†ﺑﺭﺯﺦ ﺳﺑﺯ†

بیبی من هرسال جشن میگیرم نبودن چند سالگیتو.. (:

نیازمندم یکی بیاد بنویسه واسم هی میخوام بنویسم‌نمیتونم

پارتام پاک شده

کجاس؟

پارت جدید

اینکه انصاف نیست،هست؟؟بخدا نیست به جون اون چشمای قشنگت نیست؛باورکن نیست،چون اگه بود من الان تو این وضعیت نبودم تو این حاله کوفتیه مزخرف نبودم،من دست به سیگار نبودم،خیلی چیزای دیگ نبودم،یه آدم دیوونه ی عصبی استرسی نبودم!

به خدمه آسایشگاه گفتی عکسمو ازش بدزدین که مغزش طلاقم بده؛ ولی من هر روز روی دیوارای این مریض خونه نقاشیت میکردم همه رو هم اجبار میکردم بهت احترام نظامی بزارن! بسوزه ریشت که ریشمو سفید کرد نامرد..

الان که دارم اینارو تعریف میکنم احتمالا گریَم بگیره ولی میخوام بدونی به خاطر این نیست که هنوز ناراحتم. فقط مغز لوسم مقاومتش در برابر به یاد اوردن خاطرات ازار دهنده رو ، با گریه اعلام میکنه:)

اون وقتایی که داشتمت وقتی بغض میومد و گلومو میچسبید میشستی کنارم بغلم میکردی و حرف میزدی نمیگفتی سیگار نکش ، نمیگفتی همش درست میشه فقط حرف میزدی ؛ حرف میزدی و من فکر میکردم تا وقتی تورو دارم دلیلی نداره سیگار بکشم ! حرف میزدی و میفهمیدم درسته همه چی که کنارمی که صدات تو گوشِ من میپیچه و سفت میتونی بغلم کنی ! یه جوری که حتی از این فاصله ام نفسم بند میاد . میخوام بگم اوضاع بدجور بد شد ، یه جور که اشک حتی نیست بیا باز بغلم کن یه جور که نفسم نیاد بالا حرف بزن برام ... حرف بزن برام و بذار باور کنم اوضاع بد نیست چون تو هنوز هستی !

قرار نبود بغلت آرزو شه خب (((: