cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

﮼راید

ɢᴏᴏᴅ ᴍᴏᴏᴅ. Iᴛ ᴍᴇᴀɴs ʜᴀᴠɪɴɢ ʏᴏᴜ --•-•-•-------❀•♥️•❀ --------•-•-•-- ❀راید:جاسوس‌❀ ❀ژانر:لزبین•گی‌لاو•مستر‌اسلیو‌بوی❀ ❀نویسنده:حنا‌❀ ༒💋🌻ناشناس نویسنده༒ ꧁ https://telegram.me/BChatBot?start=sc-165830-Ob3ApXk

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
1 786
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:03
Video unavailable
پسری که خودشو خبرنگار جا زده تا بتونه به بازیگر معروفی نزدیک بشه و...🫢🫣🔞 _اسم و فامیلتو که دیگه راست گفتی اقای خبرنگار؟😏 جوری که با #تمسخر و عصبانیت #خبرنگارو ادا میکرد منو میترسوند😥 +بذار برم بخدا #دیگه دور و برت #پیدام نمیشه😭 #قفل مرکزی رو زد و با #پوزخند گفت _#بذارم بری؟ ما که تازه باهم #آشنا شدیم هنوز کلی کار داریم😏😈 با #بغض به در #ماشین چسبیدم و #اشکی از گوشه چشمم چکید 🥺🥲 حتی نمیتونستم به# نقشه ای که توی سرش برام کشیده فکر کنم😨🥵 #گی🔞#عاشقانه♨️ #هیجانی👀 https://t.me/+oYb5zjoLDsozNzc0 https://t.me/+oYb5zjoLDsozNzc0 https://t.me/+oYb5zjoLDsozNzc0
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.43 KB
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
پارت آینده رمانه سریع جوین شو🤤🏃‍♀🏃‍♂ #گی🌈 #عاشقانه❤️ #خشنونت🩸#بی‌دی‌اس‌ام🔞 #پایان‌خوش✨ ارباب تو هتل حسابی از خجالت توله سرکشش درمیاد😈💦 🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 #دست و #پاهاش بسته بود و از سقف #آویزون شده بود. بدنش موازی با زمین بود و فقط میتونست پاهای #ارباب رو ببینه که به آرومی دورش قدم میزد. ضربه #شلاق رو #کمرش نشست اما صدایی ازش درنیومد. #ارباب پوزخندی زد: _نمیخوای پسر خوبی باشی و برام داد بزنی؟ _نه! 😏 _باشــه! 😈 ارباب یهو گیره‌هایی رو به #نیپلاش وصل کرد. انتهای گیره ها #آهنربا بود. #ارباب به هر #نیپل چنتا #آهنربای حلقه‌ای وصل کرد که باعث شد #توله #سرکش از زور #درد #فریاد بزنه... #ارباب بلند #قهقه زد. #شمع بزرگی روشن کرد و منتظر شد تا #پارافین یکم آب بشه. با #خباثت اضافه کرد: _این تازه اولشه توله تخس! 😈 🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 ارباب که میبینه توله‌اش خیلی لوس شده و حسابی تنبیهش میکنه😈😋 https://t.me/+rqjz8Z_lIF9hZWM0 https://t.me/+rqjz8Z_lIF9hZWM0 رمانش هم داستان داره هم سکسیه.. انواع کاپلا با گرایشای مختلف🌈🔞❤️
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.70 KB
Repost from N/a
-سکس تو ماشین؟! زده به سرت؟! -من نه، این زده به سرش! کمی بهم نزدیک تر شد و اشاره ای به بین پاهاش کرد. -محاله، نمیتونم سر و صدام رو کنترل کنم. -وقتی گفتم از اون سگدونی نجاتت میدم شرطم تمکین بود، یادت رفته؟ کنترل کردن صدات هم با من! کامل بهم چسبید و توی یه حرکت برم گردوند. شلوارم و پایین کشید و برآمدگیش رو به باسنم چسبوند. -آخ محراب... سرش رو داخل گردنم فرو برد و مک عمیقی زد. -حداقل انقدر زود خیس نکن دختر. دستش و به وسط پام رسوند و لای پام و آروم مالید. با صدای آروم آه و ناله میکردم که یهو در بازداشتگاه باز شد و..🔥 https://t.me/+SyV20Jg2o9FkMjU0 https://t.me/+SyV20Jg2o9FkMjU0
Hammasini ko'rsatish...
| دُخٖتْــربَــــدٰ |

_ یاد داری گفتی مِی ننوشتم جز لبت؟ بعد از لبت، همه‌ی لب هارا بوسیدم، من به یاد لب تـ💋ـو از همه لب نوشیدم🔥 به قلم: بآنو🖋️

Repost from N/a
#علمی_تخیلی🧬🔮  #ماورایی 🌪⚡️#همجنسگرایی🌈🔞 #مبارزه‌ای زنیکه پسر داستانمون رو مسموم میکنه تا حش🔞ری شه و باهاش بخوابه... میخواد به زور خودشو ازش حامله کنه که.. 😱 🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞 دِوورا خندید و #برهـ🔞نه شد. کوای اوقی زد ولی چیزی تو معده‌اش نبود که بخواد بالا بیاره. دوباره صدای دِوورا رو شنید: +یه کاری میکنم که خودت بیخوای بری داخلم.🤤 _عـــــمـــــرا🤬 دِوورا دستشو به #عضو کوای رسوند و شروع کرد به ما*لیدنش. بعد از چند لحظه قیافه‌لش جمع شد: +چرا تحریک نمیشی؟ 🙁 کوای #داد کشید: _اخه توعه لعنتی کجات تحریک آمیزه؟ نه تنها من بلکه هیچ خر دیگه ای انقدر سگ حشر نیست که با یکی مثل تو تحریک بشه!😡 اینبار دِوورا سیلی محکمی تو صورتش زد: +کثافت. من تحریک آمیز نیستم؟ نشونت میدم! 🤬 و #دندون های #تیزش رو تو #گردن کوای فرو کرد. کوای فریاد کشید و ورود یک مایع خارجی را به داخل خونش حس کرد. #زهر وارد خونش شده بود. بدنش داغ شد . #عضوش بزرگ شد و شروع کرد به #نبض زدن: _منو با چی... مسوم کردی؟ 😥 +با یه زهر جدید که خیلی وقت بود میخواستم امتحانش کنم.🤤😏 🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞 https://t.me/+rqjz8Z_lIF9hZWM0 به زور سم تحریکش میکنه🔞😱 تاحالا چند بار رمان فیلتر شده یا از روش کپی کردن بسسسس که خوبه لعنتی.. 💪🔞 هم هاته هم داستانش قویه... https://t.me/+rqjz8Z_lIF9hZWM0 https://t.me/+rqjz8Z_lIF9hZWM0
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
00:04
Video unavailable
بخاطر اینکه پسره بدون اطلاع رفته تتو زده میخواد تنبیهش کنه ❗😁🤤 گـــــــــــ🏳‍🌈ـــــــــــــــی گـــــــــــ🏳‍🌈ــــــــــــــی پارت واقعی 🤤🫦 https://t.me/+5qpuXtBgC-A5N2Rk #part71 بی توجه پاهامو بیشتر باز کرد و ضربه های کوبنده ش رو شروع کرد با صدای #سک_سیه برخورد #بی_ضه هاش به #باس_نم ناله ای از #لذت کردم جوری خودشو بهم میفشرد که احساس میکردم #بی_ضه هاش هم دارن داخلم فرو میرن! با ضربه ای که به پروستاتم خورد درد آروم آروم پر کشید و جاشو با لذت داد🤤 نالیدم : #زود باش راب #تند تر https://t.me/+5qpuXtBgC-A5N2Rk ازم کشید بیرون و با صدایی خشدار خشن گفت : داگی شو ! سریع اطاعت کردم و با دوباره #وارد شدنش آهی کشیدم با صدای متعجبش تازه یادم افتاد که برای چی ازش س_کس خواستم! دستشو پشت گردنم کشید و بدون متوفف کردن حرکتش گفت : این چیه دیگه؟ بسرچ نبود لفت بده🫠❤️‍🔥
Hammasini ko'rsatish...
3.86 KB
Repost from N/a
سلام چنل فروشی دارم ۲کا ممبر داره داخلش رمان اپ میشه(ددی/لیتلگرل) موضوع چنل bdsm قیمت توافقیه ایدیم👇🏻 @all7800
Hammasini ko'rsatish...
00:03
Video unavailable
قاتل حشری و رئیس گنگسترها به #برادر_ناتنیش تجاوز میکنه🔞🥺💔 ویلیام روی #تخت دو نفره ی #هتل هولم داد و خودشو روی بدنم انداخت! 🛌🚼 یه اخم بزرگ روی صورتش اومد و سیلی محکمی توی صورتم کوبید اونقدر محکم که حس میکردم چشمام سیاهی میره!😵‍💫😭📛 با دو دستش یقم رو گرفت و لباسم رو محکم کشید و دکمه هاش به اطراف پرتاپ شد!⚡️‼️ ترسیده نگاهش کردم که کش شلوارک رو گرفت و کشید و نگاهی به پایین تنه ی لختم انداخت، نیشخندی زد و کنار گوشم لب زد: -بالاخره این #سوراخ_باکرتو فتح میکنم!😏🤤 و بعد از اون #انگشتش رو سمت #سوراخم تکون داد و....⛔️⛔️ https://t.me/+FgXzb22mMkE4YjRk https://t.me/+FgXzb22mMkE4YjRk
Hammasini ko'rsatish...
4_1011205339233648664.mp40.71 KB
Repost from N/a
00:15
Video unavailable
رئیس جدی و #سادیسمی که به کسی روی خوش نشون نمیده، مچ منشیِ کم سن و #خوشگلش رو توی #رد_رومش میگیره و ...🔞 #گی🔥 #عاشقانه❤️ #سادیسمی 🩸 #مستر_اسلیوبوی👅💦 -اینجا چیکار میکنی؟ از جا پرید و گفت: رئیس...م...من...😰 بهراد جلو اومد. نفس های گرمش روی #لباش نشست. خودش هم نمیفهمید سرخ شدن گونه هاش از خجالته یا #تحریک شده.🥵 سرش رو دم گوش سپهر برد که پسرک از جا پرید. دم گوشش پچ زد: اگه انقدر کنجکاوی، خودم نشونت میدم اینجا چیکار میکنن 😈🩸⛓ https://t.me/+sIQyBkpVEjg2YzNk https://t.me/+sIQyBkpVEjg2YzNk
Hammasini ko'rsatish...
2.78 MB
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
- چیه توله؟ میخوای از زیرش در بری؟ نداریما چنین چیزی.😠☝🔞 + مگه میتونم در برم.😔🥺 - آفرین نمیتونی در بری و خیلی خوبه که اینو میدونی.😎 نمیخوام حس و حالتو خراب کنم ولی یادت نره یه تنبیه اساسی پیش رو داری.😏🔥🔥 خودمو به گیجی زدم که ارباب با لبخند بهم چشمک زدن. - اشکال نداره بچه ی بلا. خودم یه جوری یادت بندازم که نفهمی از کجا یادت افتاده.😈💦🔪 🔞🖤🔞🖤🔞🖤🔞🖤🔞🖤🔞🖤🔞🖤 https://t.me/+n8qUcNsXoP03ZWFh https://t.me/+n8qUcNsXoP03ZWFh
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.32 KB
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
پسر بیناجنسی که به فرزندخوندگی گرفته شده و خودش اینو نمیدونه. حالا عاشق برادر ناتنیش شده و ازش #حامله🤰 است... 🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈 #خــــــــــــــشن🔥                 #اســــــــــــــمات💦                               #امــــــــــــــپرگ_گی🏳‍🌈 https://t.me/+9saWCCM3LqZlZGI8 🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈 با گریه به ماهان خیره شدم و گفتم -چرا میخوای ولم کنی؟ من عاشقتم ماهان چونم رو گرفت و با داد گفت +خفه شو، فقط خفه شو. قرار نبود باهات #بخوابم🔞 و #حامله🤰 بشی اشکام رو پاک کردم و گفتم -من نمیخوام بچه‌مون رو سقط کنم🥺. قبول دارم اون شب مست🥃 بودیم، ولی... نزاشت حرفم رو کامل کنم، با داد گفت +من برادرتم احمق. میخواستم از تو اعضای خانواده‌ات انتقام❤️‍🔥 بگیرم. ولی تو... به اینجای حرفش که رسید، سکوت کرد و من ناباور بهش نگاه کردم. منظورش چیه که برادرمه؟ ماهان پسریه که وقتی بچه بوده، مادرش رهاش میکنه. حالا بعد از سالها برگشته، میخواد ازشون انتقام بگیره. غافل از این که بدونه سرنوشت چی براش رقم زده. https://t.me/+9saWCCM3LqZlZGI8
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.16 KB
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.