cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

دلنوشته های من

من آن جام شکسته ای هستم به دست روزگار دلنوشته های من متن های زیبا اشعار کوتاه،بلند عکس های نوستالژی.عاشقانه از دیروز تا امروز

Ko'proq ko'rsatish
Eron382 650Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
133
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

‍ آیا «گروه قنات» را می‌شناسید؟ در نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی عده‌ای از انقلابیون در جهرم، گروهی را در این شهر و نواحی اطراف آن با هدف قلع و قمع مخالفان جمهوری اسلامی، تشکیل دادند. آنان پس از ربودن مخالفان سیاسی و پس از شکنجه در غسالخانهٔ قبرستان بهشت رضوان، قربانیانشان را می‌کشتند آن‌ها را مثله می‌کردند و سپس اجساد تکه‌تکه شده‌شان را در قنات‌های زمین‌های کشاورزی جهرم می‌انداختند. دلیل معروف شدنشان به گروه قنات همین بود‌. تقریباً بیشتر اهالی منطقه از وجود چنین گروهی خبر داشتند اما کسی جرأت اعتراض نداشت. در آن دوران وجود چنین گروهی باعث رعب و وحشت بسیار در منطقه شده بود و تا اعتراضی صورت می‌گرفت، بسیاری می‌گفتند «چیزی نگویید که گروه قنات به سراغتان می‌آید!» گروه قنات قربانیان خود را از بین هواداران سازمان مجاهدین خلق، بهاییان، همجنسگرایان و زنان تن‌فروش انتخاب می‌کرد. نام یکی از زنان تن‌فروش که قربانی گروه قنات شد اما جان به در برد، گُلو بود. گُلو از خانواده‌ای تنگدست بود و از راه تن‌فروشی امرار معاش می‌کرد. گروه قنات به جرم اینکه گُلو جوانان شهر را آلوده به فساد کرده مقدار زیادی اسید به صورت او پاشیدند. گُلو جان به در برد اما کور و خانه‌نشین شد. گُلو پسری داشت که او را ممدگُلو می‌نامیدند. ممدگُلو، جلو در خانه می‌نشست و از مردان مشتری مادرش پول می‌گرفت. ممدگُلو بعد از کور شدن مادر، خودش به گروه قنات پیوست و در تکه تکه کردن اعضای بدن مخالفان و سوراخ کردن جمجمه‌هایشان با دریل و مته، یکی از بهترین‌هایشان شد! یکی دیگر از قربانیان این گروه پسر هفده ساله‌ای با نام «منوچهر هنری» بود. به جرم علاقه‌مندی به مجاهدین خلق منوچهر را شبانه ربودند و به غسالخانه بردند. آنجا بستندش، تمام بدنش را با دریل سوراخ سوراخ کردند و جسدش را در قناتی انداختند. پس از این حادثه، پدر منوچهر برای دادخواهی به تهران رفت. یکی از آشناهایش حقوق‌دان شورای نگهبان بود. او را پیدا کرد و پس از کلی دوندگی توانستند حسینعلی منتظری را مجاب نمایند تا هیئتی را جهت تحقیق و تفحص به جهرم بفرستد. هیئتی بهمراه یک روحانی که عضو شورای نگهبان بود به جهرم رفته و جلوی فعالیت‌های این گروه را گرفتند و از آنها خواستند تا در صورت شناسایی ضدانقلاب‌ها، آنها را فقط تحویل مقامات دهند. پس از آن فعالیت‌های گروه قنات در جهرم متوقف شد اما سرنوشت خیلی از قربانیان و اجساد آنها هیچگاه مشخص نشد و البته هیچکدام از اعضای گروه هم هرگز مورد محاکمه قرار نگرفتند.
Hammasini ko'rsatish...
مهربانان صبحت بخیر🌹 💛
Hammasini ko'rsatish...
رضا بهرام - گل مریم تقدیم به تموم گل های همراه گروه 🌹
Hammasini ko'rsatish...
دلم میخواد دراز بکشم وسط این گلها و به آسمون آبی نگاه کنم.اگه تو یه گوشه از این آسمون آبی ابری دیدم با خودم بگم چقدر شبیه فلان چیز هست و ساعت ها تو یه عالم دیگه باشم.
Hammasini ko'rsatish...
🌷چشم بگشا تا طلوع آسمان پیدا شود☀️ 🌷اطلسی‌های زمان در هر نفس شیدا شود عطر یاس چشم‌هایت نور می‌بخشد به صبح☀️ از شمیم دیدگانت در دلم غوغا شود سلام صبحتون پر شور و نشاط🥰 شنبه تون پر از خبرهای خوب و یهویی‌های پرمهر و شاد🌹 #صبحتون_بخیر 🌹
Hammasini ko'rsatish...