cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

☁︎☾︎✰𝑡𝑒𝑖𝑘𝑒ℎ 𝑛𝑎𝑏✰☽︎☁

اینجا تیکه های خفنو یادبگیر روشونو کم کن🤍🖤 بیوهای قشنگ واسه پروفتو از اینجا بردار🖤🤍 عکس وفیلمای خفنو از اینجا بردار 🤍🖤

Ko'proq ko'rsatish
Eron169 096Til belgilanmaganToif belgilanmagan
Reklama postlari
661
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

این چنل پاک میشه دوستان
Hammasini ko'rsatish...
روزی که دیدمت گفتم این همونه امروز میگم پس چرا گذاشتم بره؟
Hammasini ko'rsatish...
دوست دارم🥺💋
Hammasini ko'rsatish...
اذیت میشم بس ک😵‍💫 چشمات خوشگله👁 #Mi_luna 🌑✨ #klip آیدی چنل ما جوین بدین🥰✨ 💦@lost_in_love1💦
Hammasini ko'rsatish...
5.93 KB
رمان هات و ممنوعه ی #همسایه_شیرین 😱🔞..... منو هل داد تو اتاق و درو بست.⛔️ چهره ی عصبانیش معلوم بود😱 منو به دیوار چسبوند و لباشو چسبوند به لبام🔞❌🙈 خودشم خشکش زده بود چون هیچ حرکتی نمیکرد😊😍 یه کام از لباش گرفتم که اونم همراهی کرد🙈💞 طعم لباش محشر بود میخواستم ادامه بدم که خودشو ازم جدا کرد و منو انداخت رو تخت...💜🙈🔞 ادامشو میزارم این زیر🙊💦 برید بخونید زوددد💦🤤 https://t.me/lost_in_love1/41
Hammasini ko'rsatish...
ꪶꪮડ𝕥 ⅈꪀ ꪶꪮꪜꫀ

#همسایه_شیرین #part_1 آیدی چنل ما جوین بدین🔥💦 🌿@lost_in_love1🌿 داستان درباره ی زندگی پیمان( پسری از خانواده ی پولدار و خوشتیپ) و ترانه ( دختری شیطون از خانواده ی متوسط) هست. ترانه: داستان از اونجایی شروع میشه که پدر و مادر من میخوان خونمون رو اجاره بدن. زنگ در خونمون به صدا در میاد. + من باز میکنم. - ببین کیه ترانه + باشه مامان در رو باز کردم. چشمم که توی چشماش افتاد خشکم زد. چشمای عسلی رنگش قد بلندش و هیکل ورزشیش تپش قلبم رو زیاد کرد. سریع چشمانش رو ازم گرفت و گفت: ببخشید منزل اقای شریفی؟ من که هنوز تو شک بودم با من من جواب دادم: + بله.. بله همی.نجاست بفرمایید؟ - میخواستم راجع به اجاره ی خونتون صحبت کنم + پدرم الان نیستن با ایشون صحبت کنین - حتما ببخشید مزاحم شدم + خواهش میکنم مراحمین از پله ها به پایین میرفت و من هم همینطوری با چشام بدرقه اش میکردم‌. در خونه رو بستم ولی بوی عطر مردونش هنوز تو بینیم بود چند روزی گذشت.‌.. یک روز صبح که بیدار شدم دیدم سر و صدا از حیاط میاد. پنجره رو باز کردم تا ببینم چخبره که چشام قفل هیکل خوش فرم تو حیاط شد. همون پسری بود که قرار شد خونه ی مارو اجاره کنه با یه تیشرت تنگ…

کلیپایی که میزارن خیلی خوبه جوین بدید قشنگا🥺🤍
Hammasini ko'rsatish...
گناه وگرنه میگفتم خدایی🙂🤍 #Mi_luna 🌑✨ #klip آیدی چنل ما جوین بدین🥰✨ 💦@lost_in_love1💦
Hammasini ko'rsatish...
2.32 MB
اینجا پاک میشه🤍🙂
Hammasini ko'rsatish...
جوین بدید قشنگا🤌🤍
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.