شوریده سر

دوستان عزیزم عذرخواهی میکنم.‌ مجبورم کانال رو حذف کنم. خوشحال میشم شما عزیزان رو توی آیدی اینستاگرامم داشته باشم @nsrn_bstn

وزین بنواز حتی برای پایکوبی جهانی که همیشه یک جای کارش می‌لنگد. اما ناهماهنگ رقص‌های ناکوک نشو #نسرین_باستانی @Shoorideh_Sar

حتی دور همین که هستی کافیست... منِ دیوانه با خیال خندیدنت هم زنده می‌مانم #نسرین_باستانی @Shoorideh_Sar

دیگران را نمی دانم، اما من تنهایی گاه گاه شبانه ام را بیشتر از جان دوست دارم. همان لحظه هایی که کتاب جایش را پیش چشمانم خوش میکند و صدای سگها و گربه ها از صد فرسخی، هیبت سکوتش را می‌شکند. لحظه هایی که اتاق با ریختن نور مهتاب روشن‌ میشود و طبیعت لطافتش را چون حریر به بافت دیوار می‌گسترد بیشتر از عمرم دوست دارم صدای ورق زدن کتابی را که نیمه شب مرا به سرزمین پهناور تخیل دعوت میکند و حسی که انگار جهان پر سرعت پیرامون مارا متوقف میکند. من عاشق شب ها هستم وقتی که جهان پر از سکوت میشود و زمین شادتر می‌چرخد و بی‌دغدغه دور معشوقه اش خورشید می‌رقصد. دوست تر از عمر دارم لحظه های کم‌یاب جامانده از دنیای امروز را که ساعت های دلخوشی ام را می‌سازد. انگار وقتی خوابیم دنیا جای قشنگ‌تری برای زیستن می‌شود. برای دوام آوردن! #نسرین_باستانی @Shoorideh_Sar

نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی ! نیمِ باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی ! بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی دستِ یاری چیست ؟ سودای غنیمت داشتی ! خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته ست ! کاش اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع کاش قدری بر لبانت آهِ حسرت داشتی ... #سجاد_سامانی @Shoorideh_Sar

خانه به خانه ، دَر به دَر ، در پی تو دویده‌ام شانه به شانه ، سَر به سَر ، بارِ تو را کشیده‌ام حیله به حیله ، فَن به فَن ، داغ نهاده‌ای به دل سینه به سینه ، دل به دل ، مهر تو برگزیده‌ام سایه به سایه ، بَر به بَر ، با تو و رفته‌ای ز بَر هفته به هفته ، مَه به مَه ، روی مَهَت ندیده‌ام شادی دل ! به دل درآ ، طارقِ خود رها چرا ؟ خیز و بیا و ناز کن ؛ ناز تو را خریده‌ام ... #طارق_خراسانی @Shoorideh_Sar

ریشخند کن، ساعتی را که ضربآهنگ ندارد مگرانکه خدا بخواهد زمانی را که پیش نمیرود و زمینی را که نمیچرخد مگر اینکه خدا بخواهد بخند به مردمانی که می اندیشند تو بازیچه آنان شدی و نمیدانند که خود عروسکهای خیمه شب بازی خدا هستند. بخند به چشم هایی که تورا نشانه رفته اند و دران هنگام تو پشت پرده همه نگاه ها در منظومه تنهایی شگرف خود بر مدار عشق میرقصی بخند به نقشه هایی که خدا نقش برآب میکند و یا به راه هایی که به رویت میبندند و نمیدانند که بازیگر نقشه های خدا هستند تا حکمتش را به بار بنشاند از قالبت بیرون بیا و از بالا نگاه کن به تقلاهای بی اساس و دویدن ها روی زمینی که دوباره به خودش میرسد. ریشخند کن کسانی را که در این زمین بی نهایت کوچک برای آرزو داشتن، چگونه حریصانه برای بیشتر داشتن یکدیگر را له میکنند و هنوز نفهمیده‌اند که روزی، جایی در مسیر دویدنشان، دفن خواهند شد. بخند به جهانی که بدون‌ اراده خدا لحظه ای روی مدار نخواهد ماند! و رها شو از قید هرآنچه که تو را در بند میخواند و به شعورت افسار میبندد #نسرین_باستانی @Shoorideh_Sar

‌‌ گم شدن را در خانه تمرین می کردیم توی کمد ،پشت لباس ها، پشت مبل بعد ها در خیابان ، پیاده رو ها،کافه ها و بعد توی خودمان... @Shoorideh_Sar

اینجا همین‌جا نزدیک همین تنفسِ بى‌خواب تو را طورى نزدیک به لمسِ هوا حس می‌کنم که گنجشک تشنه عطرِ باران را ● #علی_صالحی @Shoorideh_Sar