و حالا در یک قدمی تا سال جدید
نمی توانم برایت زندگی ایی آرزو کنم که بی خزان و بی زمستان باشد.نمی توانم بگویم سالی پر از فقط شادی و موفقیت داشته باشی
نمی شود.بگویم برایت سالی پر از ثروت و سلامت می خواهم.من و تو می دانیم که زندگی بسیار زیبا اما دشوار و شکننده است...
می دانیم قرار است همانطور که گاهی موفق می شویم.جاهایی هم موفق نشویم
یا دست کم رسیدن به برخی خواسته ها و آرزوهای مان را مدتی به تعویق بیندازیم...
یاد گرفته ایم که بیماری هر از چند گاهی در ما یا یکی از عزیزان و دوستان مان میهمان می شودتا درسهای سخت انسان بودن را مرور کنیم.می دانیم از این بهار تا آن بهار
فاصله ای است.پر از ماجراهای تلخ و شیرینی که بسیاری از آنها خواست و انتخاب ما نیستند اما گریز ناپذیرند.نمی خواهم بگویم تو را به خدا می سپارم و خیالت راحت باشد که خدا نمی گذارد هیچ اتفاق بدی برایت رخ دهد چون می دانم که ناخواستنی ها همانقدر فراوانند که سپردن های نارس و فهم ناشده ی ما...
دیگر آنقدر بزرگ شده ایم که بفهمیم در هفت سین چیزهایی را می چینیم که هراس نبودن کم شدن یا از دست دادنشان را داریم...
می دانی می خواهم این بار برایت آرزویی کنم که تو را در تمام فصول زندگی در سرما و گرمای روزگار در تمام باران ها
برف ها
طوفان ها
خشکسالی ها
شکست ها
و موفقیت ها
شادی ها و غم ها
از دست دادن ها و به دست آوردن ها در امان و قرار دارد..
آرزو می کنم آنقدر به خودت رسیده باشی و برسی و آنقدری در قلبت آگاهی و در ذهنت روشنایی باشد و بیاید که تمام زندگی را هر طور که پیش رود مشتاقانه، اُمیدوارانه،
سرافرازانه و عاشقانه، زندگی کنی...
تو نیز مرا همین آرزو کن
باشد که سال بعد،
همین حوالی خشنود از خود
و آنچه گذشته،
به یکدیگر لبخند بزنیم و
همچنان چون بهار،
مشتاق و سرافراز و
عاشق زندگی باشیم....
پیشاپیش سال نو بر اعضای گرامی کانال قلم دل مبارک با آرزوی بهترین ها...♥️🌱
Ko'proq ko'rsatish ...