❤Love

فیلم سـ ـاک زدن زوج زنه کـ ـیر شوهرشو انداخته دهنش سـ ـاک میزنه با یه دستشم مـ ـمه هاشو فشار میده و بد وسط کار نوک مـ ـمه هاشو میماله به کـ ـیر پسره ابـ ـشو میاره وطنی 🇮🇷 جدید کیفیت خوب 🎞مُـشـاهِـده قسمت۱ 😈 مشاهده قسمت ۲

پسر ۱۵ ساله ایرانی🇮🇷با دختر ۱۴ ساله🤤 تو پارک دختره براش میخوره در آخرم پسره میگه بریزم دهنت ...😋

۲۰

🇮🇷سـ ـکـ ـس پسر وطنی ۱۵ساله باخاله هاش 🤤 حـ ـشری دروقفل 🔒کرده باتفنگ🔫 میگه لـ ـخت شین اونام لخـ ـت میشن میـ کنـ ـتشون باصداوتصویر مشخص🔞👇 مشاهده قسمت اول مشاهده قسمت دوم

دختری که خورشیده #قدرت نور و آتش و داره و پسری که ماه #قدرت یخ و آب ها رو داره. 🔥این دو تا قبلیه باید طبق #رسوم با هم ازدواج کنن. اما #مشکلی هست هیچ یک از این دو #قبول این ازدواج نیستن. ♨️پارت آینده به چشمان سرد از یخش نگاه کردم و دستم و به کمرم زدم و گفتم:" لعنتی تو بودی که اول من و بوسیدی طلب کارم هستی." _این حرف و من باید به تو بگم دختره. "واستا وایستا چی گفتی من..." تا خواستم ادامه ی حرفم و بگم دستش پشت سرم رفت و لبهام به هم برخورد که.... نکته 💯پسره بمیره ماه نابود میشه دختره بمیره خورشید حال این دو با فرار کردن از قبیله سرنوشت خودشون و با هم یکی می کنن نا غافل از این که.... https://t.me/joinchat/nM_icsDzd91mMWE0

‼️سکس گروپی #تجاوز به دختره که وسط راه #خوناشام🔥 هاتمون میرسه و اوووف 🤤 نمی تونم بگم خودت بخون😜👇 https://t.me/joinchat/P_8znc8mi0s-bWv3

سکس 💯خشن دو تا گی 🔞 پسر رو به خاطر رفتن به بیرون بدون اجازه تنبیه می کنه 🙈🙈 #پسر_کوچولو_من😜 نیما:خفه به زور برم گردوند ، و منو تو حالت داگی نگه داشت.بخاطر درد اشک تو چشام جمع شده بود و جلوی دیدم رو تار کرده بود.#نمیدونم نیما داشت چیکار میکرد ولی با درد وحشتناکی که تو باسنم پیچید ، از ته دل #فریاد کشیدم...جوری که گلوم پاره شد و مزه ی خون رو تو #دهنم حس کردم. لعنتی خشک خشک بدون هیچ آمادگی واردم کرده بود.داشت داخلم #تلمبه میزد و آه و ناله میکرد.بعد چند لحظه که برام مثل یه عمر گذشت ، ازم #بیرون کشید و آبش رو روی شکمم خالی کرد و بی حال کنارم افتاد.#ارضا نشده بودم و حسی که انگار از پرتگاه بلندی افتاده باشم داشتم ♨️ پسری که سعی می کنه استاد دانشگاه هات و سکسی شو اغفال کنه 😜 https://t.me/joinchat/_6gW5T1mfRNmNDdk

رمان خوناشانی 💯هات🔥سکسی🔞خشن ‼️‼️رومن خوناشام خشن و با روحیه‌ی یاغی گری سالهاست که #سکس نداشته حالا حساب کن با گیر انداختن دختر لوند و زیبا چه بلایی که سرش نمی یاره🙈🤤🤤🤤 😱😱🙈 بعد سال ها سکس بالاخره #دختری پیدا کردم که شقم میکنه. لبخند ترسناکی زدم که دندون های نیشم نمایان شد. دختره تا #دندونام و دید جیغی زد و پا به فرار گذاشت یک چشم به هم زدن جلوش ظاهر شدم و با خشونت به دیوار کوبیدمش. به چشماش نگاه کردم و گفتم:"بهتره صدات در نیاد وگرنه تو همین خیابون جوری #جرت می دم که نتونی تکون بخوری." قبل از این که بخواد چیزی بگه تو یک لحظه تو همون کوچه ی تاریک #لختش کردم و یه پاش و بالا دادم و با تمام توان کیر بزرگم و داخل کصش فرو کردم #لعنتی خیلی تنگ بود با صدای جیغش و بدی خون چشمام قرمز شد اون باکره بود با تمام لذت دندونام و دو گردنش فرو کردم و همراه تلمبه زدن خونش شیرینش و مکیدم صدای آه و ناله هاش و ضربات من تو #کوچه پیچیده بود تا این که..... https://t.me/joinchat/P_8znc8mi0s-bWv3 ‼️💯دختره رو تو خیابون #جر میده و هم خونش و هم باکرگیش و میگیره.🤤 جوین تا از دست ندادی 😜

❌🔞💯 قلب_شکسته #پارت_واقعی_رمان👇 با وارد کردن یه ضرب کیرم داخل سوین به دلیل سردی کص #نبض دارش به خاطر گوی های یخی و منقبض بودنش اهی از لذتی که تا حالا نچشیدمش کشیدم. لعنتی کصش اونقدر تنگ شده بود و #دیواره هاش جوری #کیرم و قاب گرفته بودن که اصلا #وصف نشدنی بود. کیر بزرگ و قطورم و بیرون کشیدم که با دیدن پوزیشن و حالت #مکیده شدن کیرم دوباره اهی کشیدم و چشمام و بستم و تو خلصه ی #شیرینی فرو رفتم. تلمبه می زدم و به جیغ های سوین گوش می سپردم تو اوج لذت بودم #لعنتی جوری تنگ بود که نفسم و بریده بود جوری تنگ بود که تقریبا به سختی داشتم تو #کصش حرکت می کردم . با اخرین ضربه و نعره ی من جوری داخل ارضا شدم که تا چند لحظه ابم داشت ازم #خارج می شود. https://t.me/joinchat/TSpQ1y-oIR3uTrXQ 🔥دختره رو از ویلای #برده دار ها و اسلیو ها می دزده ها و هر روز با غول و زنجیر #شکنجش میده🤤🤤🤤

‼️💯سکس خون آشامی 🤤🤤 پارت واقعی رمان👇 ♨️#سکسی_بودن_در_نگاه_تو سرعت #ضربه زدناش رو بیشتر کرد که هردومون با آه بلندی #ارضا شدیم. روی باراد ولو شدم و چشم‌هام رو بالذت بستم. بدون اینکه #کی*رش رو در بیاره دستاش رو دور کمر لختم حلقه کرد. یهو قیافه‌ی تیام اومد جلوی چشمم. سرم رو بیشتر به سینه‌ی #باراد فشار دادم و سعی کردم ذهنم رو منحرف کنم اما نشد. فقط #قیافه‌ی خندون تیام جلوی چشمم بود. عذاب وجدان بدی گرفتم. تازگیا حش*ری شده بودم و اینجوری مواقع دست خودم نبود. پوزخندی توی دلم زدم. اون آرامی که تازه اومده بود #اینجا کجا و این آرام کجا! خیلی عوض شده بودم. هم اخلاقم تغییر کرده بود و هم #شهو*تی تر شده بودم. ای کاش تسلیم اون دست‌های جادوییه باراد نمی‌شدم. ای کاش تسلیم نیاز #جنسیم نمی‌شدم. با نارحتی بلند شدم و ملافه رو دور خودم کشیدم و به سمت حموم رفتم. https://t.me/joinchat/AAAAAFiRsYE75EZ6d711-w