار ساله بودند. 🔸 امام باقر (ع) در حدیث معروفی می‌فرمایند که ما در کربلا، سی و سه کودک بودیم و تعداد خانم‌ها هم سی و سه نفر بود که مجموعاً شصت و شش زن و کودک در کربلا حضور داشتند. 🔹 گویا جناب جابر چندین ماه قبل از واقعه‌ی کربلا، از مدینه به اطراف کوفه آمده بود و در آنجا زندگی می‌کرد و به همین دلیل توانست اربعینِ امام حسین (ع)، خود را به کربلا برساند. و لذا این مطلب که ایشان، با شنیدنِ خبرِ شهادتِ امام حسین (ع)، از مدینه به طرف کربلا راه افتادند و اربعین، به کربلا رسیدند، بعید به نظر می‌رسد. 🔸 زیرا فاصله‌ی کربلا تا مدینه بسیار زیاد است و حتّی اگر کسی بخواهد با اسبِ تیز تکی، به سرعت، از کربلا به مدینه برود و خبر شهادت امام حسین (ع) را برساند، حداقل ده، دوازده روز طول می‌کشد. 🔹 بنا بر فرض اگر این مطلب، صحیح هم باشد، چطور ممکن است جناب جابر که در این زمان، تقریباً پیرمردِ نود ساله‌ای است و از شدّت پیری، چشمانش بسیار کم نور شده، توانسته این مسافت بسیار طولانی را آن هم در بیابان‌های برهوت حجاز تا عراق، طی کند و اربعین هم خود را به کربلا برساند؟ و لذا بعید است که جناب جابر، از مدینه به کربلا آمده باشد. 💢 کانال (طهورا و صفورا و صبورا)
Hammasini ko'rsatish...
🔰 فایل صوتی افاضات استاد صمدی آملی 🔶 ماه مبارک رمضان 1402ش (1444 ق) 🔷 جلسه 4 - 1402/1/7 (شب ششم ماه رمضان) ✅ موضوع : شرح رساله نهج الولایه 💠 آمل - مسجد علامه حسن زاده آملی ( ره) ................................ 🌐مجموعه فرهنگی قائم آمل 🔻🔻 @ghaem256
Hammasini ko'rsatish...
NAHJ 4- 1402-1-7.mp319.65 MB
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.