318
Obunachilar
-124 soatlar
-17 kunlar
-1030 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Photo unavailable
از ظالمانِ کرکس و کفتار خسته ام
از زاغ های کودن بی عار خسته ام
از دست خاینینِ جفاکار بنگرید
تب کرده میهنم شده بیمار، خسته ام
آری دلم گرفته و سبم در غم نشسته است
چون عکس های مانده به دیوار خسته ام
هرروز روز درد و شبم نیز همچنان
باور بکن ز این همه تکرار خسته ام
این روزگار گشته چو مویم سیاه و سرد
چون مرگ بی خبر سر بازار خسته ام
بغضم پر از فغان و تنم گریه می کند
قلبم شکسته دز طلب یار خسته ام
چون آه بیوه زن که نگاهش به در بود
از چشم های وحشیِ خونبار خسته ام
غم ناله می کند به تنِ غم کشیده ام
از دشنه های خنجر غدار خسته ام!
#مریم _سپهر
❤ 4
2300
km_20231120-1_1080p_30f_20231121_165232_۲۱۱۱۲۰۲۳.m4a2.11 MB
km_20231021_1080p_30f_20231023_170334_۲۳۱۰۲۰۲۳.m4a2.22 MB
❤ 1
6200
.
نفرین به تو ای عشق و به آن حال خرابت
گیرم به کویرت و دچارم به سرابت
صد بار شکستم که نیفتد ترکی بر
آن چهره ی تابان و لب پر تب و تابت
سی سال کنار آمده ام با غم عزلت
آنقدر بماندم که شدم کهنه شرابت
دنیای مرا زلزله ی چشم تو لرزاند
هردم به سرم ریخته آوار و عذابت
آواز تو از دور قشنگ است به هر حال
عمریست که پنهان شده ای پشت نقابت
هر بار به جز درد سرت سود ندیدم
نفرین به تو ای عشق و به آن حال خرابت
✒️#وحید_قهرمانی
🎤#مریم_سپهر
#شعر_دکلمه_پایتخت_شعر
https://t.me/academy_shere_drameri
#ترانه_پایتخت_شعر
https://t.me/tarane_paytakhtsher
#ویدئو_کلیپ_پایتخت_شعر
https://t.me/paytakhtesher
attach 📎
100
Photo unavailable
می دوند در چشمانم
ابرهایی که هجی می کنند
رفتن را
و پلک های خسته ام
پشت قاب شیشه ای سکوت
برای آخرین بار
دست می کشند
گندمزار کودکی ام را
که بر انگشت باد
رفتن را آواز می داد و
قد می کشید دلتنگی
در آغوش زمستان
زبان در تنگنای دهانم
حبس می شود
و در باکرگی خیال
قلم های درد
واژه ها ی رنج را
به دنده می کشند
می خواهم کلاه آرزوها را
به خورشید بسپارم
و زنانگی ام را
از لایه های رحمم بیرون بکشم
نمیدانم رؤیاهایم
در دستان کدام جمجمه
تیشه خورده است.
❤ 1
7000
Hammasini ko'rsatish...
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
6300
گفتوگو با مریم سپهر
شاعر
عادلپور: از زندگیتان بگویید، کجا زاده شدید، تحصیلات را تا کدام مرحله به اتمام رساندید و دیگر چه کار میکنید؟
سپهر: زادهی شهرِ زیبای کابل. فارغالتحصیل از لیسه نسوان افشار و در ادامه در رشتهی حقوق علومسیاسی در دانشگاه جامی شهرِ باستانی هرات و فعلن در یکی از شرکتهای تولیدی لباس، مشغولِ کار هستم که پیشه اصلی من طراحی لباس است.
عادلپور: رابطهای که میان شما و شعر است، چگونه مینگرید آیا واقعن شعر عشق است؟
سپهر: از آنجاییکه شعر کلامیست که سِحر میکند و آهنگش بر همهی دلها اثر میگذارد؛ این کلام سحرآمیز در دوران نوجوانی به من اثر کرد و شعرها را از کتابها میخواندم و لذت می بردم، ترانهها را که می شنیدم آرام بخش و تسکین دهنده بود.
همینطور که زمان میگذشت متوجه شدم که واژهها به در و دیوارِ دلم میکوبید، قلم برداشتم و نوشتم؛ دوستانم هم تشویقم کردند و اینجا بود که با تشویق دوستانم سرودن شعر را آغاز کردم، سالهاست میسرایم؛ اما بهطور جدی شش سال می شود.
"بله روی هر کاری که علاقه داشته باشید با عشق انجامش میدهید من عاشق سرودنم به خصوص سرودن غزل".
عادلپور: زندگی کردن در آغوش شعر را با زندگی کردن یک فرد ساده چگونه مقایسه میکنید؟
سپهر: به قول معروف که میگویند: تو، نه در دیروزی، و نه در فردایی.
ظرف امروز، پر از بودنِ توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است
آغوش شعر زیباترین و بیآرایشترین حس و هیجان درونی هست که به انسان هدیه می کند، زیبایی یک فرد ساده به همان اندازه زندگی ساده و بیهیجان را آدم تجربه می کند.
عادلپور: از کدام شاعران بزرگ تأثیر پذیرفتید؟
سپهر: حضرت مولانای بلخی، سعدی شیرازی، حافظ شیرازی، سمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، فاضل نظری، حسن منزوی و فرامرز عرب عامری.
عادلپور: از سوژه نامگذاری دفتر شعری "خورشید ماندگار" بگویید و شامل چگونه اشعاری میباشد؟
سپهر: شما میدانید که مادر حتا اگر به حق پیوسته باشد باز هم در روح و روان و قلبمان برای همیشه ماندگاراند و خورشید ماندگار را بهخاطر مادرم نامگذاری کردم و در اولین صفحه و اولین غزلم هم برای مادرم است.
(خورشیدماندگار شامل ۱۴۳ غزل است که اکثریت غزلهایم کلاسیک است؛ دقیقا مانند اسم مجموعه.
عادلپور: جایگاه شعر معاصر افغانستان در حوزه کشورهای پارسی در کدام سطح قرار دارد؟
سپهر: شعر امروز افغانستان در مقایسه با شعر ۱۰۰-۱۲۰ سال اخیر افغانستان، بهترین موقعیت و جایگاه را در این سیسال اخیر داشته است. تحولی در کشور از نظر سیاسی و اجتماعی رخ داد و ارتباط شاعران را با دیگر کشورها بیشتر کرد و مهاجرتهایی اتفاق افتاد.
شعر، رشد ویژهای پیدا کرد و حال با شعر معاصر ایران همراهی میکند در حالیکه در دوران قبل از انقلاب، شعر افغانستان از نظر سبک به هیچ وجه قابل مقایسه با شعر ایران نبود و خیلی محدودیتها و تنگناها برای شعر و ادب فارسی افغانستان وجود داشت.
در دوره طالبان و دوره حکومت چند ساله مجاهدین که حدود یک دهه شد، شعر افغانستان بهخاطر جنگهای داخلی از رشد باز ماند؛ اما در دههی اخیر که فضا کمی آرامتر و موقعیت و مجالی برای فعالیتهای فرهنگی و ادبی فراهم شده، بهخصوص در حوزهی شاعرانِ جوان، یک خیزش و جهش خوب دیده میشود؛ البته در زمان طالبان و دوره مجاهدین، شعر افغانستان در ایران کار خودش را انجام میداد.
از شاعران نسل قبل افغانستان، چهرهای که کم و بیش در ایران در بین ادبا مطرح بود استاد خلیلالله خلیلی بود؛ اما در سالهای بعد از انقلاب در ایران سیدابوطالب مظفری، محمد شریف سعیدی و از جوان ترها محمد رفیع جنید، سعیدرضا محمدی خیلی مطرح بودند و در میان نسل نزدیک دهه ۸۰ میتوانم به سیدالیاس علوی اشاره کنم که در میان شاعران معاصر افغانستان خیلی مطرح است.
در مجموع میتوانیم بگوییم در سالهای اخیر بیشتر شاعران جوان افغانستان مطرح بودهاند. در داخل کشور افغانستان هم شاعران برجستهای داشتیم که آنجا حضور داشتند و بعضن به کشورهای دیگر رفتند در این رابطه میتوانیم از استاد واصف باختری نام ببریم که سرشناسترین چهره شعر نوی افغانستان است و مرحوم عبدالقهار عاصی که در جریان جنگهای داخلی شهید شد.
بهترین تعامل بین شاعران ایرانی و افغانها را در همین یکی دو دههی اخیر میبینیم. تعامل بین جریان شعری شاعران ایران با شاعران افغان بسیار خوب است. بهترین تعامل در چند قرن اخیر را در همین یکی دو دهه اخیر میبینیم. شاعران و نویسندگان ایرانی و افغان همدیگر را میشناسند، در جلسات هم شرکت میکنند، مخصوصن شاعران و نخبهگان غالبن با شعر افغانستان آشنا هستند. دادوستد شعری هم هست. تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بین این دو شعر وجود داشته که در دهههای اخیر بیشتر بوده است.
عادلپور: آیا در زندگی موفق بودید؟
4700
سپهر: تا جای بله و خداوند را شکر گذارم؛ اما شکستهای هم داشتم که مرا قدرتمندتر ساختن.
عادلپور: توصیه شما برای جوانانی که نو به هنر شعر، روی میآورند چیست؟
سپهر: برای یک شاعرِ تازهکار، آموزش از تجربههای شاعران گذشته و سبک شعریشان. کارهای جدید خودشان و تغییرات در شعرهایشان، اوضاع اجتماعی فرهنگی را در شعر جا دادن مشکلهای جامعه را باید بشناسند، از واژهها و ساختارهای معاصر به شکل بیشتر خوبتر استفاده کنند.
به طور مثال عشقری از واژههای ساده استفاده کرده؛ اما شایق جمال یا قهار عاصی از واژههای بهتر
تغییرات آوردن، باید جوانان اینگونه پشتکار داشته باشند.
عادلپور: در پایان؛ پیام، پیشنهاد و انتقادی داشته باشید در خدمتیم؟
سپهر: خیلی خیلی ممنون از مصاحبهتان و نهاد کتاب یکی از شایسته ترین و بهترین نهادی هست.
نمونه کلامِ شاعر:
پرت شد مانند لک لک ها شبی در قعر چاه
دختر ی در ماجرایِ زندگی بی اشتباه
بی گناهم هر چه میخواهی بکن با قلب من
دود دل دارم من از هر ناله و افسوس و آه
شب بلند و گریه ها مانند موج از غزل
می چکد از بغض ها در روزگار روسیاه
برکه ای خشکیده ای استم که در هنگام مرگ
چارسویم پُر شده از حسرتِ آغوش ماه
در ضمیرم می دود این فکر بی پایان من
یا که می گردد پناهم یا که می گردم تباه
چشم من آن دم تو را از هستی ات انکار کرد
کز پی آن گریه ها صد بار گفتم آه آه
#مریم_سپهر
15/12/1401
گفتوگو کننده: حسیبالله عادلپور
عضو نهاد کتاب
لینک فیسبوک بانو سپهر: https://www.facebook.com/profile.php?id=100077474831942&mibextid=ZbWKwL
Maryam Spehr
Maryam Spehr is on Facebook. Join Facebook to connect with Maryam Spehr and others you may know. Facebook gives people the power to share and makes the world more open and connected.
7100
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.