پانیذ مینویسه:

گفت: با تو هيچ نسبتی ندارم چرا نگران منی؟ گفتم: از دلم كه با دلت نسبت دارد پرسيدم، گفت: دوست داشتنی تر از تو ندارد!

بعد میریم نوک کوه قاف اون بالای بالا

این احساسی که دارم داره منو میترسونه ولی نمیتونم راجبش با کسی صحبت کنم چون احساس میکنم که به اندازه‌ی کافی قابل درک نیست و البته حس میکنم اگه کسی هم راجبش بدونه دیگه امن نیستم. شاید چون قبلا این حسو داشتم و از عاقبتش خیری ندیدم یا شایدم نداشتم و دلم نمیخواد به خودم ثابت شه ضعیفم در هر صورت خیلی حس خوبی داره در عین حال که داره اذیتم میکنه به قولی حس گهه باحالیه💕

تنها چیزی ک ازش مطمعنم اینه که اگه انقدر استرس نداشتم تو شبانه روز،حالم خیلی بهتر بود

والا

………

🍂🫀

💀💀💀

من فقط یه اهنگ خواستم