∞+།ᬁ꯭͞ᴇ꯭͞ᴄ͞ɪ꯭͞ᴘ͞ ͞⃟꯭ᴇ꯭͞ᴛ͞ᴇ꯭͞ʀ꯭͞ɴ͞ᴀ꯭͞ʟ꯭͞ᬁ།+∞

یادگاری! پایان.....

🎈🎉|𝙃𝘼𝙋𝙋𝙔 𝙉𝙀𝙒 𝙔𝙀𝘼𝙍𝙎|🎉 「 ♥️ @Ecip_Eternal 🎆 - [سال نو مبارک]🥳💥 {سالی پر از شادی و موفقیت باشه براتون}♥️🎈

من اصن بد ولی ی روزی میفهمین این دختره چق دو روعه لف بای

|𝙃𝘼𝙋𝙋𝙔 𝙀𝙉𝙂𝙄𝙉𝙀𝙀𝙍'𝙎 𝘿𝘼𝙔|🔋📡 「 ♥️ @Ecip_Eternal 🎆 - [روز مهندس مبارک]👨🏻‍💻🛠⚙

|𝙝𝙖𝙥𝙥𝙮 𝙑𝙖𝙡𝙚𝙣𝙩𝙞𝙣𝙚|🎁🎈🧸 「 ♥️ @Ecip_Eternal 🎆 - [ولنتاین مبارک]🍓🥃🍰

-چشم‌هام رو بستم تا جسم بی‌جون و لباس سفیدِ غرق خونش رو نبینم!- #روایت_دردناک_قتل_عروس وسط مجلس عروسی به دلیل همکاری با #دیپ‌وب!❗️ پارت واقعی، سرچ کن! https://t.me/joinchat/RZp7wsFV8MFEtAuW

🔞 صدای جیغ وحشتناکی از کامپیوتر بلند شد و اون دو مرد، به طرز وحشیانه و بی‌رحمانه مشغول #شکنجه کردن دختر بیچاره شدن، و تمام چیزهایی که توی چت بهشون گفته می‌شد رو بی کم و کاست انجام می‌دادن! خون تمام اتاقشون رو پر کرده بود و اعضای جداشده‌ی بدن دختر روی زمین ریخته بود! پیامی با فونت درشت توی چت اومد: - آتیشش بزن! صحنه‌هایی که می‌دیدم برام قابل هضم نبود، چطور دلشون می‌اومد؟ دختر بی‌گناه رو زنده زنده، به آتیش کشید، از صدای‌ جیغ‌های گوش خراشش، دلم ریش شد. همون لحظه صورتش به سمت دوربین برگشت، قلبم از تپش ایستاد. "اون دختر، عشق من بود!"💔 ~~~ برای آزار دادن سرگرد، فیلم شکنجه کردن عشقش رو براش می‌فرستن!🩸 ادامه🔻

#توجه♨️ چنلمون ممکنه #هک بشه.😭🚫 سریعاً تو چنل زیر باشید تا اگه یه وقت هک شد همدیگه رو گم نکنیم.👇🏻❌ #از_اینجا_لفت_ندید🤙🏽⚠️

پسره خون لبای دختررو میخوره... 😐🙊🩸 #پارتی_از_آینده 🔮 از ترس اشکاش جاری میشن. سینا به سمت‌ حمله ور می‌شه، لباس های اون رو در میاره. تقلا هاش نه تنها سودی نداره بلکه سینا رو وحشی تر هم میکنه. در نهایت با خوردن چند کشیده به صورتش و جاری شدن #خون از دهنش آروم می‌گیره. سینا از دیدن خون از خود بی خود میشه و لباش رو روی لب های سپیده می‌ذاره و شروع به مکیدن می‌کنه! سپیده #شوکه میشه. زبونی دور لب های سپیده میکشه و میگه: - چقدر #خوشمزه ای تو دختر!😱📛 https://t.me/joinchat/VhjhgbyJ9fAHFXSL سپیده دختر سرگرد امینی که در ۱۷ سالگی توسط آراد و دار و دستش ربوده میشه. نگم برات چه بلاهایی سرش میارن ولی همه چیز به اینجا ختم نمیشه و ۸ سال بعد ...🔞🙉💢 به خاطر صحنه های #خشن و #جناییش به افراد زیر ۱۸ سال اصلا توصیه نمیشه.🤭🥺😱 https://t.me/joinchat/VhjhgbyJ9fAHFXSL

#دختره_با_شوهر_اجباری_و_صیغه_ایش_که_دست_بر_قضا_خلافکاره_رفته_روستا_برا_اینکه_در_بره_سوار_تراکتوررررر_شده🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 تا دیدم داره با مسئول باغ حرف میزنه مثل جت در رفتم و سوار تراکتور گنده ای که اونجا بود شدم به بدبختی روشنش کردم و پام و تا اخر رو گاز فشار دادم که از جا کنده شده دنیل تازه متوجه من شده بود و در حالی که داد میزد دنبالم میدویید منم دو دستی و سفت فرمون و چسبیده بودم تا خدایی نکرده نیوفتم _توله سگگگگگگ مگه اینکه دستم بهت نرسه یلدیز نگهش دارررررررر احمقققققق کجا میخوای بری گفتم نگهش دارررررر یلدیززززز صاحب باغ داد زد: _تراکتور نازنینم خدااااا زن تراکتور را ندیده بودم مراقب تراکتورم باشششش یا علیییییی خودت رحم کننننن یه دیقه از گاز دادن غافل شدم که یهو.. #زارتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 من مردممممممممم خداااااااااااااااااااااااااا منو نجات بدیدددد🤣🤣🤣🤣🤣🤣 به جهنم که عضو میشی یا نه ایی ننه🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😂 https://t.me/joinchat/TQeaME7-Yqclplhm