سفرنامه های قاسم حلاجیان و دوستان
کانالی برای عاشقان سفر برای بهتر دیدن وقتی همه سرگرم تجارت بودند، من به تماشای یک سنگ رفته بودم. من به صدای خواهرم آب گوش سپردم و پای صحبت برادرم درخت نشستم. من دیدن را آموختم و راز زیبایی را لمس کردم .. بوبن🍎 @chehel_salegi @GHASEMHALAJIAN
Ko'proq ko'rsatish3 031
Obunachilar
+424 soatlar
+337 kunlar
+11430 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Nashrni tahlil qilish
Postlar | Ko'rishlar | Ulashishlar | Ko'rish dinamikasi |
01 Media files | 313 | 7 | Loading... |
02 لیما صالح رامسری : كاري كرديد كه مردم ديگر به كتاب اعتماد ندارند
مدير انتشارات معين ميگويد: «سال به سال دريغ از پارسال! خيلي از كتابهايي كه سال گذشته برديم براي دريافت مجوز به مشكل برخوردند.»
به گفته او مولفان و مترجمان از مشكلات داخلي ناشران با ارشاد خبر ندارند: «وقتي مراحل كار طولاني ميشود، گمان ميكنند در پيگيري دريافت مجوز كتابشان تعلل شده يا تنبلي ميكنيم. مخصوصا وقتي كه كتابي در مميزي اصلاحيه بخورد گرفتاري ما تازه شروع ميشود تا كار به سرانجام برسد. طولاني شدن اين پروسه كه گاهي منجر به چاپ نشدن اثر ميشود. ابتداييترين دودي است كه در اين ميان به چشم ناشر ميرود زيرا مولف ديگر رغبتي ندارد كتاب بعدياش را به اين ناشر بدهد. چرا ديگر دكتر معينها و احمد محمودها و ابوالحسن نجفيها و محمد قاضيها تكرار نميشوند؟ چون ديگر كسي كار جدي نميكند! مولف يا مترجم ميگويد من اين همه زحمت كشيدم و وقت گذاشتم، آخرش؟ همين كتاب جادههاي ابريشم دو جلدي را كه اخيرا چاپ كرديم مترجم دو سال براي ترجمهاش وقت گذاشت. يك سال ويراستار روي آن كار كرد. كتاب اصلاحيه خورد. در كش و قوس طولاني گرفتن مجوز كتاب، متوجه شديم ناشر ديگري همين كتاب را با ترجمه مترجم ديگري چاپ كرده است. خيلي از جاهايي كه گفته بودند اصلاح شود، ديديم در كتاب چاپ شده و عينا آمده است. آدم احساس ميكرد گويا از وزارتخانه ديگري مجوز گرفتهاند. به نظر شما اين مترجم حاضر است ديگر براي كتاب بعدي وقت بگذارد؟»
رامسري شكل بررسي كتاب و صدور مجوز را «سليقهاي» ميداند: «من سالهاست در كار نشر هستم. شايد هم به سن خيلي از بررسهاي محترم ارشاد. وزراي مختلفي را در طول فعاليت فرهنگيام ديدهام. خط قرمزها را هم خوب ميشناسم؛ اما بحث سليقه است. كتابي كه در دولت قبلي مجوز گرفته در دولت بعدي اجازه چاپ ندارد يا كتابي به چندين چاپ رسيده، بعد يكدفعه زنگ ميزنند كه ديگر حق نداريد اين كتاب را چاپ كنيد.»
مدير نشر معين از بياعتمادي مردم به كتاب ميگويد: «ميگويند مردم كتاب نميخوانند. كاري كرديد كه مردم ديگر به كتاب اعتماد ندارند. در نمايشگاه يك نوجوان 17 ساله آمده چاپ قديم «قصههاي مجيد» را ميخواهد، چون فكر ميكند چاپ جديد، سانسور شده است. اين يعني فاجعه. مسوولان متوجه اين مسائل نيستند.»
به نظر صالح رامسري «اولين كاري كه وزارت محترم ارشاد بايد انجام بدهد به دست آوردن اعتماد خواننده است.» او اعتماد خواننده و امنيت شغلي ناشر را كنار هم ميگذارد و ميگويد: «ناشران ما امنيت شغلي ندارند. اين امنيت را ارشاد بايد به وجود بياورد. كتاب قند و نمك و طهران قديم را عينا با آرم و آدرس و تلفن ما قاچاقي زدهاند. خواننده آن را كه با كيفيت بسيار بدي هم چاپ شده ميخرد ولي همان كتاب را از من نميخرد، چون فكر ميكند كتاب من سانسور شده است ولي مال قاچاقچي نه! كتاب زمين سوخته را قاچاق زدهاند، پي.دي.اف آن را روي سايتها گذاشتهاند، به صورت گويا هم درآوردهاند. داد من و خانواده نويسنده هم به جايي نميرسد. ارشاد به جاي گير دادن به چند كلمه يا جمله بايد جلوي اينها را بگيرد. با اين همه مشكلات ريز و درشت با چه انگيزه و تواني ميتوان كار كرد؟»
به عقيده رامسري «سطح كتابخواني نازل شده؛ مردم كتابهاي جدي نميخوانند. بسياري از كتابها در شمارگان ۱۵۰ نسخه و شايد هم پايينتر چاپ ميشوند. در كشوري با ۸۰ ميليون نفر جمعيت اين درد بزرگي است و ميتوان گفت يك مصيبت است.»
او ميگويد: «ارشاد براي بررسي كتاب بايد افراد اهل كتاب و مطالعه را انتخاب كند. كساني كه مشكلات فرهنگي جامعه را بشناسند.
صالح رامسري خطاب به وزارت ارشاد ميگويد: «ما در عصر اطلاعات و هجوم ماهوارهها و شبكههاي مجازي به سر ميبريم . جهان شده يك دهكده؛ در واقع همگي در يك دهكده جهاني به سر ميبريم. اگر چيزي را شما نگذاريد بگويند يا بنويسند كسان ديگري خواهند گفت و خواهند نوشت. مردم در ميان هجمهاي از اطلاعات راست و دروغ قرار گرفتهاند. كسي دنبال اصل واقعيت نخواهد رفت. همه مردم كه اهل تعمق و تفكر نيستند! خيليها متاسفانه هر چه به خوردشان ميدهند، باور ميكنند. شما با اين سختگيريها در واقع به نوعي ارزشها و زحمتهاي خودتان را پنهان ميكنيد. چه كسي را ديدهايد كه با خواندن كتاب دزد، معتاد يا خلافكار شده باشد؟ جامعهاي كه عادت به فكر كردن داشته باشد جلوي بسياري از ناهنجاريهاي آن گرفته ميشود. كسي كه كتاب ميخواند يعني فكر ميكند، كسي هم كه فكر ميكند، از بسياري از پلشتيها و پستيها و بديها مصون است و اين مردم آن جامعه هستند كه از آن سود خواهند برد.»
روزنامه اعتماد1403/02/30
@safar_chehelsalegi | 817 | 6 | Loading... |
03 Media files | 323 | 2 | Loading... |
04 سفر آخر ِ روحانی عاشق سینما و فوتبال
🔺در سوگ سید محمدعلی آل هاشم؛ «امام» هر روز مردم تبریز /آخوندی که برای فوتبال جنگید و سینما را به جوانان توصیه کرد
🔹آقا سیدمحمدعلی را امام هر روزِ هفته مردم تبریز میگویند. در تبریز یک روحانی صاحب این جایگاه شود یعنی فرقهایی آشکار با اسلافش داشته است. از یاد نبریم که تبریز خاستگاه روحانیت شیعه است. شهری که تمدنش گره خورده به صفویه. صف مقدم حفظ ارکان روحانیت در همه چند صده اخیر.
🔹«پدر شهر» یعنی او بود که ایستاد تا تراکتور و هوادارانش از دام سیاستزدگی و رفتارهای افراطی و حساسیتهای امنیتی رهایی یابند. کدام امام جمعه را میشناسید که برای تیم شهرش به استادیوم برود؟ درهای اتاقش به روی بچههای فوتبالی و فوتسالی باز باشد؟
🔹امام جمعهای را میشناسید که پای منبر بگوید به سینما بروید و فیلم ببینید؟ همین چند روز قبل بود که سیدمحمدعلی به مردمش گفت بروید و "آپاراتچی" ببینید/خبر آنلاین
عکس کمتر دیده شده از آیتالله آل هاشم امام جمعه تبریز در منزل استاد شهریار / سال ۱۳۶۳ | 849 | 29 | Loading... |
05 Media files | 423 | 0 | Loading... |
06 Media files | 434 | 0 | Loading... |
07 قلمنوشت ۱۷
#استرالیا
حدیث نفس
اگر ایران بودم....
به گمانم دهها بار از خودم پرسیده بودم اگر ایران بودم زندگیم چطور بود؟ وقتی دچار ناامیدی میشوم این سوال به ذهنم میآید. مثل همه آدمها برای خودم خیال پردازی میکنم که اگر ایران بودم دست کم ور دل مامان و بابایم بودم و دیگر انقدر در خواب نمیدیدم که خانوادهام به دیدنم آمدهاند.
❄️من همواره سردی حسرت را روی قلبم حس میکردم. حسرت از دست دادن و دوری از دوست داشتنیهایم.
همیشه طعمی تلخ از آینده ندیده ذائقه روحم را آزرده میکرد. تلخی دیدن فرزندی که دور از سرزمین مادریاش بزرگ میشود و پیوندهایش با ریشهاش ضعیف است. تلخی یاد پیری افتادن و تنهایی در خاکی که گٍل وجودم از آن سفالین نشده است.
☀️گوشت و پوست و سلولهای وجود من از آب و خاک و باد و آفتاب جای دیگری تغذیه شده بود. حس غریب دور ماندگی از اصل و اصالتم در دیواره وجودم ترک می انداخت.
و از آن روزی میترسیدم که بشکنم.
📝میدانستم که باید غائله این قضیه را برای خودم ختم کنم وگرنه هر بار مثل زخمی کهنه سر باز میکند.
قلم و کاغذ برداشتم و شروع کردم به نوشتن...
«نامهای برای خودم»: | 460 | 6 | Loading... |
08 ملاقات با سهراب سپهری، به تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ مشهد اردهال.
#امیرعلی_ق
@Amiralichannel | 457 | 1 | Loading... |
09 Media files | 443 | 1 | Loading... |
10 نوآوری اجتماعی یعنی شما یه کاری بکنی که مردم رو درگیر یک فعالیت مثبت بکنی بدون اینکه امر و نهی کنی! مثلا تو ژاپن در یک پارکی یه نمایشگر بزرگ گذاشتن که سرعت دویدن آدما رو نشون میده. در واقع مردم اینجوری دویدن رو امتحان میکنند بدون اینکه بهشون بگی ورزش برای سلامتی خوبه پس ورزش کن! و چقدر جای اینجور کارها در ایران خالیه
@noqtesarkhat 🗯 | 764 | 32 | Loading... |
11 معماری یه خونه ی گلی .... جنت رودبار. رامسر
خیلی سریع از دهه پنجاه ببعد ؛ این نوع معماری رو فراموش کردیم .
@safar_chehelsalegi | 395 | 1 | Loading... |
12 چاربداری
روستای گرسماسر. رامسر . ۱۳۵۰
@safar_chehelsalegi | 439 | 1 | Loading... |
13 🎥 این دختره توی پرتغال خیلی اتفاقی این فیلم جالب رو از شهاب سنگ دیروز گرفته
🔹آدم چند بار تو عمرش میتونه یه آذرگوی به این خوشگلی ببینه؟ ثبت کردنش به کنار!
🔹آذرگوی (Fireball): شهابی را گویند که از شهابهای عادی درخشندهتر است.
@khabare_vije | Khabarevije.ir | 454 | 12 | Loading... |
14 چارلی چاپلین ۸۸ سال زندگی کرد و ۴ جملهی ارزشمند برای ما به یادگار گذاشت:
۱. هیچی چیز در این دنیا همیشگی نیست؛ حتی مشکلات ما...
۲. من عاشق قدم زدن زیر باران هستم، چون هیچکس نمی تواند اشک هایم را ببیند...
۳. بیهوده ترین روز زندگی، روزی است که بدون خنده سپری کنیم...
۴. شش پزشک برتر دنیا اینها هستند: خورشید، استراحت، ورزش، رژیم غذایی، عزت نفس و دوستان خوب...
در تمام مراحل زندگی به آنها اهمیت بده و از داشتن یک زندگی سالم لذت ببر.
عکس: ییلاق ایزیکی؛ رامسر | 633 | 49 | Loading... |
15 Media files | 566 | 8 | Loading... |
16 .
.
هلر عکاسی؟ یانقاشی کانئ؟
یه شهر.و.سرِ.آب پاشی کانئ
گمان دارم قلم داری همشیک
تمام خاک عینه کاشئ کانئ
.#ق_شهبازی | 550 | 1 | Loading... |
17 #شهسوار یا#تنکابن رامیتوان #قلب #زیبایی #شمال دانست!این زیبایی #طبیعت با زیبایی و #مهربانی #مردم قابل تفکیک نیست.اگر شهسوار راتجربه نکرده اید پیشنهاد میکنم هرچه زودتر برنامه ای برای سفر به این منطقه زیبا بریزید.#بالابند#چای#مزرعه_چای#چای_ایرانی#چای_سیاه#چای_بالابند#
@honarkar | 460 | 2 | Loading... |
18 Media files | 462 | 0 | Loading... |
19 یک بوسه ی داغ از لب و از گونه ی قندت
صبحانه چنین ناب و طلوعی به از این چیست
مسلم خزایی
درودتان باد دوستان اهل ادب و اندیشه و شعر! صبحتان عسل واره ای شیرین و لبریز جرعه جامی از چکامه در سرزمین طوفان زده ی عشق و احساس!
از چمیدن و یال افشانی این صبح خوش قدم و با باریدن باریکه ای از نور بر ما بازماندگان شب تنهایی ، در به روی دربدری ها می بندیم و در پی کسب لذیذترین لذتهای امروز ترانه ساز با نسیم می شویم و سلام می رسانیم به شقایقهای محکوم به عشق تا که به ودیعه گیریم همه نعمتهای کوچک و بزرگ خوان خداوندی را.
@chehel_salegi
از جان گرفتن ثانیه های شادی بر مدار قدمهای صبح سه شنبه ، طراوت می تراود از آواز دلاویز شیرین خنده های خورشید تا که از زلال چشمان آسمان عشق سیراب گردیم و همچون پرنده ای بی آشیان سر تا پا پرواز شویم بر تسلسل زیباییها و از صدای کوک و ناکوک کوچه گردهای عاشق ، نتهای زیبای زندگی بنوازیم و سر دهیم صدای سخن عشق را....
از آهنگ حضور ارغوانی آفتاب بر قند مکرر لبهای خندان بامداد ، برگ به برگ و باران به باران حماسه می شویم تا از پنجه خنیاگر خورشید مست مکرر گردیم و بنوشیم شراب ناب زندگانی را ....در نبرد نابرابر با ناخوشی ها ، امروزتان به زیر هجوم سیلابی از سعادت🌷🌷🌷
#علیرضا_فهیم
کانالی برای عاشقان سفر و گردشگری 👇
@safar_chehelsalegi | 727 | 6 | Loading... |
20 Media files | 665 | 14 | Loading... |
21 Media files | 725 | 3 | Loading... |
لیما صالح رامسری : كاري كرديد كه مردم ديگر به كتاب اعتماد ندارند
مدير انتشارات معين ميگويد: «سال به سال دريغ از پارسال! خيلي از كتابهايي كه سال گذشته برديم براي دريافت مجوز به مشكل برخوردند.»
به گفته او مولفان و مترجمان از مشكلات داخلي ناشران با ارشاد خبر ندارند: «وقتي مراحل كار طولاني ميشود، گمان ميكنند در پيگيري دريافت مجوز كتابشان تعلل شده يا تنبلي ميكنيم. مخصوصا وقتي كه كتابي در مميزي اصلاحيه بخورد گرفتاري ما تازه شروع ميشود تا كار به سرانجام برسد. طولاني شدن اين پروسه كه گاهي منجر به چاپ نشدن اثر ميشود. ابتداييترين دودي است كه در اين ميان به چشم ناشر ميرود زيرا مولف ديگر رغبتي ندارد كتاب بعدياش را به اين ناشر بدهد. چرا ديگر دكتر معينها و احمد محمودها و ابوالحسن نجفيها و محمد قاضيها تكرار نميشوند؟ چون ديگر كسي كار جدي نميكند! مولف يا مترجم ميگويد من اين همه زحمت كشيدم و وقت گذاشتم، آخرش؟ همين كتاب جادههاي ابريشم دو جلدي را كه اخيرا چاپ كرديم مترجم دو سال براي ترجمهاش وقت گذاشت. يك سال ويراستار روي آن كار كرد. كتاب اصلاحيه خورد. در كش و قوس طولاني گرفتن مجوز كتاب، متوجه شديم ناشر ديگري همين كتاب را با ترجمه مترجم ديگري چاپ كرده است. خيلي از جاهايي كه گفته بودند اصلاح شود، ديديم در كتاب چاپ شده و عينا آمده است. آدم احساس ميكرد گويا از وزارتخانه ديگري مجوز گرفتهاند. به نظر شما اين مترجم حاضر است ديگر براي كتاب بعدي وقت بگذارد؟»
رامسري شكل بررسي كتاب و صدور مجوز را «سليقهاي» ميداند: «من سالهاست در كار نشر هستم. شايد هم به سن خيلي از بررسهاي محترم ارشاد. وزراي مختلفي را در طول فعاليت فرهنگيام ديدهام. خط قرمزها را هم خوب ميشناسم؛ اما بحث سليقه است. كتابي كه در دولت قبلي مجوز گرفته در دولت بعدي اجازه چاپ ندارد يا كتابي به چندين چاپ رسيده، بعد يكدفعه زنگ ميزنند كه ديگر حق نداريد اين كتاب را چاپ كنيد.»
مدير نشر معين از بياعتمادي مردم به كتاب ميگويد: «ميگويند مردم كتاب نميخوانند. كاري كرديد كه مردم ديگر به كتاب اعتماد ندارند. در نمايشگاه يك نوجوان 17 ساله آمده چاپ قديم «قصههاي مجيد» را ميخواهد، چون فكر ميكند چاپ جديد، سانسور شده است. اين يعني فاجعه. مسوولان متوجه اين مسائل نيستند.»
به نظر صالح رامسري «اولين كاري كه وزارت محترم ارشاد بايد انجام بدهد به دست آوردن اعتماد خواننده است.» او اعتماد خواننده و امنيت شغلي ناشر را كنار هم ميگذارد و ميگويد: «ناشران ما امنيت شغلي ندارند. اين امنيت را ارشاد بايد به وجود بياورد. كتاب قند و نمك و طهران قديم را عينا با آرم و آدرس و تلفن ما قاچاقي زدهاند. خواننده آن را كه با كيفيت بسيار بدي هم چاپ شده ميخرد ولي همان كتاب را از من نميخرد، چون فكر ميكند كتاب من سانسور شده است ولي مال قاچاقچي نه! كتاب زمين سوخته را قاچاق زدهاند، پي.دي.اف آن را روي سايتها گذاشتهاند، به صورت گويا هم درآوردهاند. داد من و خانواده نويسنده هم به جايي نميرسد. ارشاد به جاي گير دادن به چند كلمه يا جمله بايد جلوي اينها را بگيرد. با اين همه مشكلات ريز و درشت با چه انگيزه و تواني ميتوان كار كرد؟»
به عقيده رامسري «سطح كتابخواني نازل شده؛ مردم كتابهاي جدي نميخوانند. بسياري از كتابها در شمارگان ۱۵۰ نسخه و شايد هم پايينتر چاپ ميشوند. در كشوري با ۸۰ ميليون نفر جمعيت اين درد بزرگي است و ميتوان گفت يك مصيبت است.»
او ميگويد: «ارشاد براي بررسي كتاب بايد افراد اهل كتاب و مطالعه را انتخاب كند. كساني كه مشكلات فرهنگي جامعه را بشناسند.
صالح رامسري خطاب به وزارت ارشاد ميگويد: «ما در عصر اطلاعات و هجوم ماهوارهها و شبكههاي مجازي به سر ميبريم . جهان شده يك دهكده؛ در واقع همگي در يك دهكده جهاني به سر ميبريم. اگر چيزي را شما نگذاريد بگويند يا بنويسند كسان ديگري خواهند گفت و خواهند نوشت. مردم در ميان هجمهاي از اطلاعات راست و دروغ قرار گرفتهاند. كسي دنبال اصل واقعيت نخواهد رفت. همه مردم كه اهل تعمق و تفكر نيستند! خيليها متاسفانه هر چه به خوردشان ميدهند، باور ميكنند. شما با اين سختگيريها در واقع به نوعي ارزشها و زحمتهاي خودتان را پنهان ميكنيد. چه كسي را ديدهايد كه با خواندن كتاب دزد، معتاد يا خلافكار شده باشد؟ جامعهاي كه عادت به فكر كردن داشته باشد جلوي بسياري از ناهنجاريهاي آن گرفته ميشود. كسي كه كتاب ميخواند يعني فكر ميكند، كسي هم كه فكر ميكند، از بسياري از پلشتيها و پستيها و بديها مصون است و اين مردم آن جامعه هستند كه از آن سود خواهند برد.»
روزنامه اعتماد1403/02/30
@safar_chehelsalegi
👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
سفر آخر ِ روحانی عاشق سینما و فوتبال
🔺در سوگ سید محمدعلی آل هاشم؛ «امام» هر روز مردم تبریز /آخوندی که برای فوتبال جنگید و سینما را به جوانان توصیه کرد
🔹آقا سیدمحمدعلی را امام هر روزِ هفته مردم تبریز میگویند. در تبریز یک روحانی صاحب این جایگاه شود یعنی فرقهایی آشکار با اسلافش داشته است. از یاد نبریم که تبریز خاستگاه روحانیت شیعه است. شهری که تمدنش گره خورده به صفویه. صف مقدم حفظ ارکان روحانیت در همه چند صده اخیر.
🔹«پدر شهر» یعنی او بود که ایستاد تا تراکتور و هوادارانش از دام سیاستزدگی و رفتارهای افراطی و حساسیتهای امنیتی رهایی یابند. کدام امام جمعه را میشناسید که برای تیم شهرش به استادیوم برود؟ درهای اتاقش به روی بچههای فوتبالی و فوتسالی باز باشد؟
🔹امام جمعهای را میشناسید که پای منبر بگوید به سینما بروید و فیلم ببینید؟ همین چند روز قبل بود که سیدمحمدعلی به مردمش گفت بروید و "آپاراتچی" ببینید/خبر آنلاین
عکس کمتر دیده شده از آیتالله آل هاشم امام جمعه تبریز در منزل استاد شهریار / سال ۱۳۶۳
👏 5👎 1
قلمنوشت ۱۷
#استرالیا
حدیث نفس
اگر ایران بودم....
به گمانم دهها بار از خودم پرسیده بودم اگر ایران بودم زندگیم چطور بود؟ وقتی دچار ناامیدی میشوم این سوال به ذهنم میآید. مثل همه آدمها برای خودم خیال پردازی میکنم که اگر ایران بودم دست کم ور دل مامان و بابایم بودم و دیگر انقدر در خواب نمیدیدم که خانوادهام به دیدنم آمدهاند.
❄️من همواره سردی حسرت را روی قلبم حس میکردم. حسرت از دست دادن و دوری از دوست داشتنیهایم.
همیشه طعمی تلخ از آینده ندیده ذائقه روحم را آزرده میکرد. تلخی دیدن فرزندی که دور از سرزمین مادریاش بزرگ میشود و پیوندهایش با ریشهاش ضعیف است. تلخی یاد پیری افتادن و تنهایی در خاکی که گٍل وجودم از آن سفالین نشده است.
☀️گوشت و پوست و سلولهای وجود من از آب و خاک و باد و آفتاب جای دیگری تغذیه شده بود. حس غریب دور ماندگی از اصل و اصالتم در دیواره وجودم ترک می انداخت.
و از آن روزی میترسیدم که بشکنم.
📝میدانستم که باید غائله این قضیه را برای خودم ختم کنم وگرنه هر بار مثل زخمی کهنه سر باز میکند.
قلم و کاغذ برداشتم و شروع کردم به نوشتن...
«نامهای برای خودم»:
❤ 5💔 2🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
ملاقات با سهراب سپهری، به تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ مشهد اردهال.
#امیرعلی_ق
@Amiralichannel
❤ 6🔥 1😱 1
00:07
Video unavailableShow in Telegram
نوآوری اجتماعی یعنی شما یه کاری بکنی که مردم رو درگیر یک فعالیت مثبت بکنی بدون اینکه امر و نهی کنی! مثلا تو ژاپن در یک پارکی یه نمایشگر بزرگ گذاشتن که سرعت دویدن آدما رو نشون میده. در واقع مردم اینجوری دویدن رو امتحان میکنند بدون اینکه بهشون بگی ورزش برای سلامتی خوبه پس ورزش کن! و چقدر جای اینجور کارها در ایران خالیه
@noqtesarkhat 🗯
👍 8❤ 1