cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

Waffen ϟϟ

卐𝕰𝖎𝖓 𝖁𝖔𝖑𝖐, 𝕰𝖎𝖓 𝕽𝖊𝖎𝖈𝖍, 𝕰𝖎𝖓 𝕱ü𝖍𝖗𝖊𝖗卐 کانال بزرگ وافن اس‌اس🏛 این کانال در خصوص معرفی عوامل، رخدادها و محوریت جنگ جهانی دوم و همچنین اخبار مهم جهانِ امروز فعالیت می کند. لینک گروه مناظره: https://t.me/joinchat/UOWnlxAc0u4-KMjo

Ko'proq ko'rsatish
Mamlakat belgilanmaganTil belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
674
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

📚 ادامه مطالب مربوط به بمب تزار بمب تزار در شوروی توسط گروهی از فیزیکدانان روسی به رهبری ایگور کورچاتوف، عضو انجمن علمی آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی توسعه یافت. از نظر تئوری وی اگر بمب شامل یک دستکاری فیوژن اورانیوم-۲۳۸ باشد بازدهی آن بیش از ۱۰۰ مگاتن تی‌ان‌تی است، اما چون به فقط به شکل یک بمب ساخته شد این توانایی هرگز اثبات نشد. این عملکرد یکی از موفق ترین تلاش ها برای کاهش ذرات رادیواکتیو بود و این بمب به عنوان قدرتمندترین و در عین حال پاکترین بمب هسته ای از نظر ذرات خطرناک رادیواکتیو ساخت دست بشر می باشد که تاکنون ساخته شده است. به طوری در آزمایش این بمب در ۳۰ نوامبر ۱۹۶۱ در مجمع الجزایر نوایا زملیا امواج حاصل از انفجار آن سه بار دور زمین را طی کرد! و در فنلاند شیشه خانه ها را شکست. موجودات زنده تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری محل انفجار تبدیل به بخار شده و نابود گردیدند؛ طول گودال ایجاد شده حدود سه کیلومتر، قدرت تخریب موثر ۵۰۰ کیلومتر (تخریب ۱۰۰ درصد) و ارتفاع قارچ ایجاد شده حاصل از انفجار ۶۸ کیلومتر بود. این بمب به وسیله یک فروند بمب افکن توپولوف-۹۵ پرتاب شد، برای اینکه بمب افکن بتواند از محل دور شود چتر ۸۰۰ کیلوگرمی به بمب وصل شد و در فاصله ۳۵۰۰ متری از زمین منفجر شد. تا قبل از فروپاشی شوروی کسی قدرت واقعی این بمب را نمی دانست تا اینکه دولت روسیه قدرت آن را معادل ۵۸ مگاتن TNT اعلام کرد. روس ها این بمب را در سال ۱۹۶۱ برای اثبات قدرت و فناوری برتر خود به حریف آمریکایی ساختند و پروژه ساخت آن از ژوئیه همان سال با درخواست شخص نیکیتا خروشچف، رهبر شوروی آغاز شد. ابتدا قرار بود بمب ۱۰۰ مگاتن قدرت انفجاری داشته باشد که به علت هزینه زیاد و ترس از انتشار پرتوهای رادیواکتیو آن را به نصف یعنی ۵۰ مگاتن تقلیل گردید. پس از این آزمایش وحشت تمام کشورهای غربی را فرا گرفت و با واکنش های مختلف از سوی مقامات غربی مواجه شد. این بمب به قدری تخریب پذیر بود که ۲۵۰۰ برابر بمب پسر کوچک که به هیروشیما زده شد و ۵ برابر قدرتمندترین بمب ساخت ایالات متحده تاکنون (بمب هیدروژنی رومئو) قدرت تخریب داشت که تاکنون هیچ کشوری نتوانسته همانند فناوری و تخریب پذیری آنرا تولید کند. #بمب_تزار 📚@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
بمب هیدروژنی تزار آ اِن-۶۰۲ 📚مشخصات نوع: سلاح گرما هسته‌ای طراحان: یوری خاریتون، آندره ساخاروف، ویکتور آدامسکی و... جرم: ۲۷ تُن ضخامت: ۲/۱ متر ارتفاع: ۸ متر تعداد تولید: ۳ عدد سیستم تغذیه: معادل ۵۰ تا ۵۸ مگاتن تی‌اِن‌تی کشور سازنده: اتحاد جماهیر شوروی ادامه مطالب در پست بعد... #بمب_تزار 📚@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
📚 نمونه ای از سایه دولت امپریالیستی ایالات متحده آمریکا بر اقتصاد و فروش جهانی احتمالا شنیده اید به تازگی کمپانی الکترونیکی شیائومی قصد قفل کردن تلفن های همراه خود در کشورهای تحت تحریم ایالات متحده را دارد. لیست این کشورهای تحریم شده عبارتند از: شبه جزیره کریمه، کره شمالی، ایران، کوبا، سوریه و... اما بسیار سوال شده که علت این عمل چیست؟! از آنجایی که آمریکا تک ابرقدرت جهان پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی شد، بازار اقتصاد و فروش جهانی را تحت سیاست های خود پیش گرفت. واشنگتن فروش و صادرات برخی اجناس در کشورهای تحریم شده را در بازار جهانی ممنوع کرد و به اغلب شرکت های آمریکایی و حتی سراسر جهان این امر را تحمیل نمود. برند شیائومی یکی از بزرگترین و محبوب ترین برند الکترونیکی در جهان است که دفتر مرکزی آن در پکن چین قرار دارد. این برند در حال حاضر (سال ۲۰۲۱) به عنوان پرفروش ترین و محبوب ترین برند تلفن همراه در جهان شناخته شد و توانست پس از ۶ سال به سلطه سامسونگ و آیفون در سطر جدول پرفروش ترین و محبوب ترین برند تلفن همراه پایان دهد. در این هنگام از سوی ایالات متحده به این شرکت تحمیل شد که برای موفقیت و آزادی در فروش اجناس خود در سراسر جهان، می بایست به کشورهای تحت تحریم ایالات متحده کالایی صادر نکند! شیائومی این امر را پذیرفت، اما در طی صادر و فروش غیرقانونی (از نظر ایالات متحده) شیائومی در بازار این کشورهای تحریم شده و فراگیری محبوبیت بیش از حد این برند در این کشورها، ایالات متحده این بار قانون دیگری بر این کمپانی تحمیل نموده که تمامی تلفن های همراه این برند در کشورهای مورد نظر قفل شود وگرنه ایالات متحده در بازار جهانی فروش و صادرات شیائومی را تا حدودی تحریم خواهد کرد. اما این سوال پیش می آید که چرا ایالات متحده قصد همچین عملی دارد و در جهانی که به صورت تک ابرقدرت دم از دموکراسی می زند، بسیاری از کشورها را تحریم و برندها را تهدید می کند؟! طبق گفته بسیاری از سیاستمداران و اقتصاد شناسان جهان، ایالات متحده با این عمل با یک تیر دو نشان میزند تا سایه امپریالیستی و تک ابرقدرتی خود در جهان را بر سایرین تحمیل کرده و بقبولاند. آمریکا با این عمل از طرفی توانسته کشورهای تحت تحریم را مورد فشار قرار داده و باعث نگرانی و تنفر مردم آن کشور از دولتشان به دلیل زیر بار نرفتن این کشورها در سایه امپریالیسم آمریکایی شود و از طرفی باعث کاهش فروش و صادرات برند شیائومی در جهان شود! قانون قطع صادرات شرکت های مختلف به کشورهای تحت تحریم برای تمامی برندهای جهانی به غیر از شیائومی از جمله سامسونگ، سونی، نوکیا، اپل (آیفون) و... لحاظ شده است؛ اما با این وجود تمامی این برندها در ایران به فروش می رسند. اما چرا باید در این میان تنها برند شیائومی در کشورهای تحریم شده قفل شود؟! چرا ایالات متحده که خودش باعث و منبع تحریمات است تلفن های همراه آیفون و سیستم ios خود را در این کشورها قفل نمی کند؟ چرا برندهای غیر چینی همانند سامسونگ را اجبار نکرده که سیاست قفل را در پیش بگیرند؟ طبق گفته اقتصاد شناسان این عمل آمریکا اولا فشار بر برندهای چینی بر سر جنگ سرد ساختگی خود با چین بوده و بسیار تلاش می کند تا زیر دست و پای شرکت های این کشور سنگ بریزد تا فروش جهانی سراسر موفق آنان را کاهش داده و در نتیجه برندهای خود را جایگزین آن کند، دوما نیز باعث کم شدن محبوبیت این برند در کشورهای تحریم شده شود. وگرنه آمریکا اگر قصد تحریم کلی ایرانیان، کریمه، سوریه و... را داشت، ابتدا آیفون های خود را در این کشورها قفل می کرد! اما همگی شاهدید که بسیاری آیفون در این کشورها از جمله ایران صادر شده، به فروش رسیده و به راحتی استفاده می شوند و علاوه بر اینها در رسانه ها و ماهواره های خود تبلیغ آخرین برند تلفن همراه اپل (آیفون ۱۳) ساخت کشور خودش را در شبکه های فارسی زبان برای ایرانیان انجام می دهد و سریعا پس از رونمایی از آن سریعا به ایران، سوریه، سودان، کریمه و... صادر می شود! آمریکا اگر قصد تحریم کلی ما را داشت ابتدا می بایست خودش سیاست قفل را پیش می گرفت، اما از ترس کم شدن محبوبیت خود در نظر مردم کشورهای تحریم شده این عمل را انجام نمی دهد و تنها فشارها را به شرکت های چینی وارد نموده تا باعث کاهش فروش آنان و از طرفی عدم محبوبیت این برندها در کشورهای تحت تحریم شود! سیاست امپریالیستی ایالات متحده به این حد کثیف است که اگر کمی با دقت بیشتر توجه کنید متوجه منظور خواهید شد. این نتیجه جهان تک ابرقدرت و سراسر دموکراسی و آزادی وعده داده شده ایالات متحده آمریکا به جهانیان بود که در دوران جنگ سرد، پیاده سازی چنین عملی را با وجود شوروی ناممکن می دانست. البته منظور او از دموکراسی تنها پیشبرد اهداف امپریالیستی و استعمارگری غیرمستقیم خود در جهان بود... 📚نویسنده: #میلاد #امپریالیسم_آمریکایی 📚@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
🇮🇷 پوستر پروپاگاندای آلمان نازی علیه متفقین با عنوان: "قدرتِ یهود، پشت سر نیروهای دشمن!" #یهود 🇬🇧 Nazi Germany propaganda poster against the Allies entitled: "Behind the enemy powers the Jew!" #Jew 🇩🇪 Propagandaplakat Nazi-Deutschland gegen die Alliierten mit dem Titel: "Hinter den feindmächten der Jude!" #Jude 🇷🇺 Пропагандистский плакат нацистской Германии против союзников озаглавлен: "За врагом держится Еврей!" #Еврей 📚@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
📚 ادامه مخالفت رهبران سوسیال دموکراسی با نازی ها فقط پارلمانی بود. آنها از سیاست خارجی هیتلر حمایت می کردند، داوطلب بازسازی اتحادیه ها به شکل فاشیسم ایتالیایی شدند و کارگران را وا داشتند تا در مراسم روز ملی کارگر هیتلر در یکم ماه می، یک روز پیش از آن که نازی ها کل جنبش اتحادیه کارگری را در دست بگیرند و رهبرانش را به اردوگاه های کار اجباری بفرستند، راه پیمایی کنند. هیتلر که به قدرت رسید، حزب کمونیست فراخوان اعتصاب سراسری داد اما همچون گذشته، از این گوش گرفتند و از آن گوش در شد. در ۵ مارس کمیته اجرایی بین المللی کمونیستی، که دوباره خط فاشیسم اجتماعی را کنار گذاشته بود از احزابش خواست تا در پی جبهه های متحد ضد فاشیستی با سوسیال دموکرات ها باشند. یک ماه بعد در هفتم آوریل، تاکید کرد که خط سیاسی حزب کمونیست آلمان تا زمان کودتای هیتلر و در طی آن دوره کاملا صحیح بوده است. در ماه های بعد اعضای انترناسیونال سوم (کمینترن) که پیرو حزب کمونیست شوروی بودند، بین مواضع و پیرامون های مختلف در نوسان بودند. آن ها هنوز در زمانی که حزب کمونیست آلمان تکه تکه شده بود از امکان وقوع انقلاب پرولتری پس از پیروزی هیتلر سخن می گفتند. تروتسکی در اوایل مارس دانست که طبقه کارگر آلمان به آستانه شکست قطعی و فاجعه بار و چه بسا بدترین شکست در تاریخ رسیده است. او بهتر و زودتر از بیشتر آلمانی ها دریافت که هیتلر به زودی تمام مخالفان غیر فاشیست خود را در هم خواهد کوفت نه فقط در میان کارگران و لیبرال ها بلکه همچنین در میان شرکای محافظه کار و واپس گرایش مثل ملی گراها و کلاه فولادی ها، او به درستی پاکسازی عناصر ناراضی در حزب نازی و اس آ را یک سال پیش از وقوع اش پیشبینی کرد. نوشته های این دوره ی او به برطرف کردن تمام توهمات درباره ژرفای شکست و درونی کردن تجربه های گرانبها کمک کردند. مهمترین درس به باور او ورشکستگی حزب کمونیست آلمان به عنوان حزب انقلابی و نیاز به ساختن حزب جایگزین مارکسیستی بود. "کارگران آلمان دوباره برخواهند خاست" عنوان یکی از مقاله های او در ماه مارس است که برای او به معنی دست کشیدن از چشم انداز اصلاح حزب کمونیست آلمان و پذیرش وظیفه ی طاقت فرسای ساختن حزب کمونیست آلمانی جدید بود. گرچه او هنوز تا ژوئن ۱۹۳۳ چشم انداز باقی ماندن به عنوان اقلیتی در بین الملل کمونیستی و نیز تمام احزاب کمونیست دیگر و کوشش برای بازسازی آن ها در بنیادی لنینی را پیش چشم داشت. 📚و اما سوالاتی که در این باره پرسیده می شود: ۱. اگر احزاب بسیار قدیمی و پرطرفدار آلمان همانند حزب سوسیال دموکرات و حزب کمونیست با دسیسه چینی های نازی ها کنار زده نمی شدند، حزب نازی که حتی نتوانست در حالت عادی یک هشتم (⅛) حزب سوسیال دموکرات و یک ششم (⅙) حزب کمونیست رای بیاورد، چطور می توانست موفق به پیروزی در انتخابات شود؟! ۲. چرا اغلب سرمایه داران آلمان نظیر شرکت کروپ، زیمنس و...، به پیروزی رسیدن احزاب سوسیال دموکرات و کمونیست را پایانی برای دست درازی هایشان در ثروت عموم و دولت می دانستند و از این رو از هیتلر اقتدارگرا حمایت همه جانبه کردند؟! ۳. چرا با وجود تنفر هیتلر از مجلس و کاخ رایشستاگ و اجبار کردن هیندنبورگ در جهت منحل کردن مجلس رایشستاگ در ۵ مارس ۱۹۳۳، آتش زدن زدن رایشستاگ به گردن حزب کمونیست آلمان افتاد، کمونیست ها که بر خلاف هیتلر موافق حکومت شورایی و مجلس بودند و اینکه چرا حزب کمونیست آلمان با وجود برتریت قطعی در برابر حزب نازی، باید با آتش زدن رایشستاگ برای خود دردسر درست کند؟! آیا آتش زدن رایشستاگ دسیسه نازی ها برای برچیدن حزب کمونیست در انتخابات نبود؟! این دسیسه کاملا واضح بوده و با عقاید هیتلر (تنفر از ساختمان رایشستاگ با معماری رومی و تنفر از مجلس و نظام های چند حزبی طبق گفته خودش) نیز هم راستا است! ۴. چرا هیتلر در سخنرانی ۲۳ مارس در جهت کم شدن طرفداران حزب سوسیال دموکرات، وعده دریافت سود بیشتر به آنان در دولت خود را داد که اتو ولز، رهبر حزب دموکرات در خطاب به این سخن هیتلر گفت: زندگی و آزادی را می توان از ما گرفت، ولی شرافت را نه! و حزب دموکرات نیز پس از این واقعه برچیده شد؟! به وضوح پیداست که هیتلر راهی جز کنار زدن سایر احزاب برای رسیدن به پیروزی مشاهده نمی کرد... تقلب در انتخابات به روش کنار زدن دیگران با دسیسه 📚منبع: کتاب نبرد با فاشیسم در آلمان، نوشته لئون تروتسکی سایت رسمی the Holocaust Explained سایت رسمی DW به همراه مدارکی از مجلس رایشستاگ پس از جنگ جهانی دوم #تقلب_در_انتخابات 📚@Fazzzism
Hammasini ko'rsatish...
۲۳ مارس، روزی که آلمان تک‌حزبی شد

روز ۲۳ مارس در تاریخ معاصر آلمان، روزی سرنوشت‌ساز محسوب می‌شود. در این روز آدولف هیتلر، نخستین سنگپایه‌های دولت دیکتاتوری خود را با موافقت اکثریت آرای نمایندگان مجلس ملی این کشور بنا نهاد.

📚 حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان چطور به قدرت رسید و تمامی حریفان را کنار زد؟! در آستانه انتخابات سال ۱۹۳۳، نازی ها شتاب خود را از دست دادند، بخشی از پیروانشان ناشکیبا شده و به ترفندهای هیتلر برای دست یافتن به قدرت با پوشش "قانونی" بدبین شدند، امور مالی، دستگاه های عظیم را استمرار بخشیدند و گروه های توفانی سکوت پیشه کردند. اینها در انتخابات ۶ نوامبر بازتاب یافتند و نتیجه این شد که نازی ها ۲ میلیون رای را از دست دادند، جمع آرای آنها اکنون کمتر از مجموع آراء حزب سوسیال دموکرات و حزب کمونیست آلمان بود. این آخرین انتخابات آزاد جمهوری وایمار بود و نازی ها هرگز به نزدیکی اکثریت نیز نرسیدند. اما مسائل عمده اغلب بدون توجه به آنچه در اتاقک های رای گیری رخ می دهد، تنظیم می شوند. تا این زمان اقلیت کوچکی از سرمایه داران که در آلمان تصمیم گیرنده بودند نتیجه گرفتند که حکومتی قدرتمند به هر قیمتی لازم است و بدون نازی ها در قدرت، ثبات به دست نخواهد آمد. از نظر سرمایه داران آلمان، روی کار آمدن حزب سوسیال دموکرات یا حزب کمونیست باعث قطع شدن نسبی دست سرمایه داران از ثروت ملت و کارگران بود. پاپن و کابینه اش در هفدهم نوامبر استعفا دادند و هیندنبورگ، اشتایشر را در دوم دسامبر به مقام صدر اعظم برگزید. اشترایشر کوشید با مقدمه چینی شکاف بین بوروکرات های اتحادیه کارگری و حزب سوسیال دموکرات و شکاف بین جناح مخالف زیر نظر گرگور اشتراسر و نازی ها، رژیم فرا حزبی دیگری بسازد. اما ژنرال خوش مشرب فقط پنجاه و هفت روز دوام آورد. در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳، هیندنبورگ که حزب سوسیال دموکرات با تحلیل شرّ کمتر از هیتلر به انتخاب او یاری رساند، هیتلر را صدر اعظم کابینه ائتلافی کرد که پاپن در آن معاون صدر اعظم بود. هیتلر بر اساس قرارداد، پذیرفت که فقط سه پست از یازده پست را تقبل کند. هوگنبرگ و دیگر متحدان محافظه کار و واپسگرا در این ائتلاف فکر کردند که با این روش خواهند توانست شرکای نازی را زیر نظر داشته باشند. از سوی دیگر هیتلر این ترتیب را پذیرفت، گر چه مناصب عالی نظامی و اقتصادی به غیر نازی ها می رسید، چرا که مطمئن بود همین که در بالاترین مقام باشد خیلی طول نخواهد کشید که همه را پاک جارو کند و کل قدرت را به نازی ها پیش کش. تروتسکی باور نداشت که رهبران احزاب کارگری آنقدر بزدل یا احمق باشند که بگذارند هیتلر بدون نبردی خشن به قدرت برسد. وقتی در ۵ فوریه، پیش از آنکه هیتلر بتواند جایش را محکم کند پیش از تصمیم گیری را نوشت، هنوز کارگران را به مقاومت و بسیج در نبرد مرگ و زندگی با فاشیست ها فرا می خواند. اما رهبران حزب سوسیال دموکرات با این استدلال که انتصاب هیتلر قانونی بوده است هر کنشی که ممکن بود از سوی نازی ها تحریک آمیز تلقی شود منع می کردند، این ها در حالی بود که رهبران اصلی حزب کمونیست که هنوز حزب سوسیال دموکرات را خطر عمده می دانستند و از سوی دیگر درخواست اعتصاب سراسری داشتند (که بدون پاسخ ماند) چاره ای نداشتند مگر فراری یا تبعید و زندانی شدن. هیتلر به هیچ یک از مخالفانش آنقدر وقت نداد که از تحکیم قدرت اش جلو بگیرند. او هیندنبورگ را مجبور کرد تا دوباره رایشستاگ را منحل و در ۵ مارس انتخابات جدیدی برگزار کند. میتینگ های حزب کمونیست قدغن و نشریات آن بسته شدند. نازی ها سرانجام زمام نیروی پلیس پروس را به دست گرفتند و با گروه های توفانی آن را روفتند. میتینگ های حزب سوسیال دموکرات در هم شکسته شد. حتی حزب میانه رو از تروری که حکومت آن را هدایت می کرد، خلاصی نداشت. در ۲۷ فوریه ۱۹۳۳ نازی ها رایشستاگ را آتش زدند و کمونیست ها را مسبب آن دانستند. روز بعد هیندنبورگ حکمی را امضا کرد که بخش هایی از قانون اساسی که آزادی بیان، نشر، گرد هم آیی، انجمن و دیگر آزادی های مدنی را تضمین می کرد، به حالت تعلیق در آورد. هزاران نفر از کادر های حزب کمونیست و سوسیال دموکرات دستگیر شدند. تنها نازی ها و ملی گرایان اجازه داشتند در آخرین هفته پیش از انتخابات ۵ مارس دست به کارزار انتخاباتی بزنند. مخالفان حزب نازی به این خشنود بودند که حتی در چنین انتخاباتی آن را از به دست آوردن اکثریت آرا باز داشته اند. اما این تنها دل خوشی آنها بود. هیتلر در ۲۳ مارس از رایشستاگ تازه خواست که به او قدرت تام بدهد که بر اساس قانون اساسی نیاز به دو سوم آرا داشت. نمایندگان حزب کمونیست همگی یا در زندان بودند یا در حال فرار. درخواست هیتلر با اکثریت قاطع ۴۴۱ رای موافق لیبرال ها و محافظه کاران در برابر ۸۴ رای مخالف سوسیال دموکرات ها پذیرفته شد. ادامه مطالب در پست بعد... #تقلب_در_انتخابات 📚@Fazzzism
Hammasini ko'rsatish...
📚 ادامه مطالب مربوط به جنگ سرد ایران و یونان در دوران باستان در جریان جنگ پلوپونز، تیسافرن، شهربان هخامنشی شهر سارد و ایونیه در غرب آسیای خرد (آناتولی) به دستور داریوش دوم، با کمک های پنهانی به دو طرف جنگ یعنی آتن و اسپارت، تلاش می کرد تا آتش جنگ ویرانگر یونان را روشن نگه دارد؛ که به باور برخی، جنگ پلوپونز، انتقام ایران از یونانیان بود. با جایگزینی کوروش جوان، شاهزاده هخامنشی و پسر داریوش دوم، به عنوان شهربان آن منطقه، این سیاست به سود اسپارت تغییر کرد و در نتیجه، اتحادیه پلوپونزی بر آتن پیروز شد، دیوارهای آتن فرو ریخت و حکومت آن سرنگون شد. در ادامه با درگذشت داریوش دوم، بنابر وصیتش، پسر بزرگش اردشیر دوم، به شاهنشاهی رسید. در حالی که بنابر عرف هخامنشی، کوروش جوان، که در زمان پادشاهی پدر، زاده شده بود، حق داشت. به همین جهت کوروش جوان با سپاهیان خود در سارد از جمله یک سپاه سیزده هزار نفره اسپارتی به ایران لشکر کشید و در منطقه ای به نام کوناکسا در نزدیکی بابل با سپاهیان شاهنشاه هخامنشی ایران روبرو گردید. در نتیجه این جنگ کوروش جوان و همراهان یونانی اش شکست سختی از ارتش هخامنشیان خوردند و کوروش جوان به همراه بسیاری از فرماندهان سپاهش در جنگ کشته شد و فرماندهان باقیمانده نیز پس از جنگ اعدام شدند و گزنفون در نبود فرماندهان به بازگرداندن باقیمانده سپاه کوروش جوان به یونان اقوام نمود که در تاریخ به بازگشت ده هزار نفر معروف شد. اسپارت که با نابودی آتن قدرت گرفته بود پادشاه خود آگسیلاس را به نبرد با ایران برای آزادسازی شهرهای یونانی فرستاد؛ ولی تیسافرن، شهربان ایرانی با خریدن اشراف اسپارت باعث شد، آنان سپاهیان خود را فرا بخوانند. در ادامه ایران به تفرقه افکنی در یونان ادامه داد که نتیجه آن شکست اسپارت از دیگر یونانیان شد. تا اینکه در جریان صلح آنتالکیداس، هر دو شهر ویران شده آتن و اسپارت میانجیگری شاهنشاه هخامنشی در امور یونان و سیادت ایران بر ایونیه و دریاها را پذیرفتند. صلح آنتالکیداس پیمان نامه ای بود که میان اسپارت از یک سو و آتن، کورینتوس، تبس و آرگوس از سوی دیگر، که به نبرد قرنتیان در یونان باستان پایان داد. در سال ۳۸۷ پیش از میلاد صلح آنتالکیداس انجام گردید که به موجب آن یونانیان، حق حکمرانی و تملک هخامنشیان بر آسیای صغیر را به رسمیت شناختند. یونانی های خسته از جنگ، به پذیرش شرایط اردشیر دوم ناچار بودند. این پیمان ایشان را از مداخله آشکار در ایونیه باز می داشت و در برابر، زمینه نفوذ بیش از پیش ایران را در سیاست داخلی دولت شهرهای یونانی فراهم می‌کرد. اثر دیگر این صلح، تبدیل اسپارت به قدرت مسلط در صحنه سیاسی یونان بود. پس از صلح یونان، دولت هخامنشی فرصت یافت تا بر سرکوب شورش های آسیای صغیر، گشودن دوباره مصر و تصرف قبرس متمرکز شود. در نتیجه این رخدادها و صلح نامه ها، به جنگ سرد میان ایران و یونان باستان شهرت یافت که نخستین جنگ سرد تاریخ محسوب می شود و این موضوع نشانگر آن است که تنها جنگ سرد جهان متعلق به دوران آمریکا و شوروی (قرن بیستم) نبوده است. 📚 منبع: _کتاب تاریخ هرودوت پایان. #جنگ_سرد_ایران_و_یونان #صلح_آنتالکیداس 🆔️@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
📚 جنگ سرد ایران و یونان در دوران باستان وقتی نام جنگ سرد در گفت و گوها برده می شود، اغلب فکر می کنند جنگ سرد یعنی درگیری و رقابت ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در قرن بیستم. اما پیش از اینها و در دوران باستان، چنین درگیری هایی میان ایرانیان، یونانیان و اسپارت ها رخ داده است که به جنگ سرد میان ایران و یونان معروف است که در نتیجه آن با صلح نامه آنتالکیداس میان یونان و اسپارت، ایرانیان نفوذ خود را در آسیای صغیر، بخشی از دریای مدیترانه و حتی در برخی شهرهای یونان گسترش دادند که در ادامه بیشتر به آن می پردازیم. ادامه مطالب در پست بعد... #جنگ_سرد_ایران_و_یونان #صلح_آنتالکیداس 🆔️@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
با توجه به تصویر فوق، به نظر شما کاریزماتیک ترین و محبوب ترین رهبران و سیاستمداران قرن بیستم کدام اند؟Anonymous voting
  • ۱. فرانکلین روزولت
  • ۲. مائو تسه تونگ
  • ۳. وینستون چرچیل
  • ۴. آدولف هیتلر
  • ۵. ولادیمیر لنین
  • ۶. ژوزف استالین
  • ۷. جان اِف. کندی
  • ۸. مهاتما گاندی
  • ۹. نِلسون ماندلا
  • ۱۰. سایر موارد
0 votes
کاریزماتیک ترین و محبوب ترین رهبران و سیاستمداران قرن بیستم ۱. فرانکلین روزولت ۲. مائو تسه تونگ ۳. وینستون چرچیل ۴. آدولف هیتلر ۵. ولادیمیر لنین ۶. یوزف استالین ۷. جان اف. کندی ۸. مهاتما گاندی ۹. نلسون ماندلا 📊@WaffenSSSSS
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.