cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

Aghooshe Sard

Ko'proq ko'rsatish
Eron392 418Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
108
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

#عشق #تنفر https://t.me/joinchat/UqYjQEd8l7RqpBEr ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ با حرکت مسیحا به سمتم #بغض کرده گفتم:«خواهش میکنم مسیحا!من چه #گناهی کردم که داری این بلا رو سرم میاری؟» درحالی که بوی گند #الکل تو فضا پخش شده بود با #مستی و تلو تلو خوران به طرفم اومد و با داد گفت:«دهنت و ببند گیسو...منم میخوام مثل #برادر عوضی...هیع.. توباشم میخوام #زندگیت رو نابود کنم..هیع... همونطور که برادرت زندگی #خواهرمو نابود کرد!» با گریه بلند جیغ زدم:«نه،نه!!» ولی اون بی توجه با یه قدم بلند #فاصلمون رو پر کرد و که #جیغی #کشیدم و اون ... https://t.me/joinchat/UqYjQEd8l7RqpBEr
Hammasini ko'rsatish...
رمان عاشقانه ای بی نهایت🔥❌ صنم دختر پرورشگاهی رمانمون که با امیر سام پسری به شدت جذاب و دختر کش رو به رو می شه؛ انقدر باهاش لجبازی میکنه که وقتی به خودش میاد که قلبش رو باخته🤤🙈😍
Hammasini ko'rsatish...
•وای لینکشو میخوام😍🍓•
صنم دختری که از بچگی تو پرورشگاه بزرگ میشه 🕊 رفیقی داره که مثل کوه پشتشه و نمیزاره کسی صنم رو اذیت کنه طی اتفاقاتی یه روز صنم با پسری برخورد میکنه چند باری هم رو می بینن تا اینکه امیر سام پسری جذاب و دختر کش عاشق صنم دختر #پرورشگاهی رمانمون می شه صنم با لجبازی می خواد اونو از خودش دور کنه!! اما خیلی دیر به خودش میاد و می بینه که قلبش رو پیش امیر سام باخته ، صنم دنبال خانواده اش می گرده و شوکه دیگه ای بهش وارد میشه چون امیر سام😈❌ http://t.me/joinchat/islnro7GW9s4MzE8
Hammasini ko'rsatish...
پسری که توی دانشگاه عاشق یکی از دخترا می‌شه؛ هفته دیگه برادرش می‌گه می‌خوام برم خواستگاری.. وقتی همراه برادرش به خواستگاری می‌ره می‌فهمه این همون دختر رویاهاشه‌! اما حالا داره می‌شه زن داداشش..🔞💔یه شب مست میاد خونه به داداشش می‌گه من قبل از تو عاشق زنت بودم! وقتی برادرش می‌فهمه؛ راهی جاده می‌شه تا یه جایی بره تنها باشه.. توی راه تصادف می‌کنه و ماشینش آتیش می‌گیره خانوادش پیداش نمی‌کنن! چون سوخته.. ولی اصل ماجرا اینه که یه خانواده مذهبی اونک قبل از اینکه بسوزه پیداش می‌کنن به بیمارستان می‌برنش؛دکتر‌میگه حافظشو‌از دست داده!! هیچی یادش نمیاد.. یعنی برمی‌گرده پیش برادر عشقش؟ عشقش چی می‌شه؟؟🔞
Hammasini ko'rsatish...
می‌خوامممم بخونمشش🥺💔
الان لینکش باطل می‌شه اومدم🙊🔞
رمان میخونی لاوم؟🥺🙈
Hammasini ko'rsatish...
یپ🥺💜
نویسندم😌☂️
سلام عزیزای دلم🌸 خواستم بگم؛ فکر کنم قراره اینترنتارو قطع کنن و ممکنه با هم دیگه ارتباطی نداشته باشیم! خواستم بگم که من رمانو ادامه می‌دم و تا که روزی اینترنت درست شد.. میام این چنل و پی دی افشو می‌ذارم واستون تازه کلی رمان دیگم می‌نویسم اونارو می‌ذارم🥺✨ رمان قرار نیست کات بشه بلکه بازم اضاف می‌شه رمانای جدید🙂💜مرسی که همراهمین🌾🤎
Hammasini ko'rsatish...
جررررر بیا این چنل از افسردگی در بیای پشمک جان😂😂
Hammasini ko'rsatish...
#بابات‌میدونه‌انقدر‌منحرفی؟!🔞💧🤥 نیم نگاهی به نجات انداختم و با خنده‌ی #خبیثانه‌ گفتم: -می‌خوام یه چیستان بگم! با #ذوق دست‌هاش رو بهم کوبید و با خنده گفتم: -اون چیه که خشکِ وقتی می‌کنیم توش خیس می‌شه! با شرمساری نگاهش کردم و لب زدم: -خیلی گاوی ساتیار! تک خنده‌ی بلندی کردم و لب زدم: -عه عشقم کلِ دنیا می‌دونن‌ چی خشکِ بد میکنن توش خیس می‌شه! عصبی لب زدم: -آره چیز میره تو چیز! شلیک خنده‌ام به هوا رفت و در حالی که سعی می‌کردم نخندم گفتم: -منحرف جامعه، چایی کیسه‌ای بود! https://t.me/joinchat/QBmXBo77P1YyY2E0 #جر_خوردن_تضمینی!🤣🪓☕️ #با_دست_شلوار_اضافه_جوین‌_شو😹👖🍑
Hammasini ko'rsatish...
‌آنچه‌در‌آینده‌می‌خوانید:🐺 - اون‌ خیلی جذابه! - برای تو این‌طوره، برای من فقط یه پسری که نمی‌دونه با چی روبه‌روئه و غرور بی‌جا داره بیش‌تر نیست! برای همین وقتی شب خواب بود؛ تا گرگ‌میش هوا یه‌سره چشات روش قفل بود؟ - هی دختر اون داستانش جداست! 《 https://t.me/BChatBot?start=sc-272903-KrBinNK 》 ‌ ‌نظری راجب پارت چهارم؟ تایپ کنید برام.🌸🐁
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.