•| امیر نگاشت |•

- علمتنا الأيام أن نحذر الفرح... لأن خيانتهُ قاسية. - روزگار به ما آموخت از شادی* بپرهیزیم زیرا «خیانتش بی‌رحم است.» [محموددرویش] @AmirNegasht

یار باید که غم یار خورد، یار کجاست غم دل هست فراوان، دل غمخوار کجاست [بابافغانی‌شیرازی] @AmirNegasht

آرزو میکنم تو زندگیتون کسی باشه که اینو بهتون بگه:)

" بعش هذا حُزنك و هذه کتفِي " این اندوه تو و این شانه‌ی من @AmirNegasht

خطاب به بهترین آدم زندگیم: رو تو میشه حساب کرد! با چشای بسته دویید @AmirNegasht

صدایت چنگالی دارد و تنم رو اندازی دمشقی‌ست منقّش شده به ضربه‌ها! یک روز سیم تلفن رشته‌یی از یاس بود حالا طناب دارِ من است! یک روز فرش ابریشمین بود برای آرمیدنِ من و امروز صلیبی خار آزین که به قناره‌ام می‌کِشد! «صدایِ تو شعف را به من می‌بخشید! گنجشکی از گوشی تلفن بیرون می‌پرید! با او قهوه می‌خوردم و سیگار دود می کردم و بال در می آوردم! صدایت بخش عظیمی از زندگی من بود» سایه‌ی من، چشمه و نسیمِ من ، یک روز شعف عطرِ نعنا بود و امروز ،ناقوس ِعزاست با بارانی دیوانه که غسلم می‌دهد! «کشتن ِ مرا تمام کن!» رگ‌ها و عصب‌هایم قطع شده‌اند! حتی اگر صدایت به بنفشی ِ سابق باشد ،من نمی‌بینمش شاید کور رنگی گرفته‌ام! [نزارقبانی] @AmirNegasht

صدایت چنگالی دارد و تنم رو اندازی دمشقی‌ست منقّش شده به ضربه‌ها! یک روز سیم تلفن رشته‌یی از یاس بود حالا طناب دارِ من است! یک روز فرش ابریشمین بود برای آرمیدنِ من و امروز صلیبی خار آزین که به قناره‌ام می‌کِشد! «صدایِ تو شعف را به من می‌بخشید! گنجشکی از گوشی تلفن بیرون می‌پرید! با او قهوه می‌خوردم و سیگار دود می کردم و بال در می آوردم! صدایت بخش عظیمی از زندگی من بود» سایه‌ی من، چشمه و نسیمِ من ، یک روز شعف عطرِ نعنا بود و امروز ،ناقوس ِعزاست با بارانی دیوانه که غسلم می‌دهد! «کشتن ِ مرا تمام کن!» رگ‌ها و عصب‌هایم قطع شده‌اند! حتی اگر صدایت به بنفشی ِ سابق باشد ،من نمی‌بینمش شاید کور رنگی گرفته‌ام! [نزارقبانی]

دوستم! از تو انتظاری نیست پوستی را که کنده‌اند از من برنداری و پیرهن نکنی... [حسین‌صفا] @AmirNegasht

دستمو رها نکنیا به علی به علی به علی @AmirNegasht