⚣︎جنسیت سوم⚥︎
༄نویسنده: شبــرنـگ𖦹 ☼︎تکمیل شده: #مکندهیعذاب⚣︎ ☼︎در حال تایپ: #جنسیتسوم⚥︎ ꨄ︎پایان خوشఌ︎ ⚠️سرچکنید: #راهنما 😒با کپی کردن لذت خوندنو از خودتون و نوشتنو از من نگیرید!😑
Ko'proq ko'rsatishMamlakat belgilanmaganTil belgilanmaganToif belgilanmagan
209
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
#پارت۴۲
جواد برگه هارو پخش کرده بود و با استرس نگاه من میکرد تا کاری بکنم
_#استاد میشه یه دقیقه بیاین؟
+خیر
_خواهش
+نه خانوم وفا
تو چشماش خیره شدم
_تورو خدا
آوش پوف #کلافه ای کشید و از جاش بلند و به سمتم اومد
با سر اشاره کردم به نهان که صندلی جلو نشسته بود و الان که #آوش #بالاسر من بود(مثل عزرائیل) بهمون دید داشت
نهان: #استاد_شماهم_پریود_میشییییین؟؟
آوش با #چشمای گرد شده نگاه نهان کرد
+بلهههه
+آخه استاد شلوارتون
آوش یه نگاه به شلوارش که لکه های جوهر قرمز روش بود(البته پشتش که پر بود منتها قطره هاش پایینتر هم چکیده بود) کرد و نمیدونم کی از جلوی چشمای هممون دور شد
با رفتنش همه صبرشون تموم شد و شروع کردن به #گاز گرفتن زمین
پارت #واقعی نبود لفت بدع
#جررررر🤯
#به_استادش_گفت_شماهم_پریود_میشی؟
#جوهر_قرمز_ریختن_روی_صندلی_استاد_تا_امتحان_نگیره😅😂
#اتحاد_دانشجوهااااا😋
https://t.me/joinchat/AAAAAFFld4J5T22rpX5WKQ
3600
#FOURSOME✨
#به_بردههاش_میگه_همه_و_بکنن🌈
#Master_Slave✨
با بیحسترین حالت ممکن لب زد:
+خودتو #بکن
پسرک ترسیده دستشو روی #الت کوچیکش گذاشت و اروم #پمپش کرد، انقدر حرکاتش اسلوموشن بود که فردریک اخر #طاقت نیاورد و بلند شد.
💦🔪
رفت سمتش و درحالی که #عضوشو محکم #فشار میداد گفت:
+وقتی عرضهی یک #خودارضایی رو نداری بیخود میکنی به خودت دست میزنی.
💫⚡
💋دو پارت اخر رمانو بخون، نبود لفت بده💋
https://t.me/joinchat/TLYtIhuyW1aVlDn1
5100
+دخترم؟!
_جونم #مامانی🥺🧸
+ #خونه رو باز #کثیف کردی؟
_نه اصلا😌
+باشه #دروغم که میگی داری #میای تو راه #شلاقم بیار🤤💦
https://t.me/joinchat/WILo-T4Mb1xgh8YA
3310
#لــ🏳🌈ــزدام
⛓💜⛓💜⛓💜⛓💜⛓
خوابم میومد #ماما منو گرفت تو #بغلشو بوسه ای رو #لبام کاشت
+ببینم هنوز #پلاگ تو کـ🤤ـون خوشگلته دیگه #بیبی؟! ✖️✨
ترسیدم از اینکه بفهمه ورش داشتم #تند تند سر تکون دادم🙊
_چیشده بیبیم #زبونتو #موش خورده‼️🐭
با حس اینکه فهمید خواستم از #بغلش دربیام که #سفت منو گرفتو زیرگوشم غرید
"کونت #پارس #بیبی گرل" 🔞🍼
#پارت_واقعی😈❌
همون #چنلیه که #دزدیده شده بودا🥺💋👇🏻
https://t.me/joinchat/WILo-T4Mb1xgh8YA
💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜
#bdsm✖️ #sexy😻 #babygirl👧🏻
4_5965459443838616232.mp41.04 MB
3100
#بهترین_رمان_bdsmشناخته_شده😈🔞💦
#جنبشونداری_نخونیا
+توله سگ انقد تقلا نکن میخوای یخ کنم تو کــ🧊ـون سفیدت هااا؟ 🚧
به خودم لرزیدم
صدای بانو بوی خطـ✖️ـر میداد... 😢🙊❌
#رمانی_براساس_واقعیت⛔️
#عضویت_محدود⚠️💯
https://t.me/joinchat/VVYkwOQ1FchivXVj
3700
💦🔥💦🔥
🔥💦🔥
💦🔥
🔥
#مامی_لیتل_گرل🔥🍼
#صحنه_های_خشن🖇🔞
#با_شورت_اضافه_بخون⭕️👙
+خدمتکار خدمتکار
×بله قربان
+این #توله رو تمیز کن و زخماشو ببند و برای یه #راند طولانی و #خشن آمادش کن
×چشم بانو
مامی بوسی برام فرستاد و رفت به کاراش رسیدگی کنه
خدمتکار به حمام بردم تمیز شستم زخمام رو پانسمان کرد
بعد یه مسکن داد بهم تا وقتی مامی میاد بخوابم تا به #مامی فکر کردم چشمام گرم شد و دیگه چیزی نفهمیدم
با خیسی کف پام از خواب بیدار شدم که باسنم تیر وحشتناکی کشید
مامی #آلت مصنوعی و وصل کرده بود به خودش
روی انگشت های پام #فشار میداد و سعی میکرد از فاصله بین #انگشتام ردش کنه
از درد به خودم پیچ میخوردم
که در بازشد و ارباب با یه #شلاق چرم اومد 😟😱
#بدو_بیا_ببین_بچه_رو_چیکار_کردن🖇👇🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAE4o1uhF9pf6RAcYkQ
#بچه_مچه_نیاد_همش_صحنه ⛓💧
YW5pbWF0aW9ucy9maWxlXzEyMDI3Lm1wNA==.mp40.72 KB
3100
#موازاتعشق ⏳
آروم آروم #لباس هاشو در آورد
#شمع رو به وا.ژ.نم نزدیک تر کرد و #حرارتش من رو میسوزند و #جیغ میزدم ..
لباساش رو کامل در آورد و #مردونگی شو توی دستش گرفت و بهم نشون میداد و میخندید ..
اومد نزدیک و #س.ینه هامو توی دستش گرفت و فشار میداد
#لباشو به نوک س.ی.نم زد و میمکید ..
#شمع رو از لای #پام برداشت و به وا.ژ.ن.م دستی کشید و #مردونگی شو نزدیکش کرد ..
t.me/joinchat/AAAAAE4HRT8CgSjfze5pRQ
پارت واقعی رمان نبود لف بده 😱🔞
3300
#بافلفلتنبیهمیشه💦🔞
🧸🍫 #لیتل_مامی #صحنه_دار #سکسی🧸
شیشه #فلفل قرمز رو از توی آشپزخونه برداشتم #مامی با اخم بهم نگاه میکرد.مثل بچه های #خطاکار سر به زیر روبروش وایسادم و ظرف #فلفل رو به طرفش گرفتم:
-لخت شو #بیبی
-#مامی جونم ..لطفنی
-بجنب تا عصبانی نشدم..#دختر بد
میدونستم اصرار فایده نداره سریع #شورت و شلوارم رو درآوردم و دستم رو جلوی بدنم گرفتم.#مامی در شیشه رو باز کرد و #فلفل رو توی دستش ریخت. #پوشک نه لطفا مامانی
#جوجه من باید با بهشت فلفلی#پوشک بشه تا #خرابکاری نکنه
_نه گول میدم دیگه #کار_بد نتونم🥺
#پاهامو باز کرد و #دستشو گذاشت روی بهشتم ... بعد دستم رو کنار زد و فلفل رو به #بهشتم مالید. کم کم احساس #سوزش میکردم با گریه و چشمای #مظلوم گفنم :
-#مامی جونم..میسوزه..غلط کردم.
#لیتلش_رو_بزور_پوشک_میکنه_فلفل_میریزه_تو_بهشتش🔥👅
#مامیشکلیبابهشتش_ور_میره😱💦
🎀🍼🎀🍼🎀🍼🎀🍼🎀🍼🎀🍼🎀🍼
https://t.me/joinchat/AAAAAFg5HXSRIuyK_39wXw
https://t.me/joinchat/AAAAAFg5HXSRIuyK_39wXw
2800
❤️🌈❤️🌈❤️🌈
#ددی_لیتل_گرل 🎀👼🍼
#لیتلی_که_ددیش_با_صکص_تنبیهش_میکنه💦🔥
🧸🍼👼🧸🍼👼🧸🍼👼🧸🍼🧸👼🍼🧸🍼🧸
با دیدن اون صندلی که یه #دیلدو روش #نصب بود اب #دهمنو قورت دادم
-ددی من که قرار نیست...
+عاره #وروجک
باید بشینی روش
#ددی منو #بغل کرد و سمت اون صندلی برد
#شرتمو کشید پایین و...💢💢
#با_شورت_اضافه_بیا💦💦
#بیا_پارتاشو_بخون_ارضا_میشی🤤🔥
https://t.me/joinchat/TxLjoY-IP0N0Y7wF
https://t.me/joinchat/TxLjoY-IP0N0Y7wF
3.39 KB
3300
🔥💯🔥💯🔥💯🔥💯🔥💯🔥💯🔥💯
#با_پارتاش_ابت_میاد💦
#بیا_پارتاشو_بخون_ارضا_میشی🤤🔥
ددی بی توجه به #گریهام اسپنک های #محکمی به #باسنم میزد از دردش #هق هق و گریه میکردم
_که بی اجازه من میری بیرون #سیگارم میکشی
+نه #بابایی..هق هق...تکرار نمیکنمش
_ اره ولی کاری میکنم که #مطمئن بشیم
و بعد حرفش #کپلهامو باز کرد و یکی از #یخارو داخل فرستاد و بدون توجه به #گریهام یخ های بعدیم فرستاد تو
#نیپل سینه ها که بین انگشتای ددی فشرده شد بدنش رو #منقبض کرد و سرش رو تکون داد ..سعی میکرد به حرکت دست های ددی توجه نکنه و #تحریک نشه .هرچه این قسمت ها #برآمده تر میشد ، گیره ها درد بیشتری داشتن..ددی اما خوب میتونست با بدنش #بازی کنه...گیره هارو کشید و سرهای چنگک مانندشون به هم نزدیک شد.
#صحنه_دار_خشن🔞💦
#بچه_جوین_نده🔥🔥
https://t.me/joinchat/TdHbqQ29bkXfQkZY
https://t.me/joinchat/TdHbqQ29bkXfQkZY
2500
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.