cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

𝙢𝙖𝙢𝙖𝙩𝙞𝙣_𝙗𝙡𝙖𝙘𝙠

↬ 𝒎𝒂𝒎𝒂𝒕𝒊𝒏 𝒇𝒏💙🧿↫ ↲🖤!-آروْم‌ میکُني حآلِ بَدِ مَنوُ-!🌪↱ ‌-💙-ᴍʏ ʙᴏʏ: @mamadroshanfekr @mtnami_channel 𝑆𝑡𝑎𝑟𝑡:𝟭𝟯𝟵𝟵/𝟭𝟮/𝟭𝟱 𝑴𝒓:𝑺,️️𝟒𝟗𝟐

Ko'proq ko'rsatish
Eron312 424Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
189
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

دستش سر خورد و روی ممنوعه م قرار گرفته ؛ ترسی تو تنم بود که با فشار دادن س×نم آهی کشیدم ،حتی نمیتونستم قیافه کسی که داشت بهم تج'وز میکرد رو #ببینم*** دستش به سمت بند تاپم رفت و سرش داد پایین - بوسه های ریزی رو شونه م #می‌شوند #قصدش تح×یک کردنم بود .. دستمو روی سینش گذاشتم و کمی هولش #دادم تا تونستم قیافشو ببینم ...💥💥💥 دختری که توی تاریکی شب بهش تجاوز میشه اما با رضایت خودش؟؟؟؟؟؟ رمان صحنه دار اردیاییمون!!!🔞🔞🔥
Hammasini ko'rsatish...
ادامه رمان🫠🔞
عکسای‌ سم‌ دوران‌ بلوغ‌ #ارسلان‌کاشی🫡 مدرک‌ تایید‌ اصکی‌ رفتن‌ #رکسانا‌ از‌ #ربکا🫣😂 تیکه‌ انداختن‌ #دیانا‌ به‌ #پانیذ🫲🏼😵‍💫 تایید‌ رل‌ نبودن‌ #فرشاد‌سایلنت‌ با‌ #رکسانا🤐🔥 همه‌ی‌ حاشیه‌+اخبار‌ اکیپ‌ تو‌ چنل‌ زیر🖤🫠👇🏽
Hammasini ko'rsatish...
جوین🥹💗
خفن ترین و هات ترین رمان اردیا🔞 کتک زدن دیانا توسط ارسلان رو دیدی؟😭 میدونستی دیانا اسمش زینب عه؟ عکس🔞 اردیا رو دیدی؟😐
Hammasini ko'rsatish...
کو کجا؟😐
بعد چندهفته همدیگرو توی شرکت میبینن و..🤭😂🥵 دستشُ #پشت گردنم گذاشت ،، باعث شد حرکتی نکنم تو یه چشم بهم زدن ل‌ب‌‌ا‌ش‌و‌ گذاشت ‌رو‌ #ل‌ب‌ام تعادلم از دست دادم ،کل آبی که تو دهنم بود و خودش خورد ،کاملا بازی ُ #باخته بودم ، رامش شده بودم ، نمیتونستم کاری کنم ،، یه حسی از #اعماق وجودم داد میزد همراهش کن اصلا این چه حس مزخرفی بود .. همش چرت بود ،دستم رو #سینش گذاشتم و سعی کردم از خودم جداش کنم اما مگ میتونستم؟ مشت محکمی به شونش #زدم که کمی ازم فاصله گرفت...نفساش به #صورتم میخورد و مور مورم میشد و باعث میشد تح**یک شم... جوین شو و رمان جذابشو بخون..👇🏼😵‍💫🔞💥
Hammasini ko'rsatish...
جوین 🥹💗
•••استوری #دیانا برای حاملگی #مهدیس🤰🏼🔞 #خیانت‌ امیر به نیکا 💥😄 حاشیه های اکیپ ارسلان + چنل زیر 💯•••
Hammasini ko'rsatish...
جوین🤨🚷💥
دختره ارباب روستا عاشق یه پسر میشه و مجبور میکنه تا باهاش ازدواج کنه ..🙈💥 ----- ولو شدم رو تخت و نگاهی به عکس تو دستم کردم . یه پسر چقدر میتونه #جذاب باشه که منو جذب خودش کنه ؟،،،واقعا تصورش خوشحالی رو به تنم #هجوم میاره ‌؛ کاش فردا سریع تر بیاااد... با صدای #وحشتناکی در باز شد و قامت بابا توی چارچوب در #ظاهر شد +دختره بی حیاء تو مگه اربابی که دستور میدی برات #حرمسرا درست کننن هااااننن..؟؟؟؟ لبخندی زدم و‌... ادامههه رمان +18🔞👇🏽👇🏽👇🏽💥💥💥 https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 سریع جوین شو وگرنه لینک باطل میشه☺️‼️
Hammasini ko'rsatish...
دختری که شوهرش بهش خیانت میکنه و درمقابل انجام میده ..🔞🔞💥💥 --- باحس #تنفری که داشتم به پسره رو کردم و دستمو رو یقش گذاشتم ؛ میدونستم معین درحال #منفجر شدنه و بیشتر خودمو بهش #چسبوندم و سعی کردم مردو*شو تحریک کنم ... لب"شو به دندون ‌گرفتم و حس تحریکی تو خودم ایجاد شد **چطور ؟؟؟؟چطوری این پسر بهم انقدر حس خوب میده +دوست ندارم الان پار*ت کنم اونم جلوی #عشقت ؛ #عاشق خودم میکنمت و بعد به حساب میرسم با تموم شدن حرفش #دستشو ریز به سمتم پایین تنم برد و شروع کرد #بازی کردن با لب"م .. https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 تا لینک باطل نشده جوین شو👆🏼👆🏼🔞🔞💥💥
Hammasini ko'rsatish...