cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

اجـبـ🔥ـار زنــدگـی/بیمـــــ🩺ـــار مـــن

خشونت فقط انقد بمالی براش كه پاهاش بی حس بشه🤤💦 •|✨رهایم نکن اجبار زندگی من..! ژانر : استریت ، گی ، bdsm ، عاشقانه ، گنگستری ، پزشکی به قلم : Tara لینک چنلمون: @ejbar_zendgy چنل ناشناس: @ejbar_nashenas

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
7 997
Obunachilar
-4424 soatlar
-1997 kunlar
-30230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:05
Video unavailable
فرشته کوچولویی که به اجبار با پسر شیطان ازدواج میکنه و محکوم به بدنیا آوردن وارثی میشه که بعدها سرزمینشون رو به خاک و خون میکشه و... 🥺💔🔥 خندیدم و روی قفسه ی سینه اش و ترقوه ی باریک و ظریفش رو بوسیدم و ضربه ای توش زدم و لب زدم: داغی بدنت که یه چیز دیگه ای میگه فرشته کوچولوی من! وقتی ضربه ی دیگه ای توش زدم جیغ خفه کشید و اخمی کرد و از بازوم چنگی گرفت و لب زد: آگارس...آی...آه...نفس... لبخندی به بی قراریش زدم و روی گلوش بوسه ای کاشتم و روی صورت غرق در اشکش دست کشیدم و لب زدم: جانم...وجود آگارس...بس که کوچولویی هیولایی مثه من برات جز درد چیزی نداره! https://t.me/+5bvYGziELxY5N2Fk https://t.me/+5bvYGziELxY5N2Fk 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
Hammasini ko'rsatish...
tumblr_mp54gd8eDo1sxd50mo1_500.gif.mp40.28 KB
#عیارسنج رمان برادری 🔞🔥💦نویسنده #نینا #گی #درام #مهیج دارای محدویت سنی _تجاوز_خشونت_ دو فصل پایان یافته، فصل سوم #انگوینگ خلاصه _ معین عاشقه برادر ناتنیشه اما بجای اعتراف و ابراز محبت با اجبار جلو میره و تو مستی به عشقش تجاوز میکنه 🔞🔞🔞🔞🔞🔞 https://t.me/+UIUgbnNgLF0zMWI0 https://t.me/+UIUgbnNgLF0zMWI0
Hammasini ko'rsatish...
رمان برادری_نینا .pdf97.90 MB
شاهزاده ای که توسط یک شیطان دزدیده میشه و قراره میشه به جای خواهرش عروسش بشه. #گـــــــــــــــــی #ازدواج‌اجــــــــــباری ملحفه رو روی تن لختم کشیدم تا اندام خصوصیم دیده نشه. با خجالت گفتم -میشه بهم لباس بدید.🥺 یکی از خدمه با پرویی گفت +عزیزم، تو قرار امشب با ارباب بخوابی، اینجا به لباس نیاز نداری، فقط باید پاهات رو براش باز کنی تا اون سوراخ تنگت رو بگ..اد.💦🔥 بعدشم باید براش وارث به دنیا بیاری تا خواستم چیزی بگم، زافان توی اتاق اومد. با دیدن بدن سفیدم، چشماش برقی زد و ... https://t.me/+7_H8DV3iIoE1NTY0 https://t.me/+7_H8DV3iIoE1NTY0
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailable
شاهزاده ای که کل عمرش رو تو معبد گذرونده و هیچی در مورد روابط🔞 نمیدونه، توسط یه #شیطان دزدیده میشه و به عنوان #عروسش انتخاب میشه... #امپرگ #تخیلی #تهکوک -چرا باید لباسام رو دربیارم🥺 میخوای شکنجه‌ام کنی؟ نیشخندی زد و انگشت اشاره اش رو زیر فکم گذاشت تا به چشمای سرخش خیره بشم +قرار نیست شکنجه‌ات کنم شازده. کاری میکنم که صدای جیغت قصر تاریکم رو بلرزونه؛ ولی نه از درد، از لذت...💦😈 https://t.me/+7_H8DV3iIoE1NTY0 https://t.me/+7_H8DV3iIoE1NTY0
Hammasini ko'rsatish...
اون شاهزاده سرزمین های جنوبی بود و من فقط؟! ولیعهدی که کشورش جنگ رو باخته بود... فکر می‌کردم می‌خواد بکشتم ولی پیشنهادی بهم داد که از چندین بار مردن بدتر بود! اما فکر نمی‌کردم این پیشنهاد شروع عشق باشه🔥 https://t.me/+7t-L6ZIkoZM4Y2I8 https://t.me/+7t-L6ZIkoZM4Y2I8 #گی #تاریخی #عاشقانه #ددی‌لیتل 🍼🏳‍🌈
Hammasini ko'rsatish...
00:06
Video unavailable
ولیعهد کشور عاشق شاهزاده کشور دشمنش میشه و تو جنگ شاهزاده اون کشورو به عنوان اسیر به بردگی میگیره...🏳‍🌈🔥 با #ترس بهم زل زد که جلو رفتم و #سیلی آرومی تو صورتش زدم⛓🩸 سرش به سمت چپ برگشت و قطرات اشک از چشمای قشنگش شروع به باریدن کرد -می‌خواین با من چیکار کنین شاهزاده؟!🥺 دستی روی رد صورتش کشیدم -پدرت وقتی اسیر جنگی می‌گرفت چیکار می‌کرد؟! با شنیدن این سوال شوکه شده سرشو بلند کرد و بهم خیره شد که پوزخندی زدم -سعی کن راضیم کنی.... وگرنه از شدت #گشادی دیگه بدنی برات نمیمونه ... https://t.me/+7t-L6ZIkoZM4Y2I8 https://t.me/+7t-L6ZIkoZM4Y2I8
Hammasini ko'rsatish...
6.14 KB
#گی 😈 #امپرگ 🫃🏼 #BDSM ⛓ #با نفرت بهش #چشم‌دوختم دستم محکم #کشیده‌شد منو کشوند سمت #درختا ، پشت یکیش وایستادیم #خیره‌به‌لبام گفت👀🫦 #+پس بالاخره #افتادی‌تو دام من👀 دستامو پشت سرم #قلاب‌کرد 🔞🔥برای اینکه نتونم در برم با دوتا #دستاش‌دستامو گرفت ، با #لحنی‌هوس الود گفت :♨️ +دلم میخواد طعم این #لبای‌خوش‌فرمو بچشم 🚷💦🍑 https://t.me/+f2fSp0pxghExZjRk https://t.me/+f2fSp0pxghExZjRk
Hammasini ko'rsatish...
00:04
Video unavailable
#گی 🫂 #تجاوز 🩸 #BDSM ⛓ #پسری که درگیر یه باندی میشه که کارشون آزار جنسیه♨️🔞❄️ #امگاورس 🥒☀️ روی تخت هلم داد #لبامو محکم بوسید ، سرمو با انزجار به عقب هل دادم ولی کم نیاورد #لیسی به سیب گلوم زد و تا وسطای #سینم کشید 👅🍒 -#ولکنننننن .... حالم داره بهم‌#میخوره بی توجه بهم #پاهامو از هم باز کرد و بینشون قرار گرفت #ترسیده بهش زل شدم -ترخدااااا نکن .. ولم کنننن #نیپلامو بین دندوناش فشار داد که #خون از جاری شد و تا زیر بغلم رفت 🩸🔞🔞 دستش که روی سو/راخم نشست نفس کشیدن یادم رفت و ........ پارت واقعی بدو تا گمش نکردی این زیری رو بمالللل👆🏻💦🍑🔞👇🏻 https://t.me/+f2fSp0pxghExZjRk https://t.me/+f2fSp0pxghExZjRk
Hammasini ko'rsatish...
bl-kiss.mp41.51 KB
00:03
Video unavailable
#استاد_جادوگری‌اش_رو_تحریک_میکنه_باهاش_بخوابه🙈💥 🍌🍌🍌🍌 #گی❤️‍🔥 #صحنه‌دار💦 #بی‌دی‌اس‌ام🍒 آکام روی صندلی لم داد و دستی به موهاش کشید. نفس‌های #سنگین ترور رو حس میکرد و از دیدن #شهوت توی چشماش #لذت میبرد. _ نمیخوای درس رو شروع کنی؟ ترور نفس عمیقی کشید و ناگهان سمت آکام #خیز برداشت. ران پای پسرک رو #فشرد و زیر #گوشش غرید: _ با این لباس یه درس دیگه رو باید یادت بدم و #لیس محکمی به گوش آکام زد. آکام با لذت ناله کرد و گفت: _ اما تو #فقط استاد... ترور با #بوسه‌ای خفه‌اش کرد و دست زیر #لباسش برد.. 😈 https://t.me/+X3kyj9mIG61kZDdk https://t.me/+X3kyj9mIG61kZDdk
Hammasini ko'rsatish...
2.64 KB
00:16
Video unavailable
⚠️میخوای رمانای پولی نویسنده ها رو #رایگان بخونی؟⚠️ 💦💦💦💦 رمان ددی لیتل بوی #میس_اسلیو 🌻🌻🌻🌻 اگه از رمانای آنلاین خسته شدی و چنل VIP‌رمانا رو‌ میخوای بپاچ اینجا❌❌ 💟💟💟💟 #گی🎈 #لزبین 🎀 #ترنس 💎 🥒🥒🥒🥒 پر از رمان های کامل شده #همجنسگرایی و بی دی اس ام فایل تمام داستان‌های صحنه دار و هات🔥☄ https://t.me/+3LmK2G6V17FlMzdk https://t.me/+3LmK2G6V17FlMzdk
Hammasini ko'rsatish...
6.91 KB