cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

📚𝄞ܭـــߊ‌ܦ̇ܘ ܢܚ݅ܫـܝ‌ ܣܩܢ ܝ‌ܦ̇یـــܦ̈ܙ‌ 𝄞📚

که دیدارت مرا آرامِ جان است❤️

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
456
Obunachilar
-124 soatlar
-97 kunlar
-7130 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

سلا م برقلبهایی که جزدوست داشتن چیزی نیاموخته اند. بر روحهای پاکی که جزسادگی قالب دیگری ندارند. بر تن‌هایی که محبت لباس آنهاست. بر نگاه‌هایی که صداقت زینتشان است صبحتان  بخیر و خوشی @shearhamrafigh
Hammasini ko'rsatish...
🌷آخر هفته تون گلباران 🌸امروز برای تک تک تون 💐اینگونه از خدا خواستم 🌺الهے قشنگترین لحظه ها 🌼در انتظارتون باشه 🌷الهے هرگز لبخنداز رو 🌸لباتون نیفته 💐الهے خوشبختی، مثل سایه 🌺همراهتون باشه 🌼الهے بهترین خبرهاے 🌷 عمرتون رو امروز بشنوید 🌺🌸🌼@shearhamrafigh
Hammasini ko'rsatish...
فرموده بودی غم نخور،باشد اجابت میکنم حالا که فرمان میدهی،بانو اطاعت میکنم هر خواهشی داری بگو،حالا که تسلیمت شدم یا هر چه میخواهی بکن،فوقش شکایت میکنم بانو ببخشایم اگر،بی پرده حرفی میزنم یا لا به لای واژه ها،گاهی جسارت میکنم من عاشقم...دل نازکم! ،وقتی که میرنجد دلم منطق نمیفهمم اگر،گاهی حماقت میکنم وقتی کسی با هرزگی،بانو نگاهت میکند وحشی تر از سگ میشوم،حتی جنایت میکنم با اینکه خاموشم ولی،اینگونه آرامم نبین یک تار مویت کم شود،بانو قیامت میکنم وقتی خرامان میروی،از کوچه های روبه رو حتی به خاک کوچه هم ،بانو حسادت میکنم شاید خیالاتی شدم،شاید جنون دارم ولی... هر جا که میگردم تو را،آنجا زیارت میکنم کافر تر از من دیده ای؟ بانو نمیدانی بدان حتی خدا را محض تو،دارم عبادت میکنم با اینکه دلتنگم ولی،دارم تحمل میکنم هی میروی،هی میروی،هی استقامت میکنم هی بغض و هی شعر و غزل،این زخم پیر و کهنه را... با تیغ تیز واژه ها،هر شب حجامت میکنم دارم روانی میشوم،بانو نجاتم میدهی؟ از لشکر کفری که من،هر شب هدایت میکنم؟ هر جا که میخواهی برو،اصلا به فکر من نباش دارم به این تنهاییِ دیرینه عادت میکنم اینجا کنار یاد تو،باخاطرات خوب تو در سرزمین عشق تو،بانو اقامت میکنم دست خدا بانوی من،هر جا که باشی خوب من با این غزل ،با آن غزل،عرض ارادت میکنم.  ‍ᬉ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ محمدرضا_نظری @shearhamrafigh
Hammasini ko'rsatish...
ای قلم حوصله کن درد زیاد است هنوز شب ِ پُـر دلهـرہ و سرد زیاد است هنوز آفت افتادہ بـه گلها همه پرپر شدہ اند چهـرہ ی غمـزدہ و زرد زیاد است هنوز عشق چون بوۍهوس داد مقدس نشود به جهان آدمِ خونسرد، زیاد است هنوز مرد و نامرد اگر، از نظرِ چهرہ یکی ست درد این است که نامرد زیاد است هنوز گریه بر بغضِ گلو چارہ نکردہ  چه کنم؟ دور و بـر. آدمِ دلسرد زیاد است هنوز گرچه در آتش عشق سوخته بی بال و پرم مثل من عاشق شبگرد زیاد است هنوز من همانم که کسۍسنگِ صبورم نشود ای قلم حوصله کن درد زیاد است هنوز @shearhamrafigh
Hammasini ko'rsatish...
اسکار قشنگ ترین توصیف رابطه لانگ دیستنس هم می‌رسه به نرگس صرافیان طوفان که میگه:👌 چه عاشقانه ای بنویسم که دلتان برایم بلرزد!؟‌ وقتی نه دستانش را گرفته ام، نه در آغوشش کشیده ام، و نه حتی او را بوسیده ام ...! من فقط از دور، او را در خویش گریسته ام. عشق میان ما... معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود @shearhamrfigh
Hammasini ko'rsatish...
👍 1
مارکِ آدم ، شخصیت،صداقت، اصالت و تعهدشه!👌 @shearhamrafigh
Hammasini ko'rsatish...
‍ بعــد عمــری آمــدی  دیــــدار  میــخواهی ز من ؟ یا  دلِ غــم دیـــده وُ  بیـــمار  میــخواهی ز من  بعــد تـو هرگـز کسی حرف  دلم نشنــیده است  از زبــان  بی زبــان ، گُفــــتار میــخواهـی ز من ؟ بـا نـــگاهــت مُــــهر خامـوشـی  زدی آخر  به لب بــی زبــانم کــردی و اظـــهار  میــخواهی ز من ؟ من نیـــازُردم  دلـــی  هـرگــز  میــان عمــر خود کــــز بــــرای   رفتــنت   آزار میــــخواهی ز من صــــد بهـــانـه کـــردی و رفتــی پــیِ دلــدادگی از بــــرای آمـــدن  ،  اصـــرار میـــخواهی ز من ؟ در خزانِ حس و احساس آمدی دیگر چه سود جسم سرد و خسته را تب دار میخواهی ز من ؟ از دل یخ بستـــه ی خــود بی خبر هستی مگر کـه دل داغ و  چـو آتـش بـار میـــخواهی زمن با همــــه نامهـــــربـانــی ها که  با من کرده ای بار دیــــگر آمـــــدی  ایثـــار میـــخواهی ز من ؟ خنـــده بــر دیــگر زدی آن روز هـا نامهــــربان گـریـه  روی زانــــوان بسـیار میـخواهی ز من گفته ام صدها  غزل در وصفِ زلف و چشم تو بیـتِ نا مطلوبـی از  اشعــار  میــخواهی زمن ؟ بی خبـــر بــودی ز  آوای غــم انگیـزی که  من . ســـاز با زلفـت زدم ، ابــــزار میــخواهی ز من یــاد تــو هر شــب پــرستـــار  دل بیـــمار بود ای پــرستــاری که تــو آثــــار میــخوای ز من رفتــی و بیــگانه گردیـدی  ز من  ای بیــوفـا من که بیگانه شدم  ،  دلدار میـخواهی ز من ؟ حال ای بیـگانه   این را  تازه فهمیــدم که تو قلبــی از جنس  ضمیرِ  زار  میـخواهی ز من عشق   معنایی  دگر  داشت   ز  محراب  لبت من نـدانســتم  چــرا   انـکار میـخواهی ز من @shearhamrafigh ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🩸‌‍‌
Hammasini ko'rsatish...