ادبستان
⚪ کانال ایتا 👈 http://eitaa.com/adb_arb ⚪آثار و دروس و یادداشتهای محمد نادری
Ko'proq ko'rsatish610
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-57 kunlar
-330 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
خدیو ملک سخن
اف بر شما ای کوفیان لاف زن و بیغیرت و بزدل! آیا میدانید به چه غلطی درافتادید و چه حرمتی از پیامبر دریدید؟ جگرگوشه اش را کشتید و به خونش آغشته کردید، خیانت کردید و جنایت آفریدید و اینک میگریید؟! ای مرگتان باد، بسیار بگریید و کم بخندید که این لکه ننگ از دامن نتوانید شست. آتش خشم خدا بر شما فرود آمد و مهر ذلت بر پیشانیتان زده شد و خدای در کمین شماست ... .
تازیانههای خطابه آتشین خدیو ملک سخن زینب کبری چرت کوفیان پیمانشکن را پاره کرده بود؛ هاج و واج میگریستند و انگشت ندامت به دندان میگزیدند، موی بر میکندند و جامه میدریدند.
حِذیَم اسدی گوید: «لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» یعنی سوگند به خدا هرگز بانویی پرده نشین گویاتر از زینب ندیده بودم؛ گویی از زبان علی سخن میگفت.
📃الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۰۳.
@adb_arbi
چه بخوانیم؟
ادیب توانمند محمد محی الدین عبد الحمید _که شارح و محقق کتابهایی مانند نهج البلاغه، دیوان سید رضی، شرح ابن عقیل، مغنی اللبیب و سایر کتابهای ابن هشام است_ درباره کتاب قطر الندی چنین مینویسد:
شرح قطر الندى نوشته ابن هشام انصاری از جمله کتابهای عربی است که از کودکی شيفته آن شدم و بیشترین تأثیر را در رشد علمی من داشت. خدا میداند که من در دوران نوجوانی تا چه اندازه از آن بهرهمند شدم و تأثیری بس شگرف بر گرایشهای علمی من گذاشت و همچنان و تا به امروز آثار و برکات این استفاده دیرینه را در خود میيابم.
📃شرح قطر الندی، مقدمه، ص ٧.
@adb_arbi
00:37
Video unavailableShow in Telegram
عینیه آمنتُ بالحسین جواهری
@adb_arbi
1.33 MB
گپ و گفتی خودمانی
🔹گاهی از روی بیاطلاعی یا توهم عالم بودن یا به هوای دیده شدن یا دعوی روشنفکری چوب حراج به داشتههای خود میزنیم و با بهبه و چهچه بادمجان دور قاب چینهای غیر متخصص غره میشویم و باد به غبغب میاندازیم که آری من آنم که فلان ادیب و اندیشمند را نقد (!) کردهام و او را قبول ندارم، غافل از اینکه با این کار تشت رسوایی خودمان از بام میافتد. آخر، نقد و نظر راه و رسمی دارد و آدابی میخواهد.
▫️استادی کارکشته داشتم که قریب به هفتاد دور مطول و مختصر و جواهر را تدریس کرده بود؛ نیک به یاد میآورم وقتی یکی از ادب آموزان به ایشان پیشنهاد کرد که نقدی بر خصائص ابن جنی بنویسد با فروتنی تمام گفت: اگر سخنان ابن جنی را بفهمیم هنر کردهایم، نقد پیشکش. او راست میگفت و هر آن که سر و سرّی با این کتاب داشته باشد بدان اذعان میکند.
⏹️اخیرا دیدم کسی نقد امالی سید مرتضی را موضوع به اصطلاح پژوهش خود قرار داده، به حق چیزهای ندیده و نشنیده! نمیدانم چطور این همه اعتماد به نفس پیدا کردهایم؟! واقعا نمیدانم. مرد حسابی تو که از درست خواندن یک شطر از اشعار امالی عاجزی چطور به خودت جرأت میدهی امالی علم الهدی را نقد کنی؟! کتابی که برخی بحق آن را از الکتاب نیز والاتر میدانند. زهی بر این همه تجری و تهور!
⏺️نیز ابجدخوانی دیدم که زیر از زبر باز نمیشناخت و در عین حال با طرح کلیات ابوالبقاء به دیدگاههای ادبی امین الاسلام طعنه میزد و با آب و تاب از نحو وافی تعریف و تمجید میکرد. به او گفتم بعید میدانم نحو وافی را حتی تورق هم کرده باشی؛ عباس حسن در حل معضلات نحو نه یکی دو بار بلکه بارها و بارها به مجمع البیان استشهاد کرده، از باب نمونه مهمترین مستمسک وی در عدم جواز خفض به جوار یا همان جر به مجاورت دیدگاه طبرسی است، با اینکه اهلش میدانند این مسأله تا چه اندازه بین عامه و خاصه حائز اهمیت است.
🔸البته نمیخواهم چونان مدعیان از قدر و منزلت نحو وافی بکاهم بلکه بالعکس؛ در اثبات توفیق نحو وافی همین کافی است که توانسته با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی عالمگیر شود و هزاران کیلومتر آن طرفتر در تمام کتابخانههای عمومی و شخصی جایی برای خود باز کند و فقیه و متفقه و عالم و متعلم و طلبه و دانشجو و استاد و شاگرد و عرب و عجم و شیعه و سنی از آن بهره گیرد. با این همه عباس حسن ریزه خوار خوان گسترده امین الاسلام است.
◾قدر داشتههای خود را بدانیم.
@adb_arbi
تعبیری متناقض نما در زیارت عاشوراء
🔸سؤال: در زیارت عاشوراء چنین میخوانیم: «عَلَيْكَ مِنِّي سَلَامُ اللَّهِ أَبَدًا مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ». یعنی درود خدا بر تو باد از جانب من، همیشه، تا مدتی که باقی هستم و شب و روز باقی هست. به نظر میرسد «ابد» با «مدت بقای شب و روز» در تناقض باشد؛ چون ابد به معنای همیشه و زمان لایتناهی و نامحدود است در حالی که مدت بقای شب و روز زمانی است متناهی و محدود! وجه جمع بین این دو تعبیر متناقض چیست؟
🔹جواب: تعابیری مانند «ما بقي اللیل و النهار» و «ما اختلف اللیل و النهار» و «ما اختلف الملوان» و «ما اختلف العصران» و «ما اختلف الجدیدان» و «ما دامت السماوات و الأرض» و «ما لاح کوکب» و «ما لاح نجوم اللیل» و «ما أضاء الفجر» و «ما دام تِعار» [١] و «ما أقام ثَبير» و «ما طما البحر» و «ما ذرَّ شارق» [٢] و «ما درَّ بارق» [٣] از کلمات تأبید به شمار میروند و جاری مجرای مثل شدهاند.
🔘توضیح اینکه عرب معتقد به زوال ناپذیر بودن شب و روز و آسمان و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و دریاها و ... بوده و این تعابیر به حسب باورهایشان صادر شده است، چنانکه زهیر بن أبی سُلمی در شعری میگوید:
«ألا لا أرى على الحوادث باقيا * ولا خالدا إلا الجبال الرواسيا»
🔘بدین روی اینگونه از عبارات حمل بر دوام و ابدیت میشوند نه حمل بر معنای معجمی و نفس الأمری آنها، نظیر مَثَل که مضرب آن لحاظ میشود نه مفرداتش.
🔘گفتنی است در فقره مورد گفتوگو از زیارت عاشوراء یعنی «عَلَيْكَ مِنِّي سَلَامُ اللَّهِ أَبَدًا مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ» کلمه «أبدا» ظرف و «ما» مصدریه ظرفیه است و «ما بقیتُ» در محل نصب بدل مطابق از أبدًا و «بقي اللیل و النهار» عطف بر «بقیتُ» است. و التأویل: «... أبدًا مدةَ بقائي و بقاءِ الليل و النهار».
🔘چنانکه روشن است در این فقره تأبید سلام و همیشگی بودن درود بر امام حسین علیه السلام با سه اسلوب مورد تأکید قرار گرفته است و آنها عبارتند از: «أبدا» و «ما بقیتُ» و «بقي الليل و النهار». گویی چنین گفته شده است: عليك مني سلام الله أبدا أبدا أبدا. پس تناقضی بین این سه تعبیر وجود ندارد و همگی دال بر ابدیت و دوام است.
📝محمد نادری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پینوشت:
[١]. تعار و ثبیر نام دو کوه است.
[٢]. شارق به معنای خورشید و بارق به معنای ابر است.
[٣]. بسیاری از این تعابیر در احادیث و روایات وارد شده است، مثلا در زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله چنین آمده است: السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَلِيلَ اَللَّهِ مَا دَجَى اللَّيْلُ وَ غَسَقَ، وَ أَضَاءَ النَّهَارُ وَ أَشْرَقَ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ مَا صَمَتَ صَامِتٌ وَ نَطَقَ نَاطِقٌ وَ ذَرَّ شَارِقٌ و رحمة الله و بركاته. المزار الکبیر، ص ٢١۶.
@adb_arbi
معناشناسی جمله ما رأیت إلا جمیلا
▫️سؤال: معنای دقیق جمله «ما رأیت إلا جمیلا» چیست؟ لطفا توضیح دهید.
▫️جواب: پیبردن به معنای دقیق این جمله در گرو مداقه در سیاق و فضای صدور آن است. ابن زیاد با هدف زخم زبان زدن خطاب به عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها گفت: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟». یعنی کار خدا با برادر و خاندانت را چگونه دیدی؟ حضرت زینب فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا»؛ [بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ١١۶].
برخی این جمله را چنین معنا میکنند: «جز زیبایی چیزی ندیدم» و حال آنکه جمیل وصف است نه مصدر؛ اگر این معنا مراد بود باید ما رأیت إلا جمالا گفته میشد نه جمیلا.
برخی دیگر _با توجه به اشکال پیشین_ چنین معنا میکنند: «جز زیبا چیزی ندیدم» و حال آنکه این معنا هم با چالش دیگری روبروست و آن اینکه برداشت مذکور با سؤال ابن زیاد تناسبی ندارد؛ ابن زیاد با این سؤال میخواهد از کیفیت و حال و وصف شهادت امام در نظر حضرت زینب بپرسد نه از متعلَّق رؤیت آن حضرت. به دیگر بیان، سؤال طعنهآمیز ابن زیاد درباره چگونگیِ مرئی است نه چیستیِ مرئی.
بدین روی «ما رأيت إلا جميلا» _به قرینه تناسب سؤال و جواب_ به تقدیر «ما رأيت إلا صنعا جميلا» است و جمیلا مفعول رأیت نیست بلکه صفت برای مفعول محذوف است. یعنی «ندیدم جز اتفاقی پسندیده را» به این معنا که تمام اتفاقات و حوادث کربلاء خوشایند و پسندیده بود و گله و شکایتی از خدا ندارم.
نکته: جمیل در مانند صنعا جمیلا و هجرا جمیلا و صبر جمیل و أمر جمیل و تراکیبی از این دست به معنای نیکو و پسندیده هست نه به معنای زیبا به معنای حقیقی کلمه.
@adb_arbi
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.