نجاتِ‌دکترمیم

یادمه سه چهار سال پیش میخواستم دندونامو بلیچ خونگی بکنم یه قالب گرفتن ازم برای دندونام یه جلد طور پلاستیکی شفاف ساختن که شب ها موقع خواب توش مواد بلیچ میزدم میذاشتم رو دندونام. حالا نکته اینه که صبح که بیدار میشدم حس میکردم دندونام لق شدن. اون موقع به این قضیه فکر کردم که خب چرا به جای سیم های زشت ارتودنسی ازین روش استفاده نمیکنن. ولی خب چون نه سوادشو داشتم نه دندونپزشک بودم این فکر همیشه در حد فکر باهام موند. تا اینکه یک سال اخیر دارم میبینم دقیقا دارن از همین روش برا ارتودنسی استفاده میکنن. نمیدونم چند سال از ابداعش میگذره ولی خواستم بگم اگر فکرای اینجوری تو سرتون بود و وقت و حوصله ش رو داشتین پیگیرش باشین شاید همینجوری یه سری چیزا و روش ها ابداع شدن!

🔍 دکتر آل سعید برنامه خودکشی را با اطرافیان خود مطرح کرده بود/ روایت مهدی عبدوس از خودکشی اتند روماتولوژی بیمارستان امیر اعلم 📎 خانم دکتر سمیرا آل سعیدی فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت ایشان روز قبل پلن دارویی ‎خودکشی خود را با رزیدنت ها مطرح کرده، آنها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم می گذارند ، مرحومه به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. ☑️ پست کشیک، باشگاه دانشجويان علوم پزشکی کشور 🆔 instagram | telegram

گویا یکی از استادیارهای جوان دانشگاه تهران خودکشی کرده و فوت شده. من میفهمم ناامید مطلق بودن رو. چون خودم چند هفته پیش همین بودم. تحت آزار و فشار روانی یک فرد بیمار به جایی رسیده بودم که نه تو خونه و نه خارج از خونه حس امنیت نداشتم. حالا گذشت اون روزا. ولی اگر برگردم عقب باز به خودم حق میدم. آدم یه جایی واقعا میبُره. وقتی میبینی ظالم همینجوری راست راست داره راه میره بدون تقاص دادن آدم میبُره. وقتی ایمان میاری دنیا عادلانه نیست. وقتی میفهمی تویی که همه زندگیت جنگیدی هیچ کاری ازت برنمیاد بکنی. من اون ناامیدی مطلق رو تجربه کردم. نمیدونم دلیل خودکشی این استاد چی بوده.ولی هر چی بوده میدونم نتیجه ش ناامیدی مطلق بوده. اینکه حتی یه باریکه نور هم جلوت نباشه. من این حس رو زندگی کردم و راستش نمیگم چرا تو؟ تو که همه چی داشتی؟ تو که بچه ی هشت ساله داشتی. تو که بالاترین درجه علمی رو داشتی. کفه ی ناامیدی گاهی به همه چی سنگینی میکنه. امیدوارم الان از عذابی که میکشیده رها شده باشه.

خدایی حس میکنم قبلنا که این مباحثو میخوندم جوون تر و با حوصله تر بودم.

آنمی رو باز کردم جلوم و آه میکشم! چرا انقد زیاده🤣

هوس سوهان کرده بودم. دوستان سریعا لوکیشن شعبه هامبورگ ساعدی نیا رو برام فرستادن😐 مهاجرت نکردیم که ما🤣

جان سینای خودمو پیدا میکنم.🫠 «Mobina» @sut_tw

ازونجایی که توقع دارم جاجم نکنین میخوام یه چیزی بهتون بگم. چند روز پیش اکسمو که اومده آلمان دیدم.