cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

️ رَیّان فارسی

نشر علم شرعی و منهج صحیح .. سخنان گهربار اسلاف و علمای بزرگوار اهل سنت و‌ جماعت ... ارائهٔ فهمی درست از قرآن و سنت فیسبوک ریان https://www.facebook.com/farsi.rayyan/ اینستاگرام ریان https://www.instagram.com/rayyan.farsi

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
5 214
Obunachilar
-824 soatlar
-147 kunlar
+6430 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:45
Video unavailableShow in Telegram
🎥 عقیده را از جوانان غزه بیاموزیم ✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
8.68 MB
23
آیا عبارت «إن الله کان ولا مکان وهو علی ما کان الان کان.» صحیح و ثابت است؟ اگر این سخن امام مالک نیست پس سخن چه کسی‌ست؟ و آیا این سخن نزد اهل علم شرعی است؟ لطفا مفصلا توضیح دهید بارك الله فیکم؟ پاسخ: الحمدلله! بر اساس ادلهٔ قطعی از کتاب و سنت ثابت است که الله متعال بعد از آفرینش آسمان‌ها و زمین بر عرش استوا یافتند و «استوا» به معنای علو گرفتن بر عرش است. بر همین اساس مذهب اهل سنت و جماعت این است که الله متعال ذاتا فراتر از مخلوقات هستند و همچنین بر عرش خود علو یافته‌اند که در فتوای شمارهٔ ۹۹۲ و ۱۱۰۰۳۵ به بیان این مهم پرداخته‌ایم. اما این سخن که «إن الله کان ولا مکان وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله متعال از ازل بدون مکان وجود داشت و الآن هم بر همان حالتی‌ست که از ازل بود.) سخنی باطل است که هیچ یک از امامان اهل سنت آن را بر زبان نیاورده‌اند نه امام مالک و نه غیر ایشان، بلکه چنین سخنی سخن متأخرین جهمیه است و سپس اشاعره و فرقی دیگر نیز این اعتقاد را از آنان گرفته‌اند و مقصود معتقدین به این سخن نفی علو ذاتی الله متعال بر مخلوقات و استوای ایشان بر عرش است. برخی از جهال این سخن را به پیامبر ﷺ نسبت داده‌اند در حالی که دروغ و کذبی بیش نیست. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «از بزرگ‌ترین اصولی که وحدت وجودیان ملحدی که مدعی عرفان و حقیقت هستند بر آنند این است که این سخن را به پیامبر ﷺ نسبت می‌دهند: «کان الله ولا شيء معه وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و چیزی همراه او نبود و الان بر همان حال است.) در حالی که این قسمت: «وهو الآن علی ما علیه کان.» کذب و افترا بر پیامبر ﷺ است و علمای اهل حدیث بر وضعی و دروغین بودن آن متفق القولند و حتی در هیچ یک از کتب حدیث کوچک و بزرگ، چنین سخنی وجود ندارد. این گروه که به مسیر آخر جهمیه یعنی تعطیل و الحاد رسیده‌اند این سخن را از متکلمین متأخر جهمیه گرفته‌اند با این تفاوت که جهمیه می‌گویند: «کان الله ولا مکان ولا زمان وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و نه مکان و نه زمانی وجود داشت و الان الله بر همان حالت قبل است.) و این گروه می‌گویند: «کان الله ولا شئء معه وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و چیزی همراه او نبود و الان بر همان حال است.) و اما نص حدیثی که امام بخاری از عمران بن حصین از پیامبر ﷺ روایت فرموده این است: «كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ شَيْءٌ قَبْلَهُ، وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ، وَكَتَبَ فِي الذِّكْرِ كُلَّ شَيْءٍ، ثُمَّ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ.» (الله (از ازل) وجود داشت و چیزی قبل ایشان وجود نداشت و عرش ایشان بر آب بود و در ذکر (لوح المحفوظ) هر چیزی را نوشت و سپس آسمان‌ها و زمین را آفرید.) و اما این جملهٔ الحادی «وهو الآن علی ما علیه کان.» را جهمیهٔ اهل کلام برای نفی صفاتی که الله متعال خود را بدان توصیف نموده از جمله استوا بر عرش و نزول به آسمان دنیا و دیگر صفات، رواج دادند و می‌گویند: «از ازل الله متعال بر عرش نبود و الان هم به همان ترتیب بر عرش نیست زیرا اگر الان بر عرش باشد به این معناست که الله دچار تغییر و تحول شده است.» [مجموع الفتاوی: ۲۷۲/۲] شیخ محمد خلیل هراس رحمه الله هم می‌گوید: «نهایت سخنی که یاوه سرایان در این باب می‌گویند این است که: «إن الله تعالی کان ولا مکان ثم خلق المکان وهو الآن علی ما کان قبل المکان.» (الله متعال از ازل وجود داشت و مکانی وجود نداشت سپس مکان را آفرید و الله الآن بر همان حالت قبل از آفرینش مکان است.) مقصود این افراد نادان از «مکان» که می‌گویند الله از ازل بوده اما مکانی نبوده، چیست؟ آیا مقصودشان مکان‌هایی‌ست که الان وجود دارند و داخل در این جهان است؟ این مکان‌ها مخلوق هستند و ما هرگز نمی‌گوییم الله متعال داخل این مکان‌ها هستند زیرا هیچ مخلوقی نمی‌تواند الله متعال را محصور و یا احاطه کند و اگر مقصود آنان عدم و چیزی است که اصلا وجود نداشته، در مورد این گفته نمی‌شود وجود نداشته و سپس آفریده شده زیرا که آفرینش به عدم تعلق نمی‌گیرد. اما اگر طبق مفاهیم قرآن و سنت گفته شود الله متعال در مکانی‌ست، چه امر محذور و امر ناپسندی در آن وجود دارد؟! بلکه حق این است که گفته شود «کان الله ولم یکن شيء قبله ثم خلق السموات والأرض في ستة أیام وکان عرشه علی الماء ثم استوی علی العرش.» (الله از ازل بوده و چیزی قبل او وجود نداشته سپس آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و عرشش بر آب بود سپس بر عرش استوا یافت.) «ثم: سپس» در این جملات دال بر ترتیب زمانی است نه حرف عطف.» [شرح العقیدة الواسطیة: ۱۴۱] برای اطلاعات بیشتر به پاسخ سوال شمارهٔ ۱۲۶۱۵۴ مراجعه فرمایید. والله تعالی أعلم. (الإسلام سؤال وجواب، فتوای شمارۀ: ۲۱۹۷۲۷) - ترجمه: ریان فارسی ✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
قول الجهمية ونحوهم : "إن الله كان ولا مكان وهو الآن على ما كان" !! - الإسلام سؤال وجواب

12👍 1
✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
آیا عبارت «إن الله کان ولا مکان وهو علی ما کان الان کان.» صحیح و ثابت است؟ اگر این سخن امام مالک نیست پس سخن چه کسی‌ست؟ و آیا این سخن نزد اهل علم شرعی است؟ لطفا مفصلا توضیح دهید بارك الله فیکم؟ پاسخ: الحمدلله! بر اساس ادلهٔ قطعی از کتاب و سنت ثابت است که الله متعال بعد از آفرینش آسمان‌ها و زمین بر عرش استوا یافتند و «استوا» به معنای علو گرفتن بر عرش است. بر همین اساس مذهب اهل سنت و جماعت این است که الله متعال ذاتا فراتر از مخلوقات هستند و همچنین بر عرش خود علو یافته‌اند که در فتوای شمارهٔ ۹۹۲ و ۱۱۰۰۳۵ به بیان این مهم پرداخته‌ایم. اما این سخن که «إن الله کان ولا مکان وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله متعال از ازل بدون مکان وجود داشت و الآن هم بر همان حالتی‌ست که از ازل بود.) سخنی باطل است که هیچ یک از امامان اهل سنت آن را بر زبان نیاورده‌اند نه امام مالک و نه غیر ایشان، بلکه چنین سخنی سخن متأخرین جهمیه است و سپس اشاعره و فرقی دیگر نیز این اعتقاد را از آنان گرفته‌اند و مقصود معتقدین به این سخن نفی علو ذاتی الله متعال بر مخلوقات و استوای ایشان بر عرش است. برخی از جهال این سخن را به پیامبر ﷺ نسبت داده‌اند در حالی که دروغ و کذبی بیش نیست. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «از بزرگ‌ترین اصولی که وحدت وجودیان ملحدی که مدعی عرفان و حقیقت هستند بر آنند این است که این سخن را به پیامبر ﷺ نسبت می‌دهند: «کان الله ولا شيء معه وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و چیزی همراه او نبود و الان بر همان حال است.) در حالی که این قسمت: «وهو الآن علی ما علیه کان.» کذب و افترا بر پیامبر ﷺ است و علمای اهل حدیث بر وضعی و دروغین بودن آن متفق القولند و حتی در هیچ یک از کتب حدیث کوچک و بزرگ، چنین سخنی وجود ندارد. این گروه که به مسیر آخر جهمیه یعنی تعطیل و الحاد رسیده‌اند این سخن را از متکلمین متأخر جهمیه گرفته‌اند با این تفاوت که جهمیه می‌گویند: «کان الله ولا مکان ولا زمان وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و نه مکان و نه زمانی وجود داشت و الان الله بر همان حالت قبل است.) و این گروه می‌گویند: «کان الله ولا شئء معه وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و چیزی همراه او نبود و الان بر همان حال است.) و اما نص حدیثی که امام بخاری از عمران بن حصین از پیامبر ﷺ روایت فرموده این است: «كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ شَيْءٌ قَبْلَهُ، وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ، وَكَتَبَ فِي الذِّكْرِ كُلَّ شَيْءٍ، ثُمَّ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ.» (الله (از ازل) وجود داشت و چیزی قبل ایشان وجود نداشت و عرش ایشان بر آب بود و در ذکر (لوح المحفوظ) هر چیزی را نوشت و سپس آسمان‌ها و زمین را آفرید.) و اما این جملهٔ الحادی «وهو الآن علی ما علیه کان.» را جهمیهٔ اهل کلام برای نفی صفاتی که الله متعال خود را بدان توصیف نموده از جمله استوا بر عرش و نزول به آسمان دنیا و دیگر صفات، رواج دادند و می‌گویند: «از ازل الله متعال بر عرش نبود و الان هم به همان ترتیب بر عرش نیست زیرا اگر الان بر عرش باشد به این معناست که الله دچار تغییر و تحول شده است.» [مجموع الفتاوی: ۲۷۲/۲] شیخ محمد خلیل هراس رحمه الله هم می‌گوید: «نهایت سخنی که یاوه سرایان در این باب می‌گویند این است که: «إن الله تعالی کان ولا مکان ثم خلق المکان وهو الآن علی ما کان قبل المکان.» (الله متعال از ازل وجود داشت و مکانی وجود نداشت سپس مکان را آفرید و الله الآن بر همان حالت قبل از آفرینش مکان است.) مقصود این افراد نادان از «مکان» که می‌گویند الله از ازل بوده اما مکانی نبوده، چیست؟ آیا مقصودشان مکان‌هایی‌ست که الان وجود دارند و داخل در این جهان است؟ این مکان‌ها مخلوق هستند و ما هرگز نمی‌گوییم الله متعال داخل این مکان‌ها هستند زیرا هیچ مخلوقی نمی‌تواند الله متعال را محصور و یا احاطه کند و اگر مقصود آنان عدم و چیزی است که اصلا وجود نداشته، در مورد این گفته نمی‌شود وجود نداشته و سپس آفریده شده زیرا که آفرینش به عدم تعلق نمی‌گیرد. اما اگر طبق مفاهیم قرآن و سنت گفته شود الله متعال در مکانی‌ست، چه امر محذور و امر ناپسندی در آن وجود دارد؟! بلکه حق این است که گفته شود «کان الله ولم یکن شيء قبله ثم خلق السموات والأرض في ستة أیام وکان عرشه علی الماء ثم استوی علی العرش.» (الله از ازل بوده و چیزی قبل او وجود نداشته سپس آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و عرشش بر آب بود سپس بر عرش استوا یافت.) «ثم: سپس» در این جملات دال بر ترتیب زمانی است نه حرف عطف.» [شرح العقیدة الواسطیة: ۱۴۱] برای اطلاعات بیشتر به پاسخ سوال شمارهٔ ۱۲۶۱۵۴ مراجعه فرمایید. والله تعالی أعلم. - ترجمه: ریان فارسی
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
شیخ محمد خلیل هراس رحمه الله هم می‌گوید: «نهایت سخنی که یاوه سرایان در این باب می‌گویند این است که: «إن الله تعالی کان ولا مکان ثم خلق المکان وهو الآن علی ما کان قبل المکان.» (الله متعال از ازل وجود داشت و مکانی وجود نداشت سپس مکان را آفرید و الله الآن بر همان حالت قبل از آفرینش مکان است.) مقصود این افراد نادان از «مکان» که می‌گویند الله از ازل بوده اما مکانی نبوده، چیست؟ آیا مقصودشان مکان‌هایی‌ست که الان وجود دارند و داخل در این جهان است؟ این مکان‌ها مخلوق هستند و ما هرگز نمی‌گوییم الله متعال داخل این مکان‌ها هستند زیرا هیچ مخلوقی نمی‌تواند الله متعال را محصور و یا احاطه کند و اگر مقصود آنان عدم و چیزی است که اصلا وجود نداشته، در مورد این گفته نمی‌شود وجود نداشته و سپس آفریده شده زیرا که آفرینش به عدم تعلق نمی‌گیرد. اما اگر طبق مفاهیم قرآن و سنت گفته شود الله متعال در مکانی‌ست، چه امر محذور و امر ناپسندی در آن وجود دارد؟! بلکه حق این است که گفته شود «کان الله ولم یکن شيء قبله ثم خلق السموات والأرض في ستة أیام وکان عرشه علی الماء ثم استوی علی العرش.» (الله از ازل بوده و چیزی قبل او وجود نداشته سپس آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید و عرشش بر آب بود سپس بر عرش استوا یافت.) «ثم: سپس» در این جملات دال بر ترتیب زمانی است نه حرف عطف.» [شرح العقیدة الواسطیة: ۱۴۱] برای اطلاعات بیشتر به پاسخ سوال شمارهٔ ۱۲۶۱۵۴ مراجعه فرمایید. والله تعالی أعلم. - ترجمه: ریان فارسی ✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
قول الجهمية ونحوهم : "إن الله كان ولا مكان وهو الآن على ما كان" !! - الإسلام سؤال وجواب

فتوای شمارهٔ ۲۱۹۷۲۷ سایت «الإسلام سؤال وجواب» با عنوان:  توضیحاتی در مورد این سخن جهمیه و همفکران آنان که می‌گویند: «إن الله كان ولا مكان وهو الآن على ما كان.» آیا عبارت «إن الله کان ولا مکان وهو علی ما کان الان کان.» صحیح و ثابت است؟ اگر این سخن امام مالک نیست پس سخن چه کسی‌ست؟ و آیا این سخن نزد اهل علم شرعی است؟ لطفا مفصلا توضیح دهید بارك الله فیکم؟ پاسخ: الحمدلله! بر اساس ادلهٔ قطعی از کتاب و سنت ثابت است که الله متعال بعد از آفرینش آسمان‌ها و زمین بر عرش استوا یافتند و «استوا» به معنای علو گرفتن بر عرش است. بر همین اساس مذهب اهل سنت و جماعت این است که الله متعال ذاتا فراتر از مخلوقات هستند و همچنین بر عرش خود علو یافته‌اند که در فتوای شمارهٔ ۹۹۲ و ۱۱۰۰۳۵ به بیان این مهم پرداخته‌ایم. اما این سخن که «إن الله کان ولا مکان وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله متعال از ازل بدون مکان وجود داشت و الآن هم بر همان حالتی‌ست که از ازل بود.) سخنی باطل است که هیچ یک از امامان اهل سنت آن را بر زبان نیاورده‌اند نه امام مالک و نه غیر ایشان، بلکه چنین سخنی سخن متأخرین جهمیه است و سپس اشاعره و فرقی دیگر نیز این اعتقاد را از آنان گرفته‌اند و مقصود معتقدین به این سخن نفی علو ذاتی الله متعال بر مخلوقات و استوای ایشان بر عرش است. برخی از جهال این سخن را به پیامبر ﷺ نسبت داده‌اند در حالی که دروغ و کذبی بیش نیست. شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: «از بزرگ‌ترین اصولی که وحدت وجودیان ملحدی که مدعی عرفان و حقیقت هستند بر آنند این است که این سخن را به پیامبر ﷺ نسبت می‌دهند: «کان الله ولا شيء معه وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و چیزی همراه او نبود و الان بر همان حال است.) در حالی که این قسمت: «وهو الآن علی ما علیه کان.» کذب و افترا بر پیامبر ﷺ است و علمای اهل حدیث بر وضعی و دروغین بودن آن متفق القولند و حتی در هیچ یک از کتب حدیث کوچک و بزرگ، چنین سخنی وجود ندارد. این گروه که به مسیر آخر جهمیه یعنی تعطیل و الحاد رسیده‌اند این سخن را از متکلمین متأخر جهمیه گرفته‌اند با این تفاوت که جهمیه می‌گویند: «کان الله ولا مکان ولا زمان وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و نه مکان و نه زمانی وجود داشت و الان الله بر همان حالت قبل است.) و این گروه می‌گویند: «کان الله ولا شئء معه وهو الآن علی ما علیه کان.» (الله از ازل وجود داشت و چیزی همراه او نبود و الان بر همان حال است.) و اما نص حدیثی که امام بخاری از عمران بن حصین از پیامبر ﷺ روایت فرموده این است: «كَانَ اللَّهُ وَلَمْ يَكُنْ شَيْءٌ قَبْلَهُ، وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ، وَكَتَبَ فِي الذِّكْرِ كُلَّ شَيْءٍ، ثُمَّ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ.» (الله (از ازل) وجود داشت و چیزی قبل ایشان وجود نداشت و عرش ایشان بر آب بود و در ذکر (لوح المحفوظ) هر چیزی را نوشت و سپس آسمان‌ها و زمین را آفرید.) و اما این جملهٔ الحادی «وهو الآن علی ما علیه کان.» را جهمیهٔ اهل کلام برای نفی صفاتی که الله متعال خود را بدان توصیف نموده از جمله استوا بر عرش و نزول به آسمان دنیا و دیگر صفات، رواج دادند و می‌گویند: «از ازل الله متعال بر عرش نبود و الان هم به همان ترتیب بر عرش نیست زیرا اگر الان بر عرش باشد به این معناست که الله دچار تغییر و تحول شده است.» [مجموع الفتاوی: ۲۷۲/۲]
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
اگر گمان می‌کنی اطاعت از شوهرت بردگی‌ست و موجب تحقیر تو و بازگشت به عصر کنیزان می‌شود، شک نکن که مبتلا به افکار فمنیستی هستی و برای رهایی از این افکار خبیث کافی‌ست نگاهی به تفسیر آیهٔ قیومیت مرد و این سخن الله متعال: ﴿فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ﴾ و این آیه: ﴿فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ﴾ و این دو سخن پیامبر ﷺ بیندازی: «اگر شوهرش به او امر کند، اطاعت می‌کند.» و «و از شوهرش اطاعت می‌کند.» - دکتر حامد ادریسی (حفظه الله) ✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
👍 14 4👏 4😢 2
00:56
Video unavailableShow in Telegram
🎥 حکم ترعید و لرزاند صدا به هنگام خواندن قرآن - شیخ صالح العصیمی (حفظه الله) ✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
10.98 MB
👍 8 5
Photo unavailableShow in Telegram
رد یکی از استدلال‌های اهل ارجاء توضیحات شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در مورد آیهٔ ۱۰۶ سورهٔ «النحل» و استدلال اهل بدعت به آن برای بیان اعتقاد باطل خود که کفر تنها با تکذیب قلبی صورت می‌پذیرد، نه با سخن و کردار  ﴿مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ [النحل: ۱۰۶] (هر كس پس از ايمان آوردن خود به الله كفر ورزد (عذابى سخت‏ خواهد داشت) مگر آن كس كه مجبور شده ولی دلش به ايمان اطمينان دارد ليكن هر كه سينه‏‌اش به كفر گشاده گردد خشم الله بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود.) شیخ الاسلام رحمه الله می‌فرماید: «الله متعال از میان کفار شخص مکره (مجبور شده) را جدا فرموده‌اند پس اگر کفر تنها با تکذیب قلبی صورت می‌گرفت، مکره را جدا نمی‌کردند زیرا اجبار و اکراهِ قلب امکان ناپذیر و ممتنع است پس در نتیجه مشخص می‌شود که - تنها- به زبان آوردن کفر، کفر است مگر در حالتی که شخص مجبور به آن شده باشد. و این سخن الله متعال: ﴿وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا﴾ یعنی به خاطر ترجیح دنیا بر آخرت چنین کاری کند همانگونه که پیامبر ﷺ هم فرمودند: «يُصْبِحُ الرجلُ مؤمنا ويُمْسِي كافرا، ويُمْسِي مؤمنا ويُصْبِحُ كافرا، يبيعُ دينه بِعَرَضٍ من الدنيا.» (انسان در صبحگاه مومن و در شب کافر می‌گردد يا شبانگاه مومن و صبحگاه کافر می‌گردد و دينش را در برابر کالای ناچيز دنيا می‌فروشد.) این آیه در مورد عمار بن یاسر و بلال بن رباح و مومنان مستضعفی که مشرکین آنان را مجبور به دشنام دادن به پیامبر ﷺ و کفر می‌کردند، نازل شد. عده‌ای از آنان درخواست مشرکین را اجابت می‌کردند و همانند عمار سخن کفر را به زبان می‌آوردند و عده‌ای هم همانند بلال صبر پیشه می‌کردند و هیچ یک از آنان را بر مخالفت با آنچه که در دل داشتند، مجبور نکردند بلکه به سخن گفتن مجبور می‌شدند، در نتیجه هر کس بدون اکراه و اجبار سخن کفر را بر زبان بیاورد بدین معناست که سینهٔ خود را برای پذیرش کفر گشوده است.» [مجموع الفتاوی: ۵/۷] ✔️ با ذکر منبع نشر دهید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️ریان فارسی: عقیده و احکام اهل سنت و جماعت ⌛️🩵https://t.me/rayyan_farsi
Hammasini ko'rsatish...
12👍 1😢 1
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.