ناتمامی.
تمام آنچه توی سر نیل میدود و کسی از چشمانش نمیخواند. اگه براى زدن حرفتون نياز به شنل ناپديدكننده داشتيد: https://t.me/BChatBot?start=sc-352239-pQqPhNX
Ko'proq ko'rsatish284
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-17 kunlar
-730 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
برای وقتیکه به قدر جوانهی سیبزمینیای که در انباری تاریک روییده باشد بیجانی.
@lifearoundnill
Balmorhea-Remembrance-320.mp313.61 MB
« مثل میزی چوبی؛ که دلتنگیاش او را به درختی که بود، بازنمیگرداند…»
داشتم ماه رو از پنجره نگاه میکردم که بهش گفتم وقتی چشمهام پر از ستارههای کوچیکه یا حتی وقتی که غم، لکه سالک بزرگی روی قلبمه، دلم بغلش رو میخواد.
«گفتم: چند دقیقه اینجا بنشین و به من تکیه بده.
گفت: کارم از تکیه گذشته.
دلم میخواهد توی بغلت بمیرم.»
یک شب تبدار تابستان، برق رفته بود و صورتت را فقط با نور ماه میتوانستم ببینم. هنوز ماه را که توی عسل چشمانت غلت میخورد خاطرم هست. کاش میتوانستم ذرهای از تنهایی و دردی که ذره ذره تو را میخورد کم کنم.
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.