cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

🍃من تابلوِ نقاشی تو🍂🍃

ژانر [ #ددی_لیتل_بوی] خلاصه🔥 پسری عاشق که برای به دست اوردن معشوق خود هر کاری میکند! حتی پذیرش مدل شدن یک مدل برای آرایش!.. 🍃نویسنده:ʳᵒŞ𝑒 🍃چــــــنــــــلــــــ اصـــــــلــــــیــــــ : @S_amyman

Ko'proq ko'rsatish
Eron160 489Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
726
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

سلام به عشقای خودم نمیخواستم این اتفاق بیوفته که باعث بشه نوشتنو بزارم کنار.. اما بعضی وقتا اوضاع طبق خواسته ما پیش نمیره.. چند وقتی هست که مشکلی برای چشمام پیش اومده و نمیتونم رمانو به پایان برسونم.. عزیزای دلم آرزو میکنم تو هر مرحله از زندگیتون که هستین موفق و پیروز باشین.. دوست دار شما رز..
Hammasini ko'rsatish...
به #کیر خوشگل دراز و #کلفتش خیره شدم دهنمو به طرف نوکش بردم و با عطش خوردم....اههه..اممم بعد تا ته..... #‌سکسی_ها_دستابالا😎🤤♨️🔞 رمان #سکسی تو لینک زیر https://t.me/joinchat/AAAAAE23SIE-08XKRvjWIw
Hammasini ko'rsatish...
از پشت بهم چسبید و دم گوشم پچ زد: - اووممم! خوب واسه من قمبل می‌کنی! خنده پر نازی کردم و لب زدم: - نکه تو خیلی بدت میاد. فشار آرومی به سینه هام داد که آه تو گلویی کردم. آروم گفت: - حیف، اینجا جاش نیس وگرنه جوری میکردمت که تا یک هفته نتونی راه بری. پایین تنمو به پایین تنش مالوندم و لب زدم: - جووون، تو فقط منو بکن! با این حرفم حریص به جونم افتاد و با یک حرکت شلوارم و کشید پایین و شروع به مک زدن کرد. ماهرانه زبونشو وارد چوچولم میکرد. با تقه ای که به در خورد، خمار از شهوتی که داشتم لب زدم: - بل‍‍‌ــ...‍ـه! داداشم از پشت در گفت: - فریال؟ خوبی؟! بیا بیرون عمو اینا اومدن. رو به راستین گفتم: - منتظر چی هستی؟! بکن دیگه تا نیومده تو.. خنده ای کرد و کیرشو یه ضرب واردم کرد که جیغی از لذت کشیدم. خودمو زیر اندام جذاب مردونش پیچ و تاب میدادم و آه میکشیدم. دو مرتبه تقه ای به در خورد و داداشم گفت: - فریال؟ چرا جیغ کشیدی دختر؟ بیا عمو اومده، الان آبرومون می‌ره. راستین ضربه هاشو بیشتر کرده بود و تند تند تلمبه میزد، از شدت درد و لذت حس میکردم دارم جر میخورم. بی حال رو به داداشم گفتم: - بـ..رو من، سوسک دیدم، الـ...ـان، میـ..ام. #دوست‌پسر‌دختره‌یواشکی‌میاد‌خونشون‌و‌میکندش‌😱😈❌ #فول‌هاتتت🔥👅 #بمال‌رو‌لینک‌و‌ادامه‌ش‌رو‌بخون😈💦 ❌https://t.me/joinchat/AAAAAE23SIE-08XKRvjWIw
Hammasini ko'rsatish...
#سکس‌گروپ‌سه‌نفره😱💦💦 #دختره‌به‌پسره‌خیانت‌میکنه‌دونفری‌جررش‌میدن🤤 ❌ https://t.me/joinchat/AAAAAEsZIW5NPSlx0Tv1Hw از شدت دردزیاد فقط جیغ میزدم و اونام بی توجه به دردم تند تند تو #کو*س و #کو*نم تلمبه میزدن #اووف چقدر #تنگی تو دخترر،آرتین این هلو رو چرا زودتر ندادی #بکنیم؟ #بکن دادش بکن که امشب باید #عقب و #جلوش رو یکی کنیم #جنده رو همینکه حرفشو زد #ک*یر کلفتشو از #کو*سم در آورد و با یه حرکت تا ته فرو کرد تو #حلقم و بینیمم با دستاش کیپ کرد #بخورش جنده خوب #ساک بزن برااام...#آه ❌ https://t.me/joinchat/AAAAAEsZIW5NPSlx0Tv1Hw #بیابیین‌چطوری‌عقب‌وجلوی‌دختره‌رویکی‌میکنن🤤🤤
Hammasini ko'rsatish...
#فول_‌هات دختره‌رو قمار میکنه و بعد ....🔞 #دلم میخواد روی تخت #لبه های #کـ.صتو باز کنم #زبونمو روش #بکشم سرت #لای پاهام باشه و #ک.یرمو ساک بزنی #پاهاتو بزارم روی #شونم تو #جیغ بکشی برام منم #تلمبه بزنم https://t.me/joinchat/AAAAAEsZIW5NPSlx0Tv1Hw
Hammasini ko'rsatish...
#فول_Hot 🔥 #مستر _اسلیو گرل #پارت اصلی رمان نبود لفت بده🤤 لخت شو سریع هرزه🔥 -اخه واسه چی ارباب❌ +دلیل موجه هست پس #لخت شو -چشم ارباب +لباساش رو در اورد هنوز #شورت 🚫بین پاهاش مونده بود که دستم رو بین گلوش گذاشتم +روی مبل دو زانو وایسا کار دارم یه مقدار خمیر دندون رو بین #ال.تش با دست مالیدم خیسی💦 بین پاش کارم رو راحت کرده بود یه مقدار بین سوراخ🕳 پشتش مالیدم کمی هم بین نوک سینه هاش🚫 مالیدم +بلند شو لباس هات رو بپوش اماده شو لباس هاش رو جمع کرد اماده شد جلوی در بدنش رو میخاروند🔞 -ارباب خیلی میسوزه میشه پاک کنم +نه تا وقتی توی خوابگاه نرفتی نمیشه -بدنم شل شد از این همه موندن دردش♨️ روی بدنم ادامه......🤤🤤 #تنبیه_با_خمیر_دندون❌ https://t.me/joinchat/AAAAAEC3vNH4McnQxjf4gg
Hammasini ko'rsatish...
#گی یا #لزبین هستی اما نمیتونے #همجنستو پیدا کنی؟🤤💦 بیا این چنل معرکه اس😱 هم #گیف و #عکسای #صکصی میزاره🤤 هم فرم رل یابی ال جی بی تی🙈🔞 اگه #همجنس میخوای بجویین بیب👅👄 https://t.me/joinchat/AAAAAEUDq4xNAMEwvF9DXg تو دو دیقه #همجنست رو با همون #مشخصاتی که میخوای پیداکن🙊👄👆
Hammasini ko'rsatish...
•| دلــــبـــ࿐ـرانــــه |•

•| دلــــبـــ࿐ـرانــــه |• - فرم رلیابی - عکس، گیف، متن - اطلاعات عمومی راجب گرایش ها -رمان #قلب_زخمی_تو _ یک رمان در حال تایپ.... ارتباط با ادمین : @mersanaforohar @Malibeak جواب به ناشناس❤️⁩⁦ @FORBIDDENLOVE88 لینک چنل💦❤️ @DELBARANE_LGBT

دختری که لزبینه و عاشق یه دختر دیگه میشه ولی عشقش بهش خیانت میکنه😳❌😱 https://t.me/joinchat/AAAAAEUDq4xNAMEwvF9DXg #فول‌سکسی💦🔞 وقتی فهمیدم #ستایش بهم #خیانت میکنه #خون جلو #چشمامو گرفت. به طرف اتاقی که توش #خواب بود رفتم. هیچی #حالیم نبود فقط میخواستم با #گرفتن #بکارتش اونو #مال خودم کنم. لباسمو بیرون اوردم و مشغول لخت کردنش شدم که از ترس از خواب پرید: _چیکار میکنی #ایمان +خفه شو #هرزه خفهههه حالا به من #خیانت میکنی #ارهههه؟؟ #محکم چرخوندمش؛حالا #کونش بهم بود و همچنان گریه میکرد. #اسپنک #محکمی در#کونش زدم: _#اااخخخخخ ایمااااان بزااار واست #توضیح بدم بی توجه به #التماس هاش #دیلدوی #۲۴سانتی رو دور #کمرم بستم و روش #خوابیدم و با یه #ضرب وارد #کصش کردم : _ولمممم کن #کصااااافط چیکاااار کررردی #عوضی بی #رحمانه و تند #تلمبه میزدم سرمو به #گوشش چسپوندم و #لب زدم: +#پردتووو زدمممم #پرررده. #زنت کردممم حالا غلط میکنی به من #خیانت کنی... از روش بلند شدم و داشتم #دیلدوی #خونی رو دورم باز میکردم که.... #لزبین🔞#خشن🔞 #تجاوز🔞#هیجانی🔞 https://t.me/joinchat/AAAAAEUDq4xNAMEwvF9DXg
Hammasini ko'rsatish...
با لذت #کیرشو #لای_بهشتم میمالید ... #ناله هام بلند شده بود...#موهاشو چنگ زدم _میخوای؟هوم؟میخوای #ازادش کنم؟ _ -میخوای #بجمبه‌بره #توت_وول_بخوره؟ #اه...می.. #میخواممممممم....#درش_بیاررررر نفس نفس میزدیم ... #دستمو رو #کیرش کشیدم و چنگ زدم #96 شدیم چنان #چوچولمو می‌مکید که آه و ناله‌هام با #کیرش تو دهنم حال می‌داد بهم.... #کیر شاخشو با آبم خیس کردو با لذت تو #کصم فرو کرد و #ویبراتورو به چوچولم مالیدو با خباثت تو #کصم کرد دوتا #کیر هم درد داشت هم لذت 💦❌❌🔴 #فول‌سکسی #هات #ممنوعه #س.کسی ❌♨️♨️♨️♨️ https://t.me/joinchat/AAAAAFFgi4SVYQJWi7kkqw ♨️♨️♨️♨️❌
Hammasini ko'rsatish...
video.mp41.92 KB
#رمان_فانتزی💦🍷 #خون‌آشام قسمتی از رمان #پارت_120🔥❌ ناله های #مردونش قلبم رو به تپش می انداخت خودم رو کشیدم روش و بهشتمو رو #آلت مردونش که حسابی کلفت شده بود میمالیدم با اینکارم از خود بیخود شد و تو یه حرکت منو برگردوند رو تخت و #خیمه زد روم -کلوچه ی خوشمزم هوس #آبنبات کرده؟ دستش رفت تو شورتم و .. #ادامه‌ی_رمان_در_چنل_زیر ❌❗️ https://t.me/joinchat/AAAAAFkcSnwwcfxG8pSIdQ
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.