شهرام یاری
دوست داشتم و دارم سفرنامهها و خاطرات بهطور منظم و طبقهبندی شده، نمایهسازی و فیشبرداری موضوعی بشه. برای این هدف تلاش میکنم ارتباط با ادمین: @shahramyari [email protected] 09394078921 .
Ko'proq ko'rsatish732
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
+47 kunlar
+430 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
از طنز ماجرا که «انبوهی فرزند» است بگذریم، اهمیت کتاب یکی برای این است که مربوط به دورهٔ محمدشاه قاجار و اوایل دورهٔ ناصری است که در این بازه متن کم داریم. در واقع هر چه عقبتر میرویم متن کم داریم، به خاطر همین مهم است. توجه به شهرهای ایران و بناهای تاریخ، مورد دومی است که اهمیت کتاب را بیشتر میکند باز چون اطلاعات کم داریم. معمولاً در روایت کردنِ اغلبِ موضوعات ابتدا صفوی توضیح داده میشود، بعد پرش به زمان فتحعلیشاه و بعد پرش به اواسط ناصری به بعد. این بین هرچه چاپ شود ندید اهمیت دارد.
Repost from كتابفروشی توس
Photo unavailableShow in Telegram
سفرنامه مکه، عتبات، مصر، شام و شماری از شهرهای ایران (سالهای ۱۲۵۶-۱۲۷۷ ق)
فرخسیر میرزا نیرالدوله(پسر فتحعلی شاه)
به کوشش رسول جعفریان
چاپ اول ۱۴۰۳، نشر مورخ
قطع وزیری، ۱۰۲صفحه، جلد سخت
قیمت: ۱۶۰۰۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/سفرنامه-مکه
Repost from پژوهشکده هنر
Photo unavailableShow in Telegram
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده هنر، گروه پژوهشی هنر شرق پژوهشکده هنر، دومین نشست تخصصی «میراث مشترک هنرمعماری ایران و هند» را سه شنبه 19 تیر برگزار میکند. در این نشست تخصصی علیرضا انیسی، با موضوع «بازآفرینی اندیشه معماری ایرانی در هند (نمونه موردی مدرسه محمود گاوان در بیدر)»، حسین سلطانزاده،با موضوع «روابط متقابل فرهنگی هنری در معماری ایران و هند با نگاه به دوره صفویه و قاجار» سخنرانی میکنند.
دومین نشست تخصصی«میراث مشترک هنر معماری ایران و هند»، سه شنبه 19 تیرماه ساعت 10 الی12 به صورت حضوری در پژوهشکده هنر برگزار میشود. علاقهمندان برای حضور در این نشست میتوانند به نشانی تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان امام خمینی، نبش کوچه شهید حسن سخنور، پلاک29، پژوهشکده هنر مراجعه نمایند.
ورود برای عموم، آزاد و رایگان است.
👍 2
او قاتل را وادار میکند که به خانه مقتول برود!
اما با ارزیابی و تعیین میزان دیه وظیفه خان در این رابطه به پایان نمیرسد او به موازات این کار در صدد رفع اختلاف و دشمنی بین دو خانواده برمیآید و این کار را از طریق کدخدامنشی و با ظرافت و دقت کامل به انجام میرساند مثلاً او قاتل را وادار میکند که به خانه مقتول برود و تمام شب را در آنجا مهمان خانواده مقتول باشد. اگر چنین کاری انجام گرفت زخم کینه و دشمنی موجود بین دو خانواده برای هميشه التیام خواهد یافت، من این موضوع را قبلاً میدانستم که رفتن به خانه یک کُرد و مهمان شدن در منزل او منت بزرگی است که مهمان بر سر صاحب خانه میگذارد و آنها را بیاندازه خوشحال و مفتخر خواهد کرد. در رابطه با اختلافات خانوادگی هم همینطور است چون میزبان به منظور معامله به مثل در مقابل لطفی که از این طریق به او شده پیمان وفاداری خود را در گرو طرف قرار میدهد. (داگلاس، 1377: 5/134)
مأخذ: داگلاس، ویلیام او. 1377. سرزمین شگفت انگیز و مردمی مهربان و دوست داشتنی. ترجمۀ فریدون سنجر. تهران: انتشارات گوتنبرگ.
@Shsyari
.
👍 1
Repost from روزشمار فرهنگ و هنر ایران
Photo unavailableShow in Telegram
@farhang_honar_irann
۷ ژوئیه
روز جهانی #بخشش
(گذشت کردن و فراموش کردن)
#International_day_of_forgiveness
ــــــــــــــــــــــــ
📌تلگرام ما:
https://t.me/farhang_honar_irann
📌اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/farhang.honar.ir
👍 1
00:17
Video unavailableShow in Telegram
🔸موزه هنرهای زیبای سعدآباد برگزار میکند
🔹سلسله نشستهای تخصصی یک موزه، یک اثر
🔴نشست نخست: تحلیل پرترهٔ فتحعلی شاه قاجار اثر مهرعلی شیرازی
با حضور:
🔸نعمتالله کیکاوسی
🔸دکتر جواد علیمحمدی اردکانی
🔸دکتر فرشته کیاوش
🔹سهشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳- ساعت ۱۵:۳۰
🔸مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، موزه هنرهای زیبا
🔹نشانی: (خیابان ولیعصر، خیابان شهید فلاحی(زعفرانیه)، انتهای خیابان شهید کمال طاهری، مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، طبقهٔ دوم موزه هنرهای زیبا)
🔸ورود برای عموم علاقهمندان آزاد است.
@Tehran_WikiBook
6.54 MB
بندگانِ خدا چه آسوده میپنداشتند «احیایِ افتخارات باستانی ایران» را.
برای تداوم حرکت، بسیار مهم است «تصوّراتِ تا حدی درست از وقایع» داشته باشیم. انتظارات بسیار زیاد و دور از واقع ناامیدی را به بار میآورد.
👍 6
افتخارات باستانی ایران دوباره زنده خواهد شد!
[...] راستی معنای این قیل و قال و غوغا چیست؟ لابد میرزا جعفر بمن خواهد گفت ... و او را میبینم که بسرعت از میان درختان باغ میگذرد و بسوی من پیش میآمد. میرزا، استاد زبان فارسی و منشی من است و میتوانم بدرستی بگویم که او سایه من نیز هست، زیرا حتی هنگام غروب آفتاب بدشواری مرا ترک میکند.
[...] «خوب، اخبار چه داری، میرزا؟
این همه هیجان مربوط به چیست؟
آیا شاه فرمان مشروطه را لغو کرده است، یا چی؟»
[...] گفت: «الحمدالله مشروطه برای همیشه تثبیت شد، شاه به پیروی از آن بقرآن قسم خورد. افتخارات باستانی ایران دوباره زنده خواهد شد؛ همراه آزادی، بادهای موافقی خواهد وزید. بآن صداها گوش کنید، ملت در حال سرور و شادی، دست بدست هم داده، پشتیبان یکدیگر هستند. من آنچه را که گذشته است برایتان تعریف خواهم کرد. آه دلم پر است، از خوشی سرشارم ۰۰۰»
صدای بیرون دوچندان شد، من هوس کردم تا با چشم خود بهبینم که در خیابان چه خبر است. بدون درنگ میرزاجعفر را با خود بالای بام کشیدم- در خانههای ایران پنجرهایکه بشود از آن خیابان نگاه کرد نساختهاند- در آنجا، درحالیکه به نرده تکیه داده بودم، مردمی را که از خیابان و از زیر پای ما میگذشتند، تماشا میکردم، در خیابان لالهزار که یکی از زیباترین خیابانهای تهران جدید و عرض آن کم است، جمعیت فراوان در فضای کموسعت آن بهم چسبیده بودند.
[...] میرزاجعفر که از سخنرانی متین چند دقیقه پیش خود، بهیجان آمده بود، در کنار من ذکر گرفته بود و از همه انبیا و اولیا و ائمه اطهار مدد میطلبید و باصدای بلند میگفت: یاعلی، یاحسن، یا حسين. (دولوری، 1352: 8/14)
مأخذ: دولوری، اوستاس و سیلاون، داگلاس. 1352. ماه شب چهاردهم: زندگی خصوصی یک دیپلمات مجرد در ایران هنگام انقلاب. ترجمهٔ علی اصغر امیرمعز و مقدمهٔ سیف الله وحیدنیا. تهران: سازمان انتشارات وحید.
@Shsyari
.
👍 1
«علل و عوامل بیرونی انحطاط و عقبماندگی ایران» موضوعیست که دو قرن یعنی از فردای شاخبهشاخ شدنمان با روس، در ایران زنده است و همچنان راجع به آن باید نوشت.
من هم به این موضوع علاقه دارم و در منابعی که مطالعه میکنم توجه ویژه میکنم مخصوصاً به عوامل درونی. تکلیفم با عوامل بیرونی روشن است، هر سرزمین و ملتی دنبال منافع خودش است درست مثل ما، از این رو باید تلاش کرد که از این ابزار بهره برد تا خود هم بهرهمند شد. امّا عوامل درونی: فکر میکنم گرایش به سمتِ یافتن علتالعلل از یک طرف منطقی است و از یک طرف آدمی (تاریخدان) دوست دارند که بیشترین تأثیر مثبت را از طریق روایتش بر مملکتش بگذارد. این مقدمه را گفتم تا بگویم من هم جزوِ آن دسته افراد هستم. از طرفی هم علت دارد، در دورهٔ قاجار که این قضایا شروع شد و من هم مطالعاتم در این دوره است، اشاره به توجه به علم، حمل و نقل، رونق فلاحت (تریاک)، رونق تجارت، توجه به نظام، توجه به حفظالصحه، توجه به عدالت ووو جزوِ بدیهیات است، فقط چانهزنی میماند که اول سراغ کدام برویم. همانطور که با کودتای رضاخان و تا ده سال بعدش بحث مجلس ما عمدتاً دعوا سر همینها بود که ما پولِ محدودی که داریم برود سمتِ تربیت اطفال یا برود سمت احداث راه آهن یا برود سمت حفظ الصحه که مردم از مرض نمیرَند یا برود به اصلاح کشاورزی و تجهیز آن تا مردم از گشنگی نمیرند! اینها را گفتم از این بابت که گرایش برای یافتن علتالعلل که بسیاری درگیرش هستند از این بابت است که تلاش میشود «با هزینهٔ کمتر» و «در زمان کمتر» به هدف برسیم.
من علتالعلل را «فرهنگی» یا «زیستِ تاریخی ایرانیان و خو گرفتن با آن شیوه» میدانم.
در نوشتهٔ دکتر رحمانیان صحبت از سهم شد و باید سهمها را مشخص کرد. بیشترین سهم در درون از آنِ اول «دستگاه روحانیت» و بعد «دستگاه دربار» است. چرا بیشترین سهم را دستگاه روحانیت دارد؟ از این بابت که «جهانِ فکری ایرانی» را آنها ساخته و پرداختهاند.
از نظر من «سَمِ تبلیغِ این دنیا محلِ گذر است وقتی توأم با پذیرشِ تقدیر و همچنان تعابیری از این دست که خدا صاحبِ حکمت و ... است، و صلاح چنین دانسته و ...» باعث شده است که در زیستِ تاریخی ایرانیها «فردا» مُرده باشد. (منکر این نیستم که عواملِ دیگر این دیدگاه را تقویت نکرده).
خب وقتی شما با فردا کاری نداشته باشید عملاً در «حال» غرق خواهید شد و به جای اثرگذار بودن، همواره متأثر خواهید شد، متأثر از عواملِ بیرونی و یا حتی طبیعی (مثلِ بدبختیمان در قحطی یا وبا و طاعون) ووو .
وقتی این سَم دستِ درباریانِ عمدتاً خداناباور و بیدین و بیوجدان و بیشرف بیفتاد، قیامت آغاز میشود! رقابت در غارت و چاپیدن، رقابت در فروش مملکت، رقابت در حراجِ شرف و ناموس و استقلال ووو.
من اگر کارهای بودم سعی میکردم «ارزشِ فردا و فرداها» رو بارز کنم. مثلِ همان فرهنگِ تاریخیمان که: دیگران کاشتند ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند.
در دورهٔ قاجار صحبت از این جنس بود: دیگران خوردند کوفتشون باشه، ما میخوریم نوشِ جونم، برای دیگران هم نموند به جهنم! به قول اعتمادالسلطنه: حالا که خوشیم دنیا پَسِ ما طوفان. خاطرم هست همین گفتگو با ظلالسطان شده بود، جواب داده بود: دولت برای ما مثلِ گوسفند میمونه، هر آن بتوانیم ازش بهره ببریم بردیم، وگرنه دیر یا زود این گوسفند از دست ما در میره. بهش گفته بودند گوسفنده لاغر و ضعیف شده با این ترتیبی که بهش نمیرسی و ازش بهره میگیری میمیره ها! گفته بود به جهنم! فکر کنم تو نوشتههای حاج سیاح هست یا یحیی دولتآبادی.
من علتالعلل رو این میدونم. خردمندانِ قوم ایرانی، اخلاقدانهای ما، خلاصه هرکس که میتواند باید در این قضیه کوشش کنند که «منافع شخصی»، «ابنالوقتی» و مفاهیمی از این دست را مضرّ به مملکت جابیندازند. خوب میدانم دشوار است، شما روزنامههای سیاسی اجتماعی را از فردای مشروطه و حتی قبلترش را مطالعه کنید و جلو بیایید، تنهٔ اصلی گرفتاری را اغلب همین قضیه معرفی کردهاند. من هم موافقم، چرا که اگر این قضیه پذیرفته شود که «فردا مهم است» هیچ ارزشی نمیتواند جایِ آن را بگیرد، هیچ ارزشی، نکته در اینجاست دقیقاً، هیچ ارزشی. درد جایی آغاز میشود که این فکر ضعیف باشد و بعد ارزشهایِ واهی جای آن را بگیرد. من برای منافعِ هشتاد و پنج میلیون ایرانی این ارزش رو بالاترین ارزش میدونم، یقیناً فردا مهمتر است.
@Shsyari
.
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.