صدای اهل سنت
408
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-77 kunlar
-2530 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
00:22
Video unavailableShow in Telegram
تناقضات ادامه دار مولوی!!! عبدالحمید:
"نماز دستور الله است اما لازم نیست پایبند باشید😏😐
@sunnatseda1
5.75 KB
Photo unavailableShow in Telegram
1790- «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ أَنَّ رَجُلاً سَمِعَ رَجُلاً يَقْرَأُ: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ﴾ يُرَدِّدُهَا. فَلَمَّا أَصْبَحَ جَاءَ إِلَى رسول الله ﷺ فَذَكَرَ ذَلِكَ لَهُ، وَكَأَنَّ الرَّجُلَ يَتَقَالُّهَا، فَقََالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّهَا لَتَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآنِ»». (بخارى: 5014)/ترجمه: «ابو سعید خدری رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ میگوید: مردی شنید كه شخصی، سوره اخلاص را میخواند و تكرار میكند. او كه گویا آن را كار كم اهمیتی میدانست، هنگام صبح، نزد رسول الله ﷺ آمد و آن را بازگو كرد. آنحضرت ﷺ فرمود: «سوگند به ذاتی كه جانم در دست اوست، همانا سوره اخلاص، برابر با یک سوم قرآن است»».
📚 صحیح بخاری
@sunnatseda1
Photo unavailableShow in Telegram
📚نقطه گذاری
مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگیاش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد.
تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران
اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟؟؟
برادر زاده او تصمیم گرفت آن را اینگونه تغییر دهد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.
خواهر او که موافق نبود، آن را اینگونه نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران.
خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه گذاری کرد:تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران.
پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران.
@sunnatseda1
🔴حکایت خربزه شیرین خوردن لقمان از روی قدردانی
لقمان، غلامی دانا و درستکار بود و شب و روز در کار برای ارباب خود تلاش میکرد. ارباب او هم وقتی درستکاری و زیرکی لقمان را می دید، او را عزیز میداشت و به او ارزش زیادی میداد. تا جایی که در مهمانی ها هر گاه غذا می آوردند، ارباب از لقمان میخواست با آنها غذا بخورد و تا لقمان غذا نمی خورد، ارباب هم دست به غذا نمی زد.
روزی برای آنها خربزه ای آوردند. ارباب در حضور میهمانان دستور داد تا لقمان را پیش او بیاورند. سپس از روی علاقه تکه ای از خربزه را برید و به لقمان داد. لقمان قاچ خربزه را از دست ارباب گرفت و با علاقه آن را خورد.
وقتی ارباب شور و علاقهی لقمان را در خوردن خربزه دید، تکه های دیگری برید و به او داد تا به هفده تکه رسید. لقمان همچنان تشکر میکرد و با اشتیاق میخورد. عاقبت یک تکه از خربزه باقی ماند و ارباب با خودش گفت: این یک تکه را خودم می خورم تا ببینم چقدر شیرین است که لقمان اینطور با لذت میخورد.
ارباب تکه آخر خربزه را در دهانش گذاشت تا بخورد اما دید آن چنان تلخ است که گلو را میسوزاند.
ارباب از لقمان پرسید: چطور توانستی این زهر و تلخی هربزه را تحمل کنی و آن را با این اشتیاق و شادی خوردی و اصلا چرا به روی خودت نیاوردی که تلخ است؟
لقمان گفت: من از دست تو آنقدر میوه های شیرین و غذاهای لذیذ خورده ام که حالا خجالت کشیدم به خاطر خربزه تلخی که یک بار از تو به من رسید، شکایت کنم.
ارباب لبخند پر مهری از روی رضایت بر لبش نقش بست حاضرین نیز همه لبخند زدند و قدردانی و سپاسگزار بودن لقمان را تحسین کردند
@sunnatseda1
🔴حکایت خربزه شیرین خوردن لقمان از روی قدردانی
لقمان، غلامی دانا و درستکار بود و شب و روز در کار برای ارباب خود تلاش میکرد. ارباب او هم وقتی درستکاری و زیرکی لقمان را می دید، او را عزیز میداشت و به او ارزش زیادی میداد. تا جایی که در مهمانی ها هر گاه غذا می آوردند، ارباب از لقمان میخواست با آنها غذا بخورد و تا لقمان غذا نمی خورد، ارباب هم دست به غذا نمی زد.
روزی برای آنها خربزه ای آوردند. ارباب در حضور میهمانان دستور داد تا لقمان را پیش او بیاورند. سپس از روی علاقه تکه ای از خربزه را برید و به لقمان داد. لقمان قاچ خربزه را از دست ارباب گرفت و با علاقه آن را خورد.
وقتی ارباب شور و علاقهی لقمان را در خوردن خربزه دید، تکه های دیگری برید و به او داد تا به هفده تکه رسید. لقمان همچنان تشکر میکرد و با اشتیاق میخورد. عاقبت یک تکه از خربزه باقی ماند و ارباب با خودش گفت: این یک تکه را خودم می خورم تا ببینم چقدر شیرین است که لقمان اینطور با لذت میخورد.
ارباب تکه آخر خربزه را در دهانش گذاشت تا بخورد اما دید آن چنان تلخ است که گلو را میسوزاند.
ارباب از لقمان پرسید: چطور توانستی این زهر و تلخی هربزه را تحمل کنی و آن را با این اشتیاق و شادی خوردی و اصلا چرا به روی خودت نیاوردی که تلخ است؟
لقمان گفت: من از دست تو آنقدر میوه های شیرین و غذاهای لذیذ خورده ام که حالا خجالت کشیدم به خاطر خربزه تلخی که یک بار از تو به من رسید، شکایت کنم.
ارباب لبخند پر مهری از روی رضایت بر لبش نقش بست حاضرین نیز همه لبخند زدند و قدردانی و سپاسگزار بودن لقمان را تحسین کردند
@sunnatseda1
Photo unavailableShow in Telegram
💗ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ میدانستند
ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺩﺭﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﻧﺎﻣﺤﺪﻭﺩ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ
ﻣﻴﺪﺍﺷﺘﻨﺪ 💖
🌷ﺑﻴﺎید ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ
ﺩﻳﺮﺗﺮ ﻋﺼﺒﺎنی ﺷﻮﻳﻢ
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻗﺪﺭﺩﺍنی ﻛﻨﻴﻢ
ﻛﻤﺘﺮ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮﺯی ﻛﻨﻴﻢ
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﻢ
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻴﻢ
بیشتر بخشش داشته باشیم
@sunnatseda1
01:25
Video unavailableShow in Telegram
پدرم گفت یک ماشین فراری به تو میدهم اگر حجابت را برداری
سرگذشت جالب دختر آمریکایی که برای به انحراف کشاندن زنان مسلمان مأمور به مطالعه قرآن شد ولی ...
@sunnatseda1
5.70 MB
Photo unavailableShow in Telegram
دیروزها را گشتیم
بدنبال امروزها🍀
امروزها را می گردیم
به دنبال فرداها🍀
ولی همه آنچه را که
باید ببینیم، امروز است🍀
همین ساعتها، همین دقیقهها
و همین ثانیه ها ...
@sunnatseda1
Photo unavailableShow in Telegram
#عکس_نوشت☝️
این تصویر به سال 1889 در شام (دمشق ) گرفته شده است.
📌مردی که در سمت چپ قرار دارد، نامش محمد، مسلمان و کور است. مردی که در سمت راست و بر پشت او قرار دارد، نامش سمیر، مسیحی و افلیجی کوتوله است.
📌سمیر برای عبور از کوچه های شلوغ شام به پاهای محمد و محمد برای یافتن راهش در همان کوچه ها به چشم ها و راهنمایی سمیر نیاز داشت.
📌فقط یکی از آنها قادر به دیدن و فقط یکی قادر به راه رفتن بود. هر دو یتیم بودند، خانواده ای نداشتند و در یک خانه زندگی می کردند. تا زمان مرگ با هم زیستند، و زمانی که سمیر فوت کرد، محمد آن قدر در اتاق شان گریست که پس از مدتی کوتاه دق مرگ شد.
@sunnatseda1
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.