تیناک

صبح شد☀️

توی تبلیغات اول inside out 2 هم دیدم که Moana 2 هم داره ماه نوامبر میاد که من واقعا اولیش رو دوست داشتم.🥳😌

فکر نکنم لازم باشه دوباره بگم که من چقدر از سینما رفتن لذت می برم.😌 هنوز که هنوزه وقتی میرم یه انیمیشن خوب یا فیلم خوب رو روی پرده می بینم، دو برابر لذت میبرم که دارم توی یه سالن تمیز و خوب، یکی از خوب های دنیا رو می بینم.🥹🥲 توی تبلیغات اول inside out 2 هم دیدم که Moana 2 هم داره ماه نوامبر میاد که من واقعا اولیش رو دوست داشتم.🥳😌

عجب مفهوم تفکربرانگیز و گیرایی داشت inside out 2 چقدر انیمیشن های والت دیزنی نسبت به سیندرلا و زیبای خفته ی بچگی های ما فرق کرده! کارتون های بچگی ما خیلی قشنگ بود ولی همشون در یک جمله خلاصه می شد. یه دختر خوشگل که به هر دلیلی یه شاهزاده با اسب سفید باید از راه میرسید و نجاتش می داد. ولی انیمیشن های این روزای والت دیزنی همه فکر شده، پر از نکته و یکی از یکی گیرا تر هستند. البته که من عاشق همون سیندرلا و سفیدبرفی بودم و هستم ولی آدم لذت میبره وقتی می بینه چطور والت دیزنی خودش رو مهیای دنیای امروز کرده و از زمانه عقب نمونده! یه قسمتی از آخر این انیمیشن خیلی خیلی به دلم نشست. یه جا بود که anxiety داشت دور خودش میچرخید و پیش بینی های منفی تولید میکرد. Joy دستش رو گرفت و گفت ولی اینا برای الان نیست درسته؟ پس تو بیا روی این صندلی بنشین تا ما بریم برای امتحان فردا درس بخونیم. حالا دقیق نمیدونم. ولی یه همچین چیزی گفت. این چیزیه که من دارم تمرین می کنم این روزا. که هر وقت خیلیی مضطرب میشم یادم باشه به خودم بگم اما این فکر هنوز اتفاق نیفتاده درسته؟ این فکر کمکی بهت می کنه؟ پس بگذارش روی اون صندلی و خودت بیا فلان کار رو که الان میتونی انجام بده!❤️

برای اولین بار رفتم سینمای سه بعدی و باید بگم که برخلاف انتظارم دوسش نداشتم. حالا یا اونی که من رفتم خیلی هم سه بعدی نبود، یا واقعا اون سینمای دی باکس با صدای دالبی خفن تر و باحال تره!😁 این اولین بار بود که اینجا سینمای سه بعدی میرفتم. چیزی که دوست نداشتم و حتی میتونم بگم اذیتم کرد این بود که توی خیلی از صحنه ها، بخشی از صحنه تار می شد که مثلا تو بتونی روی یه بخش دیگه تمرکز کنی. به عنوان کسی که بیشتر از بیست ساله هم چشماش ضعیفه و هم آستیگمات، برام خوشایند نبود که پول دادم تا بیام چیزای زیادی رو حتی با عینک تار ببینم. نمیدونم چه انتظاری داشتم ولی راضی نبودم.

دیروز رفتم سینما inside out 2 رو دیدم😁

تا جایی که توی لیست دروسمون دیدم، درس های ترم های بعد رو دوست داشتم و بنظرم جالب و کاربردی بود. فقط باید بتونم از این پنج هفته جون سالم بدر ببرم و روش تحقیق رو پاس کنم. فقط پنج هفته دیگه دختر جان

داستان از این قراره که ظاهرا تمام درس های یک ترم رو با هم به ما ارائه نمیدن. مثلا من برای این ترم که از 6 می بود و تا نیمه ی آگست ادامه داره، دو تا درس داشتم و دارم که یکیش 6 واحدی و دیگری 3 واحدی هست. درس 6 واحدی همین بایوسایکولوژی بود و براش ده هفته در نظر گرفته شده بود که دو سه روز دیگه تموم میشه. درس سه واحدی هم قراره پنج هفته باشه که از این دوشنبه شروع میشه. این هفته علاوه بر اینکه درس و استاد عوض میشه، همکلاسیامم عوض میشه و همه چیز میشه مثل روز اول!🥲 من این شیوه رو دوست ندارم. اگه درس ها همه با هم از اول ترم ارائه میشد، فشار کمتری به دانشجو میومد. بعد حالا درس بعدی چیه؟ روش تحقیق!!! که زمین تا آسمون با بایوسایکولوژی فرق می کنه و من واقعا فرصتی ندارم که بخوام خودم رو توش پیدا کنم. چون از روز اول همه کارهامون زیر ذره بین هست و بهش نمره تعلق می گیره!! پروژه فاینالش هم که با 50 درصد نمره ترم نورعلی نوره! حقیقتا احساس فشار می کنم و این فشار، شیرینی با موفقیت گذروندن بایوسایکولوژیِ نفسگیر رو کمرنگ می کنه ...

80 از 100 برای تکلیف سخت 25 درصدی! فقط ده درصد از نمره این درس مونده و من تا همینجا هم با مجموع 73 از 90 نمره قبولی رو گرفتم. از اون ده درصد هرچی بگیرم فقط شرایط کارنامه نهایی رو بهتر می کنه😌 از دوشنبه درس بعدی شروع میشه که قراره کلا 5 هفته باشه و تکالیفش وزن نمره زیادی داره🥲 اندر سختی و فشارش همین بس که پروژه نهاییش 50 درصد نمره رو تشکیل میده!!!! میام توضیح میدم که داستان چجوریه و چرا الان داره شروع میشه.