cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

ᏚᎪᏃ ᏦᎪᏞᏆᎷᏴᎪ

ژانر رومان=عاشقانه 💑 مستر ددی و لیتل برت ☠🥺👨‍👧 پلیسی 😉👮‍♂️👮🏼‍♀️ گی👬🙊 صحنه دار 😵🔞 ناشناس نویسنده👇 https://t.me/BiChatBot?start=sc-751848-6QyqXq ناشناس ادمین تب 👇 https://t.me/BiChatBot?start=sc-264201-oyWZPhb زاپاس https://t.me/oycyocoykgxit

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
198
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Repost from N/a
00:02
Video unavailable
با حرکت #جسم_درازی رو هلـ🍑ـوم ترسیده از خواب پریدم و دوباره #بهشتم با داغی چیزی سوخت و موجود سیاهی جلوم قرار گرفت و ترسیده عقب رفتم🍆 _تو دیگه چی هستی؟ با اشارش بدنم شل شد و محکم رو زمین افتادم و با خونسردی #بین_پاهام نشست و #عضو درازشو محکم تو سوراخم فرو کرد که بهشتم با داغی #کلفتش بدجوری آتیـ🔥ـش گرفت و شروع کردم به جیغ زدن....🔞👅 https://t.me/+d3hMXSaJTvBiYmY0 https://t.me/+d3hMXSaJTvBiYmY0
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.22 KB
پــارت آیــنــده پسره داره خود ارضای میکنه که ددیاش سر میرسن 😈😱 ددی رادمان با عصبانیت در اتاق و به هم کوبید و با خشم به سمتم اومدن 😫🙀 + داشتی چه غلطی میکردی هاننن _د.. دد.. ددی😰 + هیسسسس 🤫هیچی نگو فقط لـخـت شو زووود😡 با ترس و لرز لباسامو و در آوردم که پرتم کردن روی تخت و ددی آرمان از توی کمد ترکه ای❌ برداشت و اومد سمتم مثل بید میلرزیدم😈 https://t.me/+B5XRYCdISsRjNWM0 https://t.me/+B5XRYCdISsRjNWM0
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailable
اگه دنبال یه گپ عالی ،برای کسب اطلاعات  درباره دنیای BDSM🔥 https://t.me/+JmdzSbTpTgJiNjc0⛔️🔥 https://t.me/+JmdzSbTpTgJiNjc0🔥⛔️ یه گپ با بچه های  BDSM# اینجا میتونی پارتنر و  دوستان  جدید پیدا کنی که مثل خودتن 🔥https://t.me/+JmdzSbTpTgJiNjc0🔥    🔥 https://t.me/+JmdzSbTpTgJiNjc0🔥
Hammasini ko'rsatish...
- بدون من فیلم منکراتی نگاه می‌کنی و خیس میشی کوچولو؟😈🔞💦 دخترک را بغلش نشاند و درحالیکه نگاهش به مانیتور بود، سر در گردنش برد و مکید. - فکر کنم حتی وقتی توی مستی به جونت افتادم، حال کردی!💢👅 وقتی دستش داخل شورت ملیسا رفت، دخترک حرفی برایش نماند. غیاث سوت کشید. - دیدی گفتم خیس شدی کوچولو!🍭🍓🔥 https://t.me/joinchat/Ig1AW64qaeo1Mzhk غیاث بوکسور خشنی که عاشق یه دختر ریزه میزه میشه که یک شب اونو توی مستی...🥺💢🍋
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
-اه ماریو اینجا نه بریم توی اتاق.. اههه.. زبونی بهش زدم... که ناله عمیق تری سر داد.. -نه همین جا می خوام جرت بدم.. -ممکنه کسی بیاد.. -تا کسی بیاد من کارم رو کردم صد بار تو رو جرت دادم.. عمیق تر لیس زدم و دستم رو‌ سمت پاش بردم شلوارش کردم و فشار دادم.. توی دلم خندیدم خانم کوچولوی من چقدر هات بود.. برش گردوندم بی وقفه لباسش رو دادم بالا و شلوارش رو کشیدم پایین.. دستی زیر دلش گذاشتم و خمش کردم سمت خودم.. -ماریو.... نذاشتم حرفشو ادامه بده و...❌⭕️🔞 https://t.me/+L0MjZIUuonE1MzRk https://t.me/+L0MjZIUuonE1MzRk
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.24 KB
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
لبای #خیسمو از زیر چونش تا لبش امتداد دادم🔞⛓ خودمو بالا کشیدم تا #سینه های گرد و #سفیدمو بکنم تو #دهنش💦‼️ _آه #بخورش پسر #حشریم🚫⚠️ لباشو دور نیپلم میچرخوند و زبون میزد دلم میخواست زودتر کی*رشو کنه توم اما نمیشد!♨️💦 سینمو از دهنش بیرون کشیدم و روی صورتش نشستم . _باید انقد بخوریش تا از حال برم💦🔞 لمبره های کونمو باز کردم و تا زبونش و بهتر حس کنم که با لوله کردن زبونش جیغی از شدت #حشریت زدم ⚠️⛔️ _اوفف پسر چقد #داغه زبونت ... آه💦📛 +اوووممم ... به زور منو از رو صورتش کنار زد به جلو پرتم کرد پسرکم طاقت از دست داده بود😈🔞 _حالا وقتشه ک>یرمو توت حس کنی مامی ک*ص طلا💦☺️🩸 با فرو کردن #ک_یرش توی #ک_صم جیغی از درد کشیدم اما اون با شدت اون #تلمبه میزد و موهامو میکشید ...⛔️ https://t.me/+LlmGa-9mtvBjMDdk https://t.me/+LlmGa-9mtvBjMDdk https://t.me/+LlmGa-9mtvBjMDdk زنه شوگر مامی یه پسره شده اما نمیدونه اون پسر؛ پسر واقعی خودشه🙊💦😈 💚✅دارای محدودیت سنی ⚠️
Hammasini ko'rsatish...
video.mp42.14 KB
Repost from N/a
00:09
Video unavailable
صدای #ناله‌هایی که توی اتاق پیچیده بود و صدای برخورد بدن‌هاشون بهم و شلپ شلپی که صدا می‌داد حتی داشت من رو هم #حش_ری و شه*وتی میکرد!🤤 _داری منو دید می‌زنی خواهری؟🔞 با شنيدن صدای خواهرم وحشت‌زده از فکر و خیال در میام. می‌خوام چیزی بگم که دوست پسرش با پوزخند می‌گه: _اگه دلت می‌خواد می‌تونی ما رو توی #سک_س همراهی بکنی!♨️ این رو میگه و دستی به آلـ*ـت کـلـفـتـش میکشه🍆 بدون اینکه بهم اجازه بدن چیزی بگم من رو بلند می‌کنن و روی #تخت می‌ندازن. خواهرم لباسم رو توی تنم جر میده و مشغول لیسیدن نوک #سینه‌م می‌شه💦 دوست پسرش شلوار و شورتم رو باهم پایین میکشه و با گازی که از #چوچولم می‌گیره...😈 https://t.me/joinchat/TRUYhDNoEAEHbK5k
Hammasini ko'rsatish...
9.32 KB
Repost from N/a
دستش از پشت بین #باسن و بهشتم فرو رفت و شروع به تکون دادن سریع #انگشتش داخلم کرد که از شدت #شهوت ناله بلندی کردم🔥 از حرکت دستش بدنم بالا و پایین میشد که پاهامو به شدت بالا گرفت و از هم باز کرد♨️ با دیدن #بهشتم آهی کشید و با #شهوت و خماری نوک انگشتش رو ملایم روش کشید. حس داغی و رطوبت زبونش وسط چاکم باعث شد نفسم تو سینه حبس بشه و تنم به لرزه بیوفته💦 #زبونشو تند و محکم وسط #تپلم میکشید و من از شدت #لذت روی تخت پیچ و تاب میخوردم👅 آه و #ناله هام بالا گرفته بود و وسط پام نبض می زد که یهو...🍑🔞 https://t.me/joinchat/TRUYhDNoEAEHbK5k
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
شلاقشو محکم روی بهشتم صورتیم کوبید. از درد پاهامو بستم که پاهامو با عصبانیت باز کرد و ضربه دیگه ای روی ک*صم زد🔞 _دوست دارم #ک_صت برام کبود شه. دستشو جلو آورد و لای پره های #بهشتم کشید.🍑 _چرا #خیس کردی جوجو؟💦 همونطور که دستش روی بهشتم بود دو #انگشتشو واردم کرد و تند تند تکون داد. با هر حرکتش آب ک*صم بیرون #میپاچید. انگشت سومشو #واردم کرد که جیغ کشیدم و دستمو روی دستش گذاشتم. _هیش هنوز خیلی مونده که جیغ بزنی😈 از داخل کشو #ویبراتور برداشت و درست روی #چو_چو_لم گذاشت. پاهام لرزیدن و #آبم روی دستش ریخت که یهو...🔥🍆 https://t.me/joinchat/gPANijWn9C1hYmRk https://t.me/joinchat/gPANijWn9C1hYmRk
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.