卐 Saginafer⛧
خودشناسی مرگ عمیق با لذت در کنار وحدت شیطان و خدا در درون خواهد بود. دیدن چشم نیاز به سوراخ کردن سر دارد. طبیعت . سیتنیک. عالمی متحد با نيرو های تاریک و نورانی ما فرزندان طبیعت هستیم و به او باز میگردیم 666 رستگاری نظارگر باش.
Ko'proq ko'rsatish2 659
Obunachilar
-2024 soatlar
-707 kunlar
-25430 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Hammasini ko'rsatish...
⛧ Seitn /شیطان پرستی 卐
کانال در حال عضو گیری هس......... The channel is currently accepting subscribers.
🔥 3😢 1😈 1
نگاهی گسترده به اخلاق خودخواهانهJesus De Gehenna
اخلاق به عنوان مجموعه ای از هنجارها و ارزش هایی که رفتار انسان را هدایت می کند درک می شود. در این زمینه، رویکردهای اخلاقی مختلفی وجود دارد که دیدگاههای متنوعی در مورد چگونگی تعیین درست و نادرست بودن اخلاقیات ما ارائه میدهد که بر اساس درک خودگرایانه از اخلاق، تعامل پیچیده بین عوامل متعددی را که بر تصمیمگیریها و اعمال ما تأثیر میگذارند، ارائه میکنند. دیدگاهگرایی، زمینهگرایی و نتیجهگرایی را ترکیب میکند تا یک چارچوب اخلاقی منسجم و سازگار با موقعیتها و زمینههای مختلف را تشکیل دهد.
در این مقاله، اخلاق خودگرایانه توضیح داده میشود که سه رویکرد اخلاقی را ادغام میکند: دیدگاهگرایی، زمینهگرایی و نتیجهگرایی. این ادغام به دنبال ایجاد یک چارچوب اخلاقی کاملتر و انعطاف پذیرتر است که بتواند با موقعیت ها و دیدگاه های مختلف سازگار شود. اخلاق زمینه مساعدی برای تأمل فلسفی است و درک آن با در نظر گرفتن رویکردهای اخلاقی گوناگون غنی می شود. در ادامه، چگونگی درهم تنیدگی دیدگاهگرایی، زمینهگرایی و نتیجهگرایی را در ساختن یک اخلاق کاملتر بررسی خواهیم کرد:
دیدگاه گرایی:
از دیدگاه گرایی، می فهمیم که ادراکات اخلاقی به طور ذاتی با تجربه فردی و موقعیت ما در جهان مرتبط است. ما میدانیم که هر فردی مجموعهای از ارزشها، باورها و تجربیات منحصربهفرد خود را دارد که درک او را از درست و غلط بودن شکل میدهد. در نتیجه، ما با تشخیص اعتبار نسبی هر دیدگاه، نگرش گشاده رویی و مدارا را نسبت به دیدگاه های اخلاقی مختلف اتخاذ می کنیم.
زمینه گرایی:
زمینه گرایی بر اهمیت زمینه در ارزیابی اخلاقی اعمال ما تأکید می کند. ما می پذیریم که شرایط خاصی که در آن قرار داریم می تواند به طور قابل توجهی بر اخلاقی بودن تصمیمات ما تأثیر بگذارد. بنابراین، ما قبل از قضاوت اخلاقی، زمینه اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و موقعیتی را که یک عمل در آن صورت می گیرد، به دقت بررسی می کنیم. ما می دانیم که آنچه ممکن است از نظر اخلاقی در یک زمینه قابل قبول باشد، ممکن است در زمینه دیگری چنین نباشد و بالعکس.
نتیجه گرایی:
نتیجه گرایی به ما یادآوری می کند که پیامدهای اعمال ما در تعیین اخلاقیات آنها اساسی است. ما مسئولیت پیش بینی و ارزیابی پیامدهای احتمالی تصمیمات خود را، چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت، بر عهده می گیریم. ما به دنبال به حداکثر رساندن رفاه عمومی و به حداقل رساندن رنج هستیم، با در نظر گرفتن دیدگاهها و زمینههای متنوعی که در آن قرار داریم. با این حال، ما همچنین میدانیم که ارزیابی پیامدها میتواند پیچیده و ذهنی باشد و باید در تصمیمگیریهایمان منافع و ارزشهای مختلف را به دقت بسنجیم.
اخلاق خودگرایانه پیشنهاد شده در اینجا به دنبال ادغام سه رویکرد فوق الذکر است. این بدان معنی است که:
وجود دیدگاه های اخلاقی متفاوت شناخته شده است.
هنگام تصمیم گیری اخلاقی، زمینه موقعیت در نظر گرفته می شود.
پیامدهای اعمال با تعیین اخلاقی بودن آنها ارزیابی می شود.
مثال:
بیایید وضعیت فردی را تصور کنیم که در خیابان اسکناس پیدا می کند. از یک منظر، شخص ممکن است فکر کند که کار درست این است که یادداشت را به صاحبش برگرداند، در حالی که شخص دیگری ممکن است فکر کند که نگه داشتن آن مشروع است.
زمینه گرایی ما را به در نظر گرفتن زمینه موقعیت سوق می دهد. اگر شخصی که یادداشت را پیدا می کند در فقر زندگی می کند، ممکن است نگه داشتن آن برای او توجیه پذیرتر از زمانی باشد که در وضعیت رفاهی زندگی کند.
در نهایت، نتیجه گرایی ما را به تفکر در مورد پیامدهای اعمال دعوت می کند. اگر شخص بلیط را پس دهد، می تواند احساس رضایت و قدردانی را در مالک ایجاد کند. از سوی دیگر، اگر آن را حفظ کنید، می تواند منجر به احساس گناه و پشیمانی شود.
@SaginaferSeitn666
👍 2😢 1
فراشناخت خودتایی Jesus De Gehenna.
فراشناخت، اصطلاحی است که توسط روانشناس آمریکایی جان فلاول ابداع شده است، به توانایی تفکر درباره افکار خود یا به عبارت دیگر «شناخت در مورد شناخت» اشاره دارد. در زمینه خودتئیستی، فرآیندی است که شامل نفس، درون نگری، خودشناسی، تفکر و در نهایت خدایی شدن است.
ایگو در اصطلاح روانشناسی بخشی از ذهن است که میان خودآگاه و ناخودآگاه واسطه می شود و مسئول واقعیت و احساس هویت شخصی است. از سوی دیگر، درون نگری، بررسی افکار و احساسات عاطفی خودمان است. ایگو و درون نگری با هم اساس فراشناخت خودتایی را تشکیل می دهند.
ایگو، در این زمینه خودتپرستانه، به خودخواهی یا تکبر اشاره نمیکند، بلکه به هویت خود فرد اشاره میکند، جوهر فردی که ما را به عنوان موجوداتی منحصربهفرد تعریف میکند. فراشناخت ایگو شامل توانایی تأمل در افکار، احساسات و اعمال خود و درک اینکه چگونه این عناصر بر تجربه ما از جهان تأثیر میگذارند، میشود.
جستجوی شناخت و شناخت خود از ارکان اساسی وجود انسان است. در طول تاریخ، فلسفه های مختلف از دیدگاه های مختلف به این موضوعات پرداخته اند. در این مقاله توضیح داده میشود که چگونه خودتپرستی از فراشناخت بهعنوان ابزاری برای درونبینی، خودشناسی، تعمق و خداسازی استفاده میکند.
از طریق درون نگری، میتوانیم افکار و احساسات خود را بدون قضاوت بررسی کنیم و به ما امکان میدهد الگوها را شناسایی کنیم و بهتر درک کنیم که چگونه ذهنمان کار میکند. خودشناسی نتیجه این فرآیند است و به ما این امکان را می دهد که درک بیشتری از نقاط قوت، ضعف، ارزش ها و انگیزه های خود داشته باشیم.
تأمل عبارت است از تمرین تأمل در اندیشه های عمیق و متعالی. در زمینه فلسفه خودگرایانه، تفکر برای تعمق در طبیعت و جایگاه خود در جهان به کار می رود. این روند می تواند به خدایی شدن از خود منتهی شود که از منظر جزم سیاسی دین سنتی به معنای خدا بودن نیست، بلکه به معنای شناخت الوهیتی است که در هر انسانی وجود دارد به عنوان خدایی برای خودش.
خود خداسازی آخرین مرحله در این فرآیند است. این شامل فراتر رفتن از مفهوم خود به عنوان یک موجود فردی و مجزا و شناخت هویت خود به عنوان بخشی از چیزی بزرگتر و گسترده تر از یک است. به جای اینکه ایگو را منحصراً به عنوان چیزی مخرب و شرور ببینیم، ایگو پیوندی است که در آن با کل جهان هویت مییابیم. ما با همه چیز یکی می شویم و وابستگی متقابل خود را با وحدت طبیعی تشخیص می دهیم.
@SaginaferSeitn666
👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
سوگند خودخواهی.
معنویت خودفریبی است.
این فقط حق و ابدی است، موضوع ماست.
از طریق نفس امرم اراده به دست میآورم.
از طریق اراده خود دانش را به دست میآورم.
از طریق دانش قدرت و تسلط پیدا می کنم.
از طریق قدرت و فرمانروایی با یکی ارتباط برقرار می کنم. ساتان
و از طریق آن به خودم میرسم یا برعکس⛧
تا در حق خودش خدا شود.
-عیسی جهنمی-
@SaginaferSeitn666
👍 3
ماندگاری مادی Jesus De Gehenna
من امروز در مقابل شما ایستاده ام تا مفاهیم متعارف در مورد الوهیت و ارتباط ما با آن را به چالش بکشم. برای قرنها، تصور غالب امر الهی را به قلمروی نامرئی، جدا از واقعیت مادی که در آن زندگی میکنیم، تنزل داده است. با این حال، خودتپرستی یک تفسیر مجدد رادیکال را پیشنهاد میکند: ماندگاری مادی بهعنوان سنگ بنای درک ذات ما و جهانی که ما را احاطه کرده است.
تأیید ذات مادی مستلزم شناخت این است که امر الهی در یک سطح معنوی بیرونی قرار ندارد، بلکه به طور ذاتی در اصل وجود ما ظاهر می شود. زمینی که در آن قدم میزنیم، هوایی که تنفس میکنیم، اتمهایی که بدن ما را میسازند، و انرژی که کیهان را به حرکت در میآورد، حامل یک الوهیت ذاتی هستند، نیروی خلاقی که دگرگونی و تکامل را زنده میکند و ما را به خود خدایان میسازد.
در جستجوی معنای زندگی، بشریت در طول تاریخ یک باور معنوی غنی ایجاد کرده است که خدایان و موجودات ماورایی را می پرستد که در قلمروهای اثیری و نامرئی ساکن هستند. با این حال، این بینش سنتی از الوهیت و رابطه آن با انسان، محدودیتهای جدی ایجاد میکند که ما را از واقعیت ملموس دور میکند و ما را در یک قفس مفهومی محدودکننده محبوس میکند.
هدف این مقاله تحلیل انتقادی این پارادایم و نشان دادن جایگزین پیشنهاد شده توسط خودتپرستی است که بر درون مادی به عنوان منبع هستی و معنا متمرکز است.
مذاهب سنتی و نظام های اعتقادی ایده جهان دوگانه را به ما فروخته اند، جایی که مادیات پست و زودگذر در نظر گرفته می شود، در حالی که معنوی با کمال و ابدیت همراه است. این دوگانگی منجر به تکریم خدایان خارجی غیرطبیعی شده است، موجودات انتزاعی که خود را به عنوان واسطه بین انسان و الهی تثبیت می کنند.
با این حال، این خدایان چیزی بیش از مظاهر نمادین آمال و آرزوهای انسان نیستند. ما ویژگیها و خواستههای خود را بر روی این مصنوعات فرافکنی میکنیم و توهمی از متعالی ایجاد میکنیم که ما را از واقعیت مادی و همچنین ارتباط با واقعیت دور میکند. آیین ها، جزمات و باورهای پیرامون این خدایان به عنوان ابزار کنترل اجتماعی عمل می کنند و تفکر انتقادی و آزادی فردی را محدود می کنند.
در مقابل بینش معنوی سنتی، ارزش گذاری مجدد ماندگاری مادی به عنوان شالوده هستی پیشنهاد شده است. ماده، در اشکال مختلف خود، مانند امر روحانی واهی نیست، بلکه جوهر واقعیت است. ما بخشی جدایی ناپذیر از یک جهان مادی در دگرگونی دائمی هستیم که از این منبع اولیه سرچشمه گرفته و به آن بازمی گردیم که بخشی جدایی ناپذیر آن هستیم.
موضوع زیبایی و پیچیدگی بی بدیلی دارد. از ساختار اتمی گرفته تا وسعت کیهان، ماده اسرار بی پایانی برای کشف و شگفتی هایی برای تأمل در اختیار ما قرار می دهد. در آن قدرت آفرینش، دگرگونی و خود زندگی نهفته است.
معنویت سنتی با تأکید بر امور نامشهود و نامرئی، ما را از واقعیت ملموسی که ما را احاطه کرده است، دور کرده است. با چسبیدن به باورهای جزمی و مناسک تکراری، خود را از تجربه مستقیم دنیای مادی، ارتباط عمیق با طبیعت و کاوش در الوهیت خود محروم کرده ایم.
زمان گسستن زنجیر معنویت سنتی و خدایان واهی آن فرا رسیده است. ذهن خود را از پیوندهای اعتقادی آزاد کنید و حواس خود را به وسعت جهان مادی باز کنید. علم، عقل و تجربه مستقیم راهنمای ما در این مسیر کشف مجدد هستند.
با رهایی خود از قفس و زندان معنویت، پارادایم جدیدی در برابر ما گشوده می شود که در آن ماندگاری مادی مرکز صحنه را اشغال می کند. انسانیت جزئی از کالبد یکی است، ما همه یکی هستیم و یکی ما هستیم، در این بیان خود را خالق و آفریده می شناسیم.
@SaginaferSeitn666
👍 3
نقاط قوت خودت پرستی به عنوان خود دینی Jesus De Gehenna
1. آزادی و شخصیسازی: خودتپرستی در ماهیت خود بهعنوان دین خود به هر فردی اجازه میدهد تا نظام اعتقادی و عملکرد خود را ایجاد کند و آن را با نیازها، تجربیات و ارزشهای منحصربهفرد خود تطبیق دهد. این آزادی بیان و کاوش در خود، بدون محدودیت یا محدودیتی که ادیان سنتی ممکن است اعمال کنند، ارائه می دهد.
2. تمرکز بر رشد شخصی: خودت پرستی بر رشد و تحول فردی تمرکز دارد و از ابزارهای روانشناختی برای بهبود سلامت روانی، عاطفی و شناختی استفاده می کند. این ممکن است شامل اعمالی مانند مدیتیشن، تأمل، تفکر، درون نگری و رفتار متقابل باشد.
3. اتصال به چیزی بزرگتر: خودباوری می تواند حس ارتباط را با چیزی بزرگتر از خود فراهم کند، خواه طبیعت، جهان، انرژی جهانی یا آن یکی باشد. این می تواند احساس هدف، معنا و تعلق را به خصوص در زمان های سخت ارائه دهد.
4. انعطاف پذیری و سازگاری: خودباوری می تواند در طول زمان با رشد و تغییر فرد تکامل یابد. باورها و اعمال را می توان با تجارب، دانش و دیدگاه های جدید تطبیق داد و به رشد معنوی ادامه داد.
5. خودمختاری و مسئولیت: خودتپرستی به فرد قدرت میدهد تا کنترل رشد شخصی و شناختی خود را بدون وابستگی به نهادها یا رهبران خارجی در دست بگیرد. این امر استقلال، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس را تشویق می کند.
6. احترام به تنوع: خودتپرستی احترام به همه باورها و اعمال را ترویج میکند، تا زمانی که دشمن آزادیها و منفعت شخصی عقلانی ما نباشند و تنوع تجارب و دیدگاههای انسانی را به رسمیت بشناسند. این می تواند تعامل، تفاهم و تفاهم را بین افراد ادیان یا ایدئولوژی های مختلف تقویت کند.
7. تمرکز بر تجربه حال: خودتپرستی افراد را تشویق میکند تا بر لحظه حال تمرکز کنند، بنابراین، به جای نگرانی در مورد گذشته یا آینده، حضورگرایی را میپذیریم. این می تواند زندگی کامل را ترویج کند.
8. ارتباط با طبیعت: خودت پرستی با درک اهمیت آن در بهزیستی جسمی، ذهنی و شناختی، ارتباط عمیق با طبیعت را تشویق می کند. این می تواند الهام بخش اقداماتی برای حفاظت از محیط زیست و زندگی در هماهنگی با طبیعت باشد.
9. خلاقیت و بیان شخصی: خودت پرستی می تواند به عنوان فضایی برای خلاقیت و بیان شخصی عمل کند و به افراد این امکان را می دهد تا استعدادهای خود را از طریق ابزارهای هنری، موسیقی، ادبی یا دیگر کشف کنند.
10. خودگردانی: خودتپرستی مبتنی بر تجربه فردی است، میتواند با جوامعی از افراد با علایق مشابه همزیستی کند، اما توانایی تصمیمگیری بهترین را از دست نخواهد داد و همیشه با خودخواهی اخلاقی عمل میکند.
مهم است که به خاطر داشته باشید که خودپرستی برای افراد اجتماعی نیست. برخی از افراد ممکن است ساختار و حمایت از یک دین سنتی را ترجیح دهند، یا ممکن است برای ایجاد سیستم اعتقادی خود دشوار باشد. با این حال، برای کسانی که به دنبال یک تجربه شخصی و انعطاف پذیر هستند، خودخواهی می تواند یک گزینه ارزشمند و غنی باشد.
!SAVE EGO !AVE MONAS!
@SaginaferSeitn666
👍 3🙏 1
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.