مرگ با شرافت به از زندگی با ذلت ♡
اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ https://telegram.me/BChatBot?start=sc-462295-KvsRcGj ناشناس
Ko'proq ko'rsatish201
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
بعد قراره بچه ها ببرن پارک معاون و مدیر با من نمیان فوقش معاون با من بیاد
من و چند تا از همکارای پایه اول میخوان بفرستن بعد من موظفم مراقب بچه های کلاسم باشن بعد بچه هام گوشاشون سنگینه و چند معلولیتی ان اتفاقه بافته مسئولیتش با منه منم کمر همت بستم معاون بیاد کلاسم این مسئله با من مطرح کنه بهش بگم من موافق پارک بردن بچه ها نیستم و اگه میخواین ببرید خودتون ببرید من نمیام و اصلا مسئولیت قرول نمیکنم
4600
یعنی یسری مشکلات مسخره توی محیط کاری هست عجیب
امروز چسب پهن و رازی خواستم
مدیر بم گفت من اول سال بهت دادم دیگه بسه ندارم بهت بدم
بهش گفتم کاغذ رنگی بدین چند تا بم پاد بهش گفتم اینا زیادن چند بیشتر نیازم نیست بم گفت چه عجب گفتی اینا کافی ان برگردوندی هی میگی بده بده پس نمیدی
با دل شکسته بهش گفتم چی ازتون خواستم نصف بیشتر وسایل رو از جیبم تهیه کردم از خانواده ها بردم گفت تا میتونی از خانواده ها ببر تا میتونی ازشون بگیر
4500
مامانم میگه اگه نبری کلی غیبتت رو میکنن که خاک بر سرش چه خسیسه
بهش گفتم مدیرم پول کلیدا رو با حقارت بم داد، کوفت براش ببرم نه صبحانه
گفت همکارات از بد میگن
بهش گفتم واقعا گرون پام در میاد
بعد اصلا نه احترام بین همکارا هست نه ادبی هی خاله زنکی و غیبت هی زیراب زنی اینا دل ادمو نمیشکونن و رفتارای زشتی نیستن فقط صبحانه نبردن زشته؟
کفت ببر کوفت کنن دهانارو باز نکن
دیگه نمیدونم نظرتون چیه
4500
من تصمیم دارم اصلا داوطلب صبحانه نشم و اگه بهم گفتن بگم شرایطسو ندارم
من که دیگه نمیرم دفتر بشینم
4700
من مدتیه نمیرم دفتر
فقط در حد سلام
امروز مدیر تا منو دید با نگاه خیره کننده ایی بم گفت رفتی عیادت بابابزرگت خوب شد؟! بهش گفتم نه هشتاد سالشه حالش هنو وخیمه ـ
گفت کجا بود حمیدیه سوسنگرد و..
بهش گفتم شهرستان بود سوسنگرد
گفت نه سوسنگرد شهرستان نیست روستاس هی تاکید داشت که روستاست
گفتم اوکی
اصلا باهاش حرف میزنم حالت تهوع میگیرم
حالا امروز یکی از همکارا که اصلا و ابدا پاشو توی دفتر نمیزارخ و با بقیه صبحانه نمیخوره و از این بساط صبحانه خوردن و اوردن خودشو کشیده کنار قرار فردا صبحانه بیاره! بعید میدونم میلی داوطلب شده باشه فک کنم تحمیل شده بهش.
4700
یه سر تاسفی تکون داد که یعنی باز پولاتو ریختی دور؟ 🤣🚬🚬
5900
قطعا قیافه بابات دیدنیه بعد از دیدن دمپایی های جدید😁
https://t.me/c/1455457099/25512
5900
بابام اعتقاد داره اگه از وسایلی که داری بهترین استفاده رو بکنی کهنه بشن تعمیرشون کنی و بازم استفاده کنی میتونی سرمایه گذاری کنی
ولی من امروز رفتم دو تا دمپایی نو خریدم^_^
6900
به بابام گفتم دمپاییم پاره شده باید یکی بخرم، صبح دیدم بابام دمپایمو دوخته بم گفت پولتو هدر نده واست درستش کردم از تعجب شاخ درآوردم
6800