cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

مُخَبَّط

مُخَبَّط به معنی دیوانه ، مجنون ، تباه ◇نوشته های یاس مغروق◇

Ko'proq ko'rsatish
Eron55 494ForsiyToif belgilanmagan
Reklama postlari
3 709
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

آنقدر خیره ماندم تا در و دیوار اتاق پنجره ی تصویر تصوّر های دور شدند، آنقدر این موزیک را گوش دادم تا احوال نوازنده را دریافتم. سوی نگاهم به هر طرف این اتاق دیواری به دور دیوار های آن شد، محیط را در آغوش گرفتم و از یک جایی اتاق را در خود محبوس کردم...به لامپ بی جانش تابیدم، با تنهایی رفیق شدم و از تنهایی درآمدم، زانوهایم را بغل کردم و ترس را به روی خودم کشیدم. سپس...به خواب رفتم، رویای دنیای بیرون اتاقم را دیدم، آنقدر عجیب بود که تعبیری برایش جستجو کردم، پنجره را باز کردم و خوابم تعبیر شد...چندباری در روز تکرارش کردم، و روز های بعد، عصر که پنجره را باز کردم کلاغی روی دیوار پر از برف ایستاد، به او گفتم: سرک من به خارج از این اتاق را تعبیر است؟ کلاغ پرواز کرد و من از یاد برده بودم کلاغ ها صحبت نمی‌کنند!  به اندازه کوچ هزاران پرنده در آسمان طول کشید تا بفهمم من چون خون در رگ در این اتاق جریان داشتم و این سرک نبض آن بود، نشانه ی حیات یک فضا! @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
از من فرار شو اگر بی گناهی که در زندان تن، سلول به سلول من انفرادی است! @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
انگار خواب، تبادر معنای غرق شدن در تاریکی است، اما من می‌گویم مغروق بودن در ترشح فراغت از آنچه شناخت و حس است، می باشد! وقتی از آدم بودن خسته ایم، می خوابیم. @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
SYML - Fear Of The Water.mp39.45 MB
گوید در این دنیا لقمه دندان گیری نیست، دندان بر جگر بگذار تا دندان لق دهان زندگی نشوی... @mokhabat | مخب
Hammasini ko'rsatish...
من پوکه ی شلیک اتفاق هستم، به زیر پوتین سرباز سرنوشت، اماره ای بر وقوع می باشم. والا من کجا و هدف کجا...! @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailableShow in Telegram
صامت...🦬❄️ @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
از خشتک کوفه عهد و پیمان این جماعت نعوظ کرد، آماده جماع در جریان جنون وار جزر و مد جهان... عمو می‌گفت؛ به زیر رقص نور آپاچی ها خاورمیانه را بی ناموس کردند، اغلب لنز حواس این مادر قحبه ها محل سقوط بمب های خوشه ای را می گیرد، نه خراب شده ای که بمب افکن ها تیک آف کرده اند. پدرم از آن آریایی های از خدا بی خبر بود که روی شمعدان لامپ صد وصل کرده بود، مصرف گرایی دیوانه وار را کنش انقلابی می دانست، پدرم نیز گفت: این ملخ خور ها تا کی باید پستان پروار به دهن یانکی ها بدهند تا شیر سیاه بدوشند؟ نوک پستان ما فلفل دارد؟ خندید کمی.. مادر سیخ دل روی بشقابم گذاشت، دایی فکر نشئه بازی خودش بود منتها گاهی به داف های اسرائیلی ممکن الحصول فکر می‌کرد.. زن دایی که به اندازه عباس میرزا به او خیانت شده بود گفت: شما چکاره اید آقا سامان؟ -من؟ من دلخورم! -از دست کی؟ سیخ دل را به دندان گرفتم و خندیدم...زیر لب گفتم: از دست مادر...چرا ال دی نخوردی مادر! @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
کوی میدان دار بوسه از قلم انداختی زان که مزد نوکری روی لبم پرداختی حاجت پرده دری در خلوت جان داریم زان که از دوری خلیج اشک درم انباشتی @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
Repost from مجرای شب
خدا قضا قدرشو به هدف نمی زد، گردن اونی رو هم می زد که تبر نمی زد!
Hammasini ko'rsatish...
روز بخیر‌ مخبط🪴 @mokhabat | مخبط
Hammasini ko'rsatish...
The-Strokes-The-Adults-Are-Talking-128.mp35.27 MB
The-Strokes-Why-Are-Sunday s-So-Depressing-128.mp34.76 MB