cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

𝙃𝙊𝙏𝙄𝙎𝙈🔞

Just69🍌🔞

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
36 221
Obunachilar
-14724 soatlar
-8527 kunlar
+7530 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈
Hammasini ko'rsatish...
#پارت1 -اهیییی…درد دارممم…ک*صم داره ج.ر میخوره …اههه بسهههه…خیلی کلفتی اهیییی…. اسپنکی روی باسن گرد و تپلم زد و پاهامو روی شونه هاش انداخت و بی رحمانه توی ک*ص پف کرده و خیسم تل*مبه میزد -خفه شو هرزه…اینجا زندانه الان همه میریزن سرمون جن*ده.. با ضربه محکمی به داخل ک*صم کوبید که جیغ بلندی از درد کشیدم -اهههه…اوممم…خیلی درد دارممم…اهیییی.. ترشحات ک*صم حسابی زیاد شده بود و روی ک*یر زندانبان ریخته بود با حس مایع داغی توی وا*ژن تنگ و خیسم خودمو عقب کشیدم و…👅🍑💦 https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk توی زندان ک*ص و ک*ونشو با دیلدو یکی میکنن😱💦🔞
Hammasini ko'rsatish...
زنــ⛓ــدان شهــ🔞ــوت

مثلا تن داغت رو تنم بود و ناله های پر لذتم زیر گوشت👄❤️‍🔥 #بزرگـســــال و #sـحـنــه‌دار💦🔞 پارت گذاری منظــــم👅 نویسنده: #Queen_minds

- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈
Hammasini ko'rsatish...
_ آقا...آقا غلط کردم آخخخ بسهههه صدای سرد و بی رحمش فضای سالن رو به لرزه درآورد.. _ زود باشین تن لشا تند تر بکوبید پاهاشو ببشتر باز کنید..دوتایی لقد بزنید با تموم شدن حرف مهام سرعت ضربات خدمتکارا به تپل ابدارم بیشتر شد _ اههخخخ مهام خان غل...آخخ....غلط کردمممم بالا سرم ایستاد و با تحقیر به بین پام خیره شد و گفت: _ این تنبیه جسارتیه که کردیه هرزه کوچولو پاشو بلند کردو محکم کفش چرمشو کوبید رو سی*نه هام که جیغی از درد کشیدم و بی اختیار ادرارم پر فشار .... https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk #محدودیت_سنی⚠️❌
Hammasini ko'rsatish...
- اوممم مامانی بین پاهات خیلی نرمه لای نازمو باز کردم که راحت تر برام بخوره زبون کوچولو و گرمش روی چیچیلم حرکت میکرد و منو بیشتر و بیشتر ارضا میکرد. توی اتاقش نشسته بودیمو اون داشت بین پاهامو واسم میخورد. اروم اروم دودول ناز و خوشگلشو میمالیدم تا برای کردنم‌حاضر بشه با‌حس اینکه حاضره بهش گفتم روم بخوابه و بعد خودشو واردم کنه با مالیدن دودلش به چوچولم ناله ای کردم که یهو‌خودشو... https://t.me/+CwPnMQZl5RxhMzI0 https://t.me/+CwPnMQZl5RxhMzI0 نامادری از شهوت زیاد با پسر شوهرش تو خونه رابطه داره🔞🔞
Hammasini ko'rsatish...
_ آقا...آقا غلط کردم آخخخ بسهههه صدای سرد و بی رحمش فضای سالن رو به لرزه درآورد.. _ زود باشین تن لشا تند تر بکوبید پاهاشو ببشتر باز کنید..دوتایی لقد بزنید با تموم شدن حرف مهام سرعت ضربات خدمتکارا به تپل ابدارم بیشتر شد _ اههخخخ مهام خان غل...آخخ....غلط کردمممم بالا سرم ایستاد و با تحقیر به بین پام خیره شد و گفت: _ این تنبیه جسارتیه که کردیه هرزه کوچولو پاشو بلند کردو محکم کفش چرمشو کوبید رو سی*نه هام که جیغی از درد کشیدم و بی اختیار ادرارم پر فشار .... https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk #محدودیت_سنی⚠️❌
Hammasini ko'rsatish...
#پارت_83 _ بیا جلو لیلا با ترس جلوتر رفتم و بین‌ پاش نشستم _ بخور لیلا این سهم امروز توعه بخور دختر خوب دستای زمختش چنگ موهام شد و ک*ر کلفت پر رگشو به زور وارد دهنم کرد.. مطیع ته حلقمو منقبض کردم که زیر لب غرید _ افرین کوچولوی من ادامه بده دخترکم نفس بریدمو با بینیم بیرون فرستادم که دو تا دست پر قدرتشو پشت سرم نگه داشتو سفت تر به خودش چسبوند. پوزخندی به صورت کبود شدم زد و بیرحم پاهاشو کوبوند به .... https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk
Hammasini ko'rsatish...
#پارت1 -اهیییی…درد دارممم…ک*صم داره ج.ر میخوره …اههه بسهههه…خیلی کلفتی اهیییی…. اسپنکی روی باسن گرد و تپلم زد و پاهامو روی شونه هاش انداخت و بی رحمانه توی ک*ص پف کرده و خیسم تل*مبه میزد -خفه شو هرزه…اینجا زندانه الان همه میریزن سرمون جن*ده.. با ضربه محکمی به داخل ک*صم کوبید که جیغ بلندی از درد کشیدم -اهههه…اوممم…خیلی درد دارممم…اهیییی.. ترشحات ک*صم حسابی زیاد شده بود و روی ک*یر زندانبان ریخته بود با حس مایع داغی توی وا*ژن تنگ و خیسم خودمو عقب کشیدم و…👅🍑💦 https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk توی زندان ک*ص و ک*ونشو با دیلدو یکی میکنن😱💦🔞
Hammasini ko'rsatish...
زنــ⛓ــدان شهــ🔞ــوت

مثلا تن داغت رو تنم بود و ناله های پر لذتم زیر گوشت👄❤️‍🔥 #بزرگـســــال و #sـحـنــه‌دار💦🔞 پارت گذاری منظــــم👅 نویسنده: #Queen_minds

- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈
Hammasini ko'rsatish...
- اوممم مامانی بین پاهات خیلی نرمه لای نازمو باز کردم که راحت تر برام بخوره زبون کوچولو و گرمش روی چیچیلم حرکت میکرد و منو بیشتر و بیشتر ارضا میکرد. توی اتاقش نشسته بودیمو اون داشت بین پاهامو واسم میخورد. اروم اروم دودول ناز و خوشگلشو میمالیدم تا برای کردنم‌حاضر بشه با‌حس اینکه حاضره بهش گفتم روم بخوابه و بعد خودشو واردم کنه با مالیدن دودلش به چوچولم ناله ای کردم که یهو‌خودشو... https://t.me/+6rawyndkzfJjZTdk https://t.me/+6rawyndkzfJjZTdk نامادری از شهوت زیاد با پسر شوهرش تو خونه رابطه داره🔞🔞
Hammasini ko'rsatish...