cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

رمان روزهای سفید🌱🌱🕊️

🍁با نام کسی که نامش آرامبخش دل و جانمان است🍁 ✍️ نسترن عاشقانه،اجتماعی پایان یافته«قلب های ساده ی ما، پناهِ سیاوش» ارتباط با نویسنده: @nastaran0144 «تبادل با بنر اخلاقی» آدرس کانال: https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
1 789
Obunachilar
-1324 soatlar
-157 kunlar
-830 kunlar
Post vaqtlarining boʻlagichi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Nashrni tahlil qilish
PostlarKo'rishlar
Ulashishlar
Ko'rish dinamikasi
01
**صورتمو بند بندازن؟ ابرو هامو بردارم؟ تو روستا تا وقتی دختر شوهر نمی‌کرد که این کارا رو نمی‌کردن!** - بیا دیگه دخترم بشین ابروهاتو بردارن! خودمو کشیدم عقب و سری تکون دادم: -نه دوست ندارم تا وقتی ازدواج کنم بزک دوزک کنم خودتونم تا دیروز نمی‌زاشتید چی شده حالا اصرار دارید ابرو بردارم بند بندازم؟ مامانم به خانجون نیم نگاهی کرد و خانجون ادامه داد: - دخترم چرا لج می‌کنی؟ خان روستای پایین می‌خوادت داره میاد بلتو ببره دیگه مثل اون پیدا نمی‌کنیا لج نکن مادر اخمام پیچید توهم: - من یه بار گفتم حسین پسر عمو رو می‌خوام اونم رفته سربازی میاد میرم دیگه مگه رو‌ دستون موندم مادرم کوبید او صورتش: - ذلیل بشی دختر دهنتو آب بکش تو الان شیرینی خورده ی یکی دیگه شدی بفهمه این حرفو سر حسینو می‌بره گریم گرفته بود: - چرا دارید زور می‌کنید سر سفره ی عقد میگم نه نمی‌خوا... حرفم تموم نشده بود که صدای داد آقا جون تو خونه پیچید، برگشتم و کی اومده بود خونه؟ - تو بیجا می‌کنی نمی‌خوام چه صیغه ایه؟ اختیارت دست منو بابات! تو بگو نه ببین بعدش جایی تو این خونه داری می‌ندازمت بیرون ببینم کی دیگه اصلا نگات می‌کنه؟ هم دست خورده میشی هم از خونه رونده با غیض نگاهم کرد و من اشکام روی صورتم ریخت و حسین کجا بودی؟ حالا چیکار می‌کردم؟ چاره ی دیگه ای داشتم؟ https://t.me/+2DaN3o_wb8xhZjA0 تورو از صورتم کنار زد و صدای کل بلند شد و من با بغض به مردی که تو صورتم می‌کاوید خیره شدم که نگاهش و ازم گرفت و آروم پچ زد :-یه قطره اشک بریزی کل روستا حرف ما میشه لبامو‌ گاز گرفتم تا بغضمو قورت بدم که ادامه داد: - گریتو نگه دار تو حجله تو بغل خودم... https://t.me/+2DaN3o_wb8xhZjA0
562Loading...
02
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️‍🔥 🩵 وقتی شوهرمو با دوستم برهنه روی تخت دیدم درحالیکه حامله بودم... 💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود... 🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد 🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و ❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت 🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما... 💜لینک رمان های آنلاین اینجاست 💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه 💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه 💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که... 🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت ❤️عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی 🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه 💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ... ❤️دوست داشتنش ساده نیست 🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب... 🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد... 🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه 💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش! 🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند... 🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود 💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل 🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره 🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او... ❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم 🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم 🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی 💜عشق تا بینهایت 💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و... 💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش‌ میشه 🩷عشق عجین شده خون و باروت 💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی ‌ 🩶عروس خون‌آشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه 💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی 🩵اون مرد دیوانه‌وار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که.... ❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم 💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی.. 💛ازدواج اجباری با قاتل زنم. 🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. 🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره 💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم 💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی 🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند... 🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود 🤎من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند! 💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد ❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد 🖤همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام 🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته 🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام 💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه... 🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک 🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد 🩵عشقم بهم خیانت کرد 🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون 💙رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز 💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که... ❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره... 🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود 🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم! ❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
620Loading...
03
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 کینه‌ دل https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
60Loading...
04
_مگه یادم می‌ره که هر شب با اون داداش عوضی‌تر از خودت مست می‌کردین و پشت در اتاقم تا خود صبح داد می‌زدین که درو باز کن تا از وجودت سیر بشیم؟🔞🔞🔞 چشمانش لبالب از اشک است: _پشیمونم دردت به سرم، من دوستت دارم روژیا... همش یه اشتباه بود، یه ندونم کاری احمقانه... منو ببخش و بذار با داشتنت همه چیز رو جبران کنم. اشک‌هایم را محکم از روی صورت پاک می‌کنم طوری که رد دستم روی پوست نازکم به حای می‌ماند: _اون شبا که تا صبح تنم توی اتاق می‌لرزید که نیای سراغم و بی‌عفتم کنی باید به فکر الان هم می‌بودی... تازه یادت افتاده من بی‌گناهم امیرحامی؟ چقدر بهت گفتم من تو مرگ مادرت دست نداشتم و تو فقط با رفع نیازهای شبونت عذابم دادی... قدم جلو می‌گذارد: _ازم بگذر روژیا... عقب می‌روم و خود را به لبه تراس می‌رسانم: _واسه این حرفا دیره، دیگه نمی‌خوام دستت به تنم بخوره!🔞 یه قدم دیگه برداری حسرت دیدنمو تا قیامت به دلت می‌ذارم و خودمو پرت می‌کنم پایین! ترسیده لب می‌زند: _نرو عقب زندگیم، باشه... باشه هرچی تو بگی! ولی پاهای لرزانم امان نمی‌دهد و همین که تلاش برای فاصله از لبه تراس می‌کنم ناگهان زیر پاهایم خالی می‌شود و... Link https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk امیرحامی و برادر دوقلوش هرشب دخترکی که فکر می‌کنن مسبب مرگ مادرشونه عذاب می‌دن اما وقتی دست سرنوشت عشق رو تو قلب امیرحامی می‌ذاره و متوجه می‌شه روژیا بی‌گناه هستش می‌ره که بدستش بیاره... اما برای اینکار دیر شده❌💯❌💯❌💯
430Loading...
05
خاص ترین روز زندگیم،داخل سالن ارایشگاه فهمیدم باردارم... داخل سرویس بودم و بیبی چکی که خط پر رنگ Tرو بهم نشون میداد،استرس رو به جونم وارد کرده بود.. هیچ وقت فکر نمیکردم تو همچین روزی،بفهمم بچه ی حامی تو شکممه،شبی که قرار بود خیلی قشنگ باشه و حالا با وجود تست مثبتی که تو دستم بود،شاهانه میشد..درونم ذوقی بی سابقه به وجود اومده بود.. طولی نکشید که به خودم اومدم و با زدن آبی به دست و صورتم،از سرویس بیرون اومدم.. میکاپ آرتیست،لبخندی به روم زد و گفت: -روژیا جون وقت شماست،بیا اینجا... هول شده،این دست اون دست کردم و جواب دادم: -عزیزم میشه من یکم دیگه بیام خدمت شما باشم،الان باید یه تماس اظطراری بگیرم چشم روی هم گزاشت و جواب داد: -باشه عزیزم هرطور شما راحتی،پس من به عروس بعدیم میرسم تاوقتی شما حاضر میشی نفس عمیقی کشیدم و برای بار بیستم،با حامی تماس گرفتم و فقط با صدای اپراطور که میگفت (دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد) رو به رو میشدم... در دام استرس و اضطراب بودم که گوشیم زنگ خورد و با خوشحالی که حامیه،صفحه رو نگاه کردم و با افتادن اسم آریا روی گوشی،بادم خوابید و ناچارا جواب دادم: -بله آریا،هیچ معلوم هست داداشت کجاست؟؟چندین بار باهاش تماس گرفتم،جواب نمیده داره دیر میشه ما کی باید به باغ برسیم؟؟ با صدا ای لرزان و نفسی کند زمزمه کرد: -حامی رفته روژیا،باید برگردی خونه،آماده نشو.... ❌❌❌🔥🔥🔥 چقدر دردناکه https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk
681Loading...
06
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 کینه‌ دل https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
130Loading...
07
می‌گن عروس جادوگره😱🔞 برشی از پارت اخر فصل دوم -چطوری ممکنه که فقط شما زنده موندین؟ سر بالا گرفته و به چشمان پلیس اخموی رو به رو زل می‌زنم، هنوز برایم قابل باور نیست... یعنی همه مرده‌اند؟! -خانوم با شمام؟ مگه می‌شه یه عده بیان شب عروسیت رو به عزا تبدیل کنن و شما سالم و سلامت بمونی تا همکاران ما از راه برسند؟! _من هیچی نمی‌دونم! شخصی جلو می‌رود و دم گوشش طوری که به گوش من هم می‌رسد پچ می‌زند: _می‌گن عروس جادوگره😱 وگرنه کی از این معرکه جون سالم به در می‌بره؟! با وحشت از جایم بلند می‌شوم و صدای فریادم کل سالن عروسی که حالا مزار مهمان‌ها شده را فرا می‌گیرد: _چرا نمی‌فهمید؟ یه عده آدم‌های کثیف توی بهترین شب زندگیم اومدن و کل مهمون‌ها و شوهرمو به رگبار گلوله بستن و فقط منو زنده گذاشتن تا همه چیز بیوفته گردن من... پلیس‌های زن ترسیده به او نزدیک می‌شوند! نکند واقعاً جادوگر باشد😱💯 -بهش دستبند بزنید، اون متهم به قتل هستش! 🚩همین که پلیس‌ها نزدیکش می‌شوند تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد و این... شروع ماجراست! Link Link:https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk شب عروسیش همه رو کشتن و قتل میوفته گردنش غافل از اینکه اون یه...😱💯
1480Loading...
08
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 کینه‌ دل https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
1060Loading...
09
.
2190Loading...
10
سلام دوستان عزیزم، به دلیل نامعلوم تلگرامم چند روزی میشه حذف شده و تمام مطالب و کانالهای موجود در تلگرامم متأسفانه حذف شده و حتی در حال حاضر من عضو کانال خودم هم نیستم و نمی‌تونم تو این کانال پیام بذارم و مجبور شدم که کانال جدیدی رو تشکیل بدم، برای خودم هم ناراحت کننده هست که بعد از پنج شش سال کانالم رو از دست دادم. به هر حال پیش اومده و کاریش نمیشه کرد، خوشحال میشم در کانال جدید همراهم باشید، چون بقیه رمان و رمانهای بعدی رو در کانال جدید خواهم گذاشت، منتظر پیوستن شما به این کانال هستم آدرس کانال جدید https://t.me/romanhaye_nastaran2
2287Loading...
11
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️‍🔥 🩵 وقتی شوهرمو با دوستم برهنه روی تخت دیدم درحالیکه حامله بودم... 💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود... 🩷بخاطر دخترونگی نداشته ام مجبور شدم پیشنهادازدواج مردی رو قبول کنم که  اصلا نمی شناختمش 🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و ❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت 🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما... 💜لینک رمان های آنلاین اینجاست 💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه 💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه 💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که... 🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت ❤️عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی 🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه 💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ... ❤️دوست داشتنش ساده نیست 🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب... 🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد... 🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه 💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش! 🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند... 🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود 💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل 🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره 🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او... ❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم 🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم 🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی 💜عشق تا بینهایت 💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و... 💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش‌ میشه 🩷عشق عجین شده خون و باروت 💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی ‌ 🩶عروس خون‌آشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه 💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی 🩵اون مرد دیوانه‌وار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که.... ❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم 💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی.. 💛ازدواج اجباری با قاتل زنم. 🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. 🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره 💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم 💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی 🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند... 🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود 🤎من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند! 💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد ❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد 🖤همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام 🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته 🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام 💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه... 🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک 🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد 🩵عشقم بهم خیانت کرد 🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون 💙رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز 💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که... ❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره... 🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود 🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم! ❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
310Loading...
12
-بزار ببوسمت... اونوقت میرم بهشت و به اون شیطان رجیم میگم... من بدون اینکه بهشتو ببینم واردش شدم با چشمای گشاد خیره‌ش میشم که سرشو نزدیک میاره پچ میزنه -شکسپیر خیلی جملات قشنگی میگفت... نه؟؟ آب دهنمو قورت میدم و سرمو بالا‌و پایین میکنم -ب‌..بله... میشه یکم فاصله بگیرید آقا هادی؟؟ معذبم... انگشتاش روی لبام میشینه و با چشمای خمار لب میزنه -میخوام ببوسمت... میخوام ببینم بهشتی که شکسپیر دیده چه‌شکلیه... جوابی نمیدم که با یه حرکت سرشو جلو میاره و...🙈😍 https://t.me/+baTzEQbEK2plMDA8 #عاشقانه_انتقامی😱
1580Loading...
13
.
1460Loading...
14
-وای که چه سگیه! مرتیکه گلدونو پرت کرده طرف دکتر صحرایی! متعجب به پرستارا که پچ‌پچ می‌کردن خیره شدم. ناصری موهای بلوند شدشو زیر مقنعش برد و با لبای ژل زده‌اش نالید: - سگ گفتی و تمام....به دک و پزشو محافظاش نگاه نکن؛ خیلی از خود راضیه... همه‌ رو نوکر خودش می‌دونه...میرم آمپولشو یه جوری میزنم دیگه... ولی خیلی سگِ جذابیه لعنتی! ریز ریز خندیدند و من خیره شدم به اتاق خصوصی که جلوش یه محافظ ایستاده بود. شونه‌ای بالا انداختم و خواستم برم که استادم از کنارم رد شد و گفت: - اسرا شریف بیا دنبالم ببینم! سلامی دادم و پشت سرش راه افتادم و گفتم: - کجا میریم استاد؟! - فردا یه پیوند قلب داریم می‌خوام سر عمل باشی...الان هم میریم به بیمارمون سر بزنیم، همه چی حاضره؟! سمت اتاق خصوصی رفت و چشمای من بود که گرد شده بود. محافظ که کنار رفت و وارد شدیم. نگاهم به مرد جوونی که روی تخت دراز کش افتاده بود و پر اخم به سقف خیره بود افتاد. موهایِ قهوه‌ای سوخته‌اش نامرتب تو صورتش افتاده بود و فکِ استخونی و عضلاتی که ورزشکار بودنش رو نشون می‌داد! حتی برنگشت که بهمون نگاه کنه. با اخم توپید: - تو این خراب شده کسی در زدن بلد نیست؟ دکتر سلیمانی ابرویی بالا انداخت: - نیومده گرد و خاک راه انداختی پسر، اینجا که دفتر کارت نیست! مرد با شنیدن صدای دکتر سلیمانی سرشو بالا آورد. کج‌خندی زد و گفت: - فکر کردم باز باید یه مشت پرستار مزاحمو تحمل کنم دکتر! اخمی روی صورتم نشست. مگه پرستارا آدم نبودن؟ غرشی از درد کرد و با دندون‌هایی که روی هم فشار می‌داد گفت: که یه وزوزه‌اشم یا خودتون آوردین! استاد با ملایمت گوشی رو از دور گردنش باز کرد و گفت: شاگرد بنده هستن، دکتر شریف! استاد پرونده رو‌ به سمتم گرفت و با اشاره‌ای بهم فهموند خودم باید معاینه‌اش کنم. اون مرد آروم لب زد: - زنده می‌مونم؟! ناخواسته گفتم: - اگه این قدر با دیگران بد اخلاقی نکنید و بنده های دیگهٔ خدارو کوچیک نشمرید شاید! یهو چشمام از حرفی که زدم گرد شد و نگاهم رو با خجالت به استاد که با خنده نگاهم می‌کرد دادم. مرد با خیرگی و جدیتِ تمام گفت: - پس با این حساب برو دعا کن زنده بمونم که اگه بمیرم تو رو هم با خودم می‌کشم زیرخاک، خانوم اَن‌ترن! انترن نگفت بلکه قشنگ بهم گفت ان! صدای خندهٔ دکتر تو اتاق پیچید و من و اون با خشم بهم نگاه می‌کردیم. نمی‌دونم چرا نمی‌خواستم‌ کوتاه بیام! - حاضرم بمیرم ولی خلق خدا رو از دست یکی مثل تو راحت کنم! چرا حواسم نبود بیماره؟!  به یک بار اخماش باز شد و نیشخندی تو صورتم زد! - الان تو قسم خوردی آدمارو نجات بدی از مرگ دیگه؟! به استاد که این بار با لبخند نگاهم می‌کرد خیره شدم. دکتر سلیمانی به آرومی گفت: - این خانوم دکتر ما دلش نمیاد مورچه بمیره آدم که جای خودش رو داره پسر. بعدشم این چه سوالیه... یعنی چی زنده می‌مونم یا نه؟ این بار نفس عمیقی کشید و ملایم‌تر از قبل گفت: - برایِ منی که زنده بودن اهمیتی نداره این سوال خیلی مهمه دکتر! - من به بابات قول دادم سالم از اون اتاق بیای بیرون؛ نگران نباش! نیشخندش پررنگ‌تر شد: - قولِ بیجایی بود! دستش رو روی قلبش فشرد و با چهره ی درهم روی تخت دراز کشید. ناخواسته دلم براش سوخت: - به خانوادتون فکر کنید. انقدر ناامید بودن خوب نیست، اونا نگرانتونن! خیره به سقف بی حس لب زد: - خانواده‌ای ندارم! - خب پس دوستاتون، اونا هم حتما نگرانن! نگاهِ عمیقش رو بهم داد و خشک پچ زد: - همه‌اشون مردن! متعجب به استاد خیره شدم که لبخندی زد و اشاره کرد ادامه بدم: - عه خب به خاطر..‌.به خاطر من! یعنی...یعنی برای این که گفتی اگه بمیری منو هم میکشی زیرخاک...برای این که من نمیرم زنده بمون چون من زندگیمو خیلی خیلی دوست دارم! با نیشخند رو به دکتر سلیمانی کرد و گفت: - خر فرضم کردی دکتر؟! بهت گفتم که ورود روانشناس به این اتاق قدغنه! https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 صدای پر از دردش باعث شد خودمو بهش برسونم. زیرلب تاله می‌کرد و قلبِ من باهاش مچاله می‌شد! لبخندی زدم و خوشحال از عمل موفقش گفتم: - دیدی زنده‌ای! گیج از داروی بیهوشی چشم باز کرد و زیرلب پچ زد: - نمی‌خوام بمیرم من می‌خوام...می‌خوام اون دختره؛ اون...همون وزوزو بیاد! لبخند محوی روی لبای خشکش نشست و خمار بهم خیره شد: - می‌خوام زنده بمونم عا‌‌...عاشق شم!
260Loading...
15
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 آنتیموان https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
230Loading...
16
- میگن مافیا شیشه است! - نه بابا من شنیدم آقا زادست...حالا هر چی هست کیس خوبیه...وگرنه این قدر براش گل و شیرینی نمیفرستادن...کل بخشو میشه باهاش خیرات داد! سمت دو پرستار بخش رفتم و کنجکاو گفتم: - کیو میگین بچه ها؟ نگاهشون روم نشست: - مریض جدید دکتر سلیمانی...مگه برای معاینه اش نرفتی؟ خسته نه آرومی زمزمه کردم که ادامه دادن: - خاک بر سرت اسرا...کل بخش دارن راجبش حرف میزنن...من اگه جای تو بودم تا حالا صدبار مخشو زده بودم! خسته سمت اتاق بیماری که درموردش حرف میزدن راه کج کردم و گفتم: - اول ببینید زنده می‌مونه...دکتر راجب راضی نشدنش برا عمل حرف میزد...باید دید وضعیتش چطوریه که انگار زیادم خوب نیست! از کنارشون رد شدم و منتظر جوابشون نموندم...آدمی که انقدر ساز ناامیدی بزنه به درد نمیخورد...همون بهتر که کسی نتونه مخشو بزنه! در اتاق بیمار و باز کردم و با دیدن مردی که روی تخت دراز کشیده بود مات موندم! موهای لخت و نامرتب قهوه ای سوختش روی صورتش افتاده بود و فک استخونی و ته ریشی که روی صورتش خودنمایی میکرد...چقدر جذاب بود! لعنت بهش...تصور نمیکردم انقدر خوب باشه! صدای بمش منو به خودم آورد: - تموم شد؟ وقت استراحتمو گرفتی واسه دید زدنت؟ اخمام توهم پیچید...شونه ای بالا انداختم و به سمت تختش رفتم و گفتم: - اصلا هم دید زدن نبود...فقط برای معاینه کسی اومدم که گفته نمیخواد عمل کنه! نیشخندی زد و بدون نگاه کردن بهم گفت: روانشناسی؟ - من خودم به ده تا روانشناس نیاز دارم...گفتم که برای معاینه اتون اومدم جناب! اخم روی صورتش نشون از درد کشیدنش میداد و دستی که روی قلبش مچاله شده بود باعث شد آروم تر از قبل بگم: - طبق چیزایی که تو پرونده اتون نوشته وضعیت خوبی ندارید...دریچه قلبتون کم کم داره مسدود میشه و... حرفمو قطع کرد. - جسمی که روحی نداشته باشه وضعیتشم اهمیتی نداره! نگاهم روی دست گلهای بزرگ و کادوهای میلیونی کنار تختش افتاد. چقدر خل بود که با وجود این همه پول میخواست خودکشی کنه... - دیوونه ای؟ اخمی بهم کرد...اما من خنده ام گرفته بود...لبامو بهم فشار دادم و گفتم: منظورم اینه که کمتر کسی با این همه طرفدار و مال و منال ادعای تنهایی میکنه! نگاه عمیق و سردش رو به چشمام انداخت و خشک گفت: - انگار کلا برای معاینه کردن من نیومدی...شاگرد دکتری؟ لبخند محوی زدم و گفتم: تا آخر این ماه آره...میخوام استعفا بدم! لبخند کجی زد و گفت: - حیف نیس دکتر به این خوبی بخواد استعفا بده؟ از حرفش تعجب کردم اما خودمو نباختم و گفتم: - روح منم مثل تو خسته اس...توان ادامه دادنو نداره...دیگه واقعا نمیتونم! لبخندش محوتر شد...خودش و با درد بالا کشید و گفت: روح خسته امو برات میزارم اگه...اگه تا تهش کنارم بمونی! https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0
490Loading...
17
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 آنتیموان https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
170Loading...
18
-وای که چه سگیه! مرتیکه گلدونو پرت کرده طرف دکتر صحرایی! متعجب به پرستارا که پچ‌پچ می‌کردن خیره شدم. ناصری موهای بلوند شدشو زیر مقنعش برد و با لبای ژل زده‌اش نالید: - سگ گفتی و تمام....به دک و پزشو محافظاش نگاه نکن؛ خیلی از خود راضیه... همه‌ رو نوکر خودش می‌دونه...میرم آمپولشو یه جوری میزنم دیگه... ولی خیلی سگِ جذابیه لعنتی! ریز ریز خندیدند و من خیره شدم به اتاق خصوصی که جلوش یه محافظ ایستاده بود. شونه‌ای بالا انداختم و خواستم برم که استادم از کنارم رد شد و گفت: - اسرا شریف بیا دنبالم ببینم! سلامی دادم و پشت سرش راه افتادم و گفتم: - کجا میریم استاد؟! - فردا یه پیوند قلب داریم می‌خوام سر عمل باشی...الان هم میریم به بیمارمون سر بزنیم، همه چی حاضره؟! سمت اتاق خصوصی رفت و چشمای من بود که گرد شده بود. محافظ که کنار رفت و وارد شدیم. نگاهم به مرد جوونی که روی تخت دراز کش افتاده بود و پر اخم به سقف خیره بود افتاد. موهایِ قهوه‌ای سوخته‌اش نامرتب تو صورتش افتاده بود و فکِ استخونی و عضلاتی که ورزشکار بودنش رو نشون می‌داد! حتی برنگشت که بهمون نگاه کنه. با اخم توپید: - تو این خراب شده کسی در زدن بلد نیست؟ دکتر سلیمانی ابرویی بالا انداخت: - نیومده گرد و خاک راه انداختی پسر، اینجا که دفتر کارت نیست! مرد با شنیدن صدای دکتر سلیمانی سرشو بالا آورد. کج‌خندی زد و گفت: - فکر کردم باز باید یه مشت پرستار مزاحمو تحمل کنم دکتر! اخمی روی صورتم نشست. مگه پرستارا آدم نبودن؟ غرشی از درد کرد و با دندون‌هایی که روی هم فشار می‌داد گفت: که یه وزوزه‌اشم یا خودتون آوردین! استاد با ملایمت گوشی رو از دور گردنش باز کرد و گفت: شاگرد بنده هستن، دکتر شریف! استاد پرونده رو‌ به سمتم گرفت و با اشاره‌ای بهم فهموند خودم باید معاینه‌اش کنم. اون مرد آروم لب زد: - زنده می‌مونم؟! ناخواسته گفتم: - اگه این قدر با دیگران بد اخلاقی نکنید و بنده های دیگهٔ خدارو کوچیک نشمرید شاید! یهو چشمام از حرفی که زدم گرد شد و نگاهم رو با خجالت به استاد که با خنده نگاهم می‌کرد دادم. مرد با خیرگی و جدیتِ تمام گفت: - پس با این حساب برو دعا کن زنده بمونم که اگه بمیرم تو رو هم با خودم می‌کشم زیرخاک، خانوم اَن‌ترن! انترن نگفت بلکه قشنگ بهم گفت ان! صدای خندهٔ دکتر تو اتاق پیچید و من و اون با خشم بهم نگاه می‌کردیم. نمی‌دونم چرا نمی‌خواستم‌ کوتاه بیام! - حاضرم بمیرم ولی خلق خدا رو از دست یکی مثل تو راحت کنم! چرا حواسم نبود بیماره؟!  به یک بار اخماش باز شد و نیشخندی تو صورتم زد! - الان تو قسم خوردی آدمارو نجات بدی از مرگ دیگه؟! به استاد که این بار با لبخند نگاهم می‌کرد خیره شدم. دکتر سلیمانی به آرومی گفت: - این خانوم دکتر ما دلش نمیاد مورچه بمیره آدم که جای خودش رو داره پسر. بعدشم این چه سوالیه... یعنی چی زنده می‌مونم یا نه؟ این بار نفس عمیقی کشید و ملایم‌تر از قبل گفت: - برایِ منی که زنده بودن اهمیتی نداره این سوال خیلی مهمه دکتر! - من به بابات قول دادم سالم از اون اتاق بیای بیرون؛ نگران نباش! نیشخندش پررنگ‌تر شد: - قولِ بیجایی بود! دستش رو روی قلبش فشرد و با چهره ی درهم روی تخت دراز کشید. ناخواسته دلم براش سوخت: - به خانوادتون فکر کنید. انقدر ناامید بودن خوب نیست، اونا نگرانتونن! خیره به سقف بی حس لب زد: - خانواده‌ای ندارم! - خب پس دوستاتون، اونا هم حتما نگرانن! نگاهِ عمیقش رو بهم داد و خشک پچ زد: - همه‌اشون مردن! متعجب به استاد خیره شدم که لبخندی زد و اشاره کرد ادامه بدم: - عه خب به خاطر..‌.به خاطر من! یعنی...یعنی برای این که گفتی اگه بمیری منو هم میکشی زیرخاک...برای این که من نمیرم زنده بمون چون من زندگیمو خیلی خیلی دوست دارم! با نیشخند رو به دکتر سلیمانی کرد و گفت: - خر فرضم کردی دکتر؟! بهت گفتم که ورود روانشناس به این اتاق قدغنه! https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 صدای پر از دردش باعث شد خودمو بهش برسونم. زیرلب تاله می‌کرد و قلبِ من باهاش مچاله می‌شد! لبخندی زدم و خوشحال از عمل موفقش گفتم: - دیدی زنده‌ای! گیج از داروی بیهوشی چشم باز کرد و زیرلب پچ زد: - نمی‌خوام بمیرم من می‌خوام...می‌خوام اون دختره؛ اون...همون وزوزو بیاد! لبخند محوی روی لبای خشکش نشست و خمار بهم خیره شد: - می‌خوام زنده بمونم عا‌‌...عاشق شم!
810Loading...
19
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 آنتیموان https://t.me/+PSQnjkGHtEg4ZjI0 ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
660Loading...
20
#قاصدک_های_رهگذر #اثری _متفاوت_از #بهناز_صفری_نویسنده_ نشر _آراسبان و نشر علی #قلم_قوی_با_احساس رمانی با عاشقانه های ناب و خالصانه با راهکارهای #روان_شناسی_برای_مشکلات_ مناسب تمامی سنین #توصیه_ویژه_از_دستش_ندید https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs- https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs- گلناز  به اعجاز کلمات ایمان داشت و محمد همیشه زیباترین و خاص ترین کلمات و جملات را به کار می برد، نفسش را فوت کرد و در ادامه ی حرف او زمزمه وار لب زد:«آره مثل این رودخونه، که حتی اگه آدما جلوش سد بسازن و راشو ببندن، با سماجت واسه خودش یه راه در رویی پیدا میکنه و به راهش ادامه میده!» محمد لپ هایش را پرباد کرد و با کلماتی عریان و بی پرده گفت:«آره مثل من که تو رو این همه ساله دوستت دارم، ولی دربرابر مقاومت مادرم تسلیم شدم و یه راه دیگه واسه به دست آوردن عشقم پیدا نکردم!» خون آنی روی صورت گلناز پمپاژ شد و نفس در سینه اش راه خودش را گم کرد. انگار در قفسه ی سینه اش راه بندان شده و ریه هایش مسدود بود که حتی نمی توانست نفس بکشد. به زحمت آب دهانش را از جداره های گلویش پایین داد و چشم های سرخ شده از هیجانش را بالا کشید و نگاهش با نگاه تفتیده ی محمد گره خورد. هیچ وقت در باورش نمی گنجید که او این طور بی پرده و صریح حرف دلش را بزند و به عشقش اعتراف کند. اعترافی که انگار انتحاری بود و حالا هر دو خلع سلاح شده بودند. محمد که رنگ به رنگ شدن دخترک را دید از جایش بلند شد. به سرعت کفش هایش را پوشید، با چشمهایش دنبال چیزی گشت و موفقیت آمیز و مطمئن به سمتی رفت. خم شد و از روی زمین انگار گلی چید یا چیزی برداشت. لحظه ای همانجا درنگ کرد و کلمات را در ذهنش حلاجی کرد و دوباره برگشت.  روی زیرانداز نشست،اما این بار با فاصله ای کمتر و روبه روی گلنازی که همچنان گونه هایش سرخ بود و روسری آبی آسمانی صورتش را قاب گرفته بود. قاصدکی را سمت گلناز گرفت و حینی که لبخندی شکوهمندانه بر لب داشت گفت:« بیا مثل بچگی هامون قاصدک فوت کنیم و آرزو کنیم! یادمه اون موقع ها هروقت یه قاصدک فوت می کردم و اون رو به بالا می رفت می گفتم آرزوم برآورده میشه! واقعا هم برآورده می شدن!» -البته شاید این به خاطر اینه که به مساله باور داریم و از صمیم دل خواسته هامون رو می گیم! گلناز لب های جمع شده اش ازهم باز شد و سرخوشانه یکی از قاصدکها را از او گرفت. ساقه ی نازک قاصدک را میان دو انگشتش نگه داشت. چشم های مشتاقش روی آن ثابت ماند و نفسش را در سینه نگه داشت تا قبل از آرزو کردن رویش فوت نکند. لحظه ای پلک روی هم خواباند و آرزویش را در ذهنش مورد کرد، آب دهانش را بلعید. -خدایا قاصدک بهونه است تحقق همه ی آرزوها فقط دست توئه! حتی آرزوهای محال و غیرممکن! گلناز این کلمات را در ذهنش مرور کرد و نگاهش را سمت محمد کشاند. با اشاره ی چشم او هر دو قاصدک ها را سمت بالا گرفته و آرزوهایشان را زیر لب زمزمه کردند. سپس همزمان روی قاصدک فوت کردند و پره ای نرم و چابک از قاصدک جدا شده و در هوا معلق ماندند. هر دو لبخند زدند و به آبی آسمان چشم دوختند، گویا همان لحظه نجوایی با خالق آسمانها و قاصدک ها داشتند. #یکی_از_جذاب_ترین_رمان_هایی_که_تلگرام_میخونید https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs- https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs- https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs-
1411Loading...
21
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚
650Loading...
22
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚
30Loading...
23
داشتم عروسک بازی میکردم وقتی توی خونۀ بابا بزرگم هلهله کشیدن و بهم گفتن، نشون شده پسر عموم شدم! پسر عمویی که قرار بود برای درس خوندن بره فرنگ. تمام سالایی که نبود من سعی کردم به پسر عموم وفادار بمونم اما اون مرد چشم سیاه لعنتی شب و روز برام نذاشته بود! اونقدر گل اورد و همه جا پشت سرم اومد، اونقدر پیش چشم همه و بی هوا مراقبم بود که بهش دل بستم! من نامزد یکی دیگه بودم، ولی عاشق اون مرد بالا بلند چشم سیاه شده بودم! کسی که با یه نگاه میتونست ذوبم کنه. بر خلاف مخالفت های همه باهاش فرار کردم ولی توی شب عروسیمون، یه اتفاق وحشتناک برام افتاد❗ اون جای نوازش و بوسه، با لگد و کمربند ازم استقبال کرد! من اون شب فهمیدم اون مرد چشم سیاه مرموز، منو عاشق خودش کرده تا فقط بتونه... 😭🔥😱 https://t.me/+wB2pNYyELRE3ZGE0
720Loading...
24
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽
410Loading...
25
قبل از این که دایی به من برسد از روی مبل بلند شدم و کمی عقب رفتم و به دایی که همچنان به سمتم می آمد خیره شدم. با هر قدمی که دایی به سمتم من برمی داشت من یک قدم عقب رفتم تا پشتم به دیوار رسید. دیگر راه گریزی نداشتم. نالیدم: - دایی........... - دایی و زهرمار . صدای فریادش چنان بلند بود که آذین را به گریه انداخت. چشم بستم. حالا که کار به اینجا رسید بود، باید تمامش می کردم. به خاطر خودم، به خاطر آذین و به خاطر آرش. باید همین امروز همه چیز را تمام می کردم. - دایی من تصمیم و گرفتم دیگه نمی خوام با آرش زندگی کنم. شما هم نمی تونید منصرفم کنید. یک طرف صورتم سوخت و گردنم با صدای بدی به سمت عقب چرخید. همه از جایشان بلند شدند. حاج احمد جلو آمد و دست روی بازوی دایی گذاشت. - آقا رضا این چه کاریه؟ با کتک زدن که چیزی درست نمی شه. باید ببینیم مشکل سحر خانم چیه که رفته این کار رو کرده........... - مشکلش چیه؟ هیچ مشکلی نداره حاجی، فقط می خواد ما رو بی آبرو کنه. می دونی چرا؟ چون مثل مادرش خرابه. چون خون اون هرزه تو رگه هاشه. آتش گرفتم. چرا همیشه من را با مادرم مقایسه می کردند. چرا مطمئن بودند که من جا پای مادرم می گذارم. چون خون آن زن در رگ های من بود. خون چه کسی در رگ های مادرم بود. عزیز؟ آقا جان؟ مگر همان خون در رگ های دایی و خاله ها نبود. پس چرا آنها مثل مادرم نشدند؟ چرا من باید حتماً مثل مادرم می شدم. صاف ایستادم و برای اولین بار حرف دلم را به زبان آوردم. - خون تو رگ های مادر من همون خونی که تو رگ های شماست. پس هر چی مادرم هست شما هم هستید. دایی به سمتم یورش برد. زن دایی توی صورتش زد. حاج احمد دایی را گرفت و به عقب کشید. صدای گریه آذین بلندتر شد. آرش از جایش تکان نخورد. - حروم زاده. با بهت به خاله زهرا که با تنفر نگاهم می کرد، خیره شدم. چرا من را حرامزاده خوانده بود؟ https://t.me/+gld2nS4gq7lmOTRk https://t.me/+gld2nS4gq7lmOTRk وقتی حرف طلاق از همسرم که پسرخاله ام بود زدم مرا حرام زاده خواندند! آن هم به جرم مادرم! به جرم پدری که هیچکس او را ندیده بود! من اما فقط یک عاشق بودم! عاشقی که می خواستم با طلاق قلب همسرم را برای خودم کنم اما او‌....
310Loading...
26
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽
230Loading...
27
قبل از این که دایی به من برسد از روی مبل بلند شدم و کمی عقب رفتم و به دایی که همچنان به سمتم می آمد خیره شدم. با هر قدمی که دایی به سمتم من برمی داشت من یک قدم عقب رفتم تا پشتم به دیوار رسید. دیگر راه گریزی نداشتم. نالیدم: - دایی........... - دایی و زهرمار . صدای فریادش چنان بلند بود که آذین را به گریه انداخت. چشم بستم. حالا که کار به اینجا رسید بود، باید تمامش می کردم. به خاطر خودم، به خاطر آذین و به خاطر آرش. باید همین امروز همه چیز را تمام می کردم. - دایی من تصمیم و گرفتم دیگه نمی خوام با آرش زندگی کنم. شما هم نمی تونید منصرفم کنید. یک طرف صورتم سوخت و گردنم با صدای بدی به سمت عقب چرخید. همه از جایشان بلند شدند. حاج احمد جلو آمد و دست روی بازوی دایی گذاشت. - آقا رضا این چه کاریه؟ با کتک زدن که چیزی درست نمی شه. باید ببینیم مشکل سحر خانم چیه که رفته این کار رو کرده........... - مشکلش چیه؟ هیچ مشکلی نداره حاجی، فقط می خواد ما رو بی آبرو کنه. می دونی چرا؟ چون مثل مادرش خرابه. چون خون اون هرزه تو رگه هاشه. آتش گرفتم. چرا همیشه من را با مادرم مقایسه می کردند. چرا مطمئن بودند که من جا پای مادرم می گذارم. چون خون آن زن در رگ های من بود. خون چه کسی در رگ های مادرم بود. عزیز؟ آقا جان؟ مگر همان خون در رگ های دایی و خاله ها نبود. پس چرا آنها مثل مادرم نشدند؟ چرا من باید حتماً مثل مادرم می شدم. صاف ایستادم و برای اولین بار حرف دلم را به زبان آوردم. - خون تو رگ های مادر من همون خونی که تو رگ های شماست. پس هر چی مادرم هست شما هم هستید. دایی به سمتم یورش برد. زن دایی توی صورتش زد. حاج احمد دایی را گرفت و به عقب کشید. صدای گریه آذین بلندتر شد. آرش از جایش تکان نخورد. - حروم زاده. با بهت به خاله زهرا که با تنفر نگاهم می کرد، خیره شدم. چرا من را حرامزاده خوانده بود؟ https://t.me/+gld2nS4gq7lmOTRk https://t.me/+gld2nS4gq7lmOTRk وقتی حرف طلاق از همسرم که پسرخاله ام بود زدم مرا حرام زاده خواندند! آن هم به جرم مادرم! به جرم پدری که هیچکس او را ندیده بود! من اما فقط یک عاشق بودم! عاشقی که می خواستم با طلاق قلب همسرم را برای خودم کنم اما او‌....
670Loading...
28
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽
611Loading...
29
https://t.me/romanhaye_nastaran
3560Loading...
30
https://t.me/romanhaye_nastaran
3410Loading...
31
نصفه شب بود و من تنها جلوی در خونه ی پسر عموم بودم! کوچه خیلی تاریک بود و پرنده هم پر نمی‌زد، شاید به غیرتش بر خورد و اجازه داد برم خونش و باهاش حرف بزنم ، خواستم جلو برم و زنگ‌درو بزنم اما ماشین مدل بالایی داخل کوچه پیچید و جلوی در خونه هامون پارک کرد. دختری که خیلی به خودش رسیده بود و عطر لانکورش که منم مدهوش خودش کرد از ماشین پیاده شد و من ماتم برد! دوست دخترش بود؟ زنگ در خونرو زد و صدای هامون از اون ور اف‌اف اومد: -اومدی بیبی.. بیا ..بیا بالا که سرم داره میترکه ! با عشوه خندید:-باز کن بیام خوبت کنم. و در باز شد و من نمی‌دونستم چیکار کنم مردی که دوستش داشتم جلو چشمام قرار بود با یه دختر دیگه شب و سر کنه؟ دختر داشت داخل می‌رفت که یک لحظه نفهمیدم چی شد که جلو رفتم و بلند گفتم: - وایسا بینم خانوم کجا تشریف میبری؟ با تعجب سمتم برگشت: - شما؟! پر اخم غریدم: -من نامزد هامونم ،شما؟ جا خورد، از بالا تا پایین نگاه کرد که حرصی تر ادامه دادم: -بیا برو بیرون از خونه ی نامزد لطفا‌.. ابرو انداخت بالا: - از کی تا حالا هامون با دخترای پاپتی بر خورده که من خبر ندارم ؟ حرصی جلو رفتم و اصلا به این فکر نمی‌کردم که این کار چه نتیجه ای می‌تونه داشته باش برام: _ پاپتی تویی که نشستی زیر پای مرد زن دار و نقشه کشیدی واسش ! اخماش پیچید توهم به یک باره بهم حمله کرد و موهامو کشید صدای جیغم بلند شد اما منم موهاشو کشیدم و حالا اونم جیغ میزد صدا جیغ و داد تو حیاط پیچیده بود. و هامون بود که حیرون بدو وارد حیاط شد و با تعجب و بهت منو از اون زنیکه جدا کرد و داد زد: _کیمیا این جا چیکار می‌کنی؟ همین کافی بود که اون دختر لوس خودش رو تو آغوش هامون بندازه و هق هق، زرتی گریه کنه و هامون هم دستاشو دورش حلقه کنه. همین کار باعث شد من مات تصویر روبه روم لال بشمو دختره گفت: - میگه نامزدته ، آره ؟ -چــــــــــــی؟! ساکت و با بغض فقط نگاهشون می‌کردم که دختر با همین حرف شیر شد: - گفت نامزدت دختره ی غربتی بی همه چیز ! هامون چشم غره ای به من رفت و کلافه روبه دختر گفت: - تو برو تو تا من تکلیفمو با این بچه روشن کنم ! قلبم داشت خورد میشد و دوست داشتم بغض منم بشکنه اما غرورم به اندازه ی کافی شکسته بود . به من گفت بچه ! همین که دختره رفت تو هامون بد توپید: -دختره ی احمق واس چی این ساعت از شب از خونه زدی بیرون ،عمو خبر داره؟ به خونش اشاره ای کردم: -دوست دخترت چرا خونه ننه باباش نیست منم به همون دلیل! جا خورد و اخماش بد پیچید توهم: -تو خیلی بیجا می‌کنی خیلی غلط می‌کنی ! جوابشو ندادم و با صدای لرزون گفتم: -تو چی؟ تو بیجا نمی‌کنی مثل آدمای هول دختر میاری خونت تا شبو باش سر کنی؟ بدش میومد کسی تو کاراش دخالت کنه و به یک باره سمتم اومد مچ دستمو محکم گرفت جوری که جیغم هوا رفت و اون بدون حرف کشوندم سمت خروجی که نالیدم: -هامون واستا تنها اومدم کسی باهام نیست آیی دستم واستا... می‌ترسم من شب واستا اما پرتم کرد از خونش بیرون و در حیاطو محکم به روم بست و با صدای بلندی گفت: -دختره آویزوون! و من اشکام و هق هقم دیگه شکست و جیغ زدم: -من آویزون نیستم من فقط دوست داشتم اما دیگه ندارم هامون می‌شنوی دیگه دوست ندارم! https://t.me/+KvzOBWk7O4k3ZTE8 مهسا سمتم اومد تا بغلم کنه که تشری بهش رفتم و گفتم :-جمع کن خودتو بابا، گفتم امشب حال و حوصله ندارم ، واسه چی اومدی ؟ _وا چته باز پاچه میگیری!خودت گفتی بیا نقش دوست دخترمو بازی کن تا شر دخترعموت کنده شه ! سپس به حالت قهر کیفشو برداشت و رفت ، نگران به ساعت نگاه کردم، دوازده و نیم بود چه غلطی کرده بودم من؟ یه دختر هجده ساله تو محله ای که خیلی زیادی خلوت بود چیکار میکرد؟! از جام پاشدم و بدو سمت کوچه رفتم و به امید این که با ماشین اومده باشه دنبال پرایدی گشتم اما پیدا نکردم و به یک باره از ته کوچه صدای ضعیف جیغ دختری اومد! کوچه ما بن‌بست بود و...؟؟ ترسیده بدو سمت ته کوچه رفتم و هوار زدم: - کیمیا؟!! کیمیا؟ و به ته کوچه که رسیدم پسریو دیدم که از ترس پا به فرار گذاشت و قبل این که زیر مشت و لگد بگیرمش نگاهم به دختری خورد که بی جون و ترسیده روی زمین خاکی افتاده بود و نه فقط نه: - کیمیا بدو سمتش رفتم و لباساش تنش بود اما از ترس جون نداشت و بغلش کردم و هوار زدم: -بگو کاری نکرد بگو کاری نکرد یالا بگو هق هقی کرد و فقط زمزمه کرد:-درد دارم درد بدنم یخ بست وضعیتشو چک کردم و اما لباسش تنش بود و نالید: - پهلوم ..پهلوم هامون . هقی زد و به خاطر تاریکی هوا چیزی نمی‌دیدم و دستمو روی پهلوش کشیدم که صدای جیغش بلند شد و دستم خیس شد! خون بود؟ چاقو بهش زده بود؟! https://t.me/+KvzOBWk7O4k3ZTE8 https://t.me/+KvzOBWk7O4k3ZTE8
1201Loading...
32
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️‍🔥 🩵 وقتی شوهرمو با دوستم برهنه روی تخت دیدم درحالیکه حامله بودم... 💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود... 🩷بخاطر دخترونگی نداشته ام مجبور شدم پیشنهادازدواج مردی رو قبول کنم که  اصلا نمی شناختمش 🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و ❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت 🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما... 💜لینک رمان های آنلاین اینجاست 💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه 💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه 💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که... 🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت ❤️عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی 🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه 💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ... ❤️دوست داشتنش ساده نیست 🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب... 🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد... 🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه 💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش! 🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند... 🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود 💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل 🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره 🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او... ❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم 🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم 🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی 💜عشق تا بینهایت 💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و... 💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش‌ میشه 🩷عشق عجین شده خون و باروت 💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی ‌ 🩶عروس خون‌آشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه 💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی 🩵اون مرد دیوانه‌وار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که.... ❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم 💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی.. 💛ازدواج اجباری با قاتل زنم. 🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. 🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره 💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم 💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی 🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند... 🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود 🤎من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند! 💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد ❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد 🖤همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام 🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته 🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام 💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه... 🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک 🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد 🩵عشقم بهم خیانت کرد 🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون 💙رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز 💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که... ❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره... 🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود 🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم! ❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
1050Loading...
33
#گم_شده_ام_در_تو #قسمت_۲۲۵ ******************************* -خیلی عوضی هستی.. میخواهم بلند شوم تا پتو را کنار میزنم تازه یادم می افتد که چه خاکی بر سرم شده .. برهنه هستم هیچ پوششی ندارم.. خدایا مرگم را برسان من هرگز ..هرگز فکر نمیکردم روزی در تخت این ملعون بخوابم ! حالا تخت که هیچ برهنه در آغوش اوی که هم برهنه است و وای بر من ..جواب سوران را چه بدهم.. -چه غلطی کردی با من !؟..چرا لباس تنم نیست..با دست بر سر صورتم میزنم دیوانه شده ام جیغ میکشم .. دستانم را با یک دست می‌گیرد و پشت سر قفل میکنم با دست دیگر چانه ام را می‌گیرد پر حرص لست اصلا شبیه دقایق قبل نیست صدایش خش دارد فشاری به چانه ام میدهد.. -صدات و ببر ..خفه شو..دعا کن دیشب مست بودم ویترینت و پایین نیاوردم .. توی تختمم کنار زنم فهمیدی !؟ کولی بازی رو بزار کنار و خفه خوندبگیر .. از این به بعد هر شبت همینه .. نیشخند میزند.. -با اتفاق دیشب دیگه همه چی واقعیه خوشکلم تازه طعمت رفته زیر دندونم .. یه چیز دیگه.. از این به بعد ..از این به بعد مراقب رفتارت باشه ..یادت نره شوهر داری و دیشب جی و با شوهرت تجربه کردی نهذصوریه نه قرداد نه هیچ کوفتی مراقب باش که پات و کج بزاری گردنت و خورد میکنم..! -کثافت ..کثافت با من چیکار کردی!؟..من ازت متنفرم.. -ببر گفتم صدات و ..هر کاری کردم حقم بوده..منم عاشقت نیستم اما از حقم نمیگذرم .. بلند نیشود و لباس زیرش را از روی زمین بر میدارد چشمانم را میبندم.. صدایش گوشت تنم را آب میکند.. -از چی خجالت میکشی زن عزیزم ..دیشب که کلی از خجالتت درومده ..از امروز کم کاریش و جبران میکنه ..! https://t.me/+8U_lJW3rSfdmNWM0
290Loading...
34
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 گم شده ام در تو https://t.me/+yv6KFstTxYE2ZTU0 ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
100Loading...
35
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 گم شده ام در تو https://t.me/+yv6KFstTxYE2ZTU0 ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
50Loading...
36
سه سال پیش.. -شایگان گناه داره طفلی.. این چیزا رو بلد نیست .. بزار راحت باشه کاری به کارت نداره که..! عرفان راست میگفت کاری به کارش نداشت و همین آتشش زده بود ! حتی وقتی که با زنی به خانه می آمد ..! گویی از او بریده بود حتی نگاهش نمیکرد ! او را از معشوقه اش بزور گرفته بود تا عقدش کند و عقده هایش را خالی کند اما هر بار چشمان کهربایی معصومش را میدید دست و دلش میلرزید و از خود متنفر میشد ..! - اومده که حمالی کنه عرفان ..خودش خواست..! سامی هم میگوید: -شایگان از این بچه بگذر ..گناه داره آهش میگیرتت.. اما سر بلند میکند نرمین دست به سینه نگاهش میکند منتظر است..! -چیه ؟..نمی تونی نه؟!..عاشقش شدی؟! -خفه شو نرمین ..چه عشقی من ازش متنفرم .. نمیدانست .. اما دلش هم نمیخواست نرمین را از دست دهد نباید دلش برای آن دختر میلرزید.. -هی..بدرد نخور بیا این جا.. سر به زیر نزدیک میشود لباس مناسب جمع تنش نیست اما با آن سادگی هم زیباست.. -سریع کف اینجا رو تمیز کن ..خونه خاله ات نیست بخوری بخوابی؟! رفقایش تا توانسته بودند نوشیده بودن چنتایی کف سالن بالا آورده بودند ..نمی توانست خود او هم نمی توانست.. -من..من..چیز اقا من.. -زهر مار ..تو چی کم شو زودتر تمیز کن حالا خودت بهتر اون کثافت کف سالنی!؟ دلش هزار تکه میشود در جمع خوردش میکند .. -ولش کن شایگان رنگش پریده از وقتی هم اومدیم بیچاره داره کار میکنه.. -وظیفه آشه ..اومدی حمالی نیومده بادش بزنم.. -باشه اقا.. بر میگردد سطل و طی را بر میدارد جلوی آن همه مجبورش میکند کثافت کف سالن را بشورد .. او همسرش بود .. اما آن قدر امشب در جمع تحقیر شده بود که قسم خورد بعد از امشب برای همیشه اینجا را ترک کند حتی اگر شب ها را در پارک و خیابان بماند.. نزدیک میشود .. اما همان که نگاهش کف سالن می‌رسد دل و روده اش پیچ میخورد ..! هق میزند.. -کثافت تو که خودت بدتر گند زدی.. -بب..ببخشی.. اجازه ی حرف نمیدهد و سیلی در گوشش میزند انقدر که پرت میشود و کمرش به میز میخورد.. صدای شکستن میز و آخش در هم میپیچد.. سامی و عرفان و مینا به طرف دخترک میروند اما او مات خونی است که از پشت دخترک جاریست.. -یا خدا این چیه ؟! صدای عرفان است.. -لوس بازیشه نه.. صدای نرمین است.. اما او فقط چشمان. بسته ی دخترک را میبیند .. همه را کنار میزند .. دست زیر کمر وپاهایش میزند ..نگاهی به صورتش میکند جای پنجه هایش .. -پریزاد..پریزاد.. -شای..شایگان..بچه ام.. مات میشود .. حامله است ؟ چه کرده او با زن و فرزندش.. نه..نه.. تو..تو حامله ای؟ چشمان دخترک بسته میشود و او مثل دیوانه ها فریاد میزند .. فرزندش را کشته بود ؟..با دستان خودش..! **** حالا سه سال گذشته .. در به در دنبال اوست .. همان شب در بیمارستان جنینشان سقط شد و فردای آن روز . دخترک هم نبود .. رفته بود .. سه سال است در پی اوست اما هیچ اثری نیست ..نبود تا اینکه دیشب او را در مهمانی دید .. دست در دست یکی از رقبایش.. و حالا چون دیوانه ها چیزی را در عمارت سالم نگذاشته… -برت میگردونم پری زاده ام ..!! https://t.me/+2899ARHDHA03MTVk
560Loading...
37
#گم_شده_ام_در_تو #قسمت_۲۲۵ ******************************* -خیلی عوضی هستی.. میخواهم بلند شوم تا پتو را کنار میزنم تازه یادم می افتد که چه خاکی بر سرم شده .. برهنه هستم هیچ پوششی ندارم.. خدایا مرگم را برسان من هرگز ..هرگز فکر نمیکردم روزی در تخت این ملعون بخوابم ! حالا تخت که هیچ برهنه در آغوش اوی که هم برهنه است و وای بر من ..جواب سوران را چه بدهم.. -چه غلطی کردی با من !؟..چرا لباس تنم نیست..با دست بر سر صورتم میزنم دیوانه شده ام جیغ میکشم .. دستانم را با یک دست می‌گیرد و پشت سر قفل میکنم با دست دیگر چانه ام را می‌گیرد پر حرص لست اصلا شبیه دقایق قبل نیست صدایش خش دارد فشاری به چانه ام میدهد.. -صدات و ببر ..خفه شو..دعا کن دیشب مست بودم ویترینت و پایین نیاوردم .. توی تختمم کنار زنم فهمیدی !؟ کولی بازی رو بزار کنار و خفه خوندبگیر .. از این به بعد هر شبت همینه .. نیشخند میزند.. -با اتفاق دیشب دیگه همه چی واقعیه خوشکلم تازه طعمت رفته زیر دندونم .. یه چیز دیگه.. از این به بعد ..از این به بعد مراقب رفتارت باشه ..یادت نره شوهر داری و دیشب جی و با شوهرت تجربه کردی نهذصوریه نه قرداد نه هیچ کوفتی مراقب باش که پات و کج بزاری گردنت و خورد میکنم..! -کثافت ..کثافت با من چیکار کردی!؟..من ازت متنفرم.. -ببر گفتم صدات و ..هر کاری کردم حقم بوده..منم عاشقت نیستم اما از حقم نمیگذرم .. بلند نیشود و لباس زیرش را از روی زمین بر میدارد چشمانم را میبندم.. صدایش گوشت تنم را آب میکند.. -از چی خجالت میکشی زن عزیزم ..دیشب که کلی از خجالتت درومده ..از امروز کم کاریش و جبران میکنه ..! https://t.me/+8U_lJW3rSfdmNWM0
1061Loading...
38
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 گم شده ام در تو https://t.me/+yv6KFstTxYE2ZTU0 ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
361Loading...
39
👆👆پارت جدید کمی بالاتر
4812Loading...
40
نفس و هیراد رو میشناسین😂👇 نگاهم از روی هیرادی که روی کاناپه کتاب می‌خوند، گذشت و به تلویزیون روشنی رسید که داشت برای خودش داستان زندگی عقاب‌هارو پخش میکرد! کنارش نشستم. نیم نگاهی بهم انداخت و دوباره سرشو کرد تو کتاب! حرصی از بی‌توجهیش، ولوم تلویزیون رو تا ته بردم بالا! بهت زده دوباره بهم خیره شد اما بدون نگاه کردن بهش، زل زدم به تلویزیون که بگم مثلا من چقدر به سرنوشت اون بچه عقاب علاقه دارم! می‌دونستم از صدای بلند بدش میاد‌. با حرص کتاب رو ورق می‌زد.. خندم گرفت. مطمئن بودم هیچی از کتاب نمی‌فهمه! یهو کتاب رو پرت کرد رو میز و بهم خیره شد. حالا این من بودم که با بهت هنوز به تلویزیون زل زده بودم. چون حتی نگاهش رو یک سانتم جابه‌جا نمی‌کرد و میدونست من از اینکه یکی بهم خیره بشه بدم میاد! با حرص پامو تکون دادم و آخر تسلیم شده و عصبی بهش خیره شدم. نیشخندی زد و به یک جهش روم خیمه زد. متعجب و با ضربان بالا رفته گفتم: _ چی چیکار میکنی؟! لبخند کجی زد: _ از اونجایی که خیلی به عقاب‌ها علاقه داری.. خواستم عملی بهت نشون بدم این پرنده چطوری طعمشو شکار میکنه! _ چ چیی میگی.. برو اونور! بینیش رو توی موهام فرو برد و گفت: _ هوم... بوی یه طعمه چاق و چله میدی... واقعا عقاب صبوریم که هنوز یه لقمه چپت نکردم! هولش دادم و خواستم بلند شم که با کاری که کرد....🔥🔥 https://t.me/+uygwDOZlMsQwMmE0 https://t.me/+uygwDOZlMsQwMmE0 https://t.me/+uygwDOZlMsQwMmE0 خدایا😂😂 این دختر و پسر عجوبه تاریخی‌ان! برای هم جون میدن ولی هر روز باید برن روی مخ همدیگه.تازه تهشم که به کارهای خوبی ختم میشه😂🤣
930Loading...
Repost from N/a
**صورتمو بند بندازن؟ ابرو هامو بردارم؟ تو روستا تا وقتی دختر شوهر نمی‌کرد که این کارا رو نمی‌کردن!** - بیا دیگه دخترم بشین ابروهاتو بردارن! خودمو کشیدم عقب و سری تکون دادم: -نه دوست ندارم تا وقتی ازدواج کنم بزک دوزک کنم خودتونم تا دیروز نمی‌زاشتید چی شده حالا اصرار دارید ابرو بردارم بند بندازم؟ مامانم به خانجون نیم نگاهی کرد و خانجون ادامه داد: - دخترم چرا لج می‌کنی؟ خان روستای پایین می‌خوادت داره میاد بلتو ببره دیگه مثل اون پیدا نمی‌کنیا لج نکن مادر اخمام پیچید توهم: - من یه بار گفتم حسین پسر عمو رو می‌خوام اونم رفته سربازی میاد میرم دیگه مگه رو‌ دستون موندم مادرم کوبید او صورتش: - ذلیل بشی دختر دهنتو آب بکش تو الان شیرینی خورده ی یکی دیگه شدی بفهمه این حرفو سر حسینو می‌بره گریم گرفته بود: - چرا دارید زور می‌کنید سر سفره ی عقد میگم نه نمی‌خوا... حرفم تموم نشده بود که صدای داد آقا جون تو خونه پیچید، برگشتم و کی اومده بود خونه؟ - تو بیجا می‌کنی نمی‌خوام چه صیغه ایه؟ اختیارت دست منو بابات! تو بگو نه ببین بعدش جایی تو این خونه داری می‌ندازمت بیرون ببینم کی دیگه اصلا نگات می‌کنه؟ هم دست خورده میشی هم از خونه رونده با غیض نگاهم کرد و من اشکام روی صورتم ریخت و حسین کجا بودی؟ حالا چیکار می‌کردم؟ چاره ی دیگه ای داشتم؟ https://t.me/+2DaN3o_wb8xhZjA0 تورو از صورتم کنار زد و صدای کل بلند شد و من با بغض به مردی که تو صورتم می‌کاوید خیره شدم که نگاهش و ازم گرفت و آروم پچ زد :-یه قطره اشک بریزی کل روستا حرف ما میشه لبامو‌ گاز گرفتم تا بغضمو قورت بدم که ادامه داد: - گریتو نگه دار تو حجله تو بغل خودم... https://t.me/+2DaN3o_wb8xhZjA0
Hammasini ko'rsatish...
همه ی من (رمان های فاطمه.ب)

@Fatemehb_romanارتباط با نویسنده

Repost from N/a
بهترین رمان های عاشقانه اینجاست❤️‍🔥 🩵 وقتی شوهرمو با دوستم برهنه روی تخت دیدم درحالیکه حامله بودم... 💜عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود... 🩷 دخترونگیم رو گرفت و رهام کرد 🩵برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و ❤️شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت 🤎 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما... 💜لینک رمان های آنلاین اینجاست 💛ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه 💙گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه 💚مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که... 🧡شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت ❤️عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی 🩵شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه 💜برادرم و دزدیده بودن! و در ازای آزادیش من باید ... ❤️دوست داشتنش ساده نیست 🩶دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب... 🧡دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد... 🩷مربی بدنسازی پایین شهر و دختر پولدار پرنازوعشوه 💙لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش! 🩷صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند... 🤎دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود 💜عاشقانه ی سرگرد اینترپل و یه قاتل 🩵دختری که سه ازدواج ناموفق داره 🧡برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او... ❤️اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم 🩷صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم 🤍پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی 💜عشق تا بینهایت 💚پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و... 💛صدف دختری که بعد مرگ عموش اسیر پسر عمومذهبیش‌ میشه 🩷عشق عجین شده خون و باروت 💙عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی ‌ 🩶عروس خون‌آشامها توسط گرگینه ها دزدیده میشه 💜عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی 🩵اون مرد دیوانه‌وار عاشق یه دختر شده ولی نمیدونه اون دختر نزدیکش شده که.... ❤️رابطه دو زوج کاملا متقاوت از هم 💚مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی.. 💛ازدواج اجباری با قاتل زنم. 🤍آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود. 🧡شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره 💙مجبور شدم معشوقه اون قاچاقچی باشم 💛عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی 🩷عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند... 🩵وقتی که یک دختر عاشق میشود 🤎من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند! 💙شوهرم مرد اما مجبورشدم به عقد برادرشوهرم دربیاد ❤️مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد 🖤همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام 🩷ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته 🩵بزرگترین و فعالترین رمانسرای تلگرام 💜دختری فراری از رابطه که بخاطر چک و سفته مجبور میشه... 🩶انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک 🤍پسرخاله ام بهم تجاوز کرد 🩵عشقم بهم خیانت کرد 🩶هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون 💙رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز 💛بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که... ❤️دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره... 🧡مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود 🩵 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم! ❤️عاشق پسر خونده ی پدر گمشدم شدم که با نقشه اومده بود تو زندگیم
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 کینه‌ دل https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
_مگه یادم می‌ره که هر شب با اون داداش عوضی‌تر از خودت مست می‌کردین و پشت در اتاقم تا خود صبح داد می‌زدین که درو باز کن تا از وجودت سیر بشیم؟🔞🔞🔞 چشمانش لبالب از اشک است: _پشیمونم دردت به سرم، من دوستت دارم روژیا... همش یه اشتباه بود، یه ندونم کاری احمقانه... منو ببخش و بذار با داشتنت همه چیز رو جبران کنم. اشک‌هایم را محکم از روی صورت پاک می‌کنم طوری که رد دستم روی پوست نازکم به حای می‌ماند: _اون شبا که تا صبح تنم توی اتاق می‌لرزید که نیای سراغم و بی‌عفتم کنی باید به فکر الان هم می‌بودی... تازه یادت افتاده من بی‌گناهم امیرحامی؟ چقدر بهت گفتم من تو مرگ مادرت دست نداشتم و تو فقط با رفع نیازهای شبونت عذابم دادی... قدم جلو می‌گذارد: _ازم بگذر روژیا... عقب می‌روم و خود را به لبه تراس می‌رسانم: _واسه این حرفا دیره، دیگه نمی‌خوام دستت به تنم بخوره!🔞 یه قدم دیگه برداری حسرت دیدنمو تا قیامت به دلت می‌ذارم و خودمو پرت می‌کنم پایین! ترسیده لب می‌زند: _نرو عقب زندگیم، باشه... باشه هرچی تو بگی! ولی پاهای لرزانم امان نمی‌دهد و همین که تلاش برای فاصله از لبه تراس می‌کنم ناگهان زیر پاهایم خالی می‌شود و... Link https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk امیرحامی و برادر دوقلوش هرشب دخترکی که فکر می‌کنن مسبب مرگ مادرشونه عذاب می‌دن اما وقتی دست سرنوشت عشق رو تو قلب امیرحامی می‌ذاره و متوجه می‌شه روژیا بی‌گناه هستش می‌ره که بدستش بیاره... اما برای اینکار دیر شده❌💯❌💯❌💯
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
خاص ترین روز زندگیم،داخل سالن ارایشگاه فهمیدم باردارم... داخل سرویس بودم و بیبی چکی که خط پر رنگ Tرو بهم نشون میداد،استرس رو به جونم وارد کرده بود.. هیچ وقت فکر نمیکردم تو همچین روزی،بفهمم بچه ی حامی تو شکممه،شبی که قرار بود خیلی قشنگ باشه و حالا با وجود تست مثبتی که تو دستم بود،شاهانه میشد..درونم ذوقی بی سابقه به وجود اومده بود.. طولی نکشید که به خودم اومدم و با زدن آبی به دست و صورتم،از سرویس بیرون اومدم.. میکاپ آرتیست،لبخندی به روم زد و گفت: -روژیا جون وقت شماست،بیا اینجا... هول شده،این دست اون دست کردم و جواب دادم: -عزیزم میشه من یکم دیگه بیام خدمت شما باشم،الان باید یه تماس اظطراری بگیرم چشم روی هم گزاشت و جواب داد: -باشه عزیزم هرطور شما راحتی،پس من به عروس بعدیم میرسم تاوقتی شما حاضر میشی نفس عمیقی کشیدم و برای بار بیستم،با حامی تماس گرفتم و فقط با صدای اپراطور که میگفت (دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد) رو به رو میشدم... در دام استرس و اضطراب بودم که گوشیم زنگ خورد و با خوشحالی که حامیه،صفحه رو نگاه کردم و با افتادن اسم آریا روی گوشی،بادم خوابید و ناچارا جواب دادم: -بله آریا،هیچ معلوم هست داداشت کجاست؟؟چندین بار باهاش تماس گرفتم،جواب نمیده داره دیر میشه ما کی باید به باغ برسیم؟؟ با صدا ای لرزان و نفسی کند زمزمه کرد: -حامی رفته روژیا،باید برگردی خونه،آماده نشو.... ❌❌❌🔥🔥🔥 چقدر دردناکه https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 کینه‌ دل https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
می‌گن عروس جادوگره😱🔞 برشی از پارت اخر فصل دوم -چطوری ممکنه که فقط شما زنده موندین؟ سر بالا گرفته و به چشمان پلیس اخموی رو به رو زل می‌زنم، هنوز برایم قابل باور نیست... یعنی همه مرده‌اند؟! -خانوم با شمام؟ مگه می‌شه یه عده بیان شب عروسیت رو به عزا تبدیل کنن و شما سالم و سلامت بمونی تا همکاران ما از راه برسند؟! _من هیچی نمی‌دونم! شخصی جلو می‌رود و دم گوشش طوری که به گوش من هم می‌رسد پچ می‌زند: _می‌گن عروس جادوگره😱 وگرنه کی از این معرکه جون سالم به در می‌بره؟! با وحشت از جایم بلند می‌شوم و صدای فریادم کل سالن عروسی که حالا مزار مهمان‌ها شده را فرا می‌گیرد: _چرا نمی‌فهمید؟ یه عده آدم‌های کثیف توی بهترین شب زندگیم اومدن و کل مهمون‌ها و شوهرمو به رگبار گلوله بستن و فقط منو زنده گذاشتن تا همه چیز بیوفته گردن من... پلیس‌های زن ترسیده به او نزدیک می‌شوند! نکند واقعاً جادوگر باشد😱💯 -بهش دستبند بزنید، اون متهم به قتل هستش! 🚩همین که پلیس‌ها نزدیکش می‌شوند تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد و این... شروع ماجراست! Link Link:https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk شب عروسیش همه رو کشتن و قتل میوفته گردنش غافل از اینکه اون یه...😱💯
Hammasini ko'rsatish...
✞✞ چنل رسمے ساناز فرمانی (حامے) ✞

به نام معبودم ملقب(سانی حامی) رمان عاشقانه انتقامی بنر واقعی هستن صبور باشید 😇 ⭕️نحوه پارت گذاری〰️ از شنبه تا چهارشنبه 😇          🔘پنج شنبه و جمعه پارت نداریم😴 فصل دوم طعم گس عشق ارتباط با نویسنده @s_a_6_89

Repost from N/a
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️🖤 کینه‌ دل https://t.me/+RJJIkNRG3BI1NmFk ❤️ جامانده https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0 🎀 بی گناه https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk 🕊 روایت های عاشقانه https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk 🧊 کافه دارچین https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0 ☕️ قاب سوخته https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi 🔮 منشورعشق https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0 🎼 فودوشین https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0 🎾 کلبه رمان های عاشقانه https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0 📚 سونای https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ 🍷 آشوب https://t.me/+JA_ztMH7bANkMWRk 💝 وصله ناجور دل https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk ☕️ سایه ی سرخ https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0 🌰 پناهگاه طوفان https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh 🍕 لوتی اماجذاب https://t.me/joinchat/VT1nRkXbjMJlNTRk 🎷 منتهی به خیابان عشق https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4 🎲 سنجاقک آبی https://t.me/+vepQpY2KCoJhOWM8 🧩 یک روز به شیدایی https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk 💔 آناشه https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk 🎭 روزهای سفید https://t.me/joinchat/PA6bpIR_NkQ1MjI0 🦋 شب های پاریس ماه نداشت https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0 🌜 ماهرو https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0 🍒 شاهزاده یخ زده https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0 🧀 ازطهران‌تاتهران https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0 🍍 گود من https://t.me/+6kO-xJZMHKpjODc8 🧛 عاشق بی گناه https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk 💄 جاری خواهم ماند https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8 🐙 بیا عشق را معنا کنیم https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk 🐠 جدال دو عین https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk 🤡 دختر حاج مراد https://t.me/+h-rcA9H3poQ3ZDQ0 ✨ ماه عمارت https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg 🍀 لیرا https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0 🦊 ویرانه های سکوت https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX 🥝 سبوی شکسته https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8 👀 طعمه‌ هوس https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8 ☂ سرنوشت ما https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk 🥃 مضطر https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f ☃️ فراموشی دریا https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk 🌊 لمس تنهایی ماه https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs 🌙 تاب رخ‌ او https://t.me/+1IDAUcrDvvBhNGQ0 🌒 سی سالگی https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0 🎯 قرار نبود عاشق شیم https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk 💝 خواب https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0 💀 جوخه‌ ی‌تقلا https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk 🧶 چشم های آهیل https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0 👀 برزخ عشق https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0 🐦‍🔥 شهربند گرگ سیاه https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk ☠ آرامش یک طوفان https://t.me/+FrTtEfbimrY4NjRk 🐝 امیر سپهبد https://t.me/+6yJS8TJ_aeA4Njhk 🐦‍🔥 اسپار https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0 🪐 رمانسرای ایرانی https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0 ✨ رمان های آنلاین https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0 🧶 جال https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk 👓 طلا https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0 💄 منفصل https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0 🌈 به تودچارگشته ام https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk 🌻 به جهنم خواهم رفت https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk 🐾 وکیل تسخیری https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8 🌸 دلیبال https://t.me/+Z44uQuiyJCIxODFk 🐚 فگار https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0 👽 کوارا https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk 🪵 دیافراگم https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0 🌹 عروسک آرزو https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw 💝 شبی در پروجا https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk 🌵 گلاویژ https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ 🍂 دل بی‌جان https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0 🐝 راز مبهم https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk ⭕️ اختران https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0 ✨ ردپای آرامش https://t.me/+cpWz_omXlDE5NjY0 🪴 عشق محبوس شده https://t.me/+e39A8sPw6EVkODM0 🩵
Hammasini ko'rsatish...
.
Hammasini ko'rsatish...
سلام دوستان عزیزم، به دلیل نامعلوم تلگرامم چند روزی میشه حذف شده و تمام مطالب و کانالهای موجود در تلگرامم متأسفانه حذف شده و حتی در حال حاضر من عضو کانال خودم هم نیستم و نمی‌تونم تو این کانال پیام بذارم و مجبور شدم که کانال جدیدی رو تشکیل بدم، برای خودم هم ناراحت کننده هست که بعد از پنج شش سال کانالم رو از دست دادم. به هر حال پیش اومده و کاریش نمیشه کرد، خوشحال میشم در کانال جدید همراهم باشید، چون بقیه رمان و رمانهای بعدی رو در کانال جدید خواهم گذاشت، منتظر پیوستن شما به این کانال هستم آدرس کانال جدید https://t.me/romanhaye_nastaran2
Hammasini ko'rsatish...
رمان روزهای سفید🕊️🌱🌱

🌱🌱به نام حق ✍️نسترن آبخو 🌱🌱رمانهای تمام شده پناه سیاوش و قلب‌های ساده‌ی ما

👍 1