شـعــ🔥ــله شـهـوت😈

لینک کانال اینستاگرام https://instagram.com/novel._delbar?igshid=YmMyMTA2M2Y= هر کی می‌خواد ادامه رمان رو بخونه بیاد اینستا

ساعت ۱۰ صبح بپاکید از۱کاتا 16کا پایه دارم اگه خواستی جذبت فول شه پی‌ام‌بده😁😁 @Malosak_Alvin

#دختر خیلی #تنگ و کوچیکی… از درد ضعف کرده بودم. با هر برخورد بدنش به جلو پرتاب می شدم: +لطفا آرومتر… نمیتونم…اخ خودش رو محکمتر به بدنم کوبید. -نمیتونی؟ قصدم دقیقا همینه. اون موقع که با غریبه ها لاس میزنی فکر این هم باش که برسیم خونه جرت میدم. جیغ زدم: +معذرت میخوام میکائیل -خفه شو، فقط خفه شو. یه غلطی میکنی تنبیهش رو هم تحمل کن. https://t.me/+dsNlilgxccczMjFk https://t.me/+dsNlilgxccczMjFk #ددی_لیتل_گرل 🔥🔞💦

♨️تموم‌پارتاش‌صصکیه_خیس_میشی🤤🍑🍆💦 _اوووم #جرم بده ... اوووووف حال ميده ... #محکمتررر... از تلمبه هاش #كـ*صم در حال جر خوردن و #گشاد شدن بود.. كنار گوشم خمار لب زد: - #جرررت ميدم... #گشادت ميكنم... دستشو روی #چــ‌وچ‌ول باد کردم میذاره و تندتند و با فشار واسم #میمالتش.. آه ریزی میزنم و سعی میکنم دستشو از #چــ‌وچ‌ولم دور کنم که سرعتشو تندتر میکنه... _اوووووف بگو!.. بگوجرم بده! بگو #پاره ام کن!... بگووووو حشری من. همینطور که تندتند #میمالید جیغ زدم: _پارم کنننن!.. اوووم جرم بده. خندید. انگشتشو روی سوراخ باسنم حس کردم... 💢پارت واقعی نبود لفت بده👇👇👇 https://t.me/+2yflaZXPSRA3NjI0 https://t.me/+2yflaZXPSRA3NjI0

پره فیلمای🔞 ناب ↓😍 https://t.me/JIJIHUB

رابطه با #خون_آشام😈😨 #لزبین ❌💦 "ششش بس کن لارا" زمزمه کردم" بر ای امشب لازمت دارم نمیخوام خودتو #زخمی کنی" همینکه یخورده آروم شد از رو تخت بلند شدم، لباسامو درآوردم و با یه ست مشکی جلوش ایستادم. به چشمای خمارش نیشخند زدم و آروم آروم اول #سوتین و بعد #شرتمو👙 دراوردم که بلند تر غرید و محکم دستاشو فشار داد تا دست بندارو باز کنه و بیاد منو دوباره بگیره #زیرش. اولش آروم شروع کردم به #بوسیدن💋 گردنش و کم کم همه ی قسمتای حساسشو به دندون گرفتم و #مکیدم👅 و ناله های عمیقشو گوش دادم. رفتم طرف ترقوه های برجستش و بعد از خوب #مکیدنشون دهنمو بردم طرف #سینه_هاش🤤، نوک یکیشونو به دندون گرفتم و با زبونم باهاش بازی کردم و اون یکی رو تو دستم گرفتم و #مالیدمش که بدجوری ناله کرد و منم دندونامو گذاشتم میون نوک سفت شدست و محکم گازش گرفتم که دوباره سرشو برد عقب و #غرید.🔥 دستامو بردم طرف شرت توریش و تا زانو هاش کشیدمش پایین، به #ڪ*ص🤤🔞 سفید و تپلی بدون موش نگاه کردم و نتونستم خودمو کنترل کنم و از #خیسیش ناله نکنم نیشخند زدم و سرمو بردم پایین، بوی #آبش داره منو میکشه. زبونمو کشیدم رو ک*صش و بخاطر مزش ناله کردم و بعد کامل کردمش تو #دهنم 😋اونم شروع کرد به ناله کردن و فشار دادن دست بندا و منم تند تند #میمکیدمش. پاهاشو دور #گردنم حلقه کرد و ناله هاشو پر سر و صدا میداد بیرون🤫 ادامش...🔞🔞🔞 https://t.me/joinchat/AAAAAEip3wDqf8rBY4s2Tw

#پارت۱۱۴ #عاشـــقــم_شـــــوღ واژنشم خوب ماساژ دادم که متوجه. لیزیش شدم اه دقیقی به واژنش انداختم که دیدم تحریک شده و خیس شده خیلی وقتم بود به خاطر حاملگیش باهاش رابطه برقرار نمیکردم یکم روغن ریختم و به هوای ماساژ روغن قشنگ پره های واژن*ش رو باز کردم و طورس که از قصد بود مشغول مالیدنش شدم هی. عضلاتش منقبض میکرد و بعد دوباره ازاد میکرد میدونستم خیلی بد تحربک شده برا همین به کارم سرعت بخشیدم تازودتر رها بشع اینقدر مالیدشم که پرفشار اومد و خالی شد که دیدم روش رو برگردوندن روش خم شدم و بوسه ای روی‌گومش زدم +ایرادی نداره نمی‌تونیم رابطه داشته باشیم ولی هر وقت بهم نیاز داشتی بگو با این حرفم. صورتش قرمز شد و سرش رو. جهت مخالف کرد که روغن رو بین مط سینه هاش ریختم و روی نوک هر دو سینع اش رو بوسیدم و سینه اش رو تو دستم چلوندم و اون یکی رو یکم براش خوردم سینه هاش یکم‌بزرگتر از قبل شده بود و سفت تر اینقدر خوردم که خسته شدم و دوباره شروع کردم به مالیدن روغن روی سینه و سر سینه هاش https://t.me/joinchat/YsTSrS0WQ9k3MWRk

#گی #مستر #اسلیو‌بوی مستری که اسلیوشو بخاطر اینکه تو مدرسه عشوه اومده تنبیه میکنه🩸🔥💦 شلوارم و تا #زانو پایین کشید و چنگی به #باسنم زد. _چند روز حواسم بهت نبود جنده شدی #توله‌سگ؟! از درد چشمام و بهم فشار دادم که #اسپنکی به ک‌ونم زد. _میدونی چیه #کاک‌اسلات؟! باید جور دیگه ای باهات رفتار کنم وقتی #بگا رفتی میفهمی نباید #هرز بپری! چنگی به آلتم زد و #سیلی محکمی توی صورتم زد از درد #آخی گفتم. _ساکت بیب میخوام امروز تو همین کلاس بفاکت بدم تا بفهمی نباید برای کس دبگه ای عشوه بیای. https://t.me/+nNNGQ0DSjUFhNTcx https://t.me/+nNNGQ0DSjUFhNTcx https://t.me/+nNNGQ0DSjUFhNTcx

#ببینم تا حالا با یه #۳۰ سانتی خوابیدی ؟🤤🍆 چشام #از_سایزش گشاد شد #حالا میخوابی 😈🔞 #برمگردوند شلوار ورزشیمو #کشید پایین #بدون_هیچ مقدمه ای کرد #دا*خلم جاری شدن خون رو حس میکردم 🩸🔥😳😱🔞 https://t.me/joinchat/Vsl4SFrUtLcE3svY

نصف شب لیتلشو جلوی پنجره‌ی رستورانش به فا*ک میده 😈🔞💯 #گی #ددی_لیتل‌بوی #پابلیک جیسون #آل*تشو واردش کرد و محکم به #داخلش ضربه زد.💦🔥 #قوسی به کمرش داد تا بتونه بیشتر #عضو گرم و #بزرگ ددیشو حس کنه. از فکر به اینکه ممکنه کسی اونا رو از پنجره ببینه زودتر از حد معمول و تو دستای بزرگ ددیش ار*ضا شد. جیسون با حرص #سیلی به باسن #گوشتیش زد و خودشو بهش #کوبید. https://t.me/+PVsjjHHcOlw5Yjg5 https://t.me/+PVsjjHHcOlw5Yjg5 لیتل هو*رنیش از فکر به اینکه یکی اونا رو موقع س*ک*س ببینه ار*ضا میشه🥵🔥♨️ #پارت_آینده❌