«ما آدمهای فکسنی»
هیچی به ذهنم نمیآد. چیزی از لجبازی ذهنی شنیدی؟ @Electron_ZK http://t.me/HidenChat_Bot?start=6111643830
Ko'proq ko'rsatish208
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-37 kunlar
-830 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
یهچیزی که انتخابات بهم یاد داد اینبود که پوپولیسم همیشه جوابگوعه. تو بگو اصلاً برفرض محال جامعه نخبگانسالار.
بنابراین منتخب، رئیسجمهور همهی ماست و هم احترام رواست، هم نقد، هم مطالبهگری.
پیروز انتخابات هم اصلاحات نبود که خودش رو جر داد برای برگشت به قدرت، بلکه جمهوریت بود و افزایش مشارکت که البته مدیون تلاش های اصلاحاتیم که برای برگشت به قدرت انجام داد.
بههرروی امیدواریم دولت چهارسال خوب رو پشت سر بگذاره و مشارکت در انتخابات افزایشی باشه.
Repost from N/a
«خداوندا! تو خود شاهدی آنچه از ناحیهی ما صورت گرفت، نه رقابتی برای تصاحب قدرت، و نه تلاشی برای فزونی ثروت بود؛ بلکه میخواهیم نشانههای دین تو را آشکار و اصلاح را در سرزمینهای تو برقرار سازیم تا بندگان مظلوم تو ایمن گردند و حدود الهی برپا شود.»
تحلیل جالبی بود. بهطور کامل البته موافق نیستم، اما توی این بحث که آقای پزشکیان رو نباید خارج از دایرهی قدرت دید و اتفاقا بخش اعظم قدرت در حاکمیت رو به همراه داره شکی نیست.
Repost from بیگانه
چرا باید از نمایندهی آوانگارد حمایت کرد؟
شبحی در ایران سِیر میکند. شَبَحِ نیرویی آوانگارد! یک عنصر برخاسته از قدرتی خارج از بدنهی نظام و همزمان، بیرون از دایرهی فرامین سرمایهداری بین الملل. همه وحشتزدهاند. تمام قدرتهای کهن، پدران احزاب، نمایندگان جریانات سیاسی، رسانهی اپوزیسیون، مجریان صحنه انتخابات آمریکا، لابیهای تحریمگر، مجامع گردانندهی ارزشِ دلار ساکن اروپا، همه و همه در اتحادی مقدس گردآمدهاند تا خود را از شرّ این شبح خلاص کنند!
جلیلی نمایندهی حاکمیت نیست. او نه نماینده حاکمیت درون ایران است و نه نماینده لیبرالیسم همسو با نظم سیاسی آمریکایی. مجموعهی حاکمیت ایران و ادوار قدرت، تمامْقد یا از قالیباف و یا از پزشکیان پشتیبانی کرد و جلیلی به طور کلی خارج از چتر حمایتی نظام ایستادهبود. اکنون هر چند نمایندهی یکی از گرایشهای حاکمیتی حذف شده اما پزشکیان باقی است. چه خوشتان بیاید و چه نه، امروز در انتخاباتِ دو گزینهایِ پیش رو، این پزشکیان است که مجموعهی نظام را نمایندگی میکند. او مرد سیاست است و نه مرد ایده و مسلک. با انسان مسلکی نمیتوان کار سیاسی کرد بنابراین نظام قطعا پزشکیان را به جلیلی ترجیح میدهد.
سیاست مدرن یعنی توازن قوا. توازن قوای حاکیمتی یعنی تقسیمِ سهمِ قدرت. تقسیم سهم قدرت یعنی سیاستورزی و سیاستورزی، یعنی مرگ مسلک و ایدئولوژی. شاید جوانترها با خوشبینی و خیالِ خام خود نفهمند، اما مردان سیاست لحظهای شک ندارند که با عنصری ایدئولوژیک و مسلکی مانند سعید جلیلی کار کردن غیرممکن است چون او نافی سیاست و توازن قواست و نظم بازی را بههم میزند. لذا به زودی خواهیددید که نه تنها شاخههای به اصطلاح اصلاحطلب نظام، بلکه ارتدوکسترین و دگمترین اصولگرایان و نمایندگان نهاد دین نیز به حمایت از پزشکیان برخواهندخاست و کمر همت به حذف جلیلی میبندند. وضعیت جبههی سرمایهداری بینالملل هم که روشن است. آنان هم دنبال سیاستمدارند. یعنی کسی که بتوانند با او ببندند. و اینجاست که سیاست، دشمنان دیرینه را در تاکتیک متحد میکند. پزشکیان اکنون تنها نمایندهی مجموعهی نظام است. همان طور که تنها سفیر و مجری احتمالی لیبرالیسم اقتصادی است در ایران.
از آن طرف، اتفاق کمنظیری در صحنهی سیاست ایران رقم خورده. برای نخستین بار نسل دهه هفتادی تمام جهان کهنهی انقلابی از دولتمردان گرفته تا روحانیون، از اساتید اخلاق گرفته تا ادوار تشکلهای دانشجویی را «به زور» مطیع خود کرد. بخشی از نسلِ کنشگر جوان حتی بر پروپاگاندای امپریالسیم نیز غلبهکرد. این وضعیت یادآور جنبش مه ۶۸ اروپا بود که ژان پل سارتر در وصف آن گفت: «تا امروز این ما اندیشمندان و راهبران اجتماعی بودیم که دانشجویان و جوانان را به دنبال خود میکشیدیم، امروز آنان ما را به دنبال خویش میکشانند!»
الغرض، اگر کوچک ترین ضدیتی با امپریالیسم جهانی و نیز نظامِ حاکمِ مریض ایران دارید، نمیگویم از جلیلی حمایت کنید، میگویم در زمان باقی مانده برای رایآوری جلیلی بجنگید. من خوب میدانم که اطرافیان جلیلی کسانی هستند که پس از به قدرت رسیدن، امثال مرا کافر، منحرف، نجس و مضر و چه بسا مهدور الدم میدانند. من با میدان سیاست و اندیشه و الهیات ایرانی هم آشنایم و میدانم کوچکترین امیدی به برقراری مردمسالاری عقلانی در حاکمیت جمهوری اسلامی فعلا وجود ندارد. در عین حال میفهمم که در برابر چه پدیدهای ایستادهام. میگویم برای به قدرت رساندن جلیلی بجنگید چون او یگانه نمایندهی آوانگارد سیاست ایران است. او تنها کسی است که به صفبندی قدرت در نظام وقعی نمینهد. تنها کسی است که اساسا مدافع نظم موجود نمیتواندباشد.
میگویم برای به قدرت رسیدن جلیلی بجنگید نه برای اصلاح وضع موجود، بلکه برای احیای امر سیاسی! احیای امر سیاسی مقدمهی هر اصلاح سیاسی است. تا زمانی که امر سیاسی در جامعه ایرانی مرده، وقوع هر نوع اصلاح ممتنع است. و دیگر، جلیلی تنها فردی است در مجموعه کنونی نظام که آگاهانه خلافِ جریانِ قدرت کاپیتالیسم بینالملل حرکت میکند. کاپیتالیسم بینالملل در چشم من یعنی شر مطلق و مادرِ آلامِ انسان مدرن. من ایدئولوژی دارم و جبههام مشخص است. در کنار هرکس که در برابر شرّ مطلق بایستد، میایستم حتی اگر به قیمت زندگیام تمام شود. شما نیز بیندیشید و جبهه خود را بیابید.
اگر میخواهید جلیلی را به قدرت برسانید پس از واقعیت صحنه آگاه باشید:
شما تنهایید، ارادهی نظام بر ضد شماست، فضای بین الملل بر ضد شماست، نهاد دین و روحانیت هم در لایه راهبریاش ضد شماست. اگر میخواهید پیروز شوید از رسانه، صاحبانقدرت و اصحاب مشروعیت دینی فاصله بگیرید، خودتان میان مردم بیفتید. توده را بیواسطه آگاه کنید و با تمام ظرفیت میدانی خویش به نبرد با نظم جهان امروز و #سیاست_تحمیلی برخیزید.
این جنگ ماست. بدون یاری نظام، بدون یاری غرب.
خواننده با نهایتِ عجز و غم میخونه «قصهٔ عشقِ من و تو قصهٔ خورشید و ماهه» ولی سابقاً زندهیاد بهمن علاءالدینِ بختیاری میخوند «آخه تا كِی دير ز يَك چی مَه و اَفتو»
تا کِی مثل ماه و خورشید دور از همیم؟
حین مناظره گریهام گرفت. حتی نمیدونم حواسام به چی پرت شد که گریهام گرفت.
نازكدل شدم جانِ دلم. شاید از قبل بودم.
Repost from جدال- علی عليزاده
پزشکیان آدم ناصادقی نیست. هدفش در این مناظره هم عصبی کردن جلیلی نیست. مساله سادهتر است. پزشکیان به شکلی بسیار صادقانه و معصومانه با الفبای سیاست خارجی غریبه است. او از فهم بدیهیات روابط بینالملل عاجز و فهمش از آنچه در سالهای زهرناک برجام رفت از متوسط مردم کوچه و خیابان کمتر است. پزشکیان با همه نیت خیرش، برغم برتریهایش در فهم حکمرانی و مسائل فرهنگی و اجتماعی، فقط به خاطر این پرت بودن از سیاست خارجی میتواند ایران را تا مرز نابودی و جنگ داخلی و خارجی ببرد.
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.