⁦🇮🇷⁩ تریبون شهر 🇮🇷

♨️

مجید سریزدی شهردار اسبق کرج در واکنش به ادعای جنجالی مهرداد کیانی که اخیراً گفته بود:

" _امسال عمرانی ترین سال تاریخ شهرداری کرج خواهد بود._ "؛

تصریح کرد:

⛔آقای شهردار؛ به عمل کار برآید نه به حرف‼️ ⚠️آقای کیانی؛ جنابعالی هر وقت به ثبت رکورد افتتاح متوسط هر ۳ روز یک پروژه یا بیشتر از آن رسیدید، می توانید ادعا کنید که عمرانی ترین سال تاریخ شهرداری کرج را طی می کنید!! یا هر موقع به رکورد احداث یک تقاطع غیر همسطح، آن هم در کمتر از ۴۰ روز رسیدید؛ می توانید چنین ادعایی بکنید! ⚠️آقای کیانی؛ مایلیم بدانیم که آیا می توانید لیستی از پروژه هایی را که از ابتدای سال تا الان افتتاح کرده اید، به اطلاع شهروندان فهیم کرج و رسانه های مردمی آن برسانید!؟ آیا می توانید آمار تقاطعات غیر همسطحی را که در گفتگویتان مدعی آن شده اید، کدام تقاطع ها هستند که فی الحال افتتاحشان در حال اجراست!؟ ⚠️آقای کیانی؛ ما که در مشی و مدل مدیریت سیاسی، پارلمانی شما شکی نداریم ولی توصیه می کنیم شما هم مدیریت اجرایی، عمرانی دیگران را زیر سئوال نبرید! ⚠️آقای کیانی؛ اگر نیت شما در این برهه، صرفاً گفتار درمانی پیرامون هیئت رئیسه جدید شوراست که آن بحث دیگریست، چون ژست هایی از این دست، کاملاً در چارچوب رفتارهای سیاسی، پارلمانی شما می گنجد! اما واقف باشید که عملکرد عمرانی چیز دیگریست! ⚠️آقای کیانی؛ با توجه به اینکه نزدیک به یک سال است که سکان ادارهٔ کلانشهر کرج به دست شماست، بسیار علاقمندیم که لطف بفرمایید و فهرست وار، اسامی فرهنگسراها، سالن های فرهنگی، ورزشی، ایستگاه های آتش نشانی، روز بازارها و یا ساختمان های جدید خدمات شهری را که در دست احداث دارید و یا دست کم تعداد پروژه های عمرانی را که برای رفاه پرسنل خدوم شهرداری و خانواده های محترمشان در نظر دارید را اعلام بفرمایید! ⚠️آقای کیانی؛ مُشک آن است که خود ببوید نه آن که عطّار بگوید! چون بی گمان، هیچ کس مخالف تبلیغات نیست، اما در جریان باشید که در عصر انفجار اطلاعات، تنها تبلیغاتی می تواند اثر گذاری نماید که دقیقاً منطبق بر آمار و ارقام و مستندات باشد. ⚠️آقای کیانی؛ هر چند که به نظر می رسد این دست اظهارات پروپاگاندایی، تنها نوعی آرایش پارلمانی، سیاسی با چشم اندازی تبلیغی، تدافعی در مقابل تغییرات هیئت رئیسهٔ شورای ششم باشد، اما یقیناً در نهایت، هیچ مفرّی برای شما و هیچ سودی برای شهر و شهروندان در پی نخواهد داشت! ⚠️آقای کیانی؛ با این تفاصیل، بد نیست خاطر نشان کنیم که یا شما چیزی از عمران نمی دانید و یا واحد شمارش در عرصهٔ عمران را بلد نیستید! 📛#تریبون_شهر📛

🇮🇷تریبون شهر منتشر شد؛ ⚠️ در این شماره می خوانید: ✔️ _اخبار استان، مناطق و سازمانها_ ✔️ _سخن سردبیر، نقدی بر عملکرد مدیریت شهری، به قلم مرتضی دهقان آزاد_ ✔️ _گفتگوی ویژه با دکتر مجید سریزدی، با موضوع بررسی عملکرد دو ساله شورای ششم و شهرداری کرج، انتخابات مجلس و...._ 🟩#تریبون_شهر🟩

⚠️مهار تورم یا بهار تورم!؟ 🔸رهبر معظم انقلاب در سخنرانی و پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال جدید، سال ۱۴۰۲، را سال «مهار تورم، رشد تولید» نامیدند. 🔸مقام معظم رهبری در سخنرانی خود بر گشایش در زندگی مردم تأکید کردند و از مسئولان خواستند تا با محوریت شعار «مهار تورم، رشد تولید» برای گشایش بیشتر در زندگی مردم تلاش کنند. 🔸ولی گویا دولتمردان و مسئولین امر فرمایش اقا را وارونه متوجه شدند و بجای مهار تورم بهار تورم براه انداخته اند!! 🔸آقای رئیسی تیم اقتصادی دولت حضرتعالی، نه تنها تورم را مهار نکردند بلکه در شعله هایش دمیدند و قصد دارند ته مانده امید مردم راهم به خاکستر تبدیل کنند!! 🔸چه ۲ماه بیشتر از فرمایش مقام معظم رهبری و این نامگذاری مدبرانه نمی گذرد، اما از همان شروع سال جدید، مردم شاهد گرانی های سر به فلک کشیدهٔ مسکن و خودرو و ارزاق مصرفی روزمره هستند و همچنان هم همین قیمت ها سیر صعودی خود را طی می کند. 🔸آقای رئیس جمهور! چرا بر دهان این شتر افسار گسیخته مهار نمی زنید؟ چرا..... ادامه مطلب در کانال 👇👇👇 @nabze_shahr با ما در ایتا همراه باشید 🔴#تریبون_شهر🔴

🛗بازگرداندنِ مدیرانِ متخصص؛ آخرین روزنهٔ برون رفت از بحرانهای انباشتی! 📛حذفِ مدیرانِ سیاسی، سفارشی؛ الزامی دوفوریتی! ✍️ _مرتضی دهقان آزاد/ تحلیلگر رسانه_ 🟥عجیب است که پس از این همه آزمون و خطا و تکرار چهل و چهار سالهٔ تجربه های تلخ و ناگواری که بگواه مستندات متقن، تا کنون در بیشتر عرصه های حکمرانی و تمام دولتهای چپ و راست و میانه، هیچ فراوردهٔ جز نارضایتی و بن بست و بحرانهای انباشتی در پی نداشته است، اینک به نظر می رسد که بعد از آن همه حواشی حسرت بار و خسارت خیز در کشور، اگر اندک عقلانیتی در تصمیم گیران فرادستی باقی مانده باشد، قطعاً باید بدانند که با درک درست از شرایط فعلی، دیگر مجالی برای فرصت سوزی و بازی دادن مردم با بازیهایِ جناحی، جریانیِ مرسوم و واگذاریِ میز و مسندها به لیست هایِ غالباً به لفت و لیس رسیده در کشور، باقی نمانده است. چه اینکه، برغمِ میلِ باطنیِ بسیاری از چسبندگانِ بر قدرت و چنبره زدگانِ بر ثروت و طبقاتِ منتفع از برکاتِ مدیریتِ آنان که تحتِ هیچ شرایطی حاضر نیستند از این همه امکان و فرصتِ باد آورده و ویژه خواری هایِ در خواب ندیده! دست بردارند و در آخرین مهلت هایِ ممکنِ روزگاری که گه عزت دهد، گه خوار دارد! چونان توابین معترف، فروتنانه به دامنِ مردمسالاریِ دینی و اصلاحِ اصلِ "جمهوریتِ" نظام و در عین حال استحکامِ "اسلامیتِ" کم رنگ و رو شدهٔ آن بخاطر همین زیاده خواهی هایِ تبدیل به سهم الارثیهٔ پدری شده برگردند! اکنون دیگر هیچ طریقی جز رجعت به آرای اکثریت و قدم گذاشتن بی قید و شرط در شارع تخصص گرایی و شایسته سالاری برخاسته از خواستِ اکثریت قریب به اتفاق ملت، آتش مطالبات مردمی را فرو نخواهد نشاند. 🟥با این تفاصیل، بی تردید رسیدن به این مطالبهٔ مهم و بالیدن در عرصه های امن و آباد و آزاد و تنفسِ رضایتمندانه در کشوری مترقی و ثروتمند، جز با بریدن دستِ دست اندازان به بیت المال و تعطیل کردنِ همیشگیِ سلطهٔ پنهان و آشکارِ ویژه خوارانِ ظاهر الصلاحِ روییده از سرِ اژدهایِ هفتاد سرِ فساد و وابسته به مثلثِ تا همیشه مومیایی شدهٔ زر و زور و تزویر و دیگر صفوفِ سیاسی کاران سیاهکار در تمامیِ شئون و بویژه فرآیندِ انتصابات کابینهٔ دولت از کشور تا استانها و شهرستانها و ادارات کل و بسیاری از شِبهِ انتخاباتِ ظاهراً مردمیِ مانندِ مجلسِ شورا و شوراهای شهر و روستا و فجیعتر از همه عابر بانکِ شهرداری ها!! اما علناً و عملاً؛ غیرِ دموکراتیک و کاملاً متأثر از دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم و گزینش هایِ سلیقه ای، سفارشیِ سود و سودازدگانِ پشت پرده ای در بی توجهیِ مطلق به رعایتِ "اصلِ تفکیک قوا" و نیز فقدانِ اصلاحاتِ ریشه ایِ قوانین و مقرراتِ عمداً مغفول مانده در نظامِ مدیریتِ اجرایی کشور، هرگز میسر و مقدور نخواهد شد. 🟥چه در این شرایطِ سخت، ادارهٔ بایسته و شایستهٔ امور از صدر تا ذیل، تنها با سپردنِ مناصب و مصادرِ امور به متخصصانِ توانمند و پایبند به تعهد کاری است که می تواند، بسرعت تمام، امکان مهار تورم و رشد تولید و توسعهٔ اقتصادی و به تبع آن ایجاد تحول و تحرک در عزم ملی بر بازسازی همهٔ حوزه های تخریب شدهٔ اقتصاد و فرهنگ کشور را با هدف بهبود زیست ایرانی، اسلامی مردم، بازسازی اعتماد خدشه دار بین مردم و حکمرانی و بازگرداندن کشور به جایگاه شایسته اش در میان اقتصادهای قدرتمند جهان با رفع موانع بین المللی توسعه اقتصادی، سیاسی و از جمله دستیابی به دانش و فن آوریهای نو و ورود به بازارهای سرمایه و تجارت جهانی و رفع موانع رشد و ارتقای واقعی ثروت ملی و همچنین رشد قدرت خرید مردم و برچیدن فقر و فاقهٔ حاکم بر سفرهٔ آحاد مردم، متجلی و محقق نماید. ⚠️#تریبون_شهر⚠️

✍یادداشت/ مرتضی دهقان آزاد 🔵اژدهای هفت سری که هفتاد سر شده است/ پس، چه کسی قرار است با مافیا بجنگد!؟ 🔷متن کامل خبر را در لینک زیر بخوانید:👇 🌐 http://didebanealborz.ir/?p=16628 ✴️ پایگاه خبری دیده بان البرز ✴️ 🔰 https://eitaa.com/joinchat/827523276C432b7f9945 🔹#تریبون_شهر🔹

🟥اژدهایِ هفت سری که هفتاد سر شده است!! 🟩پس، چه کسی قرار است با "مافیا" بجنگد!؟ ✍مرتضی دهقان آزاد/ تحلیلگر رسانه 🔴اگر درست دقت کرده باشیم، در جریان جلسهٔ استیضاح فاطمی امین، وزیر معزول وزارت صمت، بطور جامع ۲۷ بار کلید واژهٔ "مافیا" در لابلای نطق های پر شور و حرارت و بعضاً نمایشی، تبلیغاتیِ حاضران در دفاع از کیان مردم و مملکت! از زبان نمایندگان مخالف و موافقِ مجلس گرفته تا وزیرِ صمت و ریاست محترم جمهوری، ترجیع بند گونه بیرون درآمد و مدام تکرار شد تا به تبع آن ذهن ظریفان نکته سنج و منتقدان مطلع را به این مهم معطوف بدارد که عجب! پس همهٔ حضراتِ در زبان و ظاهر فساد ستیزی که سالهاست در جایگاه هایِ مختلفِ حکمرانی، دورهمی و اغلب بصورت نخبه گردانیِ دانه تسبیحی، در چرخشند و جزو معمرین مدیریتی!! نیک بلدند که فقط فریاد آی! دزد را بگیرید، سر دهند!؟ چرا که اغلبِ اینان، با شهامت برخاسته از دلِ خرد جمعی!! صراحتاً به وجود اژدهای رشد یافتهٔ فساد و فضله خوران چرک خوار و چریده در مرتعِ مفتِ بیت المالی که کماکان نیز به چَرا و چربش شکم مشغولند؛ خوب واقفند! و لابد، بر اثر همین خلق و خوی فساد ستیزی شان است که گاه برای رد گم کنی! نام لاتین آن را با ترس و لرز "مافیا می نامند!" مافیایی که قطعاً از بدنهٔ مردم نیست الّا از جانب مسئولین و مقامات منافق و نفوذ کرده در لایه های زیرین و اساسی حکومت اسلامی که سالهاست خوره وار، به جان تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور افتاده اند و می چرند و می خزند و می بلعند! و بی گمان، صنعت مهم، پولساز و پولشویی مثلِ خودروسازی یکی از آن هزار است! 🟢 لذا فارغ از تعارفات و شعارهای آبدغ خیاری، اینک وقت آن است که مردی از خویش برون آید و کاری بکند! یعنی مردی که به این مردم مهربان و نجیبی که اگر پای نظام نبودند، تا کنون مسئولین نالایقش آن را بارها و بارها بر باد فنا داده بودند، شفاف و صریح بگوید که این چه اژدهایی و این چه مافیایی است که همگی بدون لکنت زبان! راجع به آن صحبت می‌کنید، ولی نه هیچیک از شما و نه هیچیک از قوای کشوری و لشگری و نه هیچیک از اضلاع رنگارنگ نهادهای نظارتی، امنیتی، توان بازشناسی، معرفی، مبارزه و ریشه کنی آنان را ندارند!؟ 🟢چرا که به فرمایش مقام معظم رهبری، اکنون بیش از بیست سال است که از طرح مقابله با اژدهای هفت سر فساد در دولتهای مدعی اصولگرایی، اصلاحات و انقلابیگری می گذرد، اما انگار کله و دهان این اژدها دولت به دولت بازتر و بیشتر می شود که اکنون بجای هفت سر؛ هفتاد سرِ نو به نو اضافه کرده است. چرا که با این دست فرمانِ فشل و خرده فرمایشات فرمالیتهٔ برخی مدعیان مردمسالاری دینی و مدیران رانتی، سفارشیِ در لفظ جهادی و در لفافه انقلابی! پر بعید است که بجز پشت تریبونهای تبلیغی و دوربینهای عکس و فیلم! کسی جرأت و جسارت معرفی و مقابله با مفاسد و مفسدان داخلی را پیدا کند! حال تصور کنید به تعبیر مقام معظم رهبری این دست مدیران و مسئولانِ بی خاصیت با چه عقبه و قدرت و غیرتی می خواهند، با مفسدان و مستکبران خارجی که از قضا هم اکنون نیز بعضی هایشان، خواسته و ناخواسته در زمین آنها بازی می کند، خط و نشان مبارزه و مقابله بکشد!؟ راه این نیست بیایید عقب بر گردید زود، تا سایه نینداخته شب برگردید شرمی از مظلمهٔ خون سیاووش کنید نکند هر چه شهید است فراموش کنید سینه پر سوز و گداز است خداحافظتان سرِ این رشته دراز است خدا حافظتان. 🇮🇷#تریبون_شهر🇮🇷

🟢۱۲ اردیبهشت، سالروز گرامیداشت مجاهدات معلمان مهربان مبارک باد🟢 رﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺑه من ﺁﻣﻮﺧﺖ ﻣﻌﻠﻢ ” ﺁ ” ﺭﺍ ﺧﻮﻥ ﺩﻝ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺴﯽ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ ” ﺑﺎ ” ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺶ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﺍ ﺯﻧﮓ ﻧﻘﺎﺷﯽ، ﻣﻦ ﺭﻧﮓ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺁﺑﯽ ﺑﮑﺸﻢ ﺩﺭﯾﺎ ﺭﺍ ﺁن قدﺭ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻡ ﺩﺳﺖ ﺗﺎ مراعات کنم ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﻼ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺩﻫﻘﺎﻥ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺩﻫﺪ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪگی اﻢ ﮐﺴﺮ ﮐﻨﻢ ﺳﺎﯾﻪ ﯼ ﺟﻬﻞ ﺑﺎ ﮐﻤﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺁﻣﻮﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﭘﻨﯿﺮ ﺍﺯ ﺩﻫﻦ ﺯﺍﻍ ﺭﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﺣﻘﻪ ی ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ گفت ” ﺁ ” ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺰ ﮐﻼﻫﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻋﺸﻖ ﺑﺎ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻼﻩ ﻣﺎ ﺭﺍ! ﻣﺎ ﮐﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ که: ﺑﺎﺑﺎ ﻧﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﭘﺲ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﻥ ﺩﻝ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﺍ؟ ﺩﺭﺱ ﺩﻫﻘﺎﻥ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮد ﮐﻪ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﮐﻨﺪ ﺩﺍﺭﺍ ﺭﺍ ﺷﻮﻫﺮ ﺳﺎﺭﺍ ﺷﯿﺎﺩ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﻥ ﺷﺎﻡ ﺳﯿﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺭﺍ ﺭﺍ ﺑﻮﯼ ﻣﺮﮒ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮐﺒﺮﯼ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺩﺵ ﻧﺮﺳﯿﺪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﮐﻨﺪ ﮐﺒﺮا ﺭﺍ ﮐﺎﺵ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻋﻮﺽ ﺭﻭﺑَﻪ ﻭ ﺯﺍﻍ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺯﯾﺮﮐﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﺭﺍ کاش ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺳﺮِ ﺑﺎﺯﯼ ﻗﺎﯾﻢ باﺷﮏ ایست می داد بد و زشت همه دنیا را ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﺎ ﮔﺮﭼﻪ ﺍﻟﻔﺒﺎﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻣﻮﺧﺖ ﻣﺎ ﻏﻠﻂ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ” ﺍﻟﻒ ” ﺗﺎ ” ﯾﺎ ” ﺭﺍ. 🇮🇷#تریبون_شهر🇮🇷

📝شهادت رویِ پیاده‌رو 🔺توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی؛ بر اساس شنیده ها 🔸ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! 🔸چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. 🔸پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟! 🔸خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. 🔸دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند. 🔸خون دارد از از زیر پوست حمید می آید بالا بافت های لباسش را رد می کند می رسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد. قلبش می زند. نمی دانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔸یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی می گوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو می خورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک! 🔸یک نفر زنگ می زند ۱۱۵ اورژانس زود می رسد. حمید را می برند تو. تا می رسد بیمارستان رفته ست توی کُما. آوا نشسته است ثانیه می شمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می گیرد می گوید: -بابا نیومده! کجاست؟ 🔸یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید. می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می گوید: «نه! چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟» ... ➡️ https://ble.ir/shahidaldaghy 🔸#تریبون_شهر🔸

🟥خانه تکانی در شهرداری، الزامِ دو فوریتی شورایِ شهرِ کرج! ✍مرتضی دهقان آزاد/تحلیلگر رسانه 🔻یکی از اولین شعارهای راه یافتگان شورای ششم، وعدهٔ انجام تغییرات بنیادین با رویکردی جهادی، انقلابی برای نجات کلانشهر کرج از بیماری بغرنج توسعه طولی و عقب ماندگیهای عرضی بود. وعده‌ ای که طی آن، شهروندان شریف کرج انتظار داشتند تا نمایندگان شان در چارچوب مقررات و قوانین مغفول، مسئولیت تحقق آنها را برای رفع چالشهای کهنه و کلیدی شهر برعهده بگیرند.اما با بازخوانی پروندهٔ فرسایشی عملکرد نه چندان قابل دفاع شورای یدک کش کلید واژهٔ انقلابی! و استمرار داستانهای تأسف برانگیز تبانی و تحمیل دو مدیر شهرداریِ سیاسی، سفارشیِ کاملاً ناکارآمد و نابلد و اختلافات فاحش در میان بخش اعظمی از اهالی منفعت طلب شورا تا به امروز بجز جفت پوچ سهم کرجوندان نشده و معلوم شده که بسیاری از این پارلمان نشینها، درست مثل داستان دراماتیک انتخاب دو شهردارِ ناترازشان! غیر از سود و سودا طلبیهای سریالی، هیچ چشم انداز و برنامهٔ مدونی برای انجام انقلاب شورایی در شهر نداشته و نقشهٔ راهی برای رفع عقب ماندگیهای ممتد این شهر، نظیر ثروت افزایی، بهره گیری از الگوهای مدیریت جهانی، کنترل ترافیک و آلودگی رو به بحران، جذب سرمایه‌های مادی و معنوی، انسداد دریچه‌های فساد و بِه‌گزینیِ مدیرانِ شهری شایسته و متخصص، ترسیم نکرده اند. 🔻چرا که، اعضای پارلمان ششم شهر و حامیان سیاسی آنها، که در ابتدای راه، جوگیرانه و احساسی، به‌ دنبال نشان دادن شورایی تحولگرا، متفاوت، قدرتمند و شفاف بودند، اما به مرور زمان، دُمِ درازِ خروسِ آز و حرص و اختلافشان از زیر عبای انقلابیگری بیرون زد و معلوم شد بسیاری این جماعت، در نبود عقلانیت و تقوا، غالباً بجای اجماع و اتحاد و اتفاق لیستی و مفاخره به فیگورهای فاتحانه و مدعای مردم مداری، بر اثر کم تجربگی و بی برنامگی و بویژه عدول و انحراف از معیارهای اولیه، بویژه سهم خواهیها، تحمیل مدیرانِ منتسب و حافظ منافعِ شخصی در مرکز، مناطق و سازمانها، بخش اعظمی از صفحه‌های سپید تقویم حیات و اعتبار سیاسی، اجتماعی خویش را به مفتی بر باد فنا دادند. 🔻با اینهمه، اکنون در مهلت اندک پیش رو، برغم آن انحراف و ترک فعلهای مسکوت گذاشته شده و فقدان ارائه گزارش عملکردی واقعی و به دور از روزمرگیهای نازل و تکلیفی!، شواهد و قرائن موجود، این پیام روشن را به هیئت رئیسهٔ تقریباً خنثی و خاکستری و دیگر به خوابِ اصحابِ کهف رفتگانِ شورای ششم مخابره می کند که اگر دوباره بخواهند خانه تکانیِ بی تردید و تبانی و تحمبل در مدیریتِ شهریِ در آستانهٔ انفجار کرج را به زلف دیگر سیاستهایِ غلط و انتخاباتِ هیئت رئیسهٔ سوم و تقسیم غنائمِ همراه با لابیگرهای درونی و بیرونی و جریان انتخابات مجلس گره بزنند، تا باز امکان چانه زنی و چینش و زد و بندهای بعدی را پیدا کنند، سخت در اشتباهند! چرا که بعد از طی شدن دو سال از عمر شورای ششم و روشن شدن بسیاری از پشت پرده های تهوع آور، در صورت تکرار تبانی، تحمیل و تعلل و تداوم فرصت سوزیهای تاریخی در جغرافیای شهر کرج، بویژه، آنچه در ۸ ماه گذشته، با انتخاب و انتصابِ تا قیامت شُبهه برانگیزِ شهرداری تمام قد تحمیلی، بی برنامه، بی تخصص و کاملاً ناآشنا با مسائل مدیریت شهری و غره به چک سفید امضایِ آقای وزیر کشوری که علاوه بر ناتوانی و بی برنامگیِ ذاتی، بغایت سردرگم و مستأصل است و صرفاً بقای میزش را بر مصالح شهر و شهروندان، مقدم می دارد، دیگر هیچ آبرویی برای داعیه داران مدیریت انقلابی در شهر باقی نخواهد ماند و بعید است این جماعت، با این سکانداریِ سسست و سرمایه سوزیِ مکرر و با آن همه ادعا و شعار عاری از عمل، در صورت بازنگشتن به ریل راستی و درستی و مردم مداریِ، بعد از این در محضر شهدا، شهروندان و رسانه های رسالتمدار، عزت و آبرویی برای ارائه داشته باشند. 🔻چه، با مرور آنچه تا به امروز شورا و شهرداران ناترازش، منفعلانه بر باد داده اند، انتظار می رود، حال که اندک مهلتی برای تحقق بهار سبز بلوغ و بالندگی در شهر باقی مانده است، پارلمان نشینهای خواب، فارغ از انشقاق و اختلاف و سهم خواهیهای ترجیعی، ایثار و عقلانیت و اجماع عملی را به صحن و صحنه بیاورند و با انتخاب جمعی و دفاع تمام قد از مدیر اجرایی تراز، برنامه مند، متخصص، کارنامه دار و کارآمد، به میدان اقدام و عمل بیایند و ضمنِ جبران مافاتِ توأم با کسبِ رضایتمندیِ خدا و خلق، به بازسازی اعتماد از بین رفته میان خود و شهروندان مبادرت نمایند. چرا که زمستان رو سیاهیِ ابدی، بزودی از راه خواهد رسید و جبراً، هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار که کِشت! 🇮🇷#تریبون_شهر🇮🇷

شهدا،شهروندان شریف، رسانه های منتقد و رسالتمدار، کمترین عزت و آبرو یا حرفی از جنس پذیرش، برای ارائه داشته باشند. 🔻چه، با مرور آنچه تا به امروز در جمیع جهات شهری بر باد رفته، اینک باید جهت تلاشها بگونه ای باشد که تا اندک فرصتی برای بهار سبز بلوغ و بالندگی شهر و اثبات کارآمدی این شورا باقی مانده است، پارلمان نشینهای آگاه! فارغ از انشقاق و اختلاف و سهم خواهیهای ترجیعی، عقلانیت و اجماعِ پیوستاری را به صحن و صحنه آورده و با انتخاب جمعی و دفاع تمام قد از مدیری اجرایی، تراز، برنامه مند، متخصص، کارنامه دار و کارآمد، به میدان اقدام و عملِ جهادی بیایند و ضمنِ جبران مافاتِ توأم با کسبِ رضایتمندیِ خدا و خلق، به بهبود و بازسازی اعتماد و اعتقاد از بین رفتهٔ میان خود و شهروندان اقدامِ عاجل نمایند که خزانِ خسارت زایی و زمستان رو سیاهیِ ابدی، در چشم بر هم زدنی از راه خواهد رسید و هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کشت! "والعاقبه للمتقین" 🇮🇷#تریبون_شهر🇮🇷