26 795
Obunachilar
-1024 soatlar
-1107 kunlar
-40830 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Photo unavailableShow in Telegram
داستان انیشتین و راننده اش
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت طوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند راننده اش پیشنهاد داد که جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت به هر حال سخنرانی راننده عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درآمد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد.
📚 @irDastanak 📚
🌹🍃 ࿐ྀུ 🌹🍃 ࿐ྀུ🌹🍃 ࿐ྀུ
🐌حلزون درونت را پیدا کن🐌
جنوب ایتالیا زیستگاه نوعی چتر دریایی بنام"مدوز"و انواع حلزون های دریایی است.
هر از گاهی این عروس دریایی حلزونهای کوچک دریا را قورت میدهد و آنها را به مجرای هاضمه اش انتقال میدهد.
اما پوسته سخت حلزون از او محافظت میکند و مانع هضم آن میشود.
حلزون به دیواره ی مجرای هاضمه ی عروس دریایی میچسبد و آرام آرام شروع به خوردن عروس دریایی از درون به بیرون میکند.
زمانی که حلزون به رشد کامل خود میرسد، دیگر خبری از عروس دریایی نیست، چون حلزون به تدریج آن را از درون خورده است.
بعضی از ما همانند چتر دریایی هستیم که حلزون درونمان، ما را آرام آرام از درون میخورد.
حلزون درون ما میتواند :
عصبانيت،دلواپسی، افسردگی،خشم، نگرانی،طمع...
حرص و زیاده خواهی و... باشد.
این حلزونها آرام آرام در وجود ما رشد میکنند و با دندانهای خود، وجود ما را میجوند...
آرامتر از آنچه که فکر میکنیم...
حال زمان آن است که به خود بیاییم و متوجه شویم چه اتفاقی در درونمان رخ داده است...
📚 @irDastanak 📚
Photo unavailableShow in Telegram
#داستان_طنز_سوغات_ایتالیا
مریم و دوستانش یک سفر دو هفتهای به ایتالیا میروند. در فرودگاه وقتی میخواهد از شوهرش خداحافظی کند از او میپرسد: سوغاتی چی دوست داری برایت بیاورم؟
علی میخندد و میگوید: یک دختر ایتالیایی.
مریم لبخندی میزند، ولی چیزی نمیگوید. سوار هواپیما میشود و میرود.
دو هفته بعد وقتی از مسافرت برمیگردد، علی برای استقبالش به فرودگاه میآید. در راه برگشت به خانه علی از سفر میپرسد: خب عزیزم، مسافرت خوش گذشت؟
مریم: ممنون، عالی بود.
علی با خنده میگوید: خب سوغاتی من چی شد؟
مریم: کدام سوغاتی؟
علی: همون که ازت خواسته بودم؛ دختر ایتالیایی!
مریم لبخند میزند و در جواب میگوید: آهان! اون رو میگی؟ راستش من هر کاری که از دستم برمیود انجام دادم! حالا باید ۹ ماه صبر کنیم تا ببینیم پسر میشه یا دختر؟
📚 @irDastanak 📚
https://t.me/hamsTer_kombat_bot/start?startapp=kentId820657806
اینو بزنید دوستان جا نمونید از نات کوین قوی تره سیستمشون
Hamster Kombat
Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!
🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳🕊🌳
#یک_دقیقه_مطالعه
📍🌺هیچوقت از واقعیت ها و علایقتان خجالت نکشید
اگر فیلم هندی را دوست دارید
اگر کتونی را به پاشنه بلند ترجیح میدهید
اگر عکس هایتان همیشه با روسری است
اگر مهمانی هایتان با سلام و صلوات است
اگر در خانه تان تفکرات اروپایی نیست
اگر خانواده تان لاکچری نیستند
اگر پدر و مادرتان معمولی اند
اگر نام برندهای معروف را از حفظ نیستید
اگر مارک پوش نیستید
اگر نام رستوران های باکلاس شهر را نمیدانید
اگر تا بحال پایتان به نوتلابار نرسیده
اگر اصطلاحات دنیای تکنولوژی را بلد نیستید
📍🌺شجاع باشید و خودتان باشید
مهم نباشد بقیه چه فکری میکنند
به درونتان مراجعه کنید
ببینید چه چیزی شما را از درون شاد میکند
برای چیزی که نمیتوانید تغییرش دهید
خودتان را آزار ندهید
خانواده تان را اذیت نکنید
فقط برای بهترین ها تلاش کنید
و از داشته هایتان لذت ببرید
کتونی تان را پاکنید درست همان لحظه که همه پاشنه دار میپوشند
فیلم هندی تان را با لذت ببینید درست همان لحظه که همه در مورد آخرین خروجی هالیوود حرف میزنند
📍🌺سعی نکنید ارزشتان را وابسته به مدل عکسهایتان یامارک لباستان یا تعداد برند معروف ک نامشان را بلدید بدانید
هیچ کسی با رفتن به نوتلابار آدم بارزی نشده
اصطلاحات دنیای تکنولوژی هم سواد پی اچ دی نمیخواهد
نگران نباشید
پس شجاع باشید و لذت ببرید
از همان چیزی که هستید
📚 @irDastanak 📚
👍 7👎 2
01:00
Video unavailableShow in Telegram
..C᭄•..C᭄•..C᭄•..C᭄•
🖌ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی
گنج نهانی اما چندین طلسم داری
هرگز کسی ندانست گنجی بدین نهانی
نی نی که عقل و جانم حیران شدند و واله
تا چون نهفته ماند چیزی بدین عیانی
چیزی که از رگ من خون میچکید کردم
فانی شدم کنون من باقی دگر تو دانی
کردم محاسن خود دستار خوان راهت
تا بو که از ره خود گردی برو فشانی
در چار میخ دنیا مضطر بماندهام من
گر وارهانی از خود دانم که میتوانی
عطار بی نشان شد از خویشتن بکلی
بویی فرست او را از کنه بی نشانی
📚 @irDastanak 📚
8.10 MB
👍 1👎 1
💞💞💞💞💞💞💞💞
🌱 توصیه مادر بزرگ من✨
تو روز عروسی دوستم، بغل گوشش بهش توصیه کرد که؛
هیچوقت تعریف هیچ زنی رو جلوی شوهرت نکن،
چون باعث میشه
شوهرت به زنهای اطرافش دقت کنه و عادتش بشه.
🌱مادربزرگ من می گفت:✨
شبها هيچ وقت باشوهرت، جدا از هم نخوابید؛
حتي اگر قهرباشید؛
شايد شب يه دفعه پاتون به هم گير كرد و آشتی کردید.
🌱مادر بزرگ من می گفت:✨
هیچ وقت نون و تخم مرغ را نزارید تو خونه تون تموم بشه؛
اگه مهمان سرزده بیاد خونه تون؛
ازتون توقع چلوکباب نداره؛
اگه آبگوشت نباشه که آبش زیاد بشه؛
حداقل میتونید یه نیمرو بزارید جلوش.
🌱مادربزرگ همیشه می گفت:✨
حرف دلتو به فرش خونت بگو، اما به جاریت نگو.
می گفت اگه نیازمندی در خونتو زد، هرگززززز دست خالی ردش نکن.
🌱مادربزرگ می گفت:✨
اگه شوهرت دوستت باشه؛
دنیا دشمنت باشه خیالت راحت باشه.
ولی اگه دنیا دوستت تو باشه؛
شوهرت دشمنت باشه فایده نداره.
🌱ﻣﺎﺩﺭ بزرگ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﻲ ﺭﻭ میدید،
ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺭﻩ می گفت:✨
ﻧﻨﻪ وقتی توی ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺴﺘﻲ، ﺑﺎ ﻧﺎﺧﺪا ﺳﺘﻴﺰﻩ ﻧﻜﻦ.
🌱مادربزرگ می گفت:✨
هوو هوو رو خوشگل می کنه، جاری جاری رو کدبانو؛
یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن...
و جاریها تو کار و تلاش از هم پیشی میگیرن.
اگه دقت کنید واقعا راسته.😜😜😜
🌱مادربزرگ همیشه می گفت:✨
زن باید نصفشو به شوهرش نشون بده؛
و نصف دیگشو نشون نده
اما من همیشه می گفتم:
چهجوری میشه نصفو نشون داد؟
و نصف دیگه را نه؟! بعدها فهمیدم؛
منظورش اینه همه چیزتو به شوهرت نگو.
یه چیز دیگه هم می گفت:
می گفت همیشه پوست تن تو بشکاف؛
پولتو بزار توش، یعنی همیشه برای خودت یه پس انداز مخفی داشته باش.
🌱مادر بزرگم می گفت:✨
تعریف دو نفر رو تو جمع نکنید، یکی بچه یکی هم شوهر زود چشم می خورند.
🌱مامان بزرگ من می گفت:✨
اول و آخر زندگیت فقط شوهرت برات میمونه، نه بچه هات،
نه پدر ومادرت، نهخواهر و برادرت.
پس همیشه هوای شوهرت رو داشته باش!!!
🌱مامان بزرگ من می گفت: ✨عاشقی باج دادن داره،
مواظب باش شوهرت نفهمه که تو عاشقشی که اون وقت باید بااااااااااج بدی...
📚 @irDastanak 📚
👍 8👎 1❤ 1
Repost from کانال رسمی آخرین خبر
Photo unavailableShow in Telegram
✅اینجا آخره خطه✅
⭐️فروش آنلاین سیم کارت های رند دائمی و اعتباری به مدت محدود
⭐️ارسال رایگان به سراسر کشور با پست پیشتاز
⭐️به همراه بسته های جذاب اینترنت، مکالمه و پیامک
✅خوش خطی براززنده شماست ✅
کانال تلگرام فروشگاه سیمرغ :
👇👇👇👇
t.me/rond920
t.me/rond920
t.me/rond920
⭐️ٖٖ·ٖٖٜ.,ٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٜ,.ٖٖٜ·ٖٜٖٜ⭐️·ٖٖٜ.,ٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٜ,.ٖٖٜ·ٖٜٖٜ⭐️·ٖٖٜ.,ٖٖٖٜ¸ٖٖٖٖٜ¸ٖٖٖٜ,.ٖٖٜ·ٖٜ⭐️
•°☆🌹#داستان_شب🌹☆
📚#قهوهی_مبادا!
با یکی از دوستانم وارد قهوهخانهای کوچک شدیم و سفارش دادیم به سمت میزمان میرفتیم که دو نفر دیگر وارد قهوهخانه شدند و سفارش دادند: پنجتا قهوه لطفاً، دوتا برای ما و سه تا هم قهوه مبادا!سفارششان را حساب کردند، دوتا قهوهشان را برداشتند و رفتند. از دوستم پرسیدم: «ماجرای این قهوههای مبادا چی بود؟» دوستم گفت: «اگه کمی صبر کنی بزودی تا چند لحظه دیگه حقیقت رو میفهمی.»
آدمهای دیگری وارد کافه شدند. دو تا دختر آمدند، نفری یک قهوه سفارش دادند، پرداخت کردند و رفتند. سفارش بعدی هفتتا قهوه بود از طرف سه تا وکیل، سه تا قهوه برای خودشان و چهارتا قهوه مبادا! همانطور که به ماجرای قهوههای مبادا فکر میکردم و از هوای آفتابی و منظرهی زیبای میدان روبروی کافه لذت میبردم، مردی با لباسهای مندرس وارد کافه شد که بیشتر به گداها شباهت داشت. با مهربانی از قهوهچی پرسید: قهوهی مبادا دارید؟
خیلی ساده است! مردم به جای کسانی که نمیتوانند پول قهوه و نوشیدنی گرم بدهند، به حساب خودشان قهوه مبادا میخرند. سنت قهوهی مبادا از شهرناپل ایتالیا شروع شد و کمکم به همهجای جهان سرایت کرد. در بعضی مکانها شما نه تنها میتوانید نوشیدنی گرم به جای کسی بخرید، بلکه میتوانید پرداخت پول یک ساندویچ یا یک وعده غذای کامل را نیز تقبل کنید.
چه زیباست ما هم کمی بیشتر به این “مبادا”ها در زندگی فکر کنیم لبخند “مبادا”، سخاوت “مبادا”، مهربانی “مبادا”، محبت “مبادا”
چه بسا کسانی در اطراف ما باشند که با این”مبادا”ها جان دوباره ای بگیرند، یادمان باشد که: امروز همان روز “مبادا” است، همان فردایی که دیروز نگرانش بودیم.
📚 @irDastanak 📚
👍 10👎 1