اشعار دیبا

شدم شاعر به چشمانی که صد شعر و غزل دارد لبش تک بیت نوشینی و هر مصرع عسل دارد   کلام مست و گیرایش شبیه شعر سیمین است ... و بر فرهاد شیدایش غزݪ بانوۍ شیرین است #محمد_امیری @ashar_diba

جای پایت را میان چشم خود بگذاشتم عاشقم هرگز نبودی ، عاشقت انگاشتم بی قراری های تو هرگز برای من نبود ساده بودم که تو را معبود خود پنداشتم رشته رشته مو به مو جانم به جانت بسته بود زنده مُردم تا دلم را از غمت برداشتم بعد تو در شعر من هر کس بیاید رفتنیست جای خالی تو را خالی نگه می داشتم هر زمستان که زمین سینه ام یخ میزند چون بهاران میرسد عشق تو را می کاشتم گاه گاهی بر سر سجاده دل را دیده ام ناله می زد آه و نفریت کند نگذاشتم #سجاد_احمدیان @ashar_diba

تنت گرمایِ ساحل را در آغوشم تداعی کرد نگاه نافذت چون بُت، برای من خدایی کرد شدم صیدی که با لذت به دامِ عشق تو افتاد توخندیدی همان لحظه صدف هم خودنمایی کرد تو گاهی ساکت و سردی ,وگاهی تند و طوفانی همین تغییرِ حالت ها مرا جَلبِ جدایی کرد  به شوقِ مِهر ماهی ها به قَعرِ تو سفر کردم که‌ بی مهری دلم را وارثِ کوچ و رهایی کرد منم آن کشتیِ بر گل نشسته در مسیر تو دل مغرور تو سُکّان گرفت و «ناخدایی» کرد ⚜الهام_رازقی⚜ @ashar_diba

. ما شیعه که نه شاعر چشمان توایم ما اهل غدیر نه که قربان توایم ای حضرت آسمان کویریم کویر خشکیده که نه تشنه ی باران توایم سعید_تاج_محمدی عید غدیر خم مبارڪـــــــ💚 @ashar_diba

از چشم تو به منظره‌ی روشنی، دری‌ست صبحی که با تو صبح شود، صبح دیگری‌ست روشن شده‌ست چشمِ جهان از نگاه تو ای آنکه در نگاه تو، از مهر منظری‌ست گاهی به آفتاب اگر خیره می‌شوی این هم عنایتی‌ست که از ذرّه‌پروری‌ست در حلقه‌ی سماعِ نگاهت جهان خوش است چرخی بزن که رقص تو را زهره، مشتری‌ست هر دفتری که از تو نگوید، سیاهه‌است هر مصرعی که وصف تو را گفته، دفتری‌ست با بی‌کرانِ چشم تو ای آیه‌ی غزل ما را چه احتیاج به مضمون دیگری‌ست...؟ ‏ #رضا_طهماسبی #درود_صبحتون_بخیر☕️ #روزتان_سرشار_از_عشق_و_شاد🌹 #اوقات_بکام_در_پناه_حق @ashar_diba