cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

احوالاتِ شخصی

ما همه برای "آرامش" اینجا دور هم جمع شده‌ایم، آرامش برای تمرکز و فکر منظم تا استراحت ... @ahvalateshakhsi

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
553
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+117 kunlar
+3230 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

İbrahim Tatlıses Bir Kulunu Çok Sevdim Yıkılmışım Ben Acı Gerçekler #ترکیه @ahvalateshakhsi
Hammasini ko'rsatish...
1
5
4
کلام تلخ ولی صادقانه را بپذیر بهانه است؟ چه بهتر! بهانه را بپذیر چو برده‌ای که امیدش به روز آزادی‌ست صبور باش و به تن تازیانه را بپذیر پرنده بودن خود را مبر ز یاد، ولی کنون که در قفسی آب و دانه را بپذیر نشاط عشق به رنج وجود می‌ارزید ملالِ این سفرِ جاودانه را بپذیر کسی برای ابد با کسی نمی‌ماند زمانه است رفیقا، زمانه را بپذیر #فاضل_نظری
Hammasini ko'rsatish...
👍 4🔥 2 1
خیالِ آمدنت دیشبم به سر می‌زد نیامدی که ببینی دلم چه پر می‌زد به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت خیال روی تو نقشی به چشم تر می‌زد شراب لعل تو می‌دیدم و دلم می‌خواست هزار وسوسه‌ام چنگ در جگر می‌زد زهی امید که کامی از آن دهان می‌جست زهی خیال که دستی در آن کمر می‌زد دریچه‌ای به تماشای باغ وا می‌شد دلم چو مرغ گرفتار، بال و پر می‌زد تمام شب به خیال تو رفت و می‌دیدم که پشت پرده‌ی اشکم سپیده سر می‌زد #هوشنگ_ابتهاج.
Hammasini ko'rsatish...
شِعرِشَب

صحبتی از #عشق، به زبان #شعر و #موسیقی ‌ Admin: @imaanshams ‌

خیالِ آمدنت دیشبم به سر می‌زد نیامدی که ببینی دلم چه پر می‌زد به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت خیال روی تو نقشی به چشم تر می‌زد شراب لعل تو می‌دیدم و دلم می‌خواست هزار وسوسه‌ام چنگ در جگر می‌زد زهی امید که کامی از آن دهان می‌جست زهی خیال که دستی در آن کمر می‌زد دریچه‌ای به تماشای باغ وا می‌شد دلم چو مرغ گرفتار ، بال و پر می‌زد تمام شب به خیال تو رفت و می‌دیدم که پشت پرده‌ی اشکم سپیده سر می‌زد #سایه
Hammasini ko'rsatish...
شِعرِشَب

صحبتی از #عشق، به زبان #شعر و #موسیقی ‌ Admin: @imaanshams ‌

خیالِ آمدنت دیشبم به سر می‌زد نیامدی که ببینی دلم چه پر می‌زد به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت خیال روی تو نقشی به چشم تر می‌زد شراب لعل تو می‌دیدم و دلم می‌خواست هزار وسوسه‌ام چنگ در جگر می‌زد زهی امید که کامی از آن دهان می‌جست زهی خیال که دستی در آن کمر می‌زد دریچه‌ای به تماشای باغ وا می‌شد دلم چو مرغ گرفتار، بال و پر می‌زد تمام شب به خیال تو رفت و می‌دیدم که پشت پرده‌ی اشکم سپیده سر می‌زد #هوشنگ_ابتهاج
Hammasini ko'rsatish...
شِعرِشَب

صحبتی از #عشق، به زبان #شعر و #موسیقی ‌ Admin: @imaanshams ‌

03:35
Video unavailableShow in Telegram
کیهان کلهر @seerve
Hammasini ko'rsatish...
4
4
6