کلاسهای ویژه کارآموزان و وکلای سلوک عدل

✅ دفاع در قبال فردی که متهم به فروش مال غیر و مدعی صوری بودن آن است ،⁦🖋️⁩در مواردی ممکن است که به وکالت از فردی که متهم به فروش مال غیر است؛ در پرونده ای به عنوان وکیل دادگستری مداخله داشته باشیم. ⁦🖋️⁩حال اگر بعد از مطالعه پرونده و مذاکره با موکل به این نتیجه رسیدیم که اگرچه فروش مال غیر در ظاهر و به موجب قرارداد تنظیمی محقق شده است؛ لیکن هیچ یک از دو طرف معامله، قصد انجام معامله و خرید و فروش مال غیر را نداشته اند بلکه همچنانکه موکل نیز مدعی است، آن معامله با انگیزه های دیگری به شکل صوری محقق و منعقد شده و حتی مبلغی نیز بابت چنین معامله ای میان طرفین، مبادله نگردیده است. ⁦🖋️⁩در این موارد طبعاً مالک ، از فروشنده به عنوان فروش مال غیر و احتمالاً از خریداربه عنوان خرید مال غیر با علم به اینکه مال غیر خریداری کرده است شکایت کرده و پرونده را به جریان انداخته است. ⁦🖋️⁩در چنین مواردی برای دفاع از متهم باید به خاطر داشته باشیم که اولاً: فروش مال غیر یا انتقال عین یا منافع آن در قالب هر یک از عقود دیگر، ماهیتاً معامله فضولی است با این تفاوت که یک رکن اضافی که همان"سوء نیت" است به آن افزوده شده و آن را واجد عنوان مجرمانه کرده است. ثانیاً:معامله فضولی نیز همچون سایر معاملات باید دارای شرایط صحت معاملات بوده و توأم با قصد انشاء باشد والّا عنوان معامله بر آن صادق نخواهد بود چرا که معامله فضولی، معامله ای است غیرنافذ که اگر توسط ذی نفع یا قائم مقام وی تنفیذ گردد، قوام پیدا می کند و در صورت رد آن، از هم پاشیده و از بین می رود ولذا باید شرایط صحت را در بطن خویش داشته باشد. بدین ترتیب در صورتی که احراز گردید که معامله صورت گرفته میان موکل و شخص ثالث، صوری و غیر واقعی است؛ برای دفاع از موکل در قبال اتهام انتقال مال غیر دفاعی به شرح زیر تدارک خواهیم دید: "نظر به اینکه آنچه در قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر مورد جرم انگاری قرار گرفته ، معامله به مال غیر است و مقصود از معامله نیز تحقق یک واقعه حقوقی در عالم اعتبار میان متعاملین آن است که باید یا قصد انجام معامله صورت گیرد و با عنایت به اینکه آنچه در مانحن فیه مورد تعقیب قرار گرفته، معامله ای است صوری که هیچ یک از دو طرف آن، قصد انجام معامله را با یکدیگر نداشته اند تا به تبع آن یک واقعه حقوقی دارای آثر تحقق پیدا کند؛ لذا عنصر مادی بزه انتقال مال غیر نیز در مانحن فیه محقق نشده و بدیهی است با توجه به اینکه رکن مادی بزه انتقال مال غیر، وقوع امر انتقال است و در معامله صوری، انتقالی صورت نمی گیرد تا اثری بر آن مترتب شود و حتی تنفیذ بعدی مالک نیز اثری بر نفوذ و صحت چنین قراردادی به لحاظ فقدان وجود خارجی آن ندارد؛ چرا که اصولاً رابطه حقوقی قابل تنفیذی میان طرفین شکل نگرفته تا با تنفیذ بعدی قوام و دوام پیدا کند؛ لذا بزهی نیز در مانحن فیه محقق نشده و لذا استدعای صدور قرار منع تعقیب/حکم برائت موکل (حسب مورد) از دادسرا یا دادگاه مرجوع الیه درخواست می نماید. #بهنام_یوسفی #وكيل_دادگستري

یکی از ملزومات دفاع در جلسه دادگاه، اختصار گویی است. وکیل دادگستری باید در موضع دفاع، از بیان مطالب حاشیه ای و داستان پردازی به نحوی که منجر به تطویل و اطاله کلام شود خودداری کند. به یاد داشته باشیم که یک دفاع طولانی و مفصل علاوه بر اینکه با تذکر رعایت وقت از ناحیه قاضی دادگاه مواجه می شود، باعث خستگی و ناراحتی قاضی یا قضات رسیدگی کننده نیز می شود؛ بنابراین وکیل دادگستری باید از تکرار مطالبی که خود یا موکلش به آن اشاره کرده اند خودداری کند و در صورت لزوم صرفًا به یادآوری آن مطالب اکتفا نماید وبه محض آنکه متوجه شد که دفاعیاتش مفهوم شده است، مطالب و استدلالات خویش را به اتمام رساند؛ چرا که از آن به بعد توضیحات و بیانات و مدافعات وکیل هیچ اثری بر دادرسان ندارد و حتی ممکن است نتیجه منفی در بر داشته باشد. به علاوه وکیل باید تمامی تلاش خود را به کار گیرد تا در جلسه رسیدگی، از موضوعی که از آن دفاع می کند خارج نشود و فقط در خصوص موضوع دعوی بحث کند. با این حال در صورتی که وکیل احساس کند که بر قاضی یا قضات رسیدگی کننده، به علت اطاله جلسه رسیدگی خستگی و بی حوصلگی عارض شده است؛ ایرادی ندارد تا مطالبی خارج از موضوع دفاع و برای رفع خستگی بیان کند؛ لیکن باید از قبل اشاره کند که این مطالب را صرفاً برای اینکه جلسه از خستگی و خشکی خارج شود بیان می دارد و البته مطالب خارج از موضوع جلسه رسیدگی بایدبسیار مختصر و مفید باشد. #وكيل_دادگستري #بهنام_یوسفی @solookeadl

📌خصوصيات يك وكيل ١-شجاعت؛ وكيل نبايد ترس از بيان موارد قانوني داشته باشد.دفاع از موكل نبايد همراه با ترس باشد. ((ترس از اشتباه كردن))، بزرگترين ترس براي يك كاراموز است.اما براي ((تجربه كردن)) حتي اشتباه هم لازم است اما نبايد اينطور فرض شود كه ما مُجاز به اشتباه هستيم.كاراموز در حال آموختن است.در نتيجه قبل از هر اقدام بايد مطالعه نمايد ،از همكاران خود كه سابقه بيشتري دارند سوال كندتا بتواند از اشتباهات احتمالي جلوگيري نمايد. ٢-برخورد مناسب و محترمانه؛ يكي از مواردي كه امروز در جامعه و متاسفانه در قشر وكيل هم دچار نقصان است، بحث احترام در كلام و رفتار است.احترام به همكاران ،احترام به قضات و كارمندان اداري مراجع مختلف و ... از واجبات اين شغل است.ادبيات كوچه بازاري،زيبنده ي يك وكيل نيست. ٣-به روز بودن؛ يكي از خصايص يك وكيل خوب ،به روز بودن علم اوست.وكيل بايد مطالعه روزانه داشته باشد و از سوال پرسيدن و كنكاش خجالت نكشد. ٤-منظم بودن؛ مورد ديگري كه رعايت آن توسط وكلا داراي اهميت است، منظم بودن است.نظم در قرارهاي ملاقات، نظم در محل كار(منظم بودن دفتر وكالت) و داشتن نظم در لباس پوشيدن و آراستگي ظاهر. https://t.me/solookeadl

✔️ عادت کنیم شماره ها را با حروف بنویسیم در بسیاری از موارد وکیل در هنگام مراجعه می بایست تاریخی را ذیل امضای خود درج کند. معمول است هنگام ابلاغ حضوری در مراجع قضایی از وکیل می خواهند ضمن تأیید مراتب ابلاغ، تاریخ آن را نیز بنویسد و امضا کند. بهتر است وکیل در هنگام نوشتن شماره ها و تاریخ از حروف استفاده کند به ویژه در هنگام قید تاریخ ذیل امضا در مواردی مانند ابلاغ که تاریخ آن دارای آثار حقوقی است زیرا اعداد به سادگی با تراشیدن یا قلم بردن قابل تغییر هستند و تشخیص تغییرات بعدی توسط اشخاص غیرمتخصص آسان نیست حال آن که تغییر حروف، دشوار و تشخیص تغییرات بعدی آن ها نسبتاً آسان است. به عنوان مثال به جای نوشتن 3/2/98 بهتر است سوم اردیبهشت نود و هشت نوشته شود. #رفتار_حرفه_ای #آیین_وکالت #بهنام_یوسفی @solookeadl

یکی از مواردی که ممکن است همکاران در طول دوره فعالیت وکالتی خویش با آن برخورد داشته و برای آن به دنبال راه حلی از نظر شکلی باشند؛ مواردی است که فردی با در دست داشتن حکم قطعی محکومیت خویش که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده به ایشان مراجعه و اظهار می دارد که در هیچ یک از مراحل دادرسی حضور نداشته است لیکن با حکم صادره از دادگاه تجدیدنظر محکومیت قطعی حاصل کرده است و به دنبال راهکاری برای اعتراض به حکم قطعی خویش است. توجه داشته باشیم که این رأی بر خلاف آراء غیابی صادره از دادگاه بدوی، از دادگاه تجدیدنظر صادر و وصف قطعیت پیدا کرده است. فرض مذکور در مواردی قابل تحقق است که در دعاوی حقوقی یا کیفری، خوانده یا متهم یا وکلای ایشان حسب مورد در هیچ یک از جلسات رسیدگی دادگاه بدوی حاضر نشده است لیکن دادگاه مرجوع الیه نیز بنا به هر دلیلی، حسب مورد مبادرت به صدور حکم به رد دعوی خواهان یا حکم برائت متهم نموده است و پس از ابلاغ رأی صادره به خواهان یا شاکی خصوصی و دادستان، ایشان از حکم صادره تجدیدنظرخواهی کرده اند و دادگاه تجدیدنظر در حالی که تجدیدنظرخوانده یا متهم یا وکلای ایشان، مجدداً در جلسه رسیدگی حضور نداشته و یا لایحه دفاعیه نداده است؛ ضمن نقض دادنامه معترض عنه مبادرت به صدور حکم محکومیت قطعی تجدیدنظرخوانده یا متهم می نماید. در این موارد تأسیسی تحت عنوان «واخواهی از حکم تجدیدنظر خواسته» در هردو قانون آیین دادرسی مدنی و کیفری مورد پیش بینی قرار گرفته است که به موجب آن، محکوم علیه می تواند از دادگاه تجدیدنظر درخواست رسیدگی مجدد نماید؛ بدین معنی که محکوم علیه می تواند ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعی رأی صادره از دادگاه تجدیدنظر، در همان مرجع مبادرت به واخواهی کند و دادگاه تجدیدنظر نیز مکلف خواهد بودبه واخواهی صورت گرفته رسیدگی و رأی مقتضی در خصوص مورد صادر نماید. مستند این اقدام ماده 364 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 461 قانون آیین دادرسی کیفری #وكيل_دادگستري #بهنام_یوسفی @solookeadl

یکی از ملزومات دفاع در جلسه دادگاه، اختصار گویی است. وکیل دادگستری باید در موضع دفاع، از بیان مطالب حاشیه ای و داستان پردازی به نحوی که منجر به تطویل و اطاله کلام شود خودداری کند. به یاد داشته باشیم که یک دفاع طولانی و مفصل علاوه بر اینکه با تذکر رعایت وقت از ناحیه قاضی دادگاه مواجه می شود، باعث خستگی و ناراحتی قاضی یا قضات رسیدگی کننده نیز می شود؛ بنابراین وکیل دادگستری باید از تکرار مطالبی که خود یا موکلش به آن اشاره کرده اند خودداری کند و در صورت لزوم صرفًا به یادآوری آن مطالب اکتفا نماید وبه محض آنکه متوجه شد که دفاعیاتش مفهوم شده است، مطالب و استدلالات خویش را به اتمام رساند؛ چرا که از آن به بعد توضیحات و بیانات و مدافعات وکیل هیچ اثری بر دادرسان ندارد و حتی ممکن است نتیجه منفی در بر داشته باشد. به علاوه وکیل باید تمامی تلاش خود را به کار گیرد تا در جلسه رسیدگی، از موضوعی که از آن دفاع می کند خارج نشود و فقط در خصوص موضوع دعوی بحث کند. با این حال در صورتی که وکیل احساس کند که بر قاضی یا قضات رسیدگی کننده، به علت اطاله جلسه رسیدگی خستگی و بی حوصلگی عارض شده است؛ ایرادی ندارد تا مطالبی خارج از موضوع دفاع و برای رفع خستگی بیان کند؛ لیکن باید از قبل اشاره کند که این مطالب را صرفاً برای اینکه جلسه از خستگی و خشکی خارج شود بیان می دارد و البته مطالب خارج از موضوع جلسه رسیدگی بایدبسیار مختصر و مفید باشد. #وكيل_دادگستري #بهنام_یوسفی @solookeadl

✅يكي از مسائلي كه عمده همكاران مكرراً در مراجع قضايي با آن مواجه شده و در قبال انجام امور وكالتي آنان مانع تراشي مي شود؛ الزام همكاران به ارائه اصل وكالتنامه تنظيمي با موكل است و بسياري از شعب دادگاه ها و دادسراها از پذيرش روگرفت مصدق وكالتنامه وكيل، امتناع و وكيل را ملزم به ارائه اصل وكالتنامه مي كنند. در پاسخ به ايراد عدم ارائه اصل وكالتنامه توسط قضات محاكم و دادسراها، همكاران مي توانند با استناد به مقررات ماده ٥٩ قانون آيين دادرسي مدني كه مقرر داشته:"‌اگر دادخواست توسط .... وكيل و يا نماينده قانوني خواهان تقديم شود، رونوشت سندي كه مُثبِت سِمَت دادخواست‌دهنده‌است، به‌پيوست دادخواست تسليم دادگاه مي‌گردد." از قاضي مربوطه بخواهند كه دستور ثبت وكالتنامه را در پرونده صادر نمايد؛ زيرا وقتي كه دادخواست را مي توان با ارائه روگرفت وكالتنامه تقديم و با آن، دعوي را اقامه كرد بديهي است كه در جريان دادرسي نيز مي توان به عنوان وكيل خواهان يا خوانده و با ارائه روگرفت مصدق وكالتنامه تنظيمي با موكل، در دعوي حضور پيدا كرد و حضور وكيل در پرونده و در جريان رسيدگي خصوصيتي در بر ندارد تا در مرحله پس از طرح دعوي و آغاز دادرسي، ارائه اصل وكالتنامه الزامي باشد. اما در پرونده هاي كيفري نيز استناد به مقررات ماده مذكور بي مناسبت نيست؛ زيرا حسب يك قاعده كلي و شناخته شده، در هر جا كه مقررات قانون آيين دادرسي كيفري ساكت باشد، مقررات قانون آيين دادرسي مدني در جريان رسيدگي به پرونده كيفري اعمال مي شود كما اينكه خود قانونگذار نيز در مواردي، مستقيماً قضات مراجع كيفري را به قانون آيين دادرسي مدني ارجاع داده است كه نمونه بارز آن حل اختلاف در صلاحيت است كه مقنن در قانون آيين دادرسي كيفري، شيوه حل اختلاف در صلاحيت بين مراجع قضايي كيفري را به قانون آيين دادرسي مدني ارجاع داده است. معذالك چنانچه قضات از پذيرش وكالتامه شما به اين دليل كه وكالتنامه شما روگرفت بوده و اصل نيست امتناع نمايند از ايشان بخواهيد كه در ذيل لايحه اعلام وكالت، به صراحت علت عدم پذيرش وكالتنامه شما را قيد كنند تا دست شما عندالاقتضا براي طرح شكايت انتظامي باز باشد. اگر هم ايشان از درج علت عدم پذيرش وكالتنامه شما خودداري نمايند، آن را پست كنيد و در ضمن لايحه توضيح دهيد كه بواسطه عدم پذيرش وكالتنامه در مراجعه حضوري به دليل ارائه روگرفت مصدق آن مجبور به ارسال آن از طريق پست شده اید. #وكيل_دادگستري #بهنام_یوسفی @solookeadl

يكي از توقعات رايج موكلين و مراجعين به دفتر همكاران، آن است كه احتمال و درصد موفقيت در دعوايي كه قصد طرح آن را داشته و يا طرف آن قرار گرفته اند را از وكيل جويا شوند. در چنين مواردي وكيل مي بايست با استماع دقيق اظهارات مراجعه كننده و بررسي توأم با دقت مدارك و مستندات وي، كليه نقاط ضعف و قوت ادعاي موكل يا دعوي مطروحه عليه وي را بررسي و ضمن تشريح آنها براي مراجعه كننده، ميزان و درصد احتمال موفقيت يا شكست را در آن دعوي براي وي توضيح دهد تا شايد موكل، مصلحت را به جاي درگير شدن در يك دعوي زمان بر و پر هزينه كه نتيجه آن نيز مشكوك است؛ در مصالحه با طرف دعوي خويش ببيند. اما در صورتي كه مراجعه كننده از وكيل بخواهد كه در دعوايي كه سابقاً مطرح و در جريان رسيدگي است؛ اظهار نظر نمايد، بايد با تنظيم وكالتنامه اي جهت مطالعه؟ به دادگاهي كه پرونده در آنجا مطرح رسيدگي است مراجعه و از جزئيات و كم و كيف پرونده و جريان رسيدگي اطلاع دقيق حاصل كند و سپس در خصوص موضوع، اظهار نظر نمايد. اگر وكيل پس از مطالعه پرونده به اين نتيجه برسد كه دعوي منتهي به حصول نتيجه مطلوب براي موكل نخواهد شد، بايد به صورت دقيق دلايل خويش را براي موكل تشريح نمايد و حتي الامكان براي جلوگيري از خدشه دار شدن اعتبار حرفه اي خويش، از قبول وكالت پرونده امتناع كند مگر آنكه موكل، مصر به قبول وكالت توسط وكيل باشد و اظهار نمايد كه علي رغم احتمال عدم موفقيت در پرونده، حضور وكيل را در كنار خويش باعث آرامش خاطر و پيشروي صحيح و قانوني پرونده مي داند كه در اين صورت وكيل بايد با تنظيم صورتجلسه اي كه حاوي تفهيم امكان ضعيف پيشرفت دعوي است، آن را به امضاء موكل برساند. توجه داشته باشيد وقتي كه پرونده را قبول كرديد ديگر سعي نكنيد تا موكل را از حصول نتيجه مأيوس نماييد؛ چرا كه علت عمده واگذاري پرونده از ناحيه موكل به شما دستيابي به آرامش خاطر بوده و اگر قرار باشد كه وكيل نيز به اصطلاح مستمراً براي موكل آيه يأس بخواند، موكل نيز در مورد همان ميزان درصد ضعيف احتمال موفقيت در دعوي نااميد شده و طبيعي است كه با خود خواهد انديشيد كه چون وكيل، شخصاً به حصول نتيجه مطلوب، اعتقادي ندارد؛ پس طبيعي است كه نمي تواند نظر مثبت دادگاه را نيز در خمان حدود ضعيف به خود جلب نمايد. بنابراين در چنين مواردي وكيل بايد با جملات دلگرم كننده اي از قبيل آنكه "تمامي تلاش خودم را به خرج مي دهم" و يا "از تمام توان علمي و فني خويش براي حصول نتيجه مطلوب" استفاده خواهم كرد، موكل را از نظر رواني تا اندازه اي خوشبين نگاه داشته و در عين حال تصريح نمايد كه تصميم گيرنده در خصوص دعوي مطروحه، دادگاه است و وكيل تسلطي بر قاضي دادگاه در تصميم گيري و انشاء رأي ندارد. #وكيل_دادگستري #بهنام_یوسفی @solookeadl

يكي از تكنيكهاي دفاعي در مواردي كه موكل، متهم به ارتكاب معاونت در جرم است؛ توجه به رسيدگي به اتهام مباشر و يا نتيجه حاصل از رسيدگي به اتهام مباشر در دادگاه كيفري است. اگر موكل متهم به معاونت در جرايم حق اللهي و مستوجب حد باشد، در اين صورت با توجه به اينكه رسيدگي غيابي به جرايم حق اللهي امكان پذير نيست؛ لذا اگر مباشر جرم، متواري و يا به هر علت در دسترس دادگاه كيفري براي تفهيم اتهام و رسيدگي نباشد، دادگاه نمي تواند بدون رسيدگي به اتهام مباشر به بزه انتسابي به موكل داير بر معاونت در جرم با مباشر پرونده رسيدگي و مبادرت به صدور حكم نمايد، زيرا معاونت زماني محقق است كه ارتكاب جرم از ناحيه مباشر محرز شده و دادگاه بر مجرميت مباشر علم پيدا كرده باشد و اين امر ميسر نمي شود مگر با تفهيم اتهام به مباشر و استماع دفاعيات وي توسط دادگاه و انجام رسيدگي ماهيتي؛ از اين رو در صورت تعيين وقت رسيدگي و عدم حضور مباشر جرم در جرايم حق اللهي، مي توان با اين دفاع كه چون رسيدگي غيابي به اتهام مباشر امكان پذير نيست و معاونت نيز امري عاريتي است كه احراز وقوع آن منوط به احراز وقوع بزه از ناحيه مباشر است، رسيدگي را به تأخير انداخت. البته در اين موضوع هدف صرفاً ايجاد تأخير در رسيدگي نيست بلكه منافع موكل اقتضاء دارد كه به اتهام وي توأم با مباشر اصلي رسيدگي شود تا در صورت برائت مباشر، تبعاً موكل نيز از اتهام معاونت به لحاظ استعاريه اي بودن بزه معاونت (استعاريه اي بودن بزه معاونت به معني آن است كه معاون وصف مجرمانه رفتار خويش را از مباشر عاريه مي گيرد)برائت حاصل نمايد. اما در مورد جرايمي كه رسيدگي غيابي به آنها امكان پذير است، (صرفنظر اين اين وجه قضيه)علاوه بر ضرورت تقدم رسيدگي اتهام مباشر يا تقارن رسيدگي به اتهام معاون و مباشر، در مواردي ممكن است كه شاكي خصوصي بدايتاً صرفاً تقاضاي تعقيب كيفري مباشر را از مجع كيفري كرده باشد ليكن در نهايت دادگاه كيفري پس از رسيدگی به پرونده حكم بر برائت مباشر صادر كرده باشد. در چنين حالتي ممكن است كه شاكي در جهت وصول به هدف خويش، اين بار از فردي كه ادعا مي كند كه با مباشر در ارتكاب جرم معاونت داشته است شكايت كرده و تقاضاي تعقيب كيفري وي را كند. در اين موارد چنانچه وكيل مدافع متهم باشيم؛ بايد با طرح اين دفاع و استدلال كه بزه معاونت بزهي عاريتي است و با توجه به استعاريه اي بودن بزه معاونت در حقوق ايران مادامي كه رفتار مباشر جرم نباشد رفتار معاون نيز فاقد وصف مجرمانه تلقي مي گردد و نمي توان در حالي كه بزهي از ناحيه مباشر به اثبات نرسيده، معاون را مورد تعقيب كيفري قرار داد حسب مورد از مرجع كيفري درخواست صدور قرار منع تعقيب يا حكم برائت موكل را نمود. #وكيل_دادگستري #بهنام_یوسفی @solookeadl

👁‍🗨 چنانچه وکیل متوجه اشتباه در اظهارات گذشته خود به دادگاه شود... 📍 برگرفته از پیش نویس منشور اخلاق حرفه‌ای وکالت @solookeadl